به گزارش ایسنا، «عصر ایران» با این مقدمه افزوده است: مجریان برنامههای سیاسی میکوشند خود را افرادی بیطرف نشان دهند که پیام مردم را منتقل میکنند اما غالبا در واقع نظرات سیاسی جبهه پایداری و مخالفان دولت را منتقل میکنند و اینگونه ژستها هم به دل مردم نمینشیند، که اگر مینشست، اعتبار این دستگاه تا این حد نزول نمیکرد که وزیر کشور که خود روزگاری معاون رسانه رسمی بوده بگوید صداوسیما اثرگذاری خود را از دست داده است.
مجری برنامه ثریا میخواست با پیش کشیدن بحث پارهای پرداختها دکتر قاضیزاده هاشمی، از موفقترین وزیران دولت روحانی را به گوشه رینگ ببرد ولی وزیر بهداشت اجازه نداد و پرسید: چرا در دولت قبل ساکت بودید؟ چرا از طرح تحول سلامت سخن نمیگویید و مدام به تخریب دولت مشغولید؟
وقتی مجری به نظرسنجیهای صداوسیما استناد کرد، قاضیزاده هاشمی بیدرنگ پاسخ داد: نظرسنجیهایتان هم مثل فیشهای ادعاییتان است که معلوم نیست واقعی است یا نه.
قاضیزاده هاشمی شعار برنامه را هم به چالش کشید و گفت: بهجای «دیدهبانی برای پیشرفت ایران»، در حال تخریب دولت به قصد پسرفت ایران هستید.
بهجای اینکه وزیر گوشه رینگ برود تا مجریِ احتمالاً متمایل به جبهه پایداری بتواند با پرسشهای سیاسی خود او را زیر ضربه بگیرد، این مجری بود که گوشه رینگ گیر افتاده و منتظر اشارتی از اتاق فرمان بود.
احتمالاً تصور میکردند جذابیت سوژه پرداختیهای کلان این اجازه را میدهد که سخنان دیگر را هم در این چارچوب منتشر کنند اما قاضیزاده هاشمی چنین اجازهای نداد و بارها گفت روشتان را عوض کنید.
هر گاه یک مقام مسئول با اعتماد به نفس کامل در دام اینگونه پرسشها نیفتاده توانسته از عهده برآید و هرگاه مجری صداوسیما را جدی گرفته در نهایت مغبون شده است.
ممکن است از این سطور تفسیر جانبداری صورت پذیرد اما نکته اصلی این است که تلویزیون رسمی در مقابل برخی مقامات خاضع و خاشع است و اگر هم جسارتی کند صد بار عذر میخواهد ولی به مردان دولت و ایضاً زنان دولت که میرسد نقش طلبکار به خود میگیرد و با تبختر به گونهای صحبت میکنند که انگار با گماشته خود سخن میگویند.
منتها قاضیزاده هاشمی چنین اجازهای نداد. کما اینکه در هفته دولت هم مجید انصاری معاون حقوقی رئیسجمهور چنین اجازهای نداد و خطاب به مجریای که میپرسید چرا از سه روحانی شکایت کردهاید، گفت: اولاً دولت از سه روحانی شکایت نکرده و تنها از یک نفر اشکایت کرده و اگر به روحانیت باشد هم آقای رئیسجمهور روحانی است و هم خود من. بحث بر سر شکایت از حمید زیارتی مشهور به روحانی بود که علنا به رئیسجمهور اهانت کرده بود.
خود ما رسانهای هستیم و دوست داریم مسئولان پاسخگو باشند و پرسشهای چالشی مطرح کنیم، اما «چالشبازی»های صداوسیما واقعی نیست زیرا یقه یک وزیر را میگیرند ولی در مقابل غیر دولت صُم بُکم مینشینند و به نشان تأیید سر تکان میدهند و در حالی از جانب مردم سخن میگویند که احساس نمیشود صدای مردم را منعکس میکنند. کافی است لحن گفتوگوکنندهها را مقایسه کنیم که با وزیران چگونه سخن میگویند و با دیگران چگونه و آیا بسیاری از پرسشهای مطروح در جامعه و فضای مجازی را با آنان نیز در میان گذارند یا نه.
با این حال وقتی وزیر اعتماد به نفس داشته باشد و مانند دکتر هاشمی نیازی به وزارت نداشته باشد و در بخش خصوصی هم صاحب امکانات و تخصص دیگر دلیلی ندارد باج دهد. ویژگی دیگر وزیر بهداشت این است که با سیاست بیگانه نیست و در خانوادهای سیاسی با گرایشهای مختلف بالیده و میفهمد حال و هوای سیاسی «ثریا» چگونه است.
اگر صداوسیما میخواهد بیطرفی خود را ثابت کند چرا با همه اینگونه صحبت نمیکند؟ چرا در سوژههای دیگر جانبدار است و به دولت که میرسد اپوزسیون میشود؟ تازه نه با هر دولتی.
همین رفتارهاست که موجب میشود در مجادلههایی اینگونه بینندهای که به لحاظ سیاسی با مجری همسو نیست حق را به میهمان صریحاللهجه بدهد.
«چرا در دولت قبل ساکت بودید، مردم حرفهای شما را قبول ندارند، نظرسنجیهایتان هم مثل ادعاهای دیگرتان است، طرح تحول سلامت را چرا توضیح نمیدهید...» این جملات ثبت شده تا بار دیگر این گزاره به اثبات رسد در مقابل صداوسیمایی که با مجریان دولت به چشم گماشته برخورد میکند اگر اینگونه سخن بگویی کوتاه میآیند و در غیر اینصورت مانند یک تلویزیون حزبی میخواهند اعضای دولتی را که نمیپسندند مواخذه کنند.
وزیر، وزیر است. اما گاه در رسانه رسمی به گونهای سخن میگویند که مدیرکل یک اداره با رئیس تدارکات. آیا دولت هزار و چند صد میلیارد تومان به این رسانه بودجه میدهد که با این لحن سخن بگوید؟ آیا بهتر نیست در این یک فقره از مجری پزشک استفاده میشد؟ تلویزیون که از اینگونه مجریان کم ندارد و مشهورترین آنها دکتری است که در برنامه «به خانه برمیگردیم» درباره آشپزی و خانهداری صحبت میکند یا ناگزیر است به صحبتهای همکاران در اینباره گوش سپارد.
مصاحبه چالشی البته خوب است و مو را از ماست کشیدن نیز اما اولاً از جانب رسانهای که واقعاً ملی باشد، ثانیاً با رعایت انصاف نه آنکه اخبار ناموثق هم منشاء تحلیل و پرسش باشد، ثالثاً اینکه و مهمتر از همه در قبال دیگران نیز چنین باشند نه آنکه تنها در برابر وزیران دولت، آن هم نه هر دولتی که تنها در مواجهه با این دولت یا دولت قبل از احمدینژاد دلیر و منتقد شوند...
انتهای پیام