در گفت‌وگوی تفصیلی با ایسنا مطرح شد؛

روایت خرازی از پدرخوانده‌های جریان اصلاحات، کابینه دوازدهم، حصر و ...

رضایت از کابینه دوازدهم، حضور پدرخوانده‌هایی در جریان اصلاحات، تاسف از شبهه‌افکنی بعد از انتخابات ۲۹ اردیبهشت، انتقاد از لیست شورای شهر تهران و "حصر" موضوعاتی است که مشاور لیدر اصلاحات از آنها می‌گوید.

آقای خاص سیاست ایران، با وجود بیماری، پیگیری‌هایم برای انجام مصاحبه را پذیرفت هرچند این بیماری اخلالی در توجه او به ظاهر آراسته‌اش نکرده، انگشترهای خاصش را در دست دارد و قبل از عکس گرفتن می‌خواهد صبر کنیم تا موهایش را شانه کند.

سید محمدصادق خرازی، سفیر اسبق جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد و فرانسه و موسس حزب ندای ایرانیان است و این روزها انتقاداتی به جریان اصلاحات دارد. می‌گوید که "پدرخوانده‌"هایی در این جریان باید کنار روند در غیر اینصورت معلوم نیست سال ۱۴۰۰ باز هم تقدیر به نفع اصلاح‌طلبان رقم بخورد. شاید برای همین است که حزبی تاسیس کرده و می‌خواهد سبک و سیاق اصلاح‌طلبی خود را در آن پیاده کند.

تصاویری از پدرش آیت‌الله سید محسن خرازی، آیت‌الله بهجت و سیدحسن نصرالله روی میز کارش قرار گرفته و عکس‌هایی از رهبر انقلاب و سردار سلیمانی به دیوار اتاقش نصب شده است. یاد این جمله می‌افتم که حدود دو سال پیش گفته بود: من اگر بخواهم به قدرت نزدیک شوم با همه کوچه پس کوچه‌های قدرت ارتباط دارم، از شخص اول کشور تا سایرین.

می‌گوید که به طور نسبی از کابینه دوازدهم راضی است و حسن روحانی قدرت ایجاد دیالوگ با آن ۱۶ میلیونی که به او رای ندادند را دارد. تاکید می‌کند: او احمدی‌نژاد نبود که بعد از انتخابات بحث"خس و خاشاک" را پیش بکشد و گفت که من رئیس‌جمهور همه مردم ایران هستم.

به عنوان یک اصلاح‌طلب نیز درباره راه حل مسئله "حصر" معتقد است: بزرگان و خردمندان و سران سه قوه بنشینند و با مسئولین امر به یک نتیجه و جمع بندی برسند و مسئله را حل کنند. می‌گوید که اگر صحبت کنند، حل می‌شود.

*هیچ گروه سیاسی برای حضور در کابینه سهم خواهی نکرده است

سید محمدصادق خرازی در گفت‌وگو با ایسنا، در ارزیابی خود از کابینه دولت دوازدهم، گفت: معمولا کاری بدون اشکال و انتقاد نیست اما به هرحال رئیس‌جمهور ۲۴ میلیون رای آورده و حق دارد که خودش تصمیم بگیرد و وزرایی انتخاب کند که می‌تواند با آنها کار کند.

وی ادامه داد: شایسته نیست که گروه‌ها در این رابطه سهم‌خواهی داشته باشند و من هم سراغ ندارم که هیچ گروه سیاسی در این راستا سهم‌خواهی کرده باشد. من که متعلق به جریان اصلاح طلب هستم، نشنیدم که کسی سهم یا درخواستی در این رابطه از رئیس‌جمهور کرده باشد.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب خاطر نشان کرد: در مدیریت قاعده‌ای حاکم است و آن سلیقه است. سلیقه مرحوم آقای هاشمی یک جور بود، سلیقه آقای خاتمی یک جور دیگر بود و سلیقه آقای روحانی نیز سلیقه‌ای خاص است و این موضوع اهمیت دارد که ما در این شرایط فرصت مناسبی به رئیس‌جمهور دهیم که با تدبیر و تجربه ۴ ساله ریاست جمهوری، بتواند دولت و افرادی که انتخاب کرده را با توجه به اهداف، استراتژی و آرمانی که دنبال می‌کند، به جایی برساند. من شایسته نمی‌دانم که اکنون وارد نقد شویم چون هنوز عملی از دولت جدید ندیدیم و باید برای رئیس‌جمهور این حق را قائل باشیم تا افرادش را خود انتخاب کند. البته اکثر مدیرانی که انتخاب شدند دارای سوابق خوبی در کشور و از مدیران برجسته هستند اما اینکه آیا می‌توانند با جهان‌بینی مناسب طوری ایفای نقش کنند که مورد رضایت آحاد مردم باشد، در طول زمان مشخص می شود.

