تحصنهای معدن آقدره سابقه تاریخی دارد. زمستان سال ۹۳ بعد از اینکه ۳۵۰ نفر از کارگران معدن طلا در پی پایان قراردادهای کاریشان بیکار شدند، اولین تحصن در برابر ورودی معدن برپا شد. کارگران به تمدیدنشدن قراردادهایشان در فصل سرما اعتراض داشتند؛ در حالی که قانون دست کارفرما را باز گذاشته است تا قراردادهای فصلی ببندد و تعهدی به تمدید آن ندهد.
در تجمع دیماه سال ۹۳، یکی از کارگران اقدام به خودکشی کرد که سایرین جلویش را گرفتند. بعد از آن، کارفرما از تجمعکنندگان شکایت کرد و در نتیجه ۲۶ نفر بازداشت شدند. نگهبانهای معدن هم از متحصنها شکایت کردند و ۸ کارگر در پی این شکایت به دادگاه احضار شدند.
سال بعد، عدهای از همین کارگران در اعتراض به آغاز دیرهنگام کار در معدن تحصن کردند؛ میگفتند در حالی که معمولا شرکت قراردادهای جدید را در فرودینماه امضاء میکند، در ۱۰ روز اول اردیبهشت قراردادی بسته نشده است و نگرانند که شغلشان را از دست بدهند. از ۳۵۰ نفری که سال قبل معترض شده بودند، ۸۰ نفر در سال بعد دعوت به کار نشدند که تعدادی از آنها از بیمه بیکاری استفاده کردند.
اوایل سال ۹۵، گروهی دیگری از متقاضیان کار جلوی معدن آقدره تحصن کردند؛ این بار تجمع، سر و صدای بیشتری به پا کرد و یک بار دیگر، کارفرما و نگهبانان معدن آقدره از متحصنها شکایت کردند. این بار دادگاه برای «ممانعت و بازداشتن مردم از انجام کسب و کار با ایجاد هیاهو و جنجال»، «توهین به نگهبان شرکت»، «تخریب لباس و توقیف غیرقانونی نگهبان» و «تخریب عمدی تابلوی شرکت» ۱۷ نفر از متحصنها را گناهکار دانست، شرکت از بخشی از شکایت خود صرفنظر کرد، در نتیجه مجازاتهای زندان تماما لغو و مجازاتهای شلاق و جریمه نقدی بعد از کاهش در دادگاه تجدیدنظر اجرا شد.
امسال، دوباره در بهار منطقه تکاب و آغاز فصل کار معدن، گروه دیگری از مردم با تحصن در برابر معدن، خواهان استخدام در معدن شدند، آن هم در شرایطی که معدن به دلیل کاهش سقف برداشت خاک مدتی به اعتراض کار را تعطیل کرده بود و کارگران معدن و کارخانه در مقابل فرمانداری تحصن کرده بودند تا با تحت فشار گذاشتن فرمانداری درِ معدن باز شود و کار از سر گرفته شود، هر چند تحصن کارگران معدن آنقدرها طول نکشید. تحصن مردم مقابل معدن 40 روز طول کشید. در این مدت گروههای مختلفی به همراه نماینده منطقه، فرماندار و ریشسفیدان محلی سعی کردند مردم را از ادامه تجمع منصرف کنند؛ اما نتوانستند. در نهایت وقتی یک نفر شایعهای به روستای «آقدره وسط» برد که ماموران چادرهای متحصنان را آتش زدهاند، خانوادههای متحصنان به محل چادرها رفتند و با نگهبانهای معدن درگیر شدند، به برخی از اموال معدن خسارتهایی وارد کردند و دعوا آنقدر پیش رفت که با عدهای از متحصنان بازداشت شدند. در روزهای بعد، علاوه بر دو نفری که در بازداشت باقی ماندند، عده دیگری از متحصنان هم احضار و بازجویی شدند؛ اما در نهایت بازداشتشدگان، بعد از تعطیلات عید فطر آزاد شدند؛ هر چند شکایت از آنها هنوز پابرجاست و ممکن است ختم به حکم زندان شود.
متحصنین چه میخواهند؟ «کار» بخشی از خواستههای آنهاست. بیشتر مردمی که در دور اخیر تحصن مقابل معدن آقدره شرکت کردهاند، از ساکنان آقدره وسط هستند. میگویند حدود ۸۰ نفر از مردم این روستا بیکار ماندهاند و میخواهند که معدن آنها را استخدام کند، معدن اما این درخواست را قبول نمیکند.
