طلایی در یادداشتی به مناسبت روز 13 آبان عنوان کرد

تلاش دولت آمریکا برای استیلاگری تام بر ‏منابع انرژی ایران

نگاهی به تاریخ سیاسی ایران در دوره معاصر، نشان می دهد که دولت آمریکا همواره تلاش داشته است که بر ‏منابع انرژی ایران، استیلاگری تام داشته و همینطور از ظرفیت ژئوپلتیکی ایران نیز برای کنترل رقبای خود در منطقه ‏نهایت بهره برداری را صورت دهد.

به گزارش ایسنا، مرتضی طلایی عضو شورای شهر تهران در یادداشتی با عنوان "آمریکا و  سلطه گری " که به مناسبت روز 13 آبان در اختیار ایسنا قرار داده آورده است:

«نگاهی به تاریخ سیاسی ایران در دوره معاصر، نشان می دهد که دولت آمریکا همواره تلاش داشته  است که بر ‏منابع انرژی ایران، استیلاگری تام داشته و همینطور از ظرفیت ژئوپلتیکی ایران نیز برای کنترل رقبای خود در منطقه ‏نهایت بهره برداری را صورت دهد. به همین دلیل بعد از جنگ جهانی دوم و نفوذ آمریکا به ایران، رد پای آنان در ‏عمده مشکلات و مسائل کشور به چشم می آید. اگر بخواهیم اقدامات ضد مردمی و ضد ایرانی آمریکایی ها را ‏برشمریم مثنوی هفتاد منی خواهد بود که از حوصله این نوشتار خارج است.‏

این رویکرد سلطه گرایانه آمریکا در جهان امروز تنها مختص به ایران نبوده است. امپریالیسم آمریکایی با ایجاد ‏جریان استکباری از قدرت در تقابل با کانون های مقاومت جهانی به نحوی برنامه ریزی می کند که کمترین هزینه ‏و بیشترین بازخورد را داشته باشد. آنها با سیاست های مداخله گرایانه نظامی،  قدرت های کوچکتر  مستقل را از ‏مسیر خود بر می دارند و در تقابل با قدرت های مستقل بزرگتر تلاش می کنند که از ابزار های فرهنگی، اجتماعی، ‏مالی و سیاسی  و در تسلط و کنترل هم‌پیمانانشان نیز از ابزار های جاسوسی پیشرفته استفاده کنند.

حمله به افغانستان ‏و  عراق، ایجاد چالش و تنش در سوریه، تحریم های اقتصادی ایران، ایجاد چالش های منطقه ای با چین و روسیه، ‏جاسوسی از کشور های اروپایی هم پیمان، همه در قالب سیاست های مداخله گرایانه و نفوذ فرهنگی و ترویج ‏سرمایه داری جهانی و جهانی نمودن لیبرالیسم فرهنگی و سیاسی در دیگر کشور های  دنیا است. آنها برای این که ‏بتوانند قدرت هژمون خود را در جهان تک قطبی اکنون حفظ کنند نیاز دارند که در همه شکل آن، قدرت های ‏مستقل را از مسیر خود بردارند یا با سیاست های خود همراه سازند که اصطلاحا به آن دیکته لهجه آمریکایی ‏قدرت گفته می شود.

این شیوه سردمداری، زورگویی و قلدر مآبی با اعتراض های جدی در جهان روبرو است، ‏آمریکایی ها خود را از بنیان گذاران صلح جهانی، حقوق بشر و احترام به حقوق ملت ها می دانند و برای توجیه ‏سیاست های امپریالیستی خود نیز از همین ابزار ها بیشترین بهره برداری را می کنند؛ ولی روندهای جهانی به ‏وضوح نشان از چرخش جهانی قدرت و افول ایدئولوژی لیبرالیسم آمریکایی و آغاز سقوط قدرت هژمون آن ‏دارند.

