/گزارش/

کردهای عراق پشت درهای استقلال

"کردهای عراق" از دیرباز به دنبال استقلال و ایجاد کشور بوده‌اند و این امر منحصر به الآن‌شان نیست. آنها حتی پیش از شکل‌گیری عراق امروزی زمانی که سرزمین بین‌النهرین تحت کنترل دولت عثمانی بود و حتی پیشتر از آن هم به دنبال استقلال بوده‌اند؛ اصلا ناف آنها را با استقلال طلبی بریده‌اند!

به گزارش ایسنا، از این پیشینه تاریخی استقلال طلبی کردهای عراق که بگذریم، می‌توان گفت که تلاش جدی کردهای عراق برای کشور شدن از ایجاد منطقه پرواز ممنوع بر فراز مناطق کردنشین شمال عراق در سال 1991 به عنوان گام اول و سپس حمله آمریکا و سرنگونی نظام بعث عراق در سال 2003 به عنوان گام دوم، آغاز شد.

در واقع پایه‌های دولت خودمختار کردها که با اجرای طرح مناطق پرواز ممنوع در شمال و جنوب عراق گذاشته شد، بعد از سرنگونی صدام و هنگامی که تنها نیروی سیاسی–نظامی منسجم در این کشور کردها بودند، مستحکم شد؛ کردهایی که با پشتوانه تجربه دهه‌ها جنگ و فعالیت سیاسی خود توانستند در میان گروه‌های کم تجربه عراقی بندهایی را در قانون اساسی عراق بگنجانند که اکنون دهان بسیاری از منتقدانشان را با آن می‌بندند.

پایه‌های دولت خودمختار کردها که با اجرای طرح مناطق پرواز ممنوع در شمال و جنوب عراق گذاشته شد، بعد از سرنگونی صدام و هنگامی که تنها نیروی سیاسی–نظامی منسجم در این کشور کردها بودند، مستحکم شد.

به لطف همین قانون اساسی، کردهای عراق همین الآن هم تمام شروط لازم یک کشور مستقل را دارند. آنها پرچم، سرود ملی، نهاد ریاستی، پارلمان و سیستم قضایی مستقل از دولت مرکزی عراق دارند. در فرودگاه‌هایشان هیات‌های دیپلماتیک کشورهای دیگر را به حضور می‌پذیرند و مستقل از دولت مرکزی توافق‌های دوجانبه خارجی امضا می‌کنند. صادرات و واردتشان از جمله صادرات نفت به دور از نظارت جدی دولت بغداد است و نمایندگی‌های دیپلماتیک‌شان در قد و قواره یک سفارتخانه در تمام دنیا دایر است و مستقل از سفارتخانه‌های رسمی عراق فعالیت می‌کنند. کردها بیش از 200 هزار پیشمرگ مسلح به تانک و موشک و هلی‌کوپتر دارند که ارتش‌شان را تشکیل می‌دهد، مرزهای تعریف شده خودشان را دارند و گمرک و مبادی مرزی اقلیم‌شان به دست خودشان اداره می‌شود و حتی یک شهروند عراقی که بخواهد وارد مناطق‌ آنها شود باید مراحلی شبیه به ورود به یک کشور خارجی را بگذراند، همه این‌ها شروط لازم برای داشتن یک کشور مستقل است که کردها از آن برخوردارند. اما سوال اینجاست؛ آیا این شروط، شروط کافی هم هستند؟

برگزاری رفراندوم، پس از ایجاد نهادهای حاکمیتی (از 1991 به بعد) و تحکیم و گسترش مولفه‌های لازم برای یک کشور مستقل (از 2003 تاکنون)، سومین گام جدی برای استقلال محسوب می‌شود که در قانون اساسی مصوب 2005 عراق حق برگزاری آن به کردها داده شده است. با این حال کردها برای استقلال و نه برگزاری رفراندوم آن با دو طیف گسترده از موانع و مخالفت‌ها روبرو هستند که به طور عمده می‌توان آن را به اختلافات درونی و موانع خارجی تقسیم کرد.