مدیرعامل مجتمع زرپویان که بهرهبرداری از معدن را به عهده دارد میگوید: «تعهد معدن به وزارت صنایع این بوده که ۲۳۰ نفر کارگر محلی استخدام کند. ما در حال حاضر ۴۲۰ نفر نیروی محلی از چهار روستا داریم، در حالی که کار معدن ذاتا فصلی است. هر سال به صورت دورهای عدهای از کارگران را در زمان بارشهای زمستانی نگه میداریم و با دیگران در بهار دوباره قرارداد میبندیم؛ اما معدن ظرفیت نامحدود برای ایجاد اشتغال ندارد. ما همین حالا هم میگوییم که هر چه نیرو با تحصیلات مربوط به کار معدن باشد بدون شک استخدام میکنیم. علاوه بر این معدن بارها اعلام کرده است که هر کسی را که گواهینامه پایه یک داشته باشد، فورا استخدام میکند؛ اما کسی با این مدارک به ما مراجعه نکرده است، به همین دلیل ما به فرماندار پیشنهاد دادیم که در زمینهای آقدره وسط و فقط برای مردم همین روستا سرمایهگذاری کنیم و بهرهبرداری از منابع سنگ منطقه را آغاز کنیم تا برای مردم اشتغال ایجاد شود.»
سرنوشت این معدن سنگ چه شد؟ مردم روستا خیلی از این ایده استقبال نکردند، وقتی ماموران اکتشاف از طرف معدن در زمینهای آقدره وسط چادر زدند تا مکان مناسب برای ایجاد معدن سنگ را پیدا کنند، گروهی از مردم روستا چادر آنها را آتش زدند و مجبورشان کردند کار را نیمهتمام رها کنند.
مردم میگویند «معدن جدید نمیخواهیم.» یکی از معترضان معتقد است که معدن آقدره برای مردم روستا چیزی به جز آلودگی به همراه نداشته و معدن سنگ هم چیزی غیر از آن نخواهد بود. به علاوه میگویند: «چیزی با ارزشتر از طلا نیست، معدن باید سهم ما را از طلایی که از زمینهایمان برمیدارد به ما بدهد یا اینکه حداقل در همین معدن طلا به ما کار بدهد. ما زمینهایمان را برای معدن دیگری نمیدهیم.»
متحصنهای معدن آقدره را باید به دو گروه تقسیم کرد؛ گروهی از متحصنها، کسانی هستند که میخواهند در معدن کار بگیرند. گروه دیگر، کارگران معدن هستند که نسبت به قراردادهای فصلیشان معترضند. فرآیند استخراج طلا از برداشت خاک دارای طلا در معدن آغاز میشود. ماشینهای خاکبرداری عظیم در هفت نقطه که محلهای برداشت خاک هستند در سه شیفت کاری، خاکی را که در نتیجه انفجار از بدنه کوه جدا میشود، پشت کامیون میریزند و به کارخانه میآورند. بیشتر کسانی که میخواهند در معدن استخدام شوند، در همین بخش به کار گرفته میشوند. کارشان معمولا رانندگی است. در کارخانه، این خاک، بسته به اینکه از کدام قسمت معدن برداشته شده باشد انبار و به مرور وارد دستگاههای استخراج طلا میشود. در حالی که انبار خاک در کارخانه برای چند ماه خوراک ذخیره دارد و کارش تعطیل نمیشود، خاکبرداری از معدن در فصل زمستان به دلیل بارش برف متوقف میشود.
مردم روستا میگویند: «زمستان اینجا سخت است، گاهی روی کوهها تا دو متر برف مینشیند، معلوم است که در زمستان ماشینهای خاکبرداری در معدن کار نمیکنند، به همین دلیل معدن قراردادهای کارگران این بخش را ششماهه یا ۹ ماهه مینویسد.» این مساله محل اعتراض کارگران معدن است. آقای «دن» نماینده کارگران معدن در اینباره میگوید: «ما سالهاست که میخواهیم با معدن به توافقی برسیم که قراردادها را دائمی یا سالانه کند اما هنوز نتوانستهایم این خواسته را عملی کنیم. در تحصنهای قبلی هم همین را تکرار کردیم اما در نهایت کار معدن، فصلی و سخت است. با این حال معدن این برنامهریزی را دارد که عیدی و سنوات کارگرانی را که در آغاز زمستان قراردادهایشان تمدید نمیشود، در طول این ماههای بیکاری بپردازد. بعضی از کارگران هم در این زمان از بیمه بیکاری استفاده میکنند، با این حال کارفرما هنوز قراردادها را به صورت فصلی منعقد میکند.»
