به گزارش ایسنا، جوانی 26 ساله، خانواده همسر خود را به دلیل اختلاف خانوادگی قتل عام کرد، در این جنایت هولناک 10 نفر کشته و 4 نفر زخمی شدند.
این فاجعه بین ساعت 5 و 6 عصر پنجشنبه دوم دی ماه در روستای جهان آبا فهرج بم رخ داد. آقای «ش.ن» به درب منزل پدر همسرش مراجعه و در درب منزل، پدر همسر را با شلیک گلوله به قتل رساند و سپس به داخل خانه رفته به غیر از همسر خود تمامی کسانیکه در منزل بودند، حتی همسایه ها که برای عیادت در آنجا حضور داشتند، به رگبار بست که این اقدام او باعث کشته و زخمی شدن 14 نفر گردید.
آقای «ش.ن» که با همسرش که دختر خاله اش بود، در دوران عقد به سر می بردند و حدود سه ماه زیر یک سقف با یکدیگر زندگی کردند، همچنین این فرد دارای سابقه کیفری بوده و سه ماه و یک روز در زندان بوده است.
ایسنا به تحلیل جامعه شناسی و روانشناسی این حادثه توسط اساتید دانشگاه پرداخته است.
" مسعود فضیلت پور" رییس بخش روان شناسی دانشگاه شهید باهنر کرمان در خصوص این جنایت هولناک به ایسنا به دلایل وقوع چنین حادثه هایی، اشاره و افزود: دلایل فراوانی می توان برای خشونت مسلحانه بر شمرد که از آن جمله می توان به عوامل اجتماعی و روان شناختی اشاره کرد. از جمله عوامل اجتماعی موثر در خشونت را می توان به یادگیری از راه مشاهده و سرمشق گیری، در دسترس بودن سلاح، فقر آموزش، نقایص تربیتی و وجود باور به حل سریع تر و بهتر مسائل از طریق خشونت (تا از طرق موجه قانونی) اشاره کرد.
رییس بخش روان شناسی دانشگاه شهید باهنر کرمان با اشاره به دلایل روانشناختی اینگونه حوادث، ادامه داد: از بین عوامل روان شناختی نیز می توان به مهارتهای خود تنظیمی ضعیف، دشواری در کنترل خشم، جنون های آنی، سایکوز، هذیان و توهم، اثرات مصرف داروهای مخدر مانند شیشه و موارد مشابهی از این قبیل اشاره کرد. اما آنچه ضمنا به نظر می رسد و نیازمند توجه است، کاهش آگاهی های این دسته افراد نسبت به افکار و احساسات خویش و ضعف در مراقبت از هیجانهای خود است. با آموزش مراقبت از افکار، احساسات بدنی و هیجان ها که با عنوان مراقبه شناخته می شود، افراد خونسرد تر می شوند.
فضیلت پور اضافه کرد: مراقبه مفهومی است که قرن هاست در تعالیم اسلام مطرح شده و پیامدهای مطلوبی همچون سعه صدر، متانت و صبر را به ارمغان می آورد و در ادبیات روان شناسی نیز تحت عنوان "ذهن آگاهی" از آن یاد می شود.
اما چرا آموزش مراقبه، ذهن آگاهی و ایجاد خونسردی ضروری است؟
وی با بیان تعریف هیجان خشم، عنوان کرد: هیجان خشم، هیجانی است پرشور که غالبا به منظور اصلاح فرد و یا اوضاع نامطلوب فعال می شود و در پاره ای موارد به پرخاشگری می انجامد. مسیرهای تحریک هیجان در مغز در اثر محرک های محیطی فعال می شوند و کل قشر مخ را تحت تاثیر قرار می دهند اما هیچگونه بازخوردی از مغز به ساختارهای دخیل در تولید هیجان ارسال نمی شود. نتیجه این که در زمان غلبه هیجانی مانند خشم، فعالیت بخش های نظارتی مغز که می توانند خشم را کنترل کنند تعطیل می شود. گرچه هیجان خشم می تواند به مقادیر متعادل سازنده باشد، اما در مقادیر بالا یا کنترل نشده می تواند به سابقه دار کردن جوان 26 ساله مورد اشاره، زندان و اقدام به قتل دسته جمعی او پس از آزادی از زندان بینجامد.
اما راه حل چیست؟
فضیلت پور اظهار کرد: بدیهی ترین پاسخ به این پرسش این است که باید هزینه های حمل و قاچاق سلاح برای افراد خاطی بیشتر شده، مرزهای شرقی و جنوب شرق کشور برای افراد قاچاقچی نا امن تر شوند، ضمن آنکه با افراد خاطی برخورد قانونی و جدی صورت گیرد تا درس عبرتی برای دیگران فراهم آورد. از سویی دیگر تلاش شود تا در مقاطع ابتدایی، آموزش های لازم در مدارس برای دانش آموزان فراهم شود. اما ضمنا از منظر روان شناختی و به موازات دیگر مداخله های مورد اشاره توسط ارگان های قضایی و انتظامی، این پدیده نباید از نظر مغفول بماند که غلبه هیجان خشم و واکنش های آنی بر اساس تکانه های این هیجان پرشور می تواند نشان دهنده ناتوانی فرد در کنترل تکانه های خشمگینانه باشد.
وی همچنین در ادامه اعلام کرد: یافته های مبتنی بر شواهد نشان می دهند بخش های مرتبط با کنترل خشم در مغز این افراد از کارایی لازم برخوردار نیستند و از سویی دیگر، امکان آموزش خونسردی با تقویت مراکز مغزی خاص برای افراد و جمعیت های مستعد خشونت وجود دارد، بماند که در کنار این یافته ها، گنجینه بی پایانی از تعالیم دینی در زمینه افزایش سعه صدر وجود دارد که میتوانند مبنای مداخلههای موثر برای پیشگیری از خشونت قرار گیرند.