*به طور نسبی از کابینه راضی هستم

خرازی همچنین تاکید کرد: دلیل حمایت اصلاح‌طلبان از آقای روحانی نیز فقط افراد کابینه نبوده و تقریبا هیچ گفتمانی پیرامون ظرفیت‌سازی در کابینه بین اصلاح طلبان و آقای روحانی انجام نشد، ما برای شعارها، آرمان‌ها و استراتژی‌ و مبانی که آقای روحانی داشت، از او حمایت کردیم. ایشان معتقد به انفتاح و گشایش در سیاست خارجی است که ما هم چنین اعتقادی داریم. ایشان به اقتصاد باز، بازار آزاد و تحقق عدالت و ظرفیت سازی در کلان اقتصاد ملی اعتقاد دارد و ما نیز همین باور را داریم.

وی یادآور شد: در مباحث اجتماعی و روشنفکری نیز ایشان معتقد است که جامعه را باید باز گذاشت و آزادی بیان و حقوق بشر تحقق پیدا کند. بنابراین ما براساس یک سلسله مبانی از آقای روحانی دفاع کردیم و ایشان از یک سری مبانی اصلاحی و اعتدالی برخوردار است. نمی‌توان گفت که تو رئیس‌جمهور شدی، وزرایت را با ما هماهنگ کن. این سلب اختیارات قانونی یک فرد است.

خرازی در پاسخ به این پرسش که "آیا این افراد برای پیشبرد اهداف مدنظر حسن روحانی مناسب هستند؟"، گفت: این موضوع نسبی است و نمی توان در همه جا یک دیدگاه داشت اما من به طور نسبی راضی هستم.

*فرافکنی‌های بعد از انتخابات شیرینی آن را از بین برد

دبیر کل حزب ندای ایرانیان در ادامه در ارزیابی خود از فضای سیاسی کشور بعد از انتخابات ۲۹ اردیبهشت، اظهار کرد: متاسفانه بعد از انتخابات فرافکنی‌هایی شد و حلاوت و شیرینی که می‌توانست جامعه را وارد یک موقعیت ویژه کند، از دست رفت.

وی افزود: با شبهه‌ای که در انتخابات ایجاد کردند، شیرینی، گوارایی و شهدی که می‌توانست مردم را امیدوار کند، به وجود نیامد. از طرف دیگر گویا ما صفر و صد را می خواهیم. یعنی یا دولت مال خودمان باشد یا اگر نبود، هرچه هست و نیست باید نابود شود. این فرهنگ صفر و صدی آب سردی بود بر آن جوش و خروش و انگیزه‌ای که بین مردم به ویژه جوانان ایجاد شده بود. این مسئله تلخ است و قابل دفاع نیست. شرایط می‌توانست خیلی بهتر از این باشد و وزارت کشور و سایر نهادهای مرتبط می‌توانستند اوضاع را بهتر مدیریت کنند. بنابراین این انتقاد وجود دارد و نمی‌توان از آن گذشت.

