به گزارش ایسنا،"موسی کمالی" نامی آشنا در وادی هنر هرمزگان بهویژه موسیقی است؛ کسی که با نواختن دستهایش بر "جهله"، ظرفی سفالی که در گذشته برای نگهداری و خنک ماندن آب از آن استفاده میشد، امروز این ظرف سفالی را به یکی از ادوات موسیقی تبدیل کرده است و در این راه نباید زحمات این هنرمند برجسته را که امروز بیش از هر زمان دیگری به کمک اهالی فرهنگ و هنر بهویژه متولیان فرهنگ و ارشاد هرمزگان نیاز دارد، نادیده بگیریم.
اکثرمان اولین بار نامش را پس از اجرای گروه موسیقی جهله در کشور سوئد و پیچیدن آوازه این گروه موسیقی هرمزگانی در کشور شنیدیم، کمالی که زاده 8 بهمن سال 1347 در بندرعباس است، این روزها در بستر بیماری خانهنشین شده و دیگر آن فعالیت سابق را ندارد؛ به همین دلیل برای جویا شدن آخرین وضعیت بیماریاش راهی منزل مادریاش شدیم؛ خانه قدیمی در محله خواجه عطا بندرعباس، منزلی ساده اما زیبا که گلدانهای باغچهاش به جهلههای نقاشی شده آذینبندی شده بود.
ایکاش موسی وارد دنیای هنر نشده بود
در ابتدای ورود به منزل چهره زنی سالخورده اما مهربان نگاهمان را بهسوی خود جلب میکند، این فرد کسی نیست جز مادر این هنرمند فراموش شده هرمزگانی، مادری مهربان اما دلشکسته با لباسی محلی که با آگاه شدن از شغلمان، لب به انتقاد گشوده و گفت: سالها برای هنر استان تلاش و در برنامههای متوالی شرکت کرد اما هیچ ثمری برایش نداشت و اکنون که نیازمند حمایت مسئولین است، حتی کسی برای پرسیدن حالش هم تماسی با او نمیگیرد، ایکاش موسی وارد دنیای هنر نشده بود.
اینها دغدغههای مادری بود که در گفتوگو با ایسنا از آرزوی ازدواج پسرش گفت و با نگاهی پر از اندوه از بیمهری همشهریانی گلایه کرد که خیلی زود هنرمندانشان را فراموش میکنند؛ انگار نه انگار تا دیروز شادی را بر چهرههای پر درد زندگی ماشینی مردم ترسیم میکردند.
کمی آنطرفتر موسی کمالی، که بدون عصا توان حرکت نداشت، نشسته و از دیدن خبرنگاران ایسنا به وجد آمده بود، به گونهای که انگار مدتها در انتظار ورود متولیان فرهنگ و هنر استان است؛ نزدیکش رفتیم و پای درد و دلهای این هنرمند نشستیم.
موسیقی را از کودکی آغاز کردم
سرپرست گروه موسیقی جهله در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: موسیقی را از 12 سالگی آغاز کردم،؛ در امور تربیتی آموزشوپرورش با مرحوم روضهخوان و آقای توحدی مدتی بهصورت تئوری آموزش موسیقی دیدم.
موسی کمالی چاهویی با بیان اینکه بعد از تکمیل آموزشهای تئوری نوبت به انتخاب ساز شد و بنده به علت علاقهای که به سازهای کوبهای داشتم درامز را انتخاب کردم، افزود: در سالهای 63-64 در یک گروه سرود جاز میزدم و در آن گروه با ناصر عبداللهی، امیر رحمانیان، مرتضی حاتمی همکاری میکردیم.
وی با اشاره به اینکه در اردوها و جشنوارههای دانشآموزی مختلفی شرکت کرده و گروههای موسیقی هرمزگان در مقاطع راهنمایی و دبیرستان همیشه مقامهای اول و دوم را در دست خود داشتند، اضافه کرد: آنقدر در جشنوارههای کشوری مقام میآوردیم که یکبار در رامسر دانش آموزان دیگر علیهمان تجمع کردند و شعار دادند.