روستاییها میگویند معدن زندگی آنها را مختل کرده است: «خاکی که از زمین برداشت میکنند دارای عناصر سنگین است که با باد جابجا میشود و زمین را آلوده میکند. در نتیجه مردم نمیتوانند گوسفندداری کنند. معدن باید به جبران این ضرر به مردم کار بدهد»، معدن اما این ادعا را قبول نمیکند.
با اینکه مردم مدعی هستند که گوسفندانشان به خاطر چرا در مراتعی که به دلیل کار معدن آلوده شده است، جان میدهند، دامپزشکان محلی این مساله را تایید نمیکنند. یکی از دامپزشکانی که در این مورد با ایسنا صحبت کرده است، میگوید: «تا به حال به موردی از این دست برخورد نکردهام که گوسفندان به دلیل چرا در زمینهای اطراف تلف شده باشند.» چوپانهایی هم که میگویند گوسفندانشان تلف شدهاند، گواهی از اداره بهداشت در مورد مرگ بیعلت دام و یا آلودگی گوشت گوسفندان منطقه ندارند.
نماینده مردم منطقه تکاب در مجلس اما میگوید: «مسلم است که آب و هوای منطقه به دلیل استخراج غیرقانونی جیوه در کنار طلا و نقره از خاک منطقه آقدره، آلوده به جیوه است.» «همایون هاشمی» معتقد است که معدن به تعهدات محیطزیستیاش عمل نمیکند. آقای هاشمی میگوید دوستانش که از پزشکان شناختهشده کشور هستند «حاضر نیستند نامشان در این ماجرا برده شود، اما میگویند حتی تنفس در هوای تکاب هم میتواند زیانبار باشد.»
در حالی که هاشمی معتقد است هر نوع تولید جیوه غیرقانونی است و باید متوقف شود، مهندس «عظیمی» - معاون بهرهبرداری از معادن فلزی وزارت صنعت، معدن و تجارت - میگوید: «کار شرکت پویازرکان (پیمانکار بهرهبرداری از معدن آقدره) غیرقانونی نیست. درست است که در بسیاری از نقاط دنیا تولید جیوه ممنوع شده است اما وقتی معدنی در پروانه بهرهبرداریاش موافقت با استخراج یک فلز را گرفته باشد، تولید آن فلز در مجتمع صنعتی غیرقانونی نیست.»
«رکابطلایی»، رییس کارخانه طلای آقدره که در فاصله اندکی از معدن طلا قرار دارد، ادعا در مورد ایجاد آلودگی محیطزیستی در منطقه به دلیل برداشتهای معدن را رد میکند: «درست است که تولید جیوه در بسیاری از کشورها منسوخ شده اما اینجا جیوه یکی از تولیدات ثانویه مهم ماست. ما مشتاق تولید جیوه نیستیم اما این خاک در کنار طلا و نقره، جیوه هم دارد. وقتی طلا و نقره را جدا میکنیم جیوه را هم باید جدا کنیم، اما خود ما، وزارت صنایع و سازمان محیط زیست، بیش از هر کسی نگرانیهای محیط زیستی داریم. اول اینکه در کارخانه از جیوه به عنوان عامل استخراج طلا از خاک استفاده نمیشود، دیگر اینکه ما جیوه را به محض استخراج تبدیل به سولفید میکنیم که هیچ صدمهای به طبیعت وارد نکند. به علاوه دستگاههای بسیار پیشرفته سنجش آلودگی پساب در کارخانه مستقر کردهایم که به صورت لحظهای، پساب کارخانه را کنترل و اطلاعات آن را آنلاین برای سازمان محیط زیست ارسال میکنند؛ یعنی سازمان به صورت شبانهروزی کار ما را زیر نظر دارد، بنابراین هر چند هیچ معدنی نمیتواند ادعا کند که مطلقا هیچ آلودگی در محیط زیست ایجاد نمیکند اما ما میتوانیم تضمین بدهیم که هیچ آلودگی از جانب جیوه منطقه و مردم و کار ما را تهدید نمیکند.»
