/یادداشت/

تحلیلی بر وضعیت عراق پس از آزادسازی موصل

انجام عملیات علیه داعش در موصل زمینه را برای همراهی گروه‌های مختلف در عراق (نیروهای ارتش، نیروهای یگان مبارزه با تروریسم، پلیس فدرال، نیروهای پیشمرگه، الحشد الشعبی، پلیس استان نینوی و برخی نیروهای محلی از جمله الحشد الوطنی) در زیر یک پرچم فراهم آورده است.

در واقع عملیات آزاد سازی موصل از وجود تکفیرهای داعش دغدغه‌ای همگانی در عراق با سلیقه‌های مختلف و حتی متضاد می‌باشد. اما آنچه در این راستا مهم به نظر می‌رسد آینده عراق پس از آزاد سازی موصل است که با توجه شواهد موجود در این زمینه با زمان زیادی همراه خواهد بود. در واقع با پذیرش این امر که فرآیند آزاد سازی موصل از یوغ داعش طولانی مدت خواهد بود نکته اساسی این است که آیا روند همگرایی در میان نیروهای عراقی متشکل از جریان های مختلف شیعی - کردی- سنی تا پایان آزاد سازی موصل ادامه خواهد یافت؟ و مهمتر اینکه این روند همگرایی در میان عراقی‌ها با وجود دشمن مشترکِ تکفیری بعد از آزاد سازی موصل و یکسره نمودن حیات فیزیکی داعش در عراق همچنان ادامه خواهد یافت؟ یا اینکه مطالبات فرقه‌ای این بار به شکل دیگری ظهور خواهد کرد؟ برای پاسخگویی به این سوالات باید مبنا رویکردهای واگرایانه سنتی و گاهاً فرقه‌ای را در نزد عراقی‌ها اعم از کرد و سنی و یا شیعیان جستجو کرد.

در رابطه با آنچه که از آن به عنوان سوال اول در این یادداشت از آن یاد شد باید این نکته چالشی را یادآور شد که علیرغم اظهارات مقامات دولتی و نیروهای نظامی دیگر عراقی همچون پیشمرگه‌های کرد، مبنی بر اتحاد با یکدیگر برای آزادسازی موصل و پیچیدن نسخه موجودیتی تکفیری‌ها در عراق، نباید فراموش کرد که با توجه به مطالبات گروهی از آینده پسا موصل و نقش تحریکی کشورهای منطقه‌ای همچون ترکیه و حتی فرامنطقه‌ای ایالات متحده آمریکا، چالشی بنیادین و آتشی زیر خاکستر در  زمان کنونی نیز مستعد شعله ور شدن است؛ فلذا این ادعا بی راه نخواهد بود که طولانی شدن مبارزه با تروریست‌ها در موصل به راحتی می‌تواند زمینه ساز تفرقه‌های قومی -  مذهبی از جنس فرقه‌ای شود. بطوریکه روند مبارزه با تکفیری‌ها را بیش از پیش با مشکل روبرو کرده و با چالشی جدی مواجه کند. به بیانی روشن تر اینکه شکنندگی اتحاد در عراق به اندازه ای است که امکان فروپاشی آن در هر لحظه امری بدیهی به نظر می‌رسد.

اما در مقام پاسخگویی به سوال بعدی که دغدغه اصلی از پرداختن و به تحریر درآوردن یادداشت فعلی است باید آغاز بحث را از این منظر گشود که آینده عراق پسا موصل فعلی با چالش‌های متنوعی همراه خواهد بود. در واقع برای درک این چالش‌ها باید سطح تحلیل را علاوه بر تعارض‌های داخلی میان گروه‌های دارای قدرت در عراق اعم از شیعیان و دولت و کردها و اهل تسنن از یکسو، به نقش و میزان تاثیر گذاری کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه ای از سوی دیگر سوق داد. به طوریکه اگر با این پیش زمینه‌های تاریخی و پس زمینه‌های رویدادی از تعارضارت موجود در عراق به تحلیل موضوع بپردازیم عمق شکل گیری این چالش برای ما روشن‌تر خواهد بود.