وی دلیل این موفقیتها را لباسها و حرکات و رقصهای محلی که به موسیقی غنی هرمزگان رنگ و لعاب بیشتری میبخشید، دانست و عنوان کرد: گروه موسیقی امور تربیتی آموزشوپرورش بعد از گروه موسیقی نیروی دریایی همیشه بهترین و قویترین گروه در عرصه موسیقی بود.
اولین جرقههای نوازندگی با جهله در روستای حکمی میناب
این هنرمند هرمزگانی با بیان اینکه در سال 72 به عضویت انجمن سینمای جوان درآمده و فعالیتهای عکاسی و فیلم سای خود را از آن زمان آغاز کردم، تصریح کرد: دو فیلم به نامهای بچههای شرجی و دختران شرجی ا کار کردم که خاص محله خواجه عطای بندرعباس بود و بعد از آن فیلم 8 میلیمتری سِوِند را که در خصوص نحوه ساخت و استفاده سِوِند بود ساختم.
سرپرست گروه موسیقی جهله ادامه داد: سر فیلمبرداری فیلم سِوِند که در روستای حکمی از توابع میناب فیلمبرداری میشد برای نوشیدن آب به سراغ جهله رفتم؛ بعد از نوشیدن آب ضربهای به آن زدم ، برای اولین بار حس خاصی به من دست داد و اولین جرقههای نوازندگی با جهله را در من زد؛ البته در قدیم در عروسیها افرادی بهصورت غیرحرفهای و برای سرگرمی از سینی و جهله استفاده میکردند.
برای خرید جهله به پنجشنبهبازار میناب رفتم
کمالی با اشاره به اینکه پنجشنبه همان هفته به پنجشنبهبازار میناب رفتم و از انواع مختلف جهله (گدوک، معمولی و جمالی) خریدم، ابراز کرد: برخی فکر میکنند نام جهله از جهل به معنای نادانی گرفته شده اما جهله تغییر یافته چهله به معنای چاه کوچک است؛ جهله کاربردهای زیادی داشته که از مهمترین کاربردهای آن میتوان به نگهداری آب و شیره خرما در هوای گرم هرمزگان اشاره کرد.
وی با بیان اینکه گروه موسیقی جهله از سال 74 با 17 نفر آغاز به کار کرد، افزود: عمده فعالیتمان آوازهای عرفانی و زار به همراه رقص زار بود؛ تکخوانهای گروه در ابتدا غلام زارعی، علی عرب و احمد روان بودند.
این نوازنده برجسته هرمزگانی با اشاره به اینکه برای اولین بار در خانه فرهنگ با قنبر راستگو آشنا شدم و پسازآن همکاریمان در گروه جهله آغاز شد، خاطرنشان کرد: عیسی بلوچستانی، شیخ علی علوی، موسایی، هادی آرمین و برادران عرب نیز از افرادی بودند که به گروه موسیقی جهله پیوستند.
با نمایش آینه توی سقف به آلمان رفتیم
سرپرست گروه موسیقی جهله با اشاره به اینکه این گروه در جشنوارههای زیادی شرکت کرده و کمکم هم خود جهله و هم جهله نوازی در سطح کشور معرفی شد، بیان کرد: در سال 76 یا 77 برای نوازندگی و اجرای رقص زار در نمایش آینه توی سقف به کارگردانی کوروش زارعی با گروهی 12 نفره برای تمرین به قم رفتم؛ این نمایش در تهران به نمایش درآمد و استقبال زیادی از آن شد.