مدیرعامل معدن هم در مورد تهدیدات سلامت کارگران کارخانه به دلیل عملیات استخراج جیوه در آقدره میگوید: «علاوه بر آزمایشها و پایشهای سالانهای که ما موظف به انجام آن هستیم، ماهانه از گروههایی از کارگران که به صورت تصادفی انتخاب میشوند، آزمایش خون و ادرار می گیریم و به آزمایشگاه میفرستیم تا کارگرانمان را از نظر احتمال رسوب جیوه در بدن پایش کنیم، هزینه این آزمایشها تماما توسط معدن پرداخت میشود و نهادهای ناظر نتایج آن را به صورت مرتب بررسی میکنند تا از این نظر هیچ نگرانی وجود نداشته باشد»
یکی از اعتراضهای مردم این است که معدن «در زمینهای روستا» کار میکند و به همین دلیل باید ماهانه یا سالانه سهمی از طلایی را که از معدن برداشت میکند به مردم بدهد، این درحالی است که قانونا معدن نمیتواند بدون خرید زمینهای مردم، بهرهبرداری از منابع را شروع کند، معدن طلا هم از این قاعده جدا نیست.
فرماندار تکاب در این مورد میگوید: «در زمان کشف طلا در منطقه، معدن زمینهای اطراف را خریده تا بتواند مجوز بهرهبرداری را بگیرد. حالا هر کاری که انجام میدهد در زمینهایی است که قانونا به معدن تعلق دارد»؛ هرچند تعدادی از مردم میگویند «معدن سر ما را کلاه گذاشته و زمینهای ما را ارزان خریده است.»
فرماندار تکاب تاکید میکند که «اگر تخلفی در جریان باشد، نهادهای ناظر باید در این مورد شکایت کنند. اینجا نه محیط زیست شکایت دارد، نه منابع طبیعی، نه دادگستری و دیگران. مردم هم اگر شاکی هستند میتوانند شکایت رسمی مطرح کنند اما این کار را نمیکنند، چون ما معدن را به دقت زیر نظر داریم و به عنوان نماینده مردم و دولت در منطقه وظیفهمان را انجام میدهیم ولی عدهای میخواهند به بهانههای مختلف ایجاد مساله کنند. قانونا معدن زمینهایی را که قبلا چراگاه بوده است، به قیمت زمان خودش از مردم خریده است، چون اگر این طور نبود، معدن اصلا نمیتوانست موافقت اصولی برای آغاز کار را بگیرد.»
مردم آقدره اما خریدار این توضیحات نیستند. عدهای از آنها مدعی هستند که «معدن با پرداخت رشوه، همه را خریده است و کار خودش را پیش میبرد.» مردم میگویند معدن متخلف است و تلاش میکند از واگذاری معدن طلا به کارفرمای معدن «دندی» که در بالادست منطقه مشغول برداشت مواد معنی است، جلوگیری کند.
مساله اما به این سادگیها نیست. مدیرعامل معدن آقدره میگوید: «ممکن است خیلیها بخواهند از یک معدن طلا بهرهبرداری کنند اما ما در اینجا سرمایهگذاری کردهایم و برداشتمان قانونی است، اطلاعی هم نداریم که کسی بخواهد با طرح این دعوا که صالحتر یا حرفهایتر از ماست، جایگزین ما شود، تازه اگر چنین باشد باید امکان این سرمایهگذاری را داشته باشد.»
علاوه بر این، شرکت «کالسیمین» پیمانکار معدن دندی که مردم معتقد هستند «میخواهد بهرهبرداری از معدن طلای آقدره را به عهده بگیرد» در این مورد موضع شفافی دارد. مسئولان شرکت سهامی عام کالسیمین در گفتوگو با ایسنا، به صراحت تاکید کردهاند که «جاهای بسیار زیادی برای سرمایهگذاری در صنایع معدن وجود دارد و نیازی نیست که کالسیمین به سرمایهگذاری در منطقهای که قبلا یک شرکت معدنی دیگر در آن وارد شده بپردازد.» مسئولان کالسیمین در پاسخ به این مساله که آیا ممکن است به دلیل «سهامی عام بودن» شرکت، مردم علاقهمند باشند که کالسیمین در منطقه آقدره سرمایهگذاری کند، میگویند: «متاسفانه مردم منطقه علاقهمند هستند که از هر چیز کوچکی شایعه بسازند و موضوعات را قلب کنند، حالا ممکن است در ساخت این ادعا هم از همین فرمول استفاده شده باشد و آن چیزی که خودشان دلشان میخواهد را به عنوان واقعیت جا زده باشند.»
