به گزارش ایسنا، گزیده اظهارات سیامک مره صدق در گفتوگو با «داتیکان» را در ادامه میخوانید:
* من بارها گفتهام ما را به هر نام مودبانهای که میخواهند، صدا کنند. از نظر من ایرادی ندارد. مهم این است حقوق ما به عنوان یک شهروند درجه اول ایران حفظ شود. من سر لفظ دعوایی نداریم؛ بحث اساسی و خواسته اساسی ما رعایت حقوق شهروندی است. بدون هرگونه تبعیض و البته در چهارچوب قانون اساسی.
* اقلیت در قانون اساسی ما تعریف شده است و این تمایز هم وجود دارد و ما آن را انکار نمیکنیم. قبول داریم که ما پیرو دو روش متفاوت برای پرستش خدا و ارتباط با او و به صورت کلی متافیزیک هستیم. منتهی در عین حال حقوق همدیگر را رعایت میکنیم و این به نظر من تفاوت اصلی tolerance (رواداری، مدارا) در دموکراسیهای دینی با دموکراسیهای لیبرال است.
* برخورد حقوقی که در قانون اساسی ما در خصوص حقوق اقلیتها وجود دارد بسیار انسانیتر و حقوقبشریتر از قانون اساسی زمان پهلوی است. در قانون اساسی دوران مشروطه اشاره به اقلیتهای دینی به نام مسیحیان، کلیمیان و زرتشتیان مقیم ایران شده بود. این مفهوم شهروندی کامل را در بر نداشت. منتهی در قانون اساسی جمهوری اسلامی از لفظ «ایرانیان» کلیمی، زرتشتی و مسیحی استفاده شده است که به نظر من بار حقوق شهروندی کاملتری به صورت مستتر در خود دارد.
* این دیدگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی که "ایران کشور همه ماست" و این بیان که "توحید مذهب همه ماست" نشاندهنده حالت رواداری و همزیستی است که ما میتوانیم در چارچوب قانون اساسی منتظرش باشیم.
* امروزه اگر از یک یهودی اروپایی بپرسی که ملیتت چیست احتمالا پاسخ خواهد داد که من یک یهودی هستم اما اگر از یک یهودی ایرانی، حتی آنان که در اروپا و امریکا زندگی میکنند بپرسیم، پاسخشان «ایرانی» خواهد بود.
* در مسافرتی که با آقای دکتر روحانی به نیویورک داشتم یک زوج حقوقدان ایرانی - یهودی را دیدم که حاضر بودند تمام دعاوی ایران در دادگاههای آمریکا را به صورت رایگان انجام دهند؛ زوجی که در زمان خروج از ایران هر دو طفل بودند.
* بیشتر یهودیان ایرانی نسل دوم و سوم در آمریکا اسامی فرزندان خود را از شاهنامه انتخاب میکنند و این نشانگر هویت پررنگ ایرانیان یهودی است و این روابط به خاطر همان رواداری تاریخی ماست.
* شاخصترین نهاد خیریه کلیمیان، بیمارستان «دکتر سپیر» است که با حدود بیش از هشتاد سال فعالیت تنها بیمارستان خیریه متعلق به کلیمیان در کل آسیا و خاورمیانه به شمار میآید و شاید تنها ارگان خیریه کلیمی در سطح دنیاست که فعالیت خیریه آن متوجه همه مردم است، نه فقط کلیمیان. در اروپا بیمارستانهای خاص کلیمیان را داریم که فقط بیماران کلیمی را میپذیرند. ما کمتر از سه درصد بیمارانمان کلیمی هستند و اکثر بیمارانمان مسلمان هستند و حتی بر اساس اساسنامه بیمارستان سوال در خصوص دین ممنوع است و ما فقط حق داریم در خصوص بیماری بیمارانمان سوال کنیم و این شکل از خیریه تجلی کامل همکاری و همزیستی بین پیروان ادیان است.
* ما همین الان هم مدارس جدا داریم و کودکان ما کاملا آزادند که در مدارس یهودی درس بخوانند یا مدارس دیگر. آنهایی هم که در مدارس غیر یهودی حضور دارند در روزهای پنجشنبه آموزههای دین یهود را میبینند و به عنوان نمره درس دین و زندگی برای آنان وارد میشود. ما درخواستی را سالیان طولانی در رابطه با تعطیلی روزهای شنبه مدارس یهودی داشتیم که چند سالی است این مشکل رفع شده است. ما از نظر آموزش یهودیت مشکل چندانی نداریم حتی تا عالیترین سطح، تعالیم یهودی هم در کنیسههای ما در حال انجام است.