خرازی تصریح کرد: ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که از طرفی معتقد به وحدت و کثرت هستیم از سویی دیگر به دلیل آرمان‌های انقلابی تا حدی تلاش می کنیم ظرفیت‌های خودمان را به گونه‌ای کشف کنیم که این ظرفیت‌ها بتواند به روند کارها کمک کند اما در عمل موفق نمی‌شویم. واقعیت این است که رای آقای رئیسی ۱۶ میلیون بود، کسانی که منتقد آقای روحانی هستند و دولت ایشان را بر نمی‌تابند و این تعداد کمی نیست. البته رئیس‌جمهور، رئیس‌جمهور همه مردم ایران است نه ۲۴ میلیون نفر و مخاطب من جریانات سیاسی کشور هستند که باید با رئیس‌جمهور به گونه‌ای کنار بیایند که آقای روحانی بتواند ۱۶ میلیون دیگر را هم جذب کند و با آنها نیز دیالوگ برقرار کند و گفتمانی را در جامعه خلق کند که این ۱۶ میلیون هم در دایره این گفتمان قرار گیرند. من این نگرانی را دارم که یک تغافل و غفلتی نسبت به جریان جدی مخالف دولت و رئیس‌جمهور صورت گیرد که ما نباید از کنار آن بگذریم.

*حسن روحانی قدرت گفتگو با آن "۱۶ میلیون" را دارد/ او به مردم نگفت "خس و خاشاک"

سفیر پیشین ایران در فرانسه تاکید کرد: من معتقدم که یکی از کارهای مهم دولت و رئیس‌جمهور این است که با علم به این مسئله، کشور را به گونه‌ای اداره کنند که دیدگاه‌ها و نظرات آن ۱۶ میلیون و حتی همکاری آنها را نیز با خود داشته باشند.

وی در پاسخ به این پرسش که "تعامل دولت با این ۱۶ میلیون نفر باید چطور باشد؟"، گفت: این موضوع خیلی پیچیده نیست. آن ۱۶ میلیون خاستگاه‌های ارزشی خود را دارند و فکر نمی‌کنم که آقای روحانی در مبانی اصلی انقلاب با آنها مشکلی داشته باشد. شاید عده‌ای از رهبران آن ۱۶ میلیون دیدگاه‌های انقلابی را به نفع خود مصادره کردند اما بدنه این جریان بدنه عاقل و بالغی است و می‌فهمد که دغدغه‌های دولت در عرصه سیاست خارجی، سیاست داخلی، امنیت ملی و اجتماعی، جامعه باز مدنی، حرکت‌های مدنی جامعه، نقش جوانان و مسائل اقتصادی، مبارزه با رکود و تورم چیست و این‌ها موضوعاتی است که نقش هویتی را به معنای واقعی برای کنشگران سیاسی، اجتماعی و اقتصادی باز می کند.

خرازی خاطر نشان کرد: به نظر من فهم این قضیه خیلی مشکلی ندارد، اگر آن ۱۶ میلیون روی مسئله‌ای همچون ابتکار عمل حضور خارجی‌ها در کشور نقد دارند باید دید، نقد و نگرانی آنها چیست. به زعم من آقای روحانی قدرت گفتگو با این ۱۶ میلیون را دارد. رئیس‌جمهوری مثل آقای احمدی‌نژاد این قدرت درک و تعامل و تامل را نداشت. او بعد از پیروزی پر از شبهه در سال ۸۸ موضوعی را مطرح کرد و آن بحث "خس و خاشاک" بود اما آقای روحانی این کار را نکرد و گفت که آن ۱۶ میلیون هم از آن من است و من رئیس‌جمهور همه مردم ایران هستم. این قدرت تعامل و فهم و ایجاد دیالوگ و گفتمان خود یک فرصت استثنایی است که آقای روحانی انشاالله می‌تواند موفق شده و در مسیر درستی پیش رود.

*اصلاح طلبان نه در آن صبح دوم خرداد و نه در غروب ۸۴ و نه در طلیعه سال ۹۲ و نه اکنون استراتژی منظمی نداشتند

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب درخصوص اینکه "آیا اصلاح طلبان می توانند در ۱۴۰۰ و در ادامه راه موفقیت‌های بیشتری در عرصه حاکمیتی داشته باشند"، گفت: این موضوع به عملکرد ما بستگی دارد. ما اصلاح طلبان عملکرد خوبی نداشتیم. اصلاح طلبان نه در آن صبح دوم خرداد و نه در غروب ۸۴ و نه در طلیعه سال ۹۲ و نه اکنون از استراتژی منظمی برخوردار نبودند. ما تاکنون از ظرفیت‌های فردی شخصیت‌ها نان خوردیم.

