به گزارش خبرنگار ایسنا، فرشاد مومنی در نشست دین و اقتصاد که در موسسه دین و اقتصاد برگزار شد، با اشاره به اینکه اکنون ایام تقارن چند موضوع با یکدیگر است که موسسه به هر کدام خواهد پرداخت، از برگزاری جلسهای برای توضیح درباره اقدامات مرحوم موسوی اردبیلی خبر داد و درباره وی اظهار کرد: ایشان در بزنگاههای حساس تاریخی نقشهای بسیار خارقالعاده و منحصر به فردی ایفا کرده است که متاسفانه بخش مهمی از نقشی که او داشت و خدمات فکری و اجراییاش بسیاری از مردم جامعه ما نامکشوف مانده است. از جمله خدمتهایی که او در عرصه اندیشه اقتصاد کرده است و بسیاری از افراد آن را نمیدانند این است که بخش اعظمی از استفتاهایی که در حوزه اقتصادی از امام خمینی (ره) میشد به موسوی اردبیلی ارجاع شده و وی هم با بنیه پژوهشی کافی جمعی که تشکیل داده بود و مرحوم عالی نسب در آن جمع بود در این زمینه اقدام میکرد.
وی همچنین با اشاره به نزدیکی به سالروز پیروزی انقلاب اسلامی توضیح داد: طبیعتا با رسیدن به این ایام یکی از موضوعات بنیادینی که مطرح میشود این است که وقتی این حرکت اجتماعی پرشور که بنیان آن هم براساس تقوا گذاشته شده بود آغاز شد، چرا اکنون در برخی زمینهها و تحقق وعدهها خود با محدودیتها و ناکامیهایی مواجه شده است؟
این اقتصاددان همچنین ادامه داد: هر انقلابی که دایههای عقیدتی مشخصی دارد و بعد از سالها در تحقق برخی از اهداف خود ناتوان میشود جای طرح این سوال را به صورت جدی باز میگذارد که آیا این ناتوانی ریشه در پایبندی به اصول دارد یا در برخورد سهلانگارانه با آن؟ مشخصا از جمله کسانی هستم که تصور میکنم مشکلات حاصل شده مربوط به گزاره دوم است. به نظر من بخش اعظم از گرفتاریها و ناهنجارییهایی که با آن روبهرو هستیم پیش از آن که ناشی از عملکردش به اصول باشد، ناشی از نادیده گرفتن اصول مسلم است. شاید نقطه عطفی که به عریانترین شکل ممکن این تجربه در سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ در کشور است. به یاد دارم در سخنرانی که انجمن اسلامی دانشگاه تهران در مراسم بزرگداشت ۱۶ آذرماه بر پا کرد، به عنوان یکی از سخنرانان برنامه اظهار کردم ذکر شواهد مختلف نشان میدهد که اگر دولت وقت آن دوره به بدیهیات اولیه در زمینه حکومتداری توجه کرده بود بیش از ۷۵ درصد اختلافات جامعه دانشگاهی با او موضوعیت خود را از دست داده بود.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی اضافه کرد: در عرصه حکومتداری گاه با خطاهای راهبردی حیرتانگیزی روبهرو میشویم که نشان میدهد به طریق اولی اصول و مبانی اندیشه ناظر در اداره جامعه براساس موازین اسلامی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. به نظر من به عنوان مثال عملکردن به توصیهنامه استثنایی و منحصر به فرد امام علی (ع) به مالک اشتر بسیار راهگشاست و نظر من این است که توجه کردن درسهای تاریخی که بشر از آن هنگام تا به امروز به دست آورده است و متناسب کردن آن با مقتضیات زمان میتواند چراغ راه آینده ما باشد.
وی بیان کرد: متاسفانه اکنون میبینیم که ما از ذخیره دانایی جامعه خودمان که با مقتضیات ما همگام است محروم شدهایم. این روزها اندیشه بزرگان اسلامشناس معاصر ما مانند آیتالله بهشتی، مرتضی مطهری، سید محمد باقر صدر تا حدود زیادی در حاشیه رفته است و گویی تمایلاتی که رویههای کوتاهنگرانه را در دستور کار قرار میدهد و مداحان را به جای اسلامشناسان مینشاند، متعکس کننده نظام ترجیحاتی است که از دل آن توسعه و بهبود وضعیت کشور قابل تصور نیست.
