لزوم توقف فعالیت‌ها و طرح‌های مخرب در باغستان قزوین

باغستان مهم‌ترین عنصر هویتی و ظرفیت شهر قزوین است که می‌تواند در گردشگری پایدار نقش ایفا کند و فرصت اشتعال و منبع اقتصاد شهر باشد حال سؤال اینجاست که چرا در عمل اقدامات به‌جای حفظ باغستان در جهت تخریب آن شکل می‌گیرد.

به گزارش ایسنا، با توجه به مسائل محیط‌زیستی و بحران آب، خاک و آلودگی هوا، همچنان باغستان، سپر دفاعی ریزگردها و مخزن تقویت آب‌های زیرزمینی و یکی از مراکز کشاورزی پایدار منطقه است و همچنین باغستان مهم‌ترین عنصر هویتی و ظرفیت شهر قزوین است که می‌تواند در گردشگری پایدار نقش ایفا کند و فرصت اشتعال و منبع اقتصاد شهر باشد.

تمامی ویژگی‌های طبیعی،  فرهنگی و ارزش‌های باغستان و پتانسیل‌های آن از سویی و وجود چندین برنامه و قانون حفاظتی از سویی دیگر ضرورت توجه و نجات بخشی باغستان را نشان می‌دهد. 

 برنامه‌های توسعه راهبردی شهر(CDS) و طرح‌های ویژه باغستان، حفظ باغستان را محور کلیدی توسعه شهر می‌دانند. در طی 10 سال گذشته طرح‌های مطالعاتی و ساماندهی متعددی روی باغستان انجام شده و بر ارزشمندی و ضرورت حفظ آن تأکید دارد و در سال 94 شورای عالی معماری و شهرسازی ایران در راستای حفظ باغستان مصوبه‌ای صادر کرده و هرگونه تغییر در 2500 هکتار باغستان سنتی را ممنوع کرده است.

سؤال اینجاست که چرا در عمل اقدامات به‌جای حفظ باغستان در جهت تخریب آن شکل می‌گیرد. روند تخریب باغستان از پنجاه سال گذشته تا به امروز نشان می‌دهد که شهر قزوین با توسعه پایدار فاصله زیادی دارد. این اقدامات یا مغرضانه است یا از روی عدم کارشناسی است، که در هر دو حالت منجر شده سازمان‌های مردم‌نهاد به‌جای آنکه در کنار مدیریت شهری و در جهت معرفی باغستان فعالیت کنند باید در مقابل مدیریت شهری بایستند و تلاش کنند جلوی تخریب‌های بیشتر را بگیرند.

حفاظت از باغستان و احیاء آن باید خواست همه مسئولین شهر و استان شود و زمینه ترغیب مردم به حفظ و نگهداری از باغ‌ها را با طرح‌های تشویقی و حمایتی فراهم شود. حفظ، آبادانی و ادامه حیات باغستان در گذشته مورد توجه مسئولین و حاکمین بوده است. 

طومار تقسیم آب سند ارزشمندی است که در راستای رونق و آبادانی این باغ‌ها بوده است. سندی که آب را که در گذشته هم کم بوده است و شاید گذشتگان ارزش این مایه حیات را بیش از ما می‌دانستند به درستی مدیریت و هدایت می‌کردند تا هزاران قطعه باغ را آبیاری کنند. همچنین فرمان شاه سلطان حسین سند دیگری است که تأکید بر حفظ و حیات باغستان دارد. 

این فرمان بر اثر شکایت دو تن از دهخدایان درباره تجاوز به حق آبِ آن‌ها صادر شده است. پادشاه در فرمان مزبور با تکیه‌بر ضوابطی که در زمان شاه‌طهماسب و پیش از آن مرسوم بوده و با اشاره به پروانه مورخ ج2-1063 شاه عباس دوم در همین زمینه و نقل متن آن، بار دیگر ضوابط مربوط به چگونگی تقسیم آب سه رودخانه‌ای که باغ‌ها و تاکستان‌های شهر را مشروب می‌کرده‌اند، بر شمرده و مورد تأیید قرار داده و تأکید مجدد کرده است که هیچ‌کس از آن تخلف نکند و میرآب‌ها در جهت سود خویش به حق آب مردم تجاوز روا ندارند.  