وی تصریح کرد: فردی دارای ظرفیت و موقعیت اجتماعی است، جمله‌ای را مطرح می کند، در عمیق ترین لایه‌های عاطفی مردم می‌نشیند و آنها در انتخابات مشارکت می‌کنند. این موضوع نشان دهنده بی برنامگی ما است. اصلاحات برنامه ندارد و فاقد استراتژی و مبانی خاص است و ما هنوز در بیان گفتمان و مبانی اعتقادی خود دچار شبهه و مشکل هستیم.

*اصلاحات برنامه ندارد و فاقد استراتژی و مبانی خاص است

دبیر کل حزب ندای ایرانیان ادامه داد: رهبران اصلاحات هنوز نتوانسته‌اند مبانی خاص اصلاح‌طلبی را تبیین کنند. احزاب اصلاح‌طلب فاقد فرهنگ تعامل و گفت‌وگو هستند، یک حزبی که کل افرادش در یک مینی بوس جا می گیرد، با حزبی که بیش از چند هزار کنشگر در آن فعال هستند، یک رنگ و یک جور دیده می شوند. این‌ها نکات بسیار تلخ و خطرناکی است که چه بخواهیم و چه نخواهیم، عزت، شرف و موقعیت ما را دچار تعدیل کرده است. نمونه این موضوع شهرداری تهران است که بعد از گفت‌وگوهای فراوان و مذاکرات مختلف، به آقای نجفی رسیدند. اینکه فرصت را برای ایشان فراهم می‌کنند تا بتواند حتی یک میخ به دیوار این شهر بکوبد یا نه، جای بحث دارد. مشکل خود ما هستیم.

خرازی اظهار کرد: زمانی که آقای قالیباف شهردار شد، تمام عناصر و عوامل حاکمیت به او کمک کردند، تمام نیروهای نظام که مجموعه حاکمیت را تشکیل می‌دهند به یاری او آمدند، سپاه، نیروی انتظامی، دستگاه قضا و کذا و کذا. آیا ما یقین داریم که این‌ها به آقای نجفی کمک می‌کنند؟ اینطور نیست که به طور مثال سپاه نمی‌خواهد به آقای نجفی کمک کند بلکه مسئله این است که نمی‌توانند پلی این بین ایجاد کنند.

*اصلاحات باید خود را از یکسری پدرخوانده‌ها رها کند

وی درباره راه حل سامان دادن به شرایطی که توصیف می کند، گفت: جریان اصلاحات به آسیب شناسی جدی نیاز دارد. اصلاحات باید خود را از یکسری پدرخوانده‌ها رها کند. تا زمانی که این پدرخوانده‌ها هستند نمی‌توان خیلی دل بست و خوش بین بود. همین وضع را ما در بین اصولگرایان می‌بینیم که پدرخوانده‌ها باعث ریزش آنها شدند. عدم موفقیت مجامع موجودی که امروز در جریان اصلاح طلبی هست، به دلیل وجود و نقش همین افراد است.

سفیر پیشین ایران در فرانسه تاکید کرد: این موضوع شامل آقای خاتمی نمی‌شود، ایشان رهبر مورد اتفاق این جریان است. مسئله افرادی هستند که خود را به آقای خاتمی نسبت می‌دهند اما هیچ نسبتی با ایشان ندارند.

خرازی از برخی از این پدرخوانده‌ها نام برد اما خواست که منتشر نشود.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب در ادامه بیان کرد: گفتمان اصلاحات باید فراگیر شود. نمی‌شود که با رفتار کاملا استبدادی، شعار جامعه مدنی داده شود. اصلاح‌طلبان می‌توانند از وجود آقای خاتمی برای ایجاد جریانی خاص به نفع خود استفاده کند چراکه ایشان شخصیتی ملی و متعلق به همه است، حتی اصولگرایان.