رییس بخش روانشناسی دانشگاه شهید باهنر کرمان بیان کرد: جان کلام این که اگر مواردی همچون اختلالات شخصیت جامعه ستیز را کنار بگذاریم، وفور خشونت های فیزیکی، لزوم مداخله های فراگیر در مدارس، کلینیک های روان شناسی، فرهنگسراها، خانه های محله و حتی صدا و سیمای استان های درگیر با مساله را تحت نظر روان شناسان ورزیده محسوس تر میکند تا با کمک تکنیک های روان شناختی از جمله مداخله های برخواسته از رویکردهای ذهن آگاهی محور این توانایی در افراد ایجاد شود که هیجان ها و افکار همراه با آن ها را آن گونه که هستند ببینند و بپذیرند، یعنی یک هیجان و یا یک فکر و نه بیشتر. در این صورت آن فکر و یا هیجان را مبنای عمل قرار نخواهند داد و بر مبنای آن اقدام نخواهند کرد. آن ها در خواهند دریافت که هیجان ها و افکار به مانند همه دیگر پدیده ها زودگذرند و اقدام بر مبنای آن ها چیزی جز پشیمانی به بار نمی آورد. آن ها خونسردتر می شوند زیرا خونسردی مهارتی است آموختنی که پس از تقویت بخش های مربوط با کارکردهای اجرایی در مناطق پیشانی مغز فراهم می آید.
جامعه شناسان این چنین حوادثی را مختص مناطق خاص نمی دانند
" کاظم کاظمی" دکترای جامعه شناسی و استادیار بخش علوم اجتماعی دانشگاه شهید باهنر کرمان با بیان این مطلب که از لحاظ علم جامعه شناسی، فرهنگ اجتماعات مختلف، را نمی توان در قالب مقیاس های «بالا» و «پایین» درجه بندی کرد، می گوید: اصطلاح «فقر فرهنگی» از منظر علم جامعه شناسی اعتبار ندارد و از نظر جامعه شناسی همه گروه ها و بخش های اجتماع، دارای نوعی نظام فرهنگی بوده و فرهنگ برتر و یا فقر فرهنگی معنی نمی دهد.
وی خاطرنشان کرد: تشریح جامعه شناختی چنین مسائل اجتماعی، از جمله این قتل های جمعی خانوادگی در فهرج، مجال و فرصت نظری و تحقیقات عمیق میدانی می طلبد. اما در یک جمع بندی و ارزیابی عمومی علمی، این گونه جرائم و از جمله این نوع قتل ها، امری نادر نیست و در مناطق مختلف جهان و کشورمان ایران، روی می دهد اما به دلیل مختلف مسایل سیاسی اجتماعی در برخی از مناطق، این اتفاقات، خصوصا در بعد رسانه ای برجسته تر می شوند.
این دکترای جامعه شناسی ادامه داد: اینگونه نیست که در سایر مناطق یا کلان شهرها چنین حوادثی رخ ندهد، بلکه آمار رسمی و غیر رسمی، حاکی از وقوع و امکان وقوع این گونه جرائم در سایر بسترهای جغرافیایی و فرهنگی و اجتماعی وجود دارد.
وی با بیان این مطلب که مجموعه ای از عوامل در سطوح روانشناختی و جامعه شناختی، منجر به وقوع چنین حوادث خشن و هولناکی می شود، اضافه کرد: از لحاظ جامعه شناختی، عوامل مختلفی در بروز چنین حوادثی اثر گذار است که شاید بتوان گفت در شرایط موجود، مهمترین آنها فشارهای اجتماعی است که بر گروه های اجتماعی وارد می شود؛ این گروه ها که معمولا در شرایط محرومیت های نسبی اقتصادی و اجتماعی قرار دارند، مستعد قرارگرفتن در آستانه کنش های پر خطر و غیر قابل پیش بینی هستند.
لزوم ایجاد تشکل های مردم نهاد برای تعدیل مشکلات اجتماعی
کاظمی ادامه داد: مکانیزهای اجتماعی تعدیل کننده مشکلات و زمینه های تسهیل گر پیش روی این گروه ها، ناچیز است یا وجود ندارد؛ عمدتا مجراهای رسمی، قانونی و عمدتا دولتی و حاکمیتی در فضای عمومی جامعه، برای حل و تعدیل مشکلات، حاضر و فعال هستند، اما کارآیی این کانال ها در مراحل آخر و بصورت زخم های عمیق، قابل رویت می شود.
وی معتقد است: باید فضای عمومی جامعه را در تمام محیط های شهری و روستایی با گسترش شبکه ها و اتصالات بین مردمی واقعی، نه مجازی، قوی کرد؛ به گونه ای که این شبکه ها درهم تنیده اجتماعی، مکانیزم های بومی جذب و تعدیل و حل و فصل مسائل را در درون خود، به تناسب امکانات و استعدادهای محلی، ساماندهی کنند؛ به این صورت قبل از تبدیل مسائل اجتماعی به مسائل جنائی، قضایی، حقوقی و امنیتی، این فضای قوی و ریشه دار عمومی، میتواند تاثیرات مثبت خود را بر جای گذارد.
استادیار بخش علوم اجتماعی دانشگاه شهید باهنر کرمان خاطرنشان کرد: عمده جامعه شناسان بر این ارزیابی هستند که در حال حاضر فضای عمومی جامعه، از لحاظ وجود شبکه ها و مکانیزم ها غیر دولتی و مردم نهاد در حل و فصل مشکلات گروه های اجتماعی، فقیر است.
گزارش از سارا سلطانی، خبرنگار ایسنا
عکس خبر تزئینی است.
انتهای پیام