پیروز انتخابات آمریکا جامعه‌ای دو قطبی‌ را به ارث می‌برد

"به زودی مشخص خواهد شد که چه کسی برنده انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا خواهد بود اما از مدت‌ها پیش تاوان این ریاست جمهوری برای ما مشخص شده است: یک شکاف و دو قطبی بزرگ و زشت در بطن سیاست آمریکا."

به گزارش ایسنا، خبرگزاری آسوشیتدپرس در گزارشی نوشته است: «حدود دو سال تبلیغات بی‌وقفه به همراه لفاظی‌های آکنده از انگیزه‌های نژادی آمریکا را به عنوان یک کشور دو قسمت شده در طول شکاف‌هایی که در حال بزرگ‌تر و پررنگ‌تر شدن هستند، نشان داده است. نژاد، جنسیت و طبقه اجتماعی تبدیل به فاکتورهای قابل اتکای پیش بینی کننده نحوه رای دادن آمریکایی‌ها به دونالد ترامپ یا هیلاری کلینتون شدند. با پرداختن آمریکایی‌ها به اردوگاه مورد حمایتشان سیاستمداران مورد حمایت آنها نیز دیگر انگیزه‌ای برای درک طرف مقابل ندارند.

این فرآیند در حالی بروز پیدا کرد که آمریکا و جهان تنها نظاره‌گر بودند. کمپین انتخابات ریاست جمهوری اخیر آمریکا اغلب مثل یک مکالمه پرسر و صدا و غیر منسجم میان دونالد ترامپ و هیلاری کلینتون در دو جهان موازی و با فرسنگ‌ها فاصله میان آنها بود.

این رقابت ریاست جمهوری اگرچه همراه با لحظات غیرقابل پیش بینی بود اما در عین حال موارد مسلم قابل توجه نیز داشت.

در حالی که کلینتون به روز انتخابات نزدیک می‌شد نظرسنجی‌ها نشان می‌دادند که او در شرف دستیابی به یک پیروزی مسلم و در مواردی اکثریتی قاطع در میان گروه‌های رای دهنده اقلیت نظیر سیاهپوستان، لاتین‌تبارها و رای دهندگان تحصیل کرده است.

این نظرسنجی‌ها همچنین نشان می‌دادند که کلینتون که ممکن است تبدیل به اولین رئیس جمهور زن آمریکا شود، همچنین احتمالا سطح بی‌سابقه‌ای از حمایت را از میان رای دهندگان زن به خود جلب خواهد کرد.

در عین حال ترامپ نیز از حمایت طبقه کارگر سفیدپوست برخوردار بوده است؛ گروهی که طبق نظرسنجی‌ها ممکن است کلینتون را بیشتر از هر کاندیدای دموکرات دیگری در تاریخ معاصر رد کنند.

این شکاف‌های به وجود آمده میان سفید پوستان و اقلیت‌ها میان مردان و زنان و میان تحصیل‌کرده‌ها و تحصیل‌ نکرده‌ها در سال 2016 شروع نشده‌اند.

 ائتلاف کلینتون تا حد زیادی شبیه به ائتلافی است که باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا در سال‌های 2008 و 2012 گردآوری کرد و دارای ریشه‌های حتی عمیق‌تر از آنهاست. اما 2016 سالی است که شکاف‌ها در آن گشادتر شدند و خط‌های تفرقه پررنگ‌تر شدند و در مقابل گفت‌وگو دردناک‌تر شد.

این سال به عنوان سالی در تاریخ ثبت خواهد شد که در آن یک کاندیدای جمهوری خواه در حالی شهرهای آمریکا را مناطق جنگی نامید که هیچ نگرانی در خصوص احساسات مردمی که این شهرها را خانه خود می‌دانستند، نداشت.

این انتخابات به عنوان انتخاباتی به خاطر سپرده می‌شود که در آن کلینتون نیمی از حامیان دونالد ترامپ را یک مشت انسان "مایه تاسف" توصیف کرده و بعدا از بابت آن عذرخواهی کرد.