معهذا با این اوصاف نباید فراموش کرد که عملیات موصل در طول گذشت قریب به  13 سالی از اشغال عراق از سوی ایالات متحده آمریکا، بزرگترین عملیاتی است که در عراق انجام می‌شود. به طوریکه این بزرگی هم از بعد گستردگی منطقه عملیاتی و تعدد حضور نیروهای مختلف  و هم از حیث ذینفع بودن بازیگران متعدد داخلی و خارجی، اتفاقی کم نظیر بوده است که توانسته است نیروهای ارتش و امنیتی عراق با پیشمرگه را درکنار هم برای حصول به هدفی واحد ( مبازره با تکفیری های داعش ) گرد آورد.

در این راستا با عنایت به هر آنچه بیان شد نمایندگان و رهبران عراقی در ائتلاف و اجماع داخلی برای مبارزه با تکفیری‌های داعش برای نشان دادن و اعلام رضایت از این اتحاد در کنفرانس‌های مشترک خبری حضور یافته و به تببین موضوع اتحاد و اضطرارهای  فعلی در عراق برای تقابل همگانی با تروریست های تکفیری می‌پردازند. نشست رسانه‌ای « عمار حکیم » رئیس مجلس اعلای اسلامی عراق و « مسعود بارزانی » رئیس منطقه کردستان عراق در چند روز گذشته از قبیل آنچه بود که بیان شد. مع‌الوصف هرچند  هر دوی آنها بر همکاری نظامی همه عراقی با هم تاکید کردند اما نباید اتفاقات رسانه‌ای دیگر در این باره را به راحتی اغماض کرد. فلذا حتی با توجه به تاکید بارزانی بر این موضوع  که نیروهای پیشمرگه وارد شهر موصل نخواهند شد، بلکه این ارتش عراق به ویژه نیروهای ضد تروریسم هستند که باید وارد شهر شوند، نکته مهم این است که نشانه شناسی ادبیات مورد استفاده بارزانی از تاکید بر روی ارتش و نیروهای ضد تروریسم، می‌توان هشداری لسانی به نیروهای بسیج مردمی یا همان الحشد الشعبی قلمداد کرد. از سوی دیگر نیز علیرغم اظهارات بارزانی به عنوان رییس منطقه اقلیم مبنی بر همکاری‌ها در وضعیت فعلی، نیچروان بارزانی « نخست‌وزیر منطقه کردستان عراق»، در گفت وگویی تازه اعلام کردکه پس از پایان عملیات موصل و آزادی این شهر، مذاکرات جدیدی با بغداد بر سر استقلال یا برگزاری همه‌پرسی برای استقلال منطقه کردستان آغاز خواهیم کرد. وی مدعی شد فرصت استقلال از سال 2003 به این سو فراهم آمد اما ما به دولت عراق فرصت دادیم و برای آن بسیار هزینه کردیم اما متأسفانه تاکنون به نتیجه‌ای نرسیده است. این اظهارات تفرقه گرایانه در حالی صورت گرفت که پیش از این نیز « فاضل میرانی»، منشی حزب دموکرات کردستان عراق گفته بود که اوضاع منطقه نشان می‌دهد که باید با بغداد به توافق برسیم و اگر اربیل بتواند با بغداد بر سر استقلال کردستان به توافق برسد دیگر نیازی به برگزاری همه‌پرسی نیست. در واقع این گفتارها و نکات کلامی در رسانه نشانگر دیدگاه‌های متضاد از موجودیت و منافع میان عراقی‌های درگیر مبارزه تروریست‌های تکفیری است. 

از سوی دیگر نیز رهبران و نیروهای نظامی اهل تسنن موجود در عملیات آزاد سازی موصل نیز الحشد الشعبی را تهدیدی برای خود و جایگاهاشان در موصل قلمداد می‌کنند که به زعم شان به دنبال بلعیدن آنها است. البته در این باره نباید نقش کشورهای منطقه‌ای تفرقه افکن همچون ترکیه و حتی سعودی‌ها را نادیده انگاشت که در شکل گیری و حدت دادن به این گونه از تفکر  در نزد اهل سنت نقش بسزایی داشته‌اند.