چالش هایی که آنها برای ایجاد نظم مورد نظر خود در خاورمیانه، آسیا و اروپا انجام داده اند هزینه های کمر ‏شکنی به اقتصاد آن ها وارد کرده است و انسجام اجتماعیشان را با مشکل مواجه ساخته  و از سوی دیگر  متحدان ‏آنان را به کمترین سطح خود در سال های گذشته تنزل داده است. با گسترش فضای عقلانیت بر مناسبات بین ‏الملی و همگرایی بیشتر کشور های مستقل و تلاش آن ها برای ایجاد نظم بین الملی مبتنی بر اخلاقیات و حقوق ‏همه انسان ها عملا آمریکایی ها از گردونه سلطه گری در سال های آینده خارج خواهند شد. این افول قدرت ‏خارجی آمریکا در کنار چالش ها  و تنش های داخلی، عملا آمریکا را به دوران انزوای خود باز خواهد گرداند و ‏آنها مجبور خواهند بود که به نظر مخالفان خود احترام گذاشته و از دیده عینک استعماری خود به دیگران نگاه ‏نیاندازند. ‏

بی شک این افول همراه با خود فواید و خطرات زیادی در دنیا و خصوصا در خاورمیانه به همراه خواهد داشت که ‏باید به آن توجه کنیم. در خلاء قدرت منطقه ای آمریکا، خطر وقوع جنگ های چند جانبه وجود دارد. نگاهی به ‏تحرکات کشورهای منطقه در عراق، سوریه، یمن و بحرین، ظرافت های سیاستگذاری هوشمندانه‌ای را دنبال می‌کند که نباید از آن غافل شویم. فرو رفتن ترکیه و عربستان در باتلاق عراق و سوریه و یمن و بن بست رسیدن ‏عرصه اقدام آنها، عملا منطقه را با خطر یک جنگ خانمان سوز به نفع  اسرائیل غاصب مواجه می کند. لذا ‏هوشمندی ما در تقویت توان داخلی، ایجاد اتحاد و انسجام اجتماعی، ایجاد قدرت اقتصادی درون زا و برون داد، ‏تقویت و حفظ ارزش های فرهنگی و دینی، تقویت قدرت دفاعی با رویکرد بازدارندگی و در عرصه خارجی ‏تقویت دیپلماسی پویا و هوشمندانه، ایجاد بستر گفتگو بر مبنای عزت و احترام، در نظر گرفتن منافع ملی بلند مدت ‏کشور و ایجاد شرایط احیای روابط با دیگران است.

این شیوه ی برنامه ریزی و اقدام،  عملا راهگشای پیشرفت ‏کشور و افزایش امنیت آن در جهان پر تلاطم آینده خواهد بود.  بعلاوه حفظ جایگاه با ثبات ما در منطقه نا امن ‏خاورمیانه و ایجاد امنیت روز افزون در کنار اتحاد و انسجام اجتماعی جامعه مرهون همراهی همیشگی مردم است. ‏قطعا این حضور سنگ بنای اقتدار کشور در منطقه و جهان  است و سرشار از پیام برای چرخه سلطه گری ‏آمریکایی است و حافظ کشور در بحران های آینده خواهد بود.‏

‏ خوشبختانه حافظه تاریخی مردم ما استعماری گری و چپاول و دخالت های کشور های غربی به سردم داری ‏آمریکا را فراموش نکرده است. اینست که هرسال راهپیمایی‌ها و شعار های استکبار ستیزی پر رنگ تر و ‏هوشمندانه تر ازگذشته پایه های متزلزل کاخ ظلم آمریکایی را تکان می دهد. لذا پیمان ما حضور همگانی در ‏راهپیمایی سیزده آبان است تا به همه جهانیان نشان دهیم که در هر طبقه، جایگاه و هر طیفی که قرار داریم آنچه ‏که برای ما اولویت دارد مبارزه با نظام سلطه است و در هیچ زمان و هیچ مکانی اجازه نخواهیم داد که دیگرانی ‏بخواهند برای ما تصمیم گیری کرده و در امور ما دخالت کنند و چشم طمع به سرمایه های کشورمان داشته باشند.‏»

انتهای پیام

  • پنجشنبه/ ۱۳ آبان ۱۳۹۵ / ۱۱:۳۳
  • دسته‌بندی: جامعه، شهری
  • کد خبر: 95081309228
  • خبرنگار : 71531