کمالی با بیان اینکه موضوع این نمایش در خصوص انگلیسیهایی بود که در جنوب با مردم درگیر بودند و موسیقی آن در فرم زار اجرا شد، اضافه کرد: موسیقی این نمایش کاندید و کارگردانی آن در جشنواره اول شد؛ در اجرای دوم این نمایش در تالار مولوی "روبرتو چولی"، کارگردان آلمانی نیز حضور داشت و پس از دیدن این نمایش از ما دعوت کرد تا برای اجرا به آلمان برویم؛ در آلمان علاوه بر اجرای نمایش سه اجرای موسیقی داشتیم که تماشاگران ایرانی و آلمانی را بسیار تحت تأثیر قرار داد و البته همزمان شدن این اجراها با میلاد حضرت فاطمه (س) نقش زیادی در تأثیرگذاری آن گذاشت.
جشنواره موسیقی جهانی شیستا در سوئد، مقصد بعدیمان
وی با اشاره به اینکه پسازآن گروه جهله دعوتهای بسیاری برای اجراهای ارگانی و مراسمهای صدا سیما میشد، اظهار کرد: در سال 80 موسسه پیپهسرا را تأسیس کردیم و به آموزش سازهای کوبهای پرداختیم، لازم به ذکر است در آن زمان برای اولین بار بانوان هرمزگانی توانستند برای نواختن سازهای کوبهای آموزش ببینند؛ استقبال زیادی از این موسسه شد و توریستهای بسیاری را به خود جذب کرد.
سرپرست گروه موسیقی جهله با بیان اینکه در سال 82 به جشنواره موسیقی جهانی شیستا در سوئد رفتیم و استقبال خوبی از جهله نوازی این گروه شد، تصریح کرد: بعد از آن نیز یکبار دیگر به سوئد رفتیم و از کشورهای دیگری مثل فرانسه و کانادا نیز از ما دعوت شد که به دلیل مشکلاتی نتوانستیم برویم.
بی توجهی به گروه پر افتخار جهله برایم بسیار تلخ و دردناک است
کمالی با اشاره به اینکه در زمینههای موسیقی، فیلمسازی، عکاسی، سفالگری، نقاشی و ترانهسرایی فعالیت کرده و در همه این زمینهها رد و اثری از جهله دیده میشود، عنوان کرد: اولین گروهی که در هرمزگان کار تلفیقی کرده گروه جهله بوده و گیتار و گیتار بیس را با جفتی و سازهای محلی را با جهله در هم آمیخته است؛ بسیاری از رسانههای داخلی و خارجی از کارهای گروه جهله استقبال کرده و گزارش گرفتند.
وی با بیان اینکه با توجه به افتخاراتی که گروه جهله داشته هنوز توجهی به آن نشده و این برایم بسیار تلخ و دردناک است، ابراز کرد: گروهی در میناب از بنده دعوت کردند تا با فراهم کردن شرایط زندگیام به آنجا رفته و در گروهی به نوازندگی مشغول شوم که دیگر از آنها خبری نشد؛ از تهران نیز پیشنهادهایی داشتم که به دلیل عجین بودن فرهنگ هرمزگان با موسیقیاش نتوانستم و نخواستم که برای زندگی به تهران بروم.
به دنبال ثبت معنوی جهله بهعنوان یکی از سازهای موسیقی هستم
کمالی با اذعان به اینکه به دنبال ثبت معنوی جهله بهعنوان یکی از سازهای موسیقی هستم، خاطرنشان کرد: در حال حاضر در مسیر تکمیل پرونده هستیم و امیدوارم با جمعآوری مدارک خواسته شده این آرزوی دیرینهام عملی شود.
این هنرمند هرمزگانی با اشاره به اینکه موسیقی در این استان بسیار غریب است و شاید اگر در شهر دیگری بودیم از جایگاه بهتر و ویژهتری برخوردار میشدیم، خاطرنشان کرد: هنر در هرمزگان دوقطبی است؛ عدهای خاص به امکانات دسترسی دارند و برای عدهای دیگر مانند نوازندگان سازهای سنتی امکاناتی فراهم نشده و حتی جشنوارههای سنتی و محلی نیز برای ارتقا کاشان برگزار نمیکنند.
