منصور خان! ممنون که رفتی تا دیگر جماعت اهل خودنمایی بیش از این فرصت گرفتن عکس یادگاری با پیکر نیمه جانت را نداشته باشند.
منصور خان! ممنون که رفتی تا آن قهرمان سیاسی شده، دیگر فرصت نکند تا با پیکر نیمه جانت عکس یادگاری بگیرد، هرچند آنقدر بزرگ هستی که عکس یادگاری با پیکرت هم در آینده به درد رای جمع کردن آن جماعت خواهد خورد.
منصور خان! ممنون که رفتی تا دیگر آن فوتبالیستی که برای عیادت از بیماران، با خود عکاس به بیمارستان میبرد بیش از این برای صفحه اجتماعیاش و گرفتن لایکهای بیشتر تلاش نکند.
منصور خان! ممنون که رفتی تا عدهای از دوستان ما لبخند زنان در کنار پیکر نیمه جانت بیش از این عکس یادگاری نگیرند؛ جماعتی که نمیدانند همیشه نباید خندید، همیشه نباید ژست گرفت و همیشه نباید نمایش داد.
منصور خان! ممنون که رفتی تا دیگر خانوادهات که یک چشمشان اشک است و یک چشمشان خون، بیش از این عذاب نکشند که به جای فکر کردن به سلامتیات، باید پاسخ جماعتی را بدهند که برای انتشار عکس با پیکر نیمه جانت به دنبال اجازه گرفتن از عزیزانت هستند.
منصور خان! ممنون که رفتی تا برخی مسئولان برای نشان دادن توجه به پیشکسوتان از همدیگر سبقت نگیرند، مسئولانی که اگر واقعا به فکر ارج نهادن به پیشکسوتان هستند، میتوانند دست بسیاری از آنها را بگیرند که همین حالا در شرایط نامناسبی زندگی میکنند، کنج خانه افتادهاند و فراموش شدهاند.
منصور خان! ممنون که رفتی تا عدهای که سال تا سال حالت را نمیپرسیدند، دیگر برای آمدن به بیمارستان و نشان دادن خودشان قدم رنجه نکنند.
منصور خان! ممنون که رفتی تا دیگر خانوادهات دغدغه منتشر شدن تصاویری که حال نامساعدت را نشان میدهد، نداشته باشند.
منصور خان! ممنون که رفتی تا همسر و خانوادهی رنج کشیدهات دیگر از دیدن این جماعت متظاهر زجر بیشتری نکشند، هرچند برخی دوستانت بودند که برای دلداری به خانوادهات نه برای عکس یادگاری به دیدنت میآمدند تا مرهمی کوچک باشند بر زخم بزرگ جگر گوشههایت.
براستی ما مردمان چرا این طور شدهایم؟
چرا فرهنگمان را فراموش کردهایم؟
چرا فرصت طلبی و خودنمایی به ما امان نمیدهد؟ حتی فرصت سوء استفاده از ایستادن در کنار پیکر نیمه جان یک پیشکسوت.
براستی ما را چه شده است؟
ایسنا – علی فیض آسا
انتهای پیام