اختلافات درونی

اختلافات درونی در اقلیم برمی‌گردد به شیوه نگاه و مواضع احزاب و گروه‌های کرد داخل در کردستان عراق؛ در واقع جز حزب دموکرات حاکم و رهبر آن مسعود بارزانی، دیگر احزاب همچون حزب گوران(تغییر) دومین حزب بزرگ اقلیم و اتحادیه میهنی، رقیب سنتی حزب دموکرات و حتی دو حزب کوچکتر اسلامگرای جماعت اسلامی و اتحاد اسلامی گرچه در نشست اخیر با برگزاری رفراندوم در 25 ماه جاری موافقت کرده‌اند اما برای بحث استقلال در این مرحله تنها به همین برگزاری رفراندوم و نه بیشتر، راضی هستند.

این احزاب معتقدند که ابتدا باید اختلافات داخلی به ویژه اختلاف بر سر ریاست و قانون اساسی اقلیم حل شود و شرایط منطقه‌ای و بین‌المللی نیز برای استقلال فراهم شود، سپس گام‌های بعدی آن هم با احتیاط برداشته شود تا مبادا بر زمین سستی پا بگذارند و خطایی حساب نشده به فرصت سوزی تاریخی کردها منجر شود.

موانع خارجی

در بعد خارجی اما کار برای کردها به مراتب پیچیده‌تر است، آنها با مخالفت‌های عدیده در عراق و منطقه و بی‌تمایلی در سطح جهانی برای پذیرش خواسته‌شان مواجه هستند.

1- مخالفت در عراق: اولین مانع پیش‌روی کردها مخالفت‌های گسترده در داخل عراق است؛ گرچه در قانون اساسی عراق حق تعیین سرنوشت و انجام رفراندوم به کردها داده شده اما اصل یکم همین قانون بر وحدت اراضی و یکپارچگی کشور تاکید دارد.

کردهای عراق اکنون بر سه استان اربیل، سلیمانیه و دهوک سیطره دارند که از سوی دولت مرکزی به عنوان مناطق خودمختار شناخته شده است اما آنها در طرح استقلال خود علاوه بر این مناطق خواهان تمام استان نفت‌خیز کرکوک و بخش‌هایی از استان‌های نینوا، صلاح‌الدین و دیالی نیز هستند. هرچند کردها به شکل دوفاکتو بر این مناطق و فراتر از آن هم به لحاظ نظامی سیطره یافته‌اند اما جدا کردن این بخش وسیع از خاک عراق که علاوه بر کردها، اعراب و قومیت‌های دیگر نیز در آن ساکن هستند، یقینا کار آسانی نخواهد بود. تازه این در شرایطی است که ما فرض را بر آن بگیریم که با جدایی سه استان اصلی فوق مواقفت شده است.

2- مخالفت منطقه‌ای: مساله‌ استقلال کردستان عراق برای کشورهای همجوار این منطقه یعنی ایران، ترکیه و سوریه نیز که بخشی از جامعه آنها را کردها تشکیل می‌دهند، مساله حساسی است و با امنیت ملی آنها گره خورده، پس بی‌راه نیست که آنها هر تحرکی در این راستا را با حساسیت دنبال کنند. هم ایران و هم ترکیه بلافاصله پس از اعلام زمان برگزاری رفراندوم استقلال اقلیم به آن واکنش نشان دادند و تاکید کردند که خواهان یک عراق متحد با مرزهای بین‌المللی شناخته شده کنونی هستند. 

مساله‌ استقلال کردستان عراق برای کشورهای همجوار این منطقه یعنی ایران، ترکیه و سوریه نیز که بخشی از جامعه آنها را کردها تشکیل می‌دهند، مساله حساسی است و با امنیت ملی آنها گره خورده است.

