به گزارش ایسنا، ماهنامه همشهری ماه در مقالهای به قلم سام جولیوس نوشت: «تحریمهای بینالمللی علیه ایران در حال برداشته شدن هستند و این کشور به خود مباهات میکند که در تلاش برای تبدیل شدن به یکی از پیشرفتهترین اقتصادهای متنوع در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقاست. پرسش اما اینجاست که چگونه احتمال دارد ایران تا سال ۲۰۲۵ به یک ابرقدرت اقتصادی دیگر در خاورمیانه تبدیل شود؟ توافق هستهای ایران در وین در سال گذشته بدون شک به تغییر ساختاری در موازنه کنونی قدرت در خاورمیانه منجر میشود و به ایران فرصت میدهد که به عرصه رقابتهای بینالمللی وارد شود. بحثهای مربوط به ظهور یک ایران ابرقدرت اقتصادی باعث شده سران عربستان سعودی به طور خاص از ترس سلطه ایران در چشمانداز آینده خاورمیانه به تکاپو بیفتند. آنها این واقعیت را از چشم دور نمیکنند که رها شدن ایران از قید و بندهای اقتصادی فعلا موجود، بیش از هر زمانی احتمال تبدیل این کشور به یک ابرقدرت اقتصادی منطقه را پیش آورده است.
از لحاظ ژئوپلیتیک تلاش هژمونیک منطقهای ایران در دهه آینده به ناچار این کشور را در مسیر نبرد ژئوپلیتیک در حال تشدید با رقیب سنی قدرتمند آن، عربستان سعودی قرار خواهد داد. رویارویی دو کشور در درگیریهای منطقهای و وسواس عربستان و ایران برای به دست آوردن موقعیت بالادستی و قرار گرفتن در جایگاه رهبری منطقه به این مواجهه دامن زده است. بنابراین، موقعیت ایران در دهه آینده را نمیتوان فارغ از ارتباط آن با ریاض درک کرد.
همزمان در حالی که هر دو طرف میخواهند حداکثر مزایای ممکن را از این منازعه ببرند، شاید در چشمانداز این منازعات نتوان یک قهرمان روشن را تصور کرد. رقابت ژئوپولتیک شبهفرقهای ادامه خواهد یافت و جوش و خروشها در راستای تسلط بر چشمانداز منطقهای شاید تا سال ۲۰۲۵ تداوم داشته باشد.
آیا ایران به یک قدرت اقتصادی بدل میشود؟
ایران به احتمال زیاد در حال تبدیل شدن به یک قدرت اقتصادی منطقهای در طول ۱۰ سال آینده خواهد بود. این انتظار میرود که با لغو تدریجی تحریمها نرخ رشد حدود ۳.۵درصد در سال جاری برای ایرانیها محقق شود. این موفقیت ایران را به دومین نرخ رشد اقتصادی خاورمیانه و شمال آفریقا تبدیل میکند؛ آن هم در شرایطی که بر اساس آن چه صندوق بینالمللی پول اعلام کرده، از سال ۲۰۱۱، به دنبال تحریمهای گسترده جامعه جهانی بین ۲ تا ۱۵ درصد از تولید ناخالص داخلی ایران از بین رفتهاند.
علاوه بر این، توافق هستهای هم حدود ۱۰۰ میلیارد دلار داراییهای خارج از کشور ایران را آزاد میکند (برآوردها رقمی بین ۵۰ تا ۱۵۰ میلیارد دلار را نشان میدهد.) این تزریق نقدینگی به اقتصاد ایران، همراه با این واقعیت که ایران در حال حاضر متنوعترین اقتصاد خاورمیانه و شمال آفریقا را در اختیار دارد، زمینههای تبدیل ایران به ابرقدرت اقتصادی منطقه در سال ۲۰۲۵ خواهند بود.