هرمزگان خطهای موسیقی ساز و موسیقی خیز است
سرپرست گروه موسیقی جهله با بیان اینکه هرمزگان خطهای موسیقی ساز و موسیقی خیز است، اظهار کرد: به علت نزدیکی این استان با دریا همیشه نوای دریا در گوش مردم بوده و حتی گویشهای این خطه نیز ریتمیک است؛ بافت فرهنگی هرمزگان با موسیقی عجین شده و مردمش با آن زندگی میکنند، هر گوشه از این استان از غرب تا شرق، مرکز و جزایر آن موسیقی خاص خود را دارند.
از لباسهای آبآورده مردگان تا برگزاری نمایشگاه نقاشی
کمالی با اشاره به نمایشگاه نقاشی که در گالری نگر آرت تهران در خرداد و تیر 95 برگزار کردم، افزود: این نمایشگاه با کمک فرشاد فداییان که برای ساخت فیلمی در خصوص جهله به هرمزگان آمده بود برگزار شد، پس از تکنوازی جهله توسط بنده نمایشگاه شروع به کار میکرد و همه نقاشیها فرم جهله داشت.
وی در تشریح برخی تابلوهایش که از پاچههای شلوار سنتی بندری در طرحهای مختلف ساخته شده است، اضافه کرد: در قدیم وقتی کسی فوت میکرد لباسهایش را در ساحل چال میکردند و آب دریا به مرور آنها را میبرد، روزی در هرمز بودم که در ساحل توجهم به لباسهای تلنبار شده و آب آورده جلب شد، سالها در فکر این لباسها بودم که روزی تصمیم گرفتم با قیچی پاچههای شلوارهای بندری را جدا کرده و با خاکهای رنگی هرمز و نوارهای رنگی روی تابلو به نمایش در آوردم؛ در بندرعباس نیز نمایشگاهی از این تابلوها در موزه مردمشناسی خلیجفارس برگزار و با استقبال خوب مردم مواجه شد.
در همه کارهایم رد و اثری از جهله دیده میشود
این هنرمند برجسته هرمزگانی با بیان اینکه سفالگری را نیز دنبال کرده و بیشتر کارهایم در رابطه با جهله است تصریح کرد: اگر در بندرعباس کورهای داشتم راحتتر و بیشتر میتوانستم کار کنم اما مجبورم گل را از میناب آورده، کار کنم و دوباره به میناب ببرم و متأسفانه کوره میناب دستی بودجه و از هر 50 کار شاید 20 کار سالم از آب در بیاید.
آشنایی با ناصریا
سرپرست گروه موسیقی جهله با اشاره به اینکه با زندهیاد ناصر عبداللهی از سال 93 در امور تربیتی آموزشوپرورش آشنا شدم و او در آن سال ساز قرهنی را انتخاب کرد، عنوان کرد: بعدها شنیدم که در مراسمهای خصوصی نوازندگی میکند و بعد از آن نیز به تهران رفت و پیشرفت کرد، در مجموعه گنوغ خود یکی از کارهای بنده با عنوان "دلوم تنگن" را خواند و بعد از آن با هم و ا همراهی احمد روان کار "نقش جمال"اش را در استودیو اجرا کردیم که هنوز منتشر نشده است.
از پس هزینههای درمانم بر نمیآیم
کمالی در خصوص وضعیت نامساعد جسمانیاش ابراز کرد: 4 ماه است که از ناحیه لگن و زانو دچار مشکل شده که این موضوع برای چندمین بار اتفاق افتاده است و به دلیل بیتوجهی به وضعیت کنونی دچار شدم و توانایی کار کردن ندارم.
