به گزارش ایسنا، روزنامه «جمهوری اسلامی» پس از این مقدمه، میافزاید: پیام اول این است که مقاومت اسلامی در برابر سلطهگران جهانی قدرت ایستادگی و پیروز شدن دارد. در طول پنج سال گذشته، قدرتهای سلطهگر غربی بهویژه آمریکا، انگلیس و فرانسه به همراه رژیم صهیونیستی و سران ارتجاع عرب با تمام توان و امکانات تلاش کردند دولت سوریه را سرنگون کنند و راه را برای درهم شکستن مقاومت اسلامی منطقه هموار کنند ولی نه تنها بهاین هدف نرسیدند بلکه بهشدت دچار انفعال و سرافکندگی شدند.
این درس بزرگ را از قرآن آموختهایم که اگر برای یاری کردن حق مقاومت کنیم خدا به ما کمک خواهد کرد «ان تنصرواالله ینصرکم و یثبت اقدامکم». پیامبر گرامی اسلام نیز به فرمان خدا مامور به استقامت در برابر فشارها و ناملایمات بود «فاستقم کماامرت». همزمانی آزادی شهر حلب در ایامی که به پیامبر اسلام تعلق دارد، بسیار پرمعناست.
دومین پیام این است که دشمنان هر قدر هم که قدرتمند و صاحب ساز و برگ وعِِِِِده وعُده باشند، در برابر قدرت ایمانی مسلمانان ضعیف و حقیرند. تعبیر قرآنی «ان اوهن البیوت لبیت العنکبوت» درباره ابرقدرتهای زمان ما در این عصر و زمانه چند بار به اثبات رسیده است. پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به رهبری امام خمینی و با همت مردمی که دستشان خالی بود و فقط مسلّح به سلاحالله اکبر بودند در سال 1357 ثابت کرد که رژیم تا دندان مسلح شاهنشاهی و حامیان بینالمللی آن حتی آمریکا، که خود را قدرت بلامعارض جهان میداند، چیزی بیش از خانه سست و بیپایه و اساس عنکبوت نیستند.
در جنگ تحمیلی هشت ساله نیز دفاع مقدس ملت ایران همین واقعیت را به اثبات رساند، مقاومت حزبالله در لبنان و تحمیل شکست بر ارتش افسانهای اسرائیل نیز تکرار همین واقعیت بود و اکنون پیروزی جبهه مقاومت در سوریه و بینتیجه ماندن تلاشها و توطئههای 5 ساله جبهه سلطه جویان غربی و عربی و عبری یکبار دیگر با صدای بلند اعلام میکند که ایمان به هدف میتواند حرف اول و آخر را بزند و دشمن را در تمام جبههها به زانو در آورد.
پیام سوم این است که شیشه عمر ارتجاع عرب بهویژه آلسعود شکسته شده و این رژیمها به پایان خود نزدیک شدهاند. آزادی حلب نشان داد حامیان اصلی ارتجاع عرب یعنی آمریکا و انگلیس و فرانسه در برابر اراده جبهه مقاومت بسیار ضعیف هستند و نمیتوانند به اهداف خود برسند. آنها با وجود بهرهگیری از تمام امکانات و به میدان آوردن سلاحها و ترفندها و علیرغم استفاده ابزاری از سازمان ملل برای حمایت از تروریستها و رژیمهای ارتجاعی منطقه نتوانستند کاری از پیش ببرند و نیروهای مقاومت با اثبات برتری خود، به آنها درس بزرگی دادند.
چهارمین پیام این است که سرنوشت تروریستها و حامیان منطقهای آنها در موصل، یمن و بحرین با آزادی حلب رقم خورده است. آزادی حلب، مقدمه آزادی موصل از لوث وجود تروریستها و بشارت دهنده شکست آل سعود در یمن و بحرین و هزیمت آل خلیفه در برابر اراده مردمی است که سالهاست در برابر ظلم این خاندان بیریشه ایستادگی کردهاند. آنچه در حلب رخ داده فقط شکست تروریستها در سوریه نیست، بلکه شکست حامیان تروریستها در جهان عرب نیز هست. حتی رژیم صهیونیستی نیز شکست سختی متحمل شده و از این پس نیروهای مقاومت در فلسطین نیز با برتری بیشتری به نبرد علیه صهیونیستها ادامه خواهند داد.
پیام پنجم به سران دولت ترکیه مربوط میشود که آتش بیار معرکه در بحران سوریه بودند. آنها با حمایتهای لجستیکی، باز کردن راه برای رفتن تروریستها به سوریه و حمایتهای سیاسی، تبلیغاتی و مالی تلاشهای زیادی برای ساقط کردن دولت سوریه به عمل آوردند ولی اکنون با دست خالی و روسیاهی تمام با این واقعیت مواجه شدهاند که فقط آلت دست قدرتهای سلطه گر بودند. ترکیه اردوغان، امروز علاوه بر آنکه به عنوان پناهگاه تروریستها برای دولتمردانی که با شعار اسلام خواهی توانستند آراء مردم را جلب کنند و به قدرت برسند، بسیار خجالت آور است و میتواند زمینهای برای درس عبرت گرفتن توسط دیگران باشد.
ششمین پیام این است که سازمان ملل در بحران سوریه برگهای سیاه دیگری به پرونده قطور خود افزوده است و علیرغم تمام این برگهای سیاه، نتوانسته کمکی به تروریستها و حامیان غربی و عربی و عبری آنها به عمل آورد. فلسفه وجودی سازمان ملل، جلوگیری از جنگ و بحران و تلاش برای برقراری صلح و مبارزه با تروریسم است. در بحران سوریه، متاسفانه عملکرد سازمان ملل یکبار دیگر با وضوح کامل نشان داد این سازمان همچنان آلت دست قدرت هاست و به صورت ابزاری برای پیشبرد توطنههای آنها بکار میرود. در بحران سوریه، ننگ بزرگ حمایت از تروریسم نیز بر پرونده سیاه سازمان ملل افزوده شد.
و آخرین پیام این است که ما مسلمانان که به دلیل توطئههای کثیف قدرتهای غربی و برنامههای شومی که صهیونیستها برای ما دارند، در این مقطع زمانی دچار برادرکشی هستیم، میتوانیم با این بلای بزرگ مقابله کنیم. برای اجرایی شدن این توطئه بزرگ، سران ارتجاع عرب و بعضی دولتهای کشورهای مسلمان با غربیها و صهیونیستها همکاری میکنند. این، یعنی دولتهای کشورهای مسلمان دچار تشتت و اختلاف هستند و امیدی به اتحاد آنها برای مقابله با برادرکشی مسلمانان وجود ندارد. به همین دلیل، چاره کار را باید در اقدام نخبگان مسلمان و به راه انداختن یک نهضت مردمی در سرتاسر کشورهای اسلامی جستجو کرد.
ملتهای مسلمان دارای این آمادگی هستند که دست اتحاد به همدیگر بدهند و در برابر توطئههای دشمنان بایستند و به این برادرکشی که با روح اسلام در تضاد است خاتمه دهند. ما که نشان دادهایم میتوانیم بر کینه توزیهای مشترک دشمنان غربی و عبری و ارتجاع عرب فائق آئیم باید از این موفقیت بزرگ به این نتیجه روشن نیز برسیم که اگر اراده کنیم و با برنامهریزی صحیح به پیش برویم میتوانیم ملتهای مسلمان را با روشنگری متحد کنیم تا سرنوشت خود را دردست بگیرند و برادری و صلح و صمیمیت را جایگزین برادرکشی و جنگ و خونریزی کنند.
انتهای پیام