«خبرنگاری»، شغلی است که حقوق و دستمزد خاصی ندارد، وقت و بیوقت، سرما و گرما، جنگ و صلح، شب و روز، زمین و هوا نمیشناسد و حتی خبرنگارانی هستند که با هزینه شخصی خود برای انتشار و انعکاس خبری کوشش میکنند تنها به خاطر اهمیت به شهر و دیار خود و به این علت که بگویند شهر و جامعه، زنده است.
در این مسیر تنها عشق و علاقه به این شغل است که سبب شده به انجام کاری بدون حقوق درآمد و سرشار از ناملایمات، سختیها و مشکلات طاقتفرسا ادامه دهند و حتی گاهی خانواده خود را نیز فراموش کنند.
پژوهشهای علمی نشان میدهد خبرنگاران در طول دوران خدمت به انواع بیماریها از جمله افسردگی، کسالت و خوابآلودگی، مشکلات گوارشی و عصبی، اختلالات شدید جسمی، قلبی و تنفسی، ضعف بینایی، شتابزدگی، دیسک گردن و بیحسی انگشتان دچار میشوند.
بسیاری از پزشکان متخصص معتقدند روزنامهنگاری یکی از 10 شغل پر خطر دنیا به شمار میرود چرا که به علت شمار فراوان استرسها و به خاطر دنبال کردن اخبار روزانه، افراد را در معرض سکتههای قلبی و مغزی قرار میدهد.
حضور در متن جنگها، تهدید شدن از حانب افرادی که منافعشان با کار خبرنگاری در تضاد است و مشکلات اقتصادی این شغل باعث شده تا میزان امنیت جانی خبرنگاران کاهش یابد.
واقعیت امر این است که خبرنگاری از بُرون دل میبَرد و از درون دل میترکاند!... بسیار اتفاق افتاده که خبرنگاران، انجام وظیفه خویش را که خبررسانی فوری و به موقع بوده بر رسیدگی به اعضای خانواده و کسب منفعتهای اقتصادی ترجیح دادهاند.
خبرنگاران شهرستانها به مراتب با مشکلات و ناملایمات بیشتری نسبت به مراکز استانها و پایتخت دست به گریبان هستند؛ درآمد ماهیانه150 تا 250 هزار تومانی که فقط صرف کرایه ماشین پوشش جلسات میشود، نبود پوشش بیمهای، عدم نظارت اداره فرهنگ و ارشاد و خانه مطبوعات و اداره کار بر عملکرد مدیران مسئول و صاحب امتیازان نشریات محلی سبب شده خبرنگاران به موجودی برای دویدن برای کسب درآمد بیشتر مسئولان نشریات تبدیل شوند.
از سوی دیگر امانتداری و صداقت در نوشتار و رعایت ملاحظات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و مصالح کشور از خصوصیات بارز و قطعی کار خبرنگاری است که اگر رعایت نشود، خطای خبرنگار به سرعت برملا میشود. خبرنگاری به جرأت، جسارت و ارادهای مستحکم برای پیگیری سوژهها و جدال با اصحاب فکر نیاز دارد و اگر نباشد کسی یارای ماندن درون این شغل را ندارد.
تحولات اجتماعی در یک جامعه به فعالیت خبرنگاران وابسته است و این قشر سطح باور، اندیشه و استعداد جامعه را با کسب نظریههای علمی و انتقال آنها رشد داده و سطح فرهنگ مردم را ارتقاء میدهند و هر لحظه فکری نو به جامعه تزریق میکنند.
سلاح خبرنگاران به عنوان فرماندهان جبهه بیداری و آگاهیبخشی جامعه، قلمشان است و تا زمانیکه افراد از نزدیک در این جایگاه قرار نگیرند و با دشواریهای آن دست و پنجه نرم نکنند، کسی ابعاد مختلف این شغل پرمشغله، سخت و کم درآمد را لمس نمیکند.
خبرنگاران، مشکلات اجتماعی را جستجو میکنند، به واقعیتهای تلخ پی میبرند، مسائل و نیازها را درک میکنند و برای انتشار آن خود را مسئول میدانند و چون رابط بین مردم و مسئولان هستند، نمیتوانند بیتفاوت باشند و غفلت بورزند بنابراین با قلم خود به جنگ کاستیها، سهلانگاریها، کمبودها و نواقص موجود میروند و گاهی هم در این مسیر تهدید و تحقیر میشوند اما باز دست از رسالت خطیر خود برنداشته و همچنان در راستای تحقق آبادانی و اطلاعرسانی میتازند.
خبرنگار، مطالبهگر خواستهها و نیازهای جامعه محسوب میشود، بدون حضور رسانهها و خبرنگارانشان، هیچ کدام از اقشار جامعه نمیتوانند آنچنان که باید صدای خود را بگوش مسئولان برسانند، این درحالیست که خبرنگاران آنقدر که در زمینه پرداختن به امور جامعه و مطالبهگری به عنوان واسطه مردم و مسئولان کوشا هستند، در مورد خود مطالبهگری نمیکنند.
باید اذعان داشت نبود نقد سازنده و راهگشای رسانهها بالای سر مدیران اجرایی، میتواند آسیبها و فسادهای زیادی به همراه داشته باشد این درحالیست که متأسفانه در ایران آستانه تحمل و ظرفیت مسئولان پایین است و قدرت تحمل انتقاد را ندارند.
بیتوجهی به خبرنگاران لطمات جبرانناپذیری را به مردم میزند، الزاما اینگونه نیست که خبرنگار باید به نفع سیاسیون و دولتمردان کار کند بلکه همین قدر که خبرنگار رسالتش را که شفافسازی اطلاعات است، به درستی انجام دهد، قابل تقدیر است.
خبرنگاری که اطلاعرسانی صحیحی میکند و یا تحلیل خبری جالبی دارد، نباید مورد انتقاد و در معرض تهدیدات گوناگون قرار گیرد چرا که بسیاری از مشکلات با پیگیریهای مجدانه و کنکاش خبرنگاران در آنها و ارائه راهکارهای مناسب قابل حل میشود. خبرنگاران نباید تحت فشار و اتهامات گوناگون قرار گیرند و مدیران و دولتمردان نباید کاری کنند که خبرنگار نتواند حرف خود را بزند.
مسئولان باید بدانند حمایت از خبرنگاران در شعار دادن و صرفا مراسم روز خبرنگار خلاصه نمیشود بلکه حمایت از خبرنگاران در عمل با احترام به «آزادی قلم» و «آزاداندیشی» به اثبات میرسد.
آنچه گفته شد نه برای دلسرد کردن آنهایی است که شغل خبرنگاری را برای آینده خود انتخاب کردهاند که برای آشنایی بیشتر و بهتر با چندوچون این حرفه مقدس است تا علاقمندان به آن با آگاهی کامل دست به انتخاب بزنند، اگر میخواهید خبرنگار شوید، مطمئن باشید انتخاب شرافتمندانهای کردهاید اما این نکته را درنظر داشته باشید با انتخاب این شغل با مصائب زیادی همراه خواهید شد و باید آماده مواجهه با مشکلات و مشقات فراوانی باشید.
خبرنگاران نستوه، ای سربازان و سفیران جبهه بیداری و آزاداندیشی، شاهنامه بلند دستهایتان از ترانههای شاد زندگی پرحماسه باد...
این شرح بینهایت کز زلف یار گفتند / حرفیست از هزاران کاندر عبارت آمد(حافظ)
یادداشت از: مهناز روزبهانی، خبرنگار ایسنا منطقه همدان
انتهای پیام