* کتاب مشترک دینی (در مدارس) که امروزه وجود دارد مورد رضایت اکثریت اقلیتهای دینی نیست چون طبیعیتا نگرشهای الهیاتی مثلا در میان زرتشتیان با یهودیان متفاوت است. در خصوص دانشگاهها هم بچههای ما مشکلی ندارند و بالاترین آمار قبولی بر اساس دین، متعلق به یهودیان است. اما گلایهای که در مورد کنکور بچهها داریم این است که توقع داریم سوالات بیشتر از اینکه از متون مشترک باشد از متون خاص مربوط به دین خودمان باشد.
* از نظر قانونی منعی برای وزیر شدن اقلیتهای دینی وجود ندارد. تنها موردی که منعی از نظر قانون دارد در خصوص ریاست جمهوری است که مصرح به دین و مذهب او اشاره شده است. منتهی در خصوص وزیر چنین محدودیتی نداریم و به نظر من اگر یکی از پیروان اقلیتهای دینی توانایی رسیدن به مناصب وزارت را داشته باشد که قطعا هستند، منع قانونی برای آن وجود ندارد و از نظر ما هم بسیار سازنده میتواند باشد.
* ایجاد معاونت اقلیتها در ریاست جمهوری یعنی اقرار به اینکه مشکلات خاصی در ارتباط با اقلیتها وجود دارد که یک اداره خاصی برای این مشکلات لازم است. آن شکلی که دولت دکتر روحانی پیش گرفته است (به صورت دستیار ویژه) بهترین روش است، بدون اینکه نهاد خاصی برای آن در نظر گرفته شود. اگر به همین شکل ادامه پیدا کند قطعا بهتر از این است که بخواهیم نهادی عریض و طویل بسازیم. در تاریخ هم میبینیم هر جا نهادی با این عنوان وجود داشته معمولا اینها ابزار حل مشکلات اقلیتها نبودهاند و استفادههای دیگری از آنها شده است. این تفکر به گونهای تفرقهانگیز هم هست که میخواهد اقلیتها را از سایر مردم جدا کند و عوارض مختلفی هم به دنبال دارد.
* ما از رسانه ملی شدیدا گلهمند هستیم. در واقع خیلی به مسائل ما توجه نمیکنند و حتی درخواستهایی هم که برای آنان ارسال میکنیم با بیتوجهی روبهرو میشود. با تعویض مدیریت هم وضع تغییری نکرده است. حتی سالهاست که هیچکدام از اعیاد ما را هم به ما تبریک نگفته است. حتی متاسفانه در سریالها و فیلمها بسیاری از نقشهای منفی برای اقلیتها در نظر گرفته میشود. چرا معمولا از اسامی یهودی برای یکسری شغلهای خاص غیرقانونی استفاده میشود؟ چرا هر رباخواری یک اسم یهودی دارد؟ چرا هر دلال عتیقه باید یهودی باشد؟ علاوه بر این هیچ زمان خاصی در صداوسیما به طرح مسائل اقلیتها اختصاص داده نمیشود. گاهی حتی یکسری تبلیغات ضد یهودی (و نه ضد صهیونیستی) از تلویزیون پخش میشود و ما بارها به این مسئله اعتراض کردهایم.
* ما رویکرد مثبتتری از دولت دکتر روحانی دیدهایم اما در عمل مشکلاتمان فقط به یک قوه برنمیگردد و یکسری از مشکلات ما نیاز به همکاری قوه قضاییه و مقننه دارد و یکسری مسائل هم نیاز به همکاری دولت دارد. منتهی میزان نتیجهبخشی آن زیاد نیست.
*
* ما تنها نمایندگان اقلیتها در مجلس نیستیم. طبق قانون، ما نماینده همه مردم هستیم. بنابراین ما هم بیشترین توانمان را صرف منافع ملیمان میکنیم. در کنار آن طبیعتا حساسیت بیشتری در خصوص مسائل اقلیتها داریم. در بسیاری از موارد هم به صورت موردی پیگیر مسائل مربوط به اقلیتها بودهایم. در رابطه با تصویب قانون هم یکسری کارهایی انجام دادهایم. روند کلی رو به بهبود هست ولی مشکلات اساسی با قوه قضاییه وجود دارد که مهمترین آن «ماده 881 مکرر ارث» است. مهمترین خواسته ما در حال حاضر حل مشکل مربوط به قانون ارث است که تلاش میکنیم آن را هم حل کنیم.
انتهای پیام