به گزارش ایسنا، عصر ایران نوشت: «اصول‌گرایان بعد از شکست در انتخابات ریاست‌جمهوری چه استراتژی‌ای را در دستور کار خود قرار خواهند داد؟ این سوالی است که بسیاری از تحلیل‌گران سیاسی به دنبال جواب آن هستند. در این میان برخی از اصول‌گرایان به رهبری سعید جلیلی به دنبال تشکیل دولت در سایه هستند. استراتژی‌ای که هنوز به مرحله اجرا نرسیده است و تنها در کلام باقی مانده است و جریان اصول‌گرایی واکنشی به آن نشان داده است.
به همین مناسبت به سراغ امیر محبیان، تحلیل‌گر شناخته شده جریان راست رفتیم تا نظر او را در مورد آینده سیاسی اصول‌گرایان و دولت در سایه جویا شویم.
گزیده گفتوگوی عصر ایران با محبیان را در ادامه بخوانید:
- اصولگرايان هر چند در قالب تشكيلاتي جمنا توانستند چهره‌اي از يك حركت منسجم را به نمايش گذارند اما به دليل اشتباه راهبردي در تعامل با افكار عمومي و عدم تعيين اولويت‌هاي كاربردي در مناظره‌ها و نيز ادامه روند نامفيد و بدون نتيجه عملي در كشف كانديداي نهايي عملا نتوانستند نتيجه مطلوب را به دست آورده و فرصتي طلايي را از دست دادند.
- تشكيل دولت سايه توسط رقباي دولت‌ها اوايل دولت نخست احمدي‌نژاد از سوي اين جانب پيشنهاد داده شد. اكنون نيز اشاراتي به آن ديده مي‌شود.
دولت سايه راهكاري مردمسالارانه براي تجميع توان مديريتي جناح رقيب دولت و حتي كمك به آن است ولي مقدمه تشكيل آن رسيدن به اجماعي تشكيلاتي درون اصولگرايان است كه متاسفانه هنوز در اين مسير اشكالات جدي وجود دارد.
- اصول‌گرايي به دلايلي كه بارها به آن اشاره كرده‌ام، دچار مشكلاتي است كه متاسفانه عملا به آن بي‌توجهي مي‌شود. نتيجه آن را هم مي‌بينيم. رسيدن به نتايج نامنطبق با ظرفيت‌ها هم محصول اين بي‌توجهي است. يكي از اين معضلات در سطح تشكيلاتی عدم تعريف مدل مطلوب براي رهبري اصولگرايان است.
- پيشنهاد امثال ما آن است كه رهبري شخصي به دليل فقدان چهره كريزماتيك و نيز بروز شكاف‌هاي درون تشكيلاتي عملا ديگر امكان عملياتي ندارد و بايد ساختاري مردمسالارانه نظير مجلس يا كنگره ملي اصولگرايان تشكيل شده و جريان اصولگرا از بدنه اجتماعي مجددا سامان يابد.
- طرح چهره‌هاي خلق‌الساعه براي مديريت جناح نيز محصول عدم تحليل دقيق مشكلات اصلي در جريان اصولگرا و تاكيد بر تكرار اشتباهات پيشين است.
- نگاه به سوابق گذشته چندان چشم‌انداز خوبي در اختيار ما قرار نمي‌دهد ولي اميدواريم تلاش براي تحليل نقاط ضعف و قدرت به صورت واقع‌گرايانه به خواست و عزم همگاني در جريان اصولگرا تبديل شود. در اين صورت حتما به خواست خدا اتفاقات خوبي براي اصولگرايان و حتي كشور خواهد افتاد.
- دولت دوازدهم بايد جوان‌تر و كارآمدتر شود. وزراي كارآمد دولت يازدهم حفظ و وزراي جديد كم‌حاشيه ولي پر كار و داراي برنامه به دولت افزوده شود. به گمانم عبور از سياست‌زدگي و حاشيه‌آفريني وتمركز روي خواست‌هاي مردم لازمه موفقيت دولت دوازدهم خواهد بود.
- عمده اصولگرايان بر اين باورند كه عليرغم اختلاف ديدگاه با دولت بايد به آن كمك كرد كه مشكلات اجرايي كشور و مردم برطرف شود. به زمين خوردن دولت براي همه مشكل‌آفرين خواهد شد. اين ديدگاه همه دلسوزان كشور است. باور به اين ديدگاه به معناي همسو شدن با جريان اصلاح‌طلب نيست. البته حمايت و كمك به دولت براي كارآمدتر شدن به معناي عدول از موضع نقادانه نيست.
- قياس‌هاي تاريخي معلوم نيست تا چه حد به نفع كشور باشد. هر رييس‌جمهوري محصول شرايط دوران خود و نيز انتخاب‌هاي كليدي خود است.
انتهای پیام