*برخی جریان‌ها و افراد، لیست شورای شهر تهران را تصرف کردند

وی با انتقاد از نحوه بسته شدن لیست اصلاحات در شورای شهر تهران و روند انتخاب شهردار، گفت: کاری که در چیدمان لیست شورای شهر تهران شد، کار پسندیده‌ای نبود و به گونه‌ای شکل گرفت که برخی جریان‌ها و افراد آن را تصرف کردند و برای خود حق دانستند. در مقطع انتخابات به ما می‌گفتند که هیس، این‌ها را نگویید تا صدای ما را نشنوند چون اگر بشنوند معلوم نیست انتخابات چه می‌شود. اما اکنون انتخابات تمام و شهردار هم انتخاب شده، حالا بیاییم و حرف بزنیم که چرا اشتباه کردیم. این نوع چیدمان شورای شهر منطقی بوده؟ این نقد هم به فرآیند انتخاب شورای شهر است و هم به مصادیق.

او نخواست توضیحات بیشتری در رابطه با این انتقادات ارائه دهد.

خرازی خاطر نشان کرد: به طور کلی باید گفت که اگر عملکرد خوبی داشته باشیم مردم در آینده به ما اقبال خواهند داشت. در غیر این صورت مردم هیچ اقبالی نخواهند داشت. مردم ایران با هیچ کس عهد اخوت نبسته‌اند. این انقلاب متعلق به آحاد مردمی است که برای خود آرمانی دارند. مسجد و محراب را می‌شناسند و می‌فهمند، شما نمی‌توانید با شعارهای روشنفکری و متجددانه، آرمان و دین را کنار بگذارید.

این فعال سیاسی تصریح کرد: شما زمانی افراد را قبول دارید که دینتان ضربه نخورد چرا که آسیب‌های اجتماعی و آسیب‌های اعتقادی یک جامعه را منفجر می‌کند. روزی که احمدی‌نژاد رای آورد، افرادی برایش خوشحالی می‌کردند که روزه بودند، قصد قربت کرده بودند که احمدی نژاد رئیس‌جمهور شود چون احساس می‌کردند از جنس مردم و متعلق به امام زمان (عج) است. او داشت فریبکاری می‌کرد اما در اخلاص رای مردم حرفی نبود. آن اخلاص رای مردم به جای خود باقی است.

وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه "دلیل موفقیت اصلاحات در چند انتخابات اخیر با وجود این توصیفات چیست؟"، گفت: فرآیند انتخاب مردم از روی شناخت است. اصولگرایان در این انتخابات‌ها هیچ حرفی برای گفتن نداشتند که بتوانند رای بیاورند اما آنها قدرت را داشتند و دارند، یعنی شیخ احمد جنتی را به مجلس خبرگان فرستادند، نفر ۱۵ یا ۱۶ انتخابات، رئیس مجلس خبرگان شد اما آقای هاشمی به عنوان اولین نفر، برای ریاست رای نیاورد. آنها در حاکمیت قدرت دارند. اگر زمانی بتوانند روی فرکانس مردم بیایند موفق می شوند.

*نحوه واکنش حسن روحانی به دستگیری حسین فریدون

خرازی یادآور شد: اصلاح طلبان، آقای روحانی، آقای خاتمی و دیگران توانستند روی فرکانس مردم بیایند اما این موضوع الزاما هر دوره ای تکرار نمی‌شود. مردم هوشمند هستند، زندگی‌ها و رفتارها را می‌بینند. مثلا برادر آقای روحانی را گرفتند، اما هیچ دخالتی نکرد. من همان روز پیش آقای روحانی بودم. یک نفر سوال کرد که چه کار می‌خواهید بکنید؟ ایشان گفت که من کاری نمی‌کنم، کشور قانون دارد، برود وکیل بگیرد و کارهایش را بکند.

وی افزود:اگرچه هنوز رای او صادر و اتهامی ثابت نشده و دادگاه و دستگاه قضا باید منصفانه رسیدگی‌های خود را انجام دهند که به او حتما به عنوان برادر رییس جمهور ظلمی نشود.

دبیر کل حزب ندای ایرانیان ادامه داد: این یک نوع برخورد است، نوع برخورد دیگر هم این است که آقای روحانی به وزرای خود بگوید حق ندارید سر کار بروید، خودش هم تا اطلاع ثانوی برود کرج خوش بگذراند و دولت را اداره نکند. مردم کدام یک از این رویکردها را می‌پسندند؟ عده ای دیوانه شاید دومی را بپسندند و بگویند که خوب شد و حالشان را گرفت اما آحاد مردم رویکرد اول را انتخاب می‌کنند.