مومنی افزود: اسلامشناسانی که یاد کردم کسانی هستند که دغدغه دین داشتند و آن را با روزآمدبودن و اقتضائات زمانه گره زده بودند، ولی اکنون به صورت جدی با خلاء فکری چنین افرادی روبهرو هستیم در حالی که بازگشت به اصول و اندیشه اسلام شناسان بزرگ میتواند کمکهای ارزندهای را برای کشورمان به دنبال خواهد داشت.
در ادامهی این نشست سعید حاتم تهرانی، دانشآموخته اقتصاد و نهجالبلاغه پژوه که در زمینه نامه امام علی (ع) به مالک اشتر تحقیق کرده است انجام داده است، اظهار کرد: همانطور که عنوان شد موضوع بحث رابطه بین توسعه و اصلاحات و عدالت در جریان برداشت از نامه حضرت علی (ع) به مالک اشتر است. غالب نهجالبلاغه شناسان این نامه را یکی از مهمترین نامههای حضرت علی (ع) به کارگزاران میدانند که در آن شیوههای حکومتداری و مناسبات با مردم مورد بحث قرار گرفته است و از این رو به آن منشور زمامداری هم اطلاق کردهاند. اخیرا از سید محمد مهدی جعفری نهجالبلاغهشناس، شنیدم که پیامهای نهجالبلاغه فرازمانی و فرامکانی است. نظر او و بسیاری از نهجالبلاغهپژوهان در این است که این کتاب ترجمان قرآن است و همان راهبردهایی را ارائه میکند که قرآن کریم در سطح کلان ارائه کرده است.
وی اظهار کرد: موضوع حکومت به مفهوم اداره جامعه فینفس از مباهات امور است. با این توضیح که تحقیقاتی که بشر انجام داده و آنچه را که در متون مقدس دینی خصوصا قرآن کریم به عنوان کاملترین و دست نخوردهترین متن مقدس مطرح شده، زندگی بشر همراه و قرین با ظهور پیامبری بوده است حالا اگر پیامبران دیر میآمدند یا نمیآمدند چه میشد؟ بشر چکار میتوانست بکند بدون اینکه از آموزشهای انیبا بهرهمند شود؟ عقل میگوید بشر میتواند نیازهای اولیه خود مانند خوراک، پوشاک و ازدواج و... را تامین میکرد و تنظیم نحوهای از مناسبات در امور شهرها و قصبات هم انجام میشد. بنابراین سنت الهی است که مصالح امور در حوزه فردی و فرد و در حوزه جمعی به خرد جمعی واگذار شده است، ولی دو گروه از این بحث برداشت غیر جامع میکنند. عدهای جانشینی حضرت علی(ع)، را دوستی تعبیر میکنند و حکومت را واگذار به شورای مردم و نخبگان میکنند و عدهای دیگر فقط نصب حضرت علی (ع)، را در غدیر توجه کردهاند در حالیکه در غدیر سه شان امامت، مرجعیت تفسیر دین و خلافت در معنای عرب آن روز است(حاکمیت سیاسی) که برای ایشان محقق شده است که توجه به هر سه ضروری است.
او افزود: غدیر به دلیل اینکه سنت واگذاری مباهات امور به خرد جمعی هم در آن وجود دارد، محل تلاقی دو سنت الهی درباره شان خلافت است. یک سنت معرفی شایستگان و همچنین این سنت شورا.
وی در بخش دیگری از سخنانش به نامه حضرد علی (ع)، به مالک اشتر پرداخت و افزود: حضرت امیر چند نکته اساسی را در ابتدای نامه به مالک اشتر مطرح کردهاند که یکی از آنها جمعآوری مالیات یا تامین منابع مالی برای جامعه است که یکی از وظایف حکومتداری میدانند و البته حضرت امیر نیز یکی از اولویتهای وظایف حاکمیت را جمعآوری مالیات مطرح کرده است. حضرت علی (ع) فرمودهاند همه مردم از مالیات ارتزاق میکنند که نشاندهنده بحث بنیادین مالکیت است. همچنین حضرت علی به جهاد با دشمنان اشاره کرده است که در فرهنگ محاوره آن را برنامهریزی دفاعی و امنیتی میدانیم.