گرچه اقلیم کردستان در شرایط کنونی و در چارچوب دولت فدرال عراق، به عنوان یک منطقه خودمختار روابط بسیار گسترده‌ای با ایران و ترکیه دارد و حتی دروازه ورود این دو به بازار عراق محسوب می‌شود اما وقتی پای استقلال اقلیم و به تبع آن امنیت ملی‌ ایران و ترکیه به میان می‌آید، شرایط به کلی متفاوت است. تجربه نشان داده که همسایگان اقلیم ایجاد یک کشور مستقل کرد در کنار مرزهایشان را که می‌تواند حساسیت‌های قومی را در آنها برانگیزد، دست‌کم در شرایط کنونی به هیچ وجه برنمی‌تابند و البته پر واضح است که بدون موافقت آنها نیز مساله استقلال کردستان و ادامه بقای آن به عنوان یک منطقه جغرافیایی محاصره شده در میان همسایگان ناراضی، ممکن نخواهد بود.

3- بی‌میلی بین‌المللی: جامعه جهانی هم با وجود رایزنی‌های علنی و پشت پرده سال‌های گذشته کردها در سطوح مختلف، به نظر می‌رسد چندان برای پذیرش تولد یک کشور دیگر آن هم در منطقه پرتلاطم خاورمیانه آماده نیست، گرچه با توجه به حجم همکاری اقلیم با قدرت‌های خارجی در همه بخش‌ها یقینا پشت درهای بسته وعده‌هایی به کردها داده شده است. با این حال تقریبا تمام قدرت‌های بین‌المللی در ظاهر بر حفظ وحدت عراق تاکید کرده‌اند.

آمریکا، روسیه، فرانسه، آلمان و انگلیس از جمله کشورهایی هستند که مستقیما گفته‌اند حتی برگزاری رفراندوم را به صلاح نمی‌دانند و خواهان آن شده‌اند که دولت منطقه‌ای کردستان در هر اقدامی باید ابتدا با دولت مرکزی به توافق برسد؛ البته نباید فراموش کرد تفاوت چیزی که در نهان‌خانه‌های سیاسیون می‌گذرد با آنچه که علنی می‌کنند، بعضا تفاوت زمین تا آسمان است.

اقلیم کردستان عراق در کنار این موانع که برداشتن هریک از آنها به اندازه عمر یک نسل زمان نیاز دارد، با مشکلات ریز و درشت دیگری نیز بر سر تبدیل شدن به کشور مواجه است؛ مشکلاتی چون استقلال اقتصادی و دسترسی به جهان خارج که بدون همراهی همسایگانش عملا به جزیره‌ای در خشکی تبدیل می‌شود.

گرچه مسئولان اقلیم کردستان می‌گویند واکنش‌های جهانی و منطقه‌ای به اعلام زمان رفراندوم استقلال طبیعی بوده و به هیچ وجه از حد معمول خارج نبوده است اما در واقع موانع داخلی و منطقه‌ای و عدم حمایت بین‌المللی به اندازه‌ای جدی هستند که کردها را متقاعد کنند که هنوز زمان برداشتن گام‌های بعدی فرا نرسیده است. آنها در مقابل خوب می‌دانند که حمله داعش و مقاومتشان در برابر این گروه بیش از هر زمان دیگر کردها و مطالبات آنها را در مجامع مختلف مطرح کرده است، پس یقینا در راستای تحقق رویای دیرین خود حرکتی خواهند کرد.

در این بین هرچه دولت مرکزی عراق قوی‌تر عمل کند و سیگنال‌های رسیده از خارج مرزهای عراق نیز در مخالفت جدی‌تر باشد، به همان اندازه کردها سطح توقعات خود را پایین‌تر می‌آورند. بر این اساس کردها در مرحله کنونی احتمالا به برگزاری یک همه‌پرسی اکتفا خواهند کرد که گرچه به معنای جدایی اقلیم از عراق نیست اما به عنوان یک اهرم فشار چه در آینده روابط اقلیم با دولت مرکزی عراق و چه در بحث مناطق مورد مناقشه از آن استفاده خواهند کرد.

انتهای پیام

  • یکشنبه/ ۲۸ خرداد ۱۳۹۶ / ۰۰:۳۳
  • دسته‌بندی: گزارش و تحلیل
  • کد خبر: 96032715467
  • خبرنگار : 71430