در بعد منطقه‌ای بیش از هر چیز باید به نقش تحریک آمیز دولت ترکیه پرداخت که در چند مدت اخیر در دوران بعد کودتا به جنگ مستقیم ( به جای جنگ غیر مستقیم و نیابتی ) منطقه‌ای برای برآوردن نیازهای و برنامه‌های منطقه‌ای‌اش روی آورده است. در واقع ترکیه با مطرح کردن نفاق‌های قومی در تلعفر و با حامی قلمداد کردن خود در احقاق حقوق ترکمن‌ها و جلوگیری از تضییع حقوق‌شان از یکسو و چنگ زدن به ریسمان مذهب در حمایت از سنی‌ها موصل با نام مبارزه با تهدیدات بر علیه آنها و تحت لوا قرار دادن آنها در برابر استیلا و تسلط شیعیان بر آنها، از طریق  مورد خطاب قرار دادن نیروی‌های الحشد الشعبی با لفظ "تروریسم"، درصدد رسیدن به مطامع و منافع از پیش طراحی شده منطقه‌ای خود در  منطقه و عراق است. 

بطوریکه هشدارهای کذایی در ارتباط با تروریسم که به زعم آنها الحشد الشعبی و کردهای پ ک ک را در بر می‌گیرد می‌تواند به ما در روشن شدن مقاصد و اهداف آنها در عراق و منطقه کمک کند. فلذا بازگو نمودن معاهده لوزان و مطالباتی غیر واقع بینانه از جنس لوزانی ترکیه از عراق از یکسو و حضور غیرقانونی آنها در خاک عراق علیرغم هشدارهای دولت عراق از سوی دیگر مبین هر آنچه می‌باشد که از آن با نام ترکیه نوعثمانی اردوغانی در دوران پسا کودتا از آن یاد می‌شود.

حضور و تلاش‌های قدرت‌های منطقه‌ای همچون آمریکا نیز در موضوع موصل در عراق در هم داستانی با ترکیه و همسرایی با ارکستر آنها است که جبهه‌ای با تناقص‌های کلان موضوعی از دغدغه‌های عراق و متحدان آن در ارتباط با امنیت عراق و منطقه و مبازره با تروریسم است؛ جبهه‌ای با سلایق آمریکایی، ترکی، سعودی که آزاد سازی موصل و برقراری امنیت در عراق را چالشی برای خود می‌دانند که قدرت روز افزون جمهوری اسلامی ایران را برایشان هشدار می‌دهد.

کوتاه سخن اینکه آزاد سازی موصل اگر چه عراق را از حیث تروریست‌های تکفیری داعش پاک خواهد کرد اما دیری نخواهد انجامید که تنش‌ها در عراق این بار رنگ و بوی قومی- مذهبی با مطالبات قوم گرایانه و مذهب گرایانه اقلیمی به خود خواهد گرفت. بطوریکه با حذف دشمن مشترک در موصل زمان آن خواهد شد که هریک از گروه‌های موجود با توجه به نقش تحریکی کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای بسوی نزاع درونی سوق پیدا کنند. از این رو نباید از این واقعیت غافل بود که روند تعرضات در عراق در چند ساله اخیر با توجه به مطالبات استقلال طلبانه کردها در مناطق شمالی عراق روندی انکار ناپذیر است که در آینده عرق پس از آزاد سازی موصل با جدیت هر چه بیشتر دنبال خواهد شد. در واقع از فردای آزاد سازی موصل روند چالشی در عراق در میان گروه‌ها و کلونی‌های قدرت به سوی تنش سمت و سو پیدا می‌کند. این وضعیت گذار چالشی به تنشی در عراق به گونه‌ای است که نباید گمانه زنی‌ها موجود در چند سال گذشته مبنی بر ایجاد اقیلم‌های جداگانه از شیعی- کردی - سنی را نادیده گرفت که سوی اهل تسنن دنبال می‌شد. فلذا باید خاطرنشان ساخت در کنار  این گونه مطالبات تنشی درونی در قلمرو سرزمینی عراق، باید تحرکاتِ تحریک آمیز کشورهای منطقه‌ای چون عربستان سعودی و ترکیه را به آن افزود و از نقش کاتالیزوری ایالات متحده در این راستا نیز غافل نشد.  

یادداشت از: مصطفی مطهری، دکتری علوم سیاسی

انتهای پیام

  • سه‌شنبه/ ۱۱ آبان ۱۳۹۵ / ۱۵:۱۰
  • دسته‌بندی: گزارش و تحلیل
  • کد خبر: 95081107950
  • خبرنگار :