علاوه بر این، ایران همچنین قادر به اضافه کردن بیشتر از ۱.۵ میلیون بشکه نفت در روز به بازارهای جهانی خواهد بود. در حالی که ایران در ماههای اخیر بیاعتنا به تلاشهای عربستان، برای هماهنگ ساختن خروجی نفت خود با عربستان در تکاپو بوده و تلاش داشته تا با جلب نظر مشتریان جدید میزان صادرات نفت خود را افزایش دهد. ایران با برخورداری از تنوع در ساختار اقتصادی خود از این مزیت در رقابت با عربستانی بهره خواهد برد که به شدت وابسته به دلارهای نفتی برای سرپا نگه داشتن اقتصاد خود است.
لغو تحریمهای بینالمللی، مزایای قابل توجه دیگری هم برای ایرانی خواهد داشت که سرشار از منابع طبیعی است. حذف تحریمها میتواند زمینهای برای بازگشت حدود ۳۰۰هزار متخصص ایرانی به کشورشان شود که در جستوجوی کار در سالهای اخیر به خارج از کشور رفتهاند. ایران همچنان در حال تقویت زمینههای علمی خود است که از حیث تاریخی در آنها سنتی قدرتمند داشته است. از جمله در زمینههای ریاضیات و علوم که ایرانیان برای تبدیل شدن به یک رهبر در جهان به تلاشهای خود در آنها ادامه خواهند داد. چنین نقاط قوتی است که نشان از شرایط مساعد آینده اقتصادی ایران برای تبدیل شدنش به یک ابرقدرت منطقه تا سال ۲۰۲۵ دارند.
موقعیت ژئوپولتیکی ایران
اگر چه عربستان سعودی نگران عادیسازی روابط ایالات متحده آمریکا و ایران است اما واشنگتن همچنان در قبال بازی قدرت در خاورمیانه محتاط باقی مانده است.
آن چه واضح است این که ایران و عربستان سعودی همچنان برای افزایش قدرت و موقعیت نسبی خود در سراسر منطقه از طریق درگیریهای مختلف نیابتی در سوریه، یمن، بحرین و جاهای دیگر میکوشند.
بدین ترتیب درگیریهای جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی با چشمانداز تسلط بر مناسبات منطقهای تداوم خواهد یافت. انتخابات پارلمانی ایران هم همسو و هم جهت با تغییر سیاست خارجی ایران بود. پیروزی برای اصلاحطلبان در مجلس به عنوان نشانی از اقبال مواضع سیاست خارجی دولت نزد افکار عمومی تحلیل میشود؛ اگر چه که این انتخابات تغییر کمی در سیاست خارجی و حتی سیاست داخلی ایران ایجاد خواهد کرد. همچنان چینیها شریک اصلی تجاری ایران خواهند بود و روابط سیاسی گرمی با ایران خواهند داشت و عربستان سعودی به عنوان دشمن ایران باقی خواهد ماند.
ولی نصر، یکی از دانشمندان برجسته جهان در زمینه اسلام شیعه معتقد است که تقلای عربستان سعودی و ایران برای دستیابی به موضع بالاتر قدرت تداوم خواهد یافت. هر دو کشور به دنبال گسترش نفوذ هستند و بحث فروپاشی جهان عرب تلاش برای غلبه در این نبرد را شدت بخشیده است. علاوه بر این، بادهای تغییر در خاورمیانه و منطقه همچنان در حال وزیدن هستند و همین موضوع احساس ناامنی عربستان سعودی تقویت شده است و همین موضوع خود را در نگرانی نسبت به حرکت ایالات متحده آمریکا نسبت به ایرانیان و بهبود روابط این دو کشور پس از توافق هستهای بازتاب میدهد.
ریاض میبیند که توافق زمینهساز بازگشت ایران به منطقه شده و شرایطی را فراهم ساخته که مدیریت ایران را بسیار دشوار ساخته است. عربستان سعودی احساس میکند که در شرایط کنونی موقعیت خود به عنوان متحد برتر ایالات متحده آمریکا در منطقه را از دست داده است. همه این عوامل توضیح دهد که چرا عربستان سعودی همچنان به استفاده از کارتهای دامن زدن به رقابتهای فرقهای و دامن زدن به اختلافات مذهبی به منظور ایجاد خصومت سنیها علیه شیعیها در برابر افزایش نفوذ ایران علاقهمند است.