*روحانی نشان داده قدرت بی نظیری در ایجاد دیالوگ و رهبری جریان اعتدالی دارد

وی در این رابطه که "آیا حسن روحانی می‌تواند سکاندار خوبی برای جریان اعتدال باشد"، اظهار کرد: آقای روحانی نشان داده که قدرت بی نظیری در ایجاد دیالوگ و رهبری جریان اعتدالی دارد. روزی که آقای روحانی شعار اعتدال را مطرح کرد، خیلی ها متوجه نمی‌شدند معنای اعتدال چیست، اما ایشان مدینه فاضله را براساس اعتدالی به تفسیر "امت الوسطی" که در قرآن هم آمده، مطرح می‌کرد. ایشان می‌گفت که نمایه فکر ما براساس آن امت الوسطی است. اعتدال، عقلانیت و اخلاق تعارضی با انقلابی بودن ندارد.

خرازی تصریح کرد: بعضی‌ها فکر می‌کنند که اگر کسی بگوید اعتدال، اخلاق و اصلاحات یعنی بندهای انقلابی بودن خود را شل کرده و کذا و کذا. این نیست. آقای روحانی نشان داد که در گفتمان اعتدالی خود صاحب نظر، زیرک و باهوش است و تشخیص می‌دهد. شاید من در برخی موارد با آقای روحانی هم‌موضع نباشم اما هوش آقای روحانی و خواندن ذهن رقیب و مخاطب توانسته ایشان را موفق کند. به نظر من شعار اعتدالی در کنار شعارهای اصلاحی می‌تواند در آینده تعیین کننده باشد البته به شرط زندگی قابل دفاع بهروز مردم.

*اگر بنشینند و صحبت کنند مسئله حصر حل می‌شود

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب همچنین با اشاره به تشکیل کمیته حصر در مجلس شورای اسلامی و طرح انتقاداتی به رئیس‌جمهور مبنی بر عدم پیگیری مسئله "حصر"، گفت: آقای روحانی به عنوان رئیس‌جمهور سه مسئولیت دارد. یکی اداره کشور است، دیگری سوگندی که به قانون اساسی خورده و تعهدی که به قانون اساسی و ساختار دیوان سالار ایران دارد و سوم تعهد به شعارها و باورهایی که ارائه داده است. آقای روحانی در رابطه با حصر اندازه وسعش تلاش کرده و اینطور نیست که او هرچه اراده کند، فردا عملی شود.

وی افزود: من مخالف تشکیل کمیته حصر در مجلس نیستم اما فکر نمی‌کنم این کار راه حل قضیه باشد. راه حل مشخص است و شورای عالی امنیت ملی مسئولیت دارد. باید با خود آقای کروبی و آقای مهندس موسوی هم صحبت کنند تا این معضل حل شود. زیبنده کشور نیست که سه تن از شخصیت های تاریخی کشور این وضعیت را داشته باشند. راه حل این است که بزرگان و خردمندان و سران سه قوه بنشینند و با مسئولین امر به یک نتیجه و جمع بندی برسند و مسئله را حل کنند. اگر صحبت کنند حل می‌شود.



در پایان گفت‌وگو از او خواستم نظر خود را درباره اسامی و عبارات زیر به صورت کوتاه بیان کند.

اکبر هاشمی رفسنجانی: پدر عمران ایران. او دومی نداشت. مردی از دل کویر،‌ با قلب و سینه‌ای گشاده،‌ مظهر مقاومت و ایستادگی، مظلوم عینی و واقعی که هم رفیق و هم رقیب بر او تاخت و مورد بی مهری رقیب و رفیق قرار داشت. شخیصتش محسود بود و مورد حسد قرار می‌گرفت و نمی‌توانستند او را تحمل کنند.

حسن روحانی: مرد تجربه ها،‌ روزهای سخت و آمیخته با انضباط فکری و ذهنی. کسی را مثل او در ذهن منظم در ایران سراغ ندارم.