راهانداختن معدن هر کجا که باشد، تاثیرات اقتصادی مهمی در منطقه میگذارد. شرکت پویازرکان، در مجموع 1000 کارگر دارد که به گفته فرماندار منطقه تکاب «۹۵۰ نفر آنها بومی هستند، ۲۵۰ نفرشان از چهار روستای اطراف معدن هستند و باقی از شهر تکاب، زمانی که معدن به منطقه نیامده بود. کل ماشینهای سنگین منطقه به ۲۰ تا نمیرسید، الان ما ۱۰۰ ماشین سنگین در منطقه داریم و این تاثیر معدن بوده است. همین طور معدن در فصل سرد وقتی که بارشها زیاد است، امکاناتش را در اختیار فرمانداری میگذارد که راهها را باز کنیم، در صورتی که قبل از اینکه معدن در منطقه مستقر شود، ماهها در زمستان دسترسی چهار روستای اطراف معدن به شهر مختل میشد، قبل از این که معدن برای این روستاها دبیرستان بسازد، بچهها یا درس را رها میکردند یا مجبور بودند با سرویس به شهر بیاییند و برگردند، اما حالا مشکل ادامه تحصیل هم تا حدودی در منطقه برطرف شده است. اگر معدن اینجا نبود، نه آن هزار نفر الان سر کار بودند، نه این مدرسه الان وجود داشت، نه بخش مهمی از راههای ما بازسازی و بهسازی شده بود.»
با این حال بخشی از اعتراضات مردم به این است که معدن به اندازه کافی در منطقه سرمایهگذاری نکرده است و کمتر از ۱۵ کیلومتر راه روستایی به جاده اصلی را آسفالت و هزینههای بهسازی روستاها را پرداخت نکرده است. فرماندار در این مورد میگوید: «اجرای طرح هادی یا هر طرح توسعهای دیگر در روستاها در مرحله اول نیازمند این است که مردم قانع شوند و طبق الگوی منظمی که در نقشه پیشبینی شده است، عقبنشینی کنند تا حریم خیابان و پیادهرو و ... مشخص شود، اما در روستاهای منطقه عدهای از مردم هنوز این موضوع را قبول ندارند و تن به عقبنشینی نمیدهند و تا زمانی که عقبنشینی انجام نشود هم نمیتوان سنگفرشها را اصلاح کرد.»
«امید» - عضو شورای روستای انگورد - نیز در اینباره میگوید: «معدن بارها گفته است که حاضر است هزینه بهسازیها را بپردازد، منتها باید به روشنی اعلام شود که این هزینه را معدن داده است، اما شوراها راضی نمیشوند و میخواهند این کار به نام خودشان تمام شود. تا زمانی که این اختلاف باقی باشد، کاری از پیش نمیرود. معدن میتواند راه روستا تا جاده اصلی را آسفالت کند که حسن نیتش را نشان بدهد، اما همین حالا هم مثلا معدن هزینه ساخت، تعمیر، نگهداری و حتی سوخت مساجد اینجا را تقبل میکند. همین امسال برای بازسازی خانه ماموستای روستا کمک کرده است. اگر دیگران پیش راهش سنگ نیندازند، میتواند کارهای دیگری هم انجام دهد.»
جو روستاهای منطقه آقدره چندان آرام نیست و نگرانی از پرونده قضایی علیه دو نفر از کسانی که در جریان تحصن امسال بازداشت شدهاند، وجود دارد. با این حال طرح پیشنهادهایی مثل گرفتن وکیل و شکایت جمعی از معدن و پیگیری درخواستها از راههای قانونی، آنقدرها در میان مردم محبوبیت ندارد. یکی از مردم روستا در این مورد میگوید: «واقعیت این است که معدن قبلا در برابر مردم کوتاه آمده است. عدهای قبلا توانستهاند با همین شیوه تهدید و ارعاب و جلوگیری از کار معدن، در معدن استخدام شوند. حالا مردم فکر میکنند که این روشها هنوز هم جواب میدهد!»
ایسنا - فاطمه کریمخان
انتهای پیام