این یک تاکتیک است که توسط آن عربستان سعودی امیدوار است بتواند از طریق آن جلوگیری از افزایش نفوذ جمهوری اسلامی ایران را کلید بزند. با در نظر گرفتن چنین پسزمینهای از این نبرد عمیق در منطقه است که به نظر میرسد ایران برای رسیدن به هژمونی منطقهای و بدل شدن به قدرت اول ژئوپلتیک منطقه در ۱۰ سال آینده راه دشواری پیش رو داشته باشد؛ راه دشواری که حداقل با وضعیت فعلی منازعات منطقهای و بالاگرفتن تنشها بین جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی چشمانداز چندان روشنی برای هموار شدن آن قابل تصور نیست.
اگر چه شکافها و گسستها و ترکهایی عمیق در روابط ایالات متحده آمریکا و عربستان سعودی در حال ظاهر شدن هستند - از جمله پا پس کشیدن عربستان سعودی به عنوان یکی از تامینکنندگان مالی در مبارزه با تروریسم بینالمللیر - ابطه با عربستان سعودی همچنان در راستای منافع ملی ایالات متحده آمریکا یک موضوع محوری باقی مانده است. این رابطه هنوز هم دارای اهمیت زیادی برای سیاستگذاران در واشنگتن است. هم واشنگتن و هم ریاض همچنان بر این مهم مصمم هستند که برای مقابله با اهداف احتمالی ایران بر علیه منافعشان ایستادگی و مقاومت کنند. هر دو کشور در دیدارهای اخیر مقاماتشان در ماههای اخیر هم بر این موضوع تاکید کردهاند و آمریکاییها به رهبران عربستان سعودی در این خصوص اطمینان خاطر دادهاند. از همین روست که چندان عجیب نخواهد بود که از لحاظ ژئوپلتیک، در دهه آینده هم موقعیت ایران همچون موقعیت امروز آن باقی بماند.
ایران در سال ۲۰۲۵: یک ابرقدرت اقتصادی و نه ژئوپلتیک در منطقه
ایران پتانسیلهای آشکاری برای تسلط بر منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا از لحاظ اقتصادی دارد آن هم به عنوان کشوری که اقتصاد خود در شرایط پس از تحریم را در معرض گشایشهایی کمسابقه میبیند. اقتصادی به خوبی متنوع که به نظر میرسد از آن قابلیت برخوردار است که از مزایای بازگشت به لذت بردن از تجارت بینالمللی بهره گیرد و ایران از طریق آن خواهد کوشید به تلاش خود برای تسلط بر منطقه ادامه دهد. این که آیا این باعث تحول در تمایلات خارجی ایران شود اما یک سوال باز است... از طرف دیگر عربستان، به همین ترتیب، همچنان خواهد کوشید به مقاومت در برابر تسلط تفکر استراتژیک ایران و نفوذ آن از طریق سیاست خارجیاش ادامه دهد و مانع از افزایش عمق استراتژیک ایران در منطقه شود.
آیا ایران یک پایگاه قدرت منطقه تا سال ۲۰۲۵ تبدیل میشود؟ از لحاظ اقتصادی، بله. از لحاظ ژئوپلتیک، انجام یک پیشبینی محکم و با اعتماد به نفس بالا قدری دشوار به نظر میرسد. به احتمال زیاد ایران برای تحقق چنین موفقیتی یعنی ابرقدرت ژئوپلتیک شاهد تلاشهای عربستان سعودی خواهد بود که با وجود افول نفوذ خود، تمام کوشش خود را برای جلوگیری از تبدیل شدن جمهوری اسلامی ایران به رهبر آشکار خاورمیانه در سال ۲۰۲۵ انجام خواهد داد.»
انتهای پیام