علی لاریجانی: با چشمان آبی، متفاوت از برادران، زیرک و کسی که خوب تشخیص می‌دهد و می‌تواند به خوبی خود را روی آب نگه دارد.

صادق لاریجانی:‌ چندان شناخت نزدیکی با ایشان ندارم.

سید حسن خمینی:‌ چهره جوان مجتهد با فضیلت های اخلاقی و روحانی که می‌تواند آینده ساز باشد.

علی اکبر ناطق نوری: روحانی شجاع، جوانمرد، لوتی و مردی که دومی ندارد.

سید محمد خاتمی: عزیز دوست داشتنی که در حقش ناحقی‌های زیادی شده است.

محمود احمدی‌نژاد: گل مصنوعی. دروغی به پهنای تاریخ.

محمدباقر قالیباف: مدیر جهادی تلاشگر و سیاستمدار بازنده.

احمد جنتی:‌ نگهبان قانون اساسی، پیرمرد متدین و سالم و کسی که در عین حال خدشه پذیر نیست.

علی اکبر ولایتی: پزشک تاریخ‌دانی که از گذشته حرف می‌زند، در حال مانده و در قصه پرغصه آینده گیر کرده است. استاد من بوده، برایش احترام قائل هستم، دوستش دارم و تا وقتی که زنده‌ام به او احترام می‌گذارم.

حمید بقایی و اسفندیار رحیم مشایی: (درباره این دو اظهارنظر نکرد)

محمد تقی مصباح یزدی:‌ فیلسوفی دلسوز اما کاملا متفاوت از جنس حکومت. شخصیتی که همیشه معترض است.

حسین فریدون: (درباره او اظهارنظر نکرد)

محسن هاشمی:‌ فرزند مودب آیت‌الله.

سعید جلیلی: شخصیتی آمیخته با هزاران سوء تفاهم اما انقلابی و متدین.

محمدرضا عارف:‌ شخصیت دانشمند دوست داشتنی.

سید احمد خاتمی: روحانی سخنور و شناخته شده در جامعه مذهبی ایران.

محمد علی نجفی: (درباره او اظهارنظر نکرد)

عبدالرضا رحمانی فضلی:‌ وزیر کشور رفیق رئیس مجلسی که از شانس زیادی برخوردار است.

محمد جواد ظریف:‌ منحصر به فردترین وزیر امور خارجه تاریخ بعد از انقلاب ایران . دیپلمات بین‌المللی کاری که مورد احترام همه همکاران جهانی خود است. متدین، خداترس و معتقد به مبانی امام (ره)، انقلاب و رهبری.

حمید رسایی:‌ (درباره او اظهارنظر نکرد)

محمدرضا باهنر:‌ سیاستمدار عاشق پیشه.

سید احمد علم الهدی: (درباره او اظهارنظر نکرد)

قوه قضاییه:‌ دستگاهی که نیاز به اصلاحات واقعی دارد.

مجلس دهم: بی خاصیت. مجلسی که نه قدر خودشان را می داند و نه قدر موقعیت شان . البته در دو سال آینده می‌تواند عملکرد بهتری داشته باشد.

فراکسیون امید مجلس: فراکسیونی که نه هدف را تشخیص می‌دهد و نه آرمان دارد.

دانشگاه آزاد اسلامی: بنگاه تولید ثروت و علم.

جبهه پایداری:‌ قصه پرغصه ملت ایران.

حزب ندای ایرانیان‌: آرمان و آرزوی دیرینه من در جوانان پر از شور و شعف و علاقه و ایمان.

حزب اعتماد ملی: شیخ مهدی کروبی.

حزب اتحاد ملت:‌ (درباره آن اظهارنظر نکرد)

حزب کارگزاران سازندگی:‌ (درباره آن اظهارنظر نکرد)

 خبرنگار ایسنا: مرجان‌سادات احمدی

انتهای پیام

  • دوشنبه/ ۳۰ مرداد ۱۳۹۶ / ۱۰:۰۸
  • دسته‌بندی: سیاست داخلی
  • کد خبر: 96053018573
  • خبرنگار : 71439