به گزارش ایسنا، شامگاه سهشنبه 27 مهر 95 محمود گودرزی وزیر ورزش و جوانان دولت تدبیر و امید بعد از جلسه کوتاهش در نهاد ریاست جمهوری از سمتش استعفا کرد و تقریبا 72 ساعت بعد از آن رسما مسعود سلطانیفر به عنوان وزیر پیشنهادی دولت برای تصدی وزارت ورزش و جوانان به مجلس معرفی شد و 11 آبان نیز سلطانیفر با رای قاطع نمایندگان به عنوان جانشین وزیر مستعفی راهی سئول شد.
بعد از روی کارآمدن وزیر جدید گمانهزنیهای فراوانی درباره تغییر و تحولات در وزارت ورزش به صورت جدیتر آغاز شد. یکروز "شعبانیبهار" رفتنی شد و روز دیگر "سجادی" و روز بعد "گرشاسبی". در روزهای اخیر هم صحبتهای زیادی درباره تغییر معاونان قهرمانی، مالی و فرهنگی وزارتخانه جدیتر از قبل شنیده میشود.
این یک واقعیت است که هرگونه تغییر یا جابجایی حق وزیر جدید است اما این روزها افرادی به عنوان جانشین معاونان کنونی مطرح شدهاند که در صورت انتخابشان - با توجه به سوابقی که دارند - میتوانند باعث بروز نگرانی در ادامه مسیر پرتلاطم این وزارتخانه شوند.
برخی از نامهایی که به عنوان جانشین معاونان مطرح هستند افرادیاند که حتی دیدگاههای سیاسی مخالف با دولت تدبیر و امید دارند و حضورشان آنهم به عنوان معاون میتواند تناقض و تضادهایی را برای یک جهت عمل کردن در وزارت ورزش ایجاد کند. اگر اینگونه شود وزارتخانهای که با تغییر وزیر به دنبال آرامش بود این بار در طوفان اختلاف نظرها و سهمخواهیها باندی گم خواهد شد.
اکنون این سوال مطرح است که چرا افرادی که در جایگاههای فعلی خود سابقه خوبی ندارند و بارها عملکردشان مورد انتقاد بوده و حتی شاهد تخلفات مدیریتی از سوی آنها بودهایم، این بار باید روی صندلی معاونت وزارت ورزش بنشینند؟
بعد از رفتن محمود گودرزی همه منتظر اتفاقهای خوب و تغییر در سیستم مدیریتی ورزش هستند اما با این رویه و حضور احتمالی افرادی با منشا فکری متفاوت، به نظر میرسد هیچگاه این خوابهای شیرین تعبیر شدنی نخواهد بود، چرا که وزیر جدید نیز به دلیل عدم شناخت عمیق از افراد و پیروی کردن از انتصابهای توصیه شده و باندی و البته ناکارمد در بازی مدعیان رفاقت، گرفتار خواهد شد.
انتقادی که به وزارت سابق میشد تصمیمهای غیر کارشناسانه بود اما به نظر میرسد با این شنیدهها این تصمیمها بازهم ادامه دار باشد. با توجه به اهمیت ورزش در کشور و تاثیرگذاری این وزارتخانه در تمامی تصمیمگیریها به نظر میرسد، باید تمامی جوانب در انتخاب مدیران جدید در نظر گرفته شده و وزیر نیز گرفتار دام فرصتطلبان سودجو نشود.
دولت تدبیر و امید، در وزارت ورزش هم به عملی شدن این شعار خود نیاز دارد. حدود 6 ماه تا پایان دوره چهارساله دولت باقی مانده است. بهتر است وزارت ورزش درباره شرایط و چگونگی تغییرات صحیح بیشتر فکر کند، چرا که زمان برای جبران اشتباه وجود ندارد و اشتباه آقای وزیر به راحتی فراموش نخواهد شد.
مشورت کردن همواره مورد تایید بوده اما باید شخصی به مانند وزیر بداند که برخی از مشاوران جان نثاری که این روزها گرداگرد او هستند و خود را به عنوان دلسوز معرفی میکنند، تفکرات باطنی آنها متفاوت از آن چیزی است که نشان میدهند.
آقای وزیر! وزارت ورزش جای افراد ناتوان و باندی نیست. بهتر است در زمان مناسبتر و با دقت بیشتری درباره جابهجایی افراد تصمیمگیری کنید. زمان زیادی از نشستن شما روی صندلی وزارت ورزش نمیگذرد و قاعدتا شناخت خیلی زیاد و کافی درباره شرایط و افراد نزدیک شده به خود ندارید، بنابراین بهتر است نسبت به مشاوره اطرافیان خود حساسیت بیشتری داشته باشید.
شما روی صندلی وزارت نشستهاید تا اشتباههات را تصحیح و با تصمیمهای درست خود ورزش کشور را سروسامان بدهید. به تنهایی نمیتوان وضعیت را اصلاح کرد اما افراد لایقتر و مدیران جوان، سالم و دلسوزی در همین ورزش پرآشوب هستند که میتوانند یاری دهنده شما و برنامههایتان باشند.
لطفا نگاهتان به زبانهای آراسته اطرافیانتان نباشد، سوابق و کارنامهها را ببینید نه تملقها را.
آقای وزیر! وقت تنگ است، لطفا دقت کنید و از بند اسامی که این روزها به شما توصیه میشود و عموما همه آنها نیز وصل به یک جریان فکری و شاید هم وصل به یک شخص هستند، دوری بجویید.
لطفا همه را خوب بشناسید. مردم، ورزش بیهیاهو و برنامه محور میخواهند، نه ورزشی برای منافع افراد و باندسازیهای جدید.
انتهای پیام