اما در طی پنجاه سال گذشته با صنعتی شدن و اوج گرفتن مدرنیته و شهر نشیتی و ازدیاد جمعیت و از رونق افتادن کشاورزی در شهر و منطقه قزوین، میزان تخریب‌ها و بهره‌برداری از منابع طبیعی و زیستی و فرهنگی به حدی زیاد بوده که شرایط بحرانی شده است و نیاز به تغییر رویکرد به‌طور جدی وجود دارد تا بتوان ادامه حیات داد و از شرمساری ما در برابر نسل‌های آینده کاست و پای در جهت توسعه پایدار به معنای واقعی آن داشت.

در گام اول توسعه پایدار و حفظ باغستان باید در قوانین و طرح‌های کلان‌شهری جایگاه پیدا کند تا بتوان به حفظ باغستان امیدوار بود. با بررسی قوانین امروز می‌بینیم برخلاف آنچه که در تاریخ حیات باغستان دیدیم در راستای تخریب آن وضع شده است.

طرح‌های جامع شهر قزوین در طی پنجاه سال گذشته تاکنون از رویکرد مانع دیدن باغستان برای گسترش شهر تا نادیده گرفتن باغستان پیش رفته است و گویی طرح جامع جدید شهر قزوین، برای شهری بدون باغستان تدوین شده است، درحالی‌که در طرح جامع جدید شهر انتظار می‌رود تغییر رویکرد به سمت حفظ باغستان باشد نه نادیده گرفتن آن.

در گام بعدی تهیه طرح ساماندهی باغستان است که ابعاد مختلف آن را به درستی شناسایی، تحلیل و حفظ نماید. والاترین و جامع‌ترین رویکرد مواجه شدن با باغستان که در شأن آن باشد و ماهیت آن را به درستی درک کرده باشد، رویکرد فرهنگی است. 

تنها رویکردی که موجب بقا و ادامه حیات آن می‌شود مبانی علمی و اجرایی حفاظت باغ‌های بومی و مناظر فرهنگی آن موجود است و نمونه‌های جهانی آن شناخته‌شده است. مسئله اینجاست که ما در قزوین بر سر چیستی باغستان و چرایی ضرورت حفظ آن در حال بحث و چانه‌زنی هستیم نه نحوه حفاظت آن!

مشکل باغستان مشکل آب، راه و ساخت ساختمان در آن نیست، مشکل باغستان نداشتن متولی واحد و طرح جامع ساماندهی است که هدفش حفظ و احیاء باغستان از طریق بازتعریف ویژگی‌ها و ماهیت اصلی باغستان برای ادامه حیات است. در طرح حفاظت و احیا باغستان نه تنها باید بر حفظ و توسعه باغ‌های آباد و دایر تأکید کرد و جنبه‌های فرهنگی و ارزشمند آن را تقویت کرد بلکه باید در جهت احیا باغ‌های بایر و رها شده نیز تلاش کرد تا عرصه و ماهیت باغستان به درستی در شهر قزوین حفظ و توسعه یابد. 

اقداماتی که در راستای تثبیت و تقویت ابعاد پنهان فرهنگی و اجتماعی پیچیده حاکم بر باغستان باشد در کنار  حفظ عناصر کالبدی و ملموس، بخش مهمی از فرایند حفاظت جامع از باغستان و منظر فرهنگی آن است.

همان‌طور که گفته شد حفظ باغستان و بهره‌برداری درست از آن باید خواست مسئولین و مدیریت شهری باشد و فعالیت‌ها و طرح‌های مخرب در باغستان متوقف شود و حفظ باغستان در طرح‌های جامع شهری جایگاه پیدا کند. باغستان توسط مردم و باغداران ایجاد و تاکنون حفظ‌شده و توسط اهلش نیز باید حفظ شود. از این رو باید طرح‌ها و برنامه‌هایی در حمایت از باغداران و ترغیب آن‌ها به حفظ باغ‌ها تدوین شود.

آگاهی مردم و صاحبان باغ‌ها از ارزشمندی آن و فرصت اقتصادی که در گرو حفظ، احیا و رونق باغستان است به‌جای تفکیک و تغییر کاربری باغستان، نقش مهمی در حفظ باغستان دارد. جلب مشارکت مردم و حمایت از آن‌ها رمز موفقیت حفظ و احیاء باغستان است. 

 یادداشت از بتول صحراکاران، کارشناس مرمت بناها و بافت‌های تاریخی و عضو انجمن دوستداران یادمان‌های ماندگار
انتهای پیام

  • یکشنبه/ ۶ فروردین ۱۳۹۶ / ۱۰:۴۸
  • دسته‌بندی: قزوین
  • کد خبر: 96010601343
  • خبرنگار :