جنگ آمریکا در افغانستان پانزده سال طول کشیده و به طولانیترین جنگ آمریکا تبدیل شده بدون اینکه چشماندازی برای خاتمه آن وجود داشته باشد. آمریکا و متحدانش از سال 2001 و بعد از ساقط کردن طالبان، برای ساماندهی اوضاع افغانستان تلاش کردهاند اما وضعیت به گونهای وخیمتر شده که در اوایل سال 2017، دولت افغانستان حدود 52% خاک کشور را کنترل و مابقی در اختیار طالبان و و القاعده و دیگر گروههاست. از عمق فاجعه همین بس که در عملیات تروریستی اخیر طالبان، 140 نظامی افغانی کشته و 60 تن زخمی شد، رییسجمهور افغانستان عزای ملی اعلام کرد و بیش از 6700 نیروی نظامی و امنیتی افغانستان در سال 2016 کشته شدند.
تلاش های اوباما رییسجمهور سابق آمریکا برای حل بحران افغانستان از طریق نظامی بینتیجه ماند از این رو در دوره ریاست جمهوری خود، نیروهای آمریکا را از صد هزار به نه هزار نفر کاهش داد.
اکنون دولت ترامپ به جای راهحل سیاسی، دنبال افزایش اقدامات نظامی است. چند روز بعد از اینکه آمریکا از "مادر بمبها" در افغانستان استفاده کرد، مک مستر مشاور امنیت ملی آمریکا به افغانستان سفر کرده و قول افزایش حمایتهای نظامی به دولت کابل داد. اکنون زمان آن فرا رسیده که همه بازیگران منطقهای و بینالمللی به دنبال یک طرح جامع صلح باشند.
جیمز متیس وزیر دفاع آمریکا اخیرا اظهار کرد:"در هر منطقه که مشکلی باشد، شما رد پای ایران را خواهید دید".
ظاهرا ایشان فراموش کرده که در سال 2001 آمریکا صرفا با کمک ایران توانست طالبان را ساقط کند اما در پاسخ این همکاری، ایران را"محور شرارت" خواند ، تلاش کرد ایران را در حاشیه قرار داده و با این سیاست موجب وخیمتر شدن اوضاع افغانستان شد. اکنون نیز متیس وزیر دفاع برای گفتوگو در مورد استراتژی جدید آمریکا به افغانستان سفر کرده است.
صلح و ثبات پایدار در افغانستان در صورتی به دست خواهد آمد که قدرتهای منطقهای و جهانی بر سر این ده اصل اصل توافق و همکاری کنند:
1- افغانستان نباید میدان تقابل گروهای دست نشانده دیگر کشورها باشد. در این راستا دولت کابل هم باید یک رابطه متوازن با همه قدرتهای تاثیرگذار برقرار کند.
2- افراطگرایی و خشونت، با منشاء داخلی و خارجی، باید به عنوان مهمترین تهدید ثبات افغانستان تلقی شده و دولت مرکزی این کشور نیز برای مقابله با این پدیده مورد حمایت جدی قرار گیرد.
3- دولت وحدت ملی افغانستان به زعامت اشرف غنی و عبدالله به حمایت نیاز دارند اما باید اختلافات داخلی خود را هم مرتفع کنند. قدرتهای خارجی میتوانند میانجی مصالحه باشند و به برقراری یک "گفتوگوی ملی" در افغانستان کمک کنند.
4- تنشهای ژئوپولتیک بین سه کشور هند و پاکستان و افغانستان باید توسط جامعه جهانی مدیریت شود. رقابت هند و پاکستان بر سر کشمیر بر مشکلات افغانستان افزوده ضمن اینکه اشرف غنی رییسجمهور افغانستان هم پاکستان را متهم به جنگ اعلام نشده با افغانستان کرده است.
5- مواد مخدر و فساد، دو چالش عمده مانع برقراری یک دولت مرکزی قوی در کابل، باید ریشهکن شود. در سال 2016 میزان رشوه به دولتیها بیش از کل درآمد دولت افغانستان بود، کشت خشخاش 10% و کشت تریاک 43% افزایش داشت.
6- برای برخی از همسایگان، افغانستان آب انبار منابع آبی است. از این رو تاسیسات و منابع آبی افغانستان باید به گونهای توسعه یابد که از سهم همسایگان کاسته نشود. توزیع عادلانه آب با همسایگان، جزء لاینفک ثبات و امنیت این کشور خواهد بود.
7- همسایگان باید توسعه اقتصادی افغانستان را دستاوردی مثبت تلقی کنند. تامین جایگاه افغانستان درترانزیت آسیایی ـ اروپایی ضروری است. در این راستا، تحقق قرارداد ایران ـ هند ـ افغانستان در مورد توسعه بندر چابهار، موجب خواهد شد که افغانستان به خلیج فارس و دریای عمان دسترسی پیدا کند.
8- تامین کمکهای انساندوستانه مناسب برای افغانستان مهم است. برای چند دهه، این کشور بزرگترین منبع صدور مهاجر و پناهنده به دنیا بوده است به نحوی که ایران و پاکستان 95% این بار را به دوش کشیدهاند. ایران به تنهایی سه میلیون مهاجر افغانی را برای چند دهه میزبان کرده است. یک استراتژی و برنامه برای بازگشت داوطلبانه و استقرار مجدد میلیونها مهاجر و آواره افغانی ضروری است.
9- هر طرحی برای ثبات افغانستان باید در بر گیرنده صلح جامع، آرامش و حفظ شئونات ملت افغانستان باشد. در این راستا و در نهایت خروج نیروهای خارجی از افغانستان ضروری است.
10- به جای تشکیل ائتلافهای چندگانه توسط برخی از کشورها، افغانستان نیازمند یک ائتلاف هماهنگ و پایدار بینالمللی است. بدین منظور تشکیل ائتلاف گروه کشورهای 4+5 با حضور پنج عضو دائم شورای امنیت و چهار کشور منطقهای ایران، پاکستان، هند و افغانستان، برای اقدامات همه جانبه هماهنگ پیشنهاد میشود. تلاشهای دیپلماتیک باید به ریشهها و علل و نه معلولها بپردازد.
صلح در افغانستان نیازمند مشارکت موثر و هماهنگ قدرتهای منطقه و جهانی است و نه انداختن بمب.
انتهای پیام