وی ادامه داد: برای درمان این مشکل به پزشک مراجعه کردم که متوجه شدم برای بهبود آسیبدیدگی جسمیام باید عمل کنم که هزینه آن طبق گفتههای پزشکم بالغبر 20 میلیون تومان بوده که از پس این هزینه بههیچوجه بر نمیآیم.
تمام زندگیام را در مسیر توسعه و فرهنگ و هنر هرمزگان قرار دادهام
این هنرمند هرمزگانی با بیان اینکه در مردادماه باید انجام شود، خاطرنشان کرد: با توجه به بضاعت کنونی مالیام نمیدانم چگونه این هزینه را تأمین کنم و تنها انتظارم از مسئولین فرهنگ و هنر استان حمایت از بنده در این شرایط سخت است زیرا تمام زندگیام را در مسیر توسعه و فرهنگ و هنر هرمزگان قرار دادهام و اکنون این حمایت شاید مزد کوچکی از رنجهایی که در این راه کشیدهام، باشد.
تنها بیمه حضرت ابوالفضل (ع) هستم
سرپرست گروه موسیقی جهله در پاسخ به سؤال ایسنا مبنی بر اینکه تحت پوشش بیمهای قرار دارد یا خیر، بیان کرد: از سوی هیچ ارگان و نهادی تحت پوشش بیمه قرار ندارم و بهنوعی خود را بیمه حضرت ابوالفضل (ع) کردهام.
کمالی که در کارنامه هنریاش همکاری با بزرگان موسیقی پاپ کشور همچون زندهیاد عبداللهی و رضا صادقی دیده میشود، در خصوص اینکه پس از آسیبدیدگی جسمی آیا خواننده گروه مشکی پوشان جویای احوالش شده یا خیر، پاسخ داد: آخرین بار در سال 94 در کنسرت رضا صادقی در تالار شهید آوینی بندرعباس در اجرای سه قطعه محلی به همراه گروه جهله به اجرای مشترک پرداختیم که مورد استقبال تماشاگران قرار گرفت و ازآنپس تاکنون دیگر تماسی نداشتهایم.
برای رضا صادقی آرزوی سلامتی دارم
وی با بیان اینکه در این مدت علیرغم اینکه نمیدانم وی از این اتفاق مطلع است یا خیر ، افزود: گرچه تمامی اهالی هنر بهویژه موسیقی از این موضوع باخبر هستند اما جز استاد قنبر راستگو و تعدادی از دوستان هنرمندم هیچکس ازجمله آقای صادقی تماسی با بنده نداشته و برای این هنرمند ارزشمند هرمزگانی آرزوی سلامتی دارم.
در انتظار تحقق وعدههای رئیس انجمن موسیقی هرمزگان
این هنرمند هرمزگانی همچنین در خصوص پیگیریهای دستگاه فرهنگ و هنر استان از وضعیت جسمانیاش نیز اظهار کرد: از سوی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان هیچ پیگیری نشده است و تنها رئیس انجمن موسیقی هرمزگان طی تماسی وعده پیگیری برای برطرف شدن دغدغه هزینههای درمانم را داد که تاکنون عملی نشده است.
سرپرست گروه موسیقی جهله با اشاره به اینکه تعدادی از هنرمندان هرمزگانی ازجمله آقایان نوری نسب و میری در تلاش برای برگزاری کنسرتی در حمایت از بنده هستند، اضافه کرد: قرار بود این کنسرت برگزار و هزینه جمعآوری شده آن صرف درمانم شود که این موضوع هم تا این لحظه مسکوت مانده است.
کمالی در پایان با بیان اینکه با عشق و علاقه وارد وادی هنر شده است، تصریح کرد: تا آخرین لحظه از زندگیام به فعالیت هنری خود ادامه میدهم و هیچگاه از این موضوع پشیمان نبوده و نیستم.
گفتوگو از: لیدا رضایی، خبرنگار ایسنا، منطقه خلیجفارس
انتهای پیام