در متن نامه درباره نظامیها مطرح شده است سپاهیان و نیروهای دفاعی، سیر مردم، عزت دین و امنیت راه هستند و جامعه بدون نیروی نظامی نمیتواند به زندگی خود ادامه دهد.
تهرانی بیان کرد: جمعبندی این دو بحث اولیه همان است که علمای اقتصاد مثل آدام اسمیت به آن اشاره کرده و وظیفه حاکمیت را تعیین منافع و برنامهریزی دفاعی دانستهاند.
وی افزود: طبیعی است که هر حاکمی بخواهد امور کشور را انجام دهد به این دو بستر نیاز دارد، ولیکن دو نکته مهم دیگر در نامه حضرت امیر به مالک اشتر وجود دارد و آن اصلاح مناسبات بین مردم و حاکمیت و بین خود حاکمان و دیگری عمارت بلاد است که آن را فعالیتهای عمرانی و توسعه میشناسیم.
وی با بیان اینکه برای اصلاح امور در نامه حضرت علی (ع) به مالک اشتر از استلاح بر وزن استفعال آمده است یا منظور حضرت علی این بوده است که برای اصلاح امور باید از قبل برنامهریزی کنیم. حضرت امیر میخواهد بگوید به مردم که مردم و حکومت عادت ندارند برای اصلاح امور برنامهریزی کنند این در حالی است که نباید اصلاحات به وقتی واگذار شود که مشکلی پیش میآید و به عبارتی حضرت علی از مالک خواسته است که پیش از آنکه مشکلی پیش بیاید برای اصلاحات اقدام کنند. همچنین در نامه حضرت علی (ع) به مالک اشتر آمده است به کارکنانش روزی زیادی بدهد چون روزی زیاد باعث میشود افراد در پی اصلاح خود برآیند و به مالی که در دستشان قرار میگیرد بینیاز شوند. استصلاح همکاری متقابل را نشان میدهد یعنی اصلاح امور بدون همکاری حاکمان و مردم امکانپذیر نیست در واقع نمیشود برای اصلاح امور به مردم دستوری عمل کرد.
این نهجالبلاغه پژوه گفت: حضرت علی در بخشی از نهجالبلاغه به مالک اشتر میگویند که در مالیات تخفیف دهد و نگران نباشد چون بدین ترتیب با تخفیف مالیات به مردم آنها در آینده اعتماد کرده و همکاری آنها برای عمارت بلاد(عمران و توسعه) بیشتر خواهد شد.
تهرانی همچنین گفت: در بخش دیگری از این نامه حضرت علی به مالک اشتر میگوید ای مالک همانطور که تو عملکرد مدیران قبلی را بررسی میکنی، مردم عملکرد تو را بررسی میکنند و بحث نظارت مردم را در حاکمیت میپذیرند حضرت علی نیز همچنین منافعی که تجار برای جامعه به همراه میآورند و بر شمرده میگوید علیرغم اینکه این افراد منافع برای جامعه میآورند و منفعتطلبی دارند و باید بر آن نظارت شود چرا که ممکن است در منافع عمومی خطرآفرین باشد و سودجوییها کنترل شود و خرید و فروش جوامع باید با عدل صورت گیرد.
وی همچنین گفت: باید توجه کرد که مقدم شدن استصلاح امور بر عمارت بلاد نشاندهنده این است که اصلاحات زمینهساز توسعه است، اگر در جامعهای اصلاحات صورت نگیرد امکان توسعه وجود ندارد. برای توسعه و عمران که امری بلندمدت و همگانی است بحث عزم ملی مطرح است و اگر زمینههای فساد و ناکارآمدی وجود داشته باشد توسعه امکانپذیر نیست.
انتهای پیام