این انتخابات به عنوان انتخاباتی به یاد سپرده می‌شود که در آن ترامپ استدلال کرد که همه چیز اشتباه است اما کلینتون پرسید از کی ما اینقدر بدبین شدیم؟! سخت است که تبلیغات تحریک آمیز ترامپ را برای بخش زیادی از این وضعیت عجیب مقصر ندانیم. این کاندیدای جمهوری خواه در حرف‌هایش به تمسخر "کالبدشکافی" پیشکسوتان حزب جمهوری خواه از شکست میت‌ رامنی در انتخابات سال 2012 پرداخت. اما پایگاه اصلی حزب جمهوری خواه مردی را به عنوان کاندیدا معرفی کرد که اقدام به زیر سوال بردن مشروعیت اولین رئیس جمهور سیاه پوست آمریکا کرده است. آنها کاندیدایی را انتخاب کردند که مکزیک را متهم به فرستادن متجاوزان جنسی به مرز آمریکا کرد. آنها یک فرد 70 ساله را انتخاب کردند که سال‌ها به ایراد اظهارات تبعیض آمیز جنسی پرداخته است.

مصاحبه‌هایی که او قبلا انجام داده حتی پیش از فاش شدن نوار مناقشه برانگیز او، حرف‌های او در مورد لمس بدن زنان، فاش کننده نگرش او درباره زنان بودند.

سرنوشت ترامپ اکنون در دست همان افرادی است که او به آنها توهین کرده است. اگر سیاهپوستان، لاتین‌تبارها و جوانان تحصیل کرده و زنان در تعداد بالا در انتخابات شرکت کنند دیگر کار برای آنکه حامیان ترامپ در این انتخابات او را پیروز کنند سخت خواهد شد.

براساس آمار تنها 45 درصد از مردم آمریکا را افراد تحصیل نکرده سفید پوست به عنوان پایگاه اصلی حامیان ترامپ تشکیل می‌دهند و آمارها نشان می‌دهد که این بلوک جمعیتی یک روند کاهش را داشته است زیرا آنها در سال 2008 معادل 50 درصد و در سال 2000 معادل 57 درصد از جمعیت آمریکا بودند. اما تمایل ترامپ برای گفتن چیزهایی که دیگران جرأت گفتنش را ندارند باعث ارتباط برقرار کردن او با بخش چشمگیری از رای دهندگان آمریکایی شده است.

این تاجر نیویورکی فرصت را غنیمت شمرد تا در مقابل حزب خود و کسانی که مدعی بازگرداندن آمریکا به یک دوران بزرگ هستند، بایستد.

ترامپ یک بار گفت: من حرف‌های این افراد را می‌شنوم که می‌گویند خورشید طلوع خواهد کرد و ماه غروب خواهد کرد و می‌گویند که یک عالم اتفاقات شگفت‌انگیز خواهد افتاد اما مردم می‌گویند چه اتفاقی دارد می‌افتد؟ من فقط یک شغل می‌خواهم، فقط بیایید به من یک شغل بدهید. من نیازی به حرف زدن ندارم، من فقط یک شغل می‌خواهم.

اگر ترامپ در این انتخابات پیروز شود علتش این است که او عمق نگرانی‌های این طبقه سفیدپوست را درک کرده است. علت پیروزی ترامپ این خواهد بود که او توانسته گروه‌های منزجر و عصبانی و مردم گوشه‌های نادیده گرفته شده کشور در زمان هشت سال دولت اوباما را برای حمایت از خودش بسیج کند.

کلینتون اما در بخش عمده کمپین انتخاباتی‌اش صحبت کردن با طبقه کارگر سفیدپوست را صرفا به دستیارانی مثل همسرش بیل کلینتون یا جو بایدن، معاون رئیس جمهور آمریکا واگذار کرده و خودش از این کار خودداری کرده است.

روز دوشنبه کلینتون در حرف‌هایی گفت: خشم طرح من نیست، اگر ما قرار باشد که انرژی خود را یکجا جمع کرده و بر مشکلاتمان غلبه کنیم نیاز داریم که با همدیگر وارد گفت‌وگو شویم.»

انتهای پیام

  • سه‌شنبه/ ۱۸ آبان ۱۳۹۵ / ۱۸:۱۳
  • دسته‌بندی: آمریکا و اروپا
  • کد خبر: 95081813148
  • خبرنگار : 71415

برچسب‌ها