درسی که باید از هاشمی رفسنجانی گرفت

بسیاری از سیاستمداران یا حتی آدم‌های عادی تلاش می‌کنند در زندگی شخصی خود به شکلی باشند و در زندگی عمومی خود به گونه دیگر عمل کنند. در دین اسلام از این رفتار به «ریا» تعبیر می‌شود. هر نقد و مناقشه‌ای که به دوران حضور هاشمی در صحنه سیاسی کشور وارد باشد اما می‌توان گفت برچسب «ریاکاری» به آیت‌الله نمی‌چسبد.

به گزارش ایسنا، «عصر ایران» می‌نویسد: هاشمی رفسنجانی بدون شک یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های تاریخ انقلاب اسلامی است. از معدود بازماندگان شورای انقلاب و از یاران نزدیک به امام سال‌هاست بازیگر اصلی اتفاقات سیاسی ایران است. از روزهای بهمن 57 که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید تا به امروز که روحانی هفتمین رئیس‌جمهور تاریخ ایران است، نام هاشمی در تک‌تک روزهای این سرزمین دیده می‌شود.

بدون شک می‌توان گفت هاشمی فعال‌ترین سیاستمدار ایرانی است. او تنها سیاستمداری در ایران است که هم بر کرسی مجلس تکیه زده است و هم ردای ریاست جمهوری را به تن کرده است. او ریاست مجلس خبرگان را نیز تجربه کرده و اکنون عهده‌دار ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام است.

دوران حضور هاشمی در قدرت موافقین و مخالفین بی‌شماری داشته است. او روزگاری «سردار سازندگی» بود و زمانی از جانب منتقدان رادیکال «پدر معنوی فتنه‌گران» لقب گرفت، روزی محافظه‌کاران دشمنی با هاشمی را دشمنی با رهبری می‌پنداشتند و چند سالی است که اصلاح‌طلبان، آیت‌الله را پدر اعتدال می‌دانند.

در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 اگرچه در مرحله اول نفر نخست شد اما در رقابت مرحله دوم، این احمدی‌نژاد بود که گوی سبقت را ربود و به قدرت رسید و در سال 92 همان مردم از هاشمی دعوت کردند تا در انتخابات شرکت کند. صلاحیت هاشمی در سال 92 اما احراز نشد و با حمایت از روحانی زمینه پیروزی شیخ دیپلمات را فراهم کرد.

همه این اتفاقات نشان می‌‎دهد که هاشمی در طول دوران زندگی‌ سیاسی‌اش فراز و نشیب‌های زیادی داشته است. همین حضور باعث شده است تا آیت‌الله «متفاوت‌ترین» سیاستمدار انقلاب اسلامی لقب بگیرد.

هاشمی در آخرین گفت‌وگوی خود به نکته‌ای اشاره می‌کند که باز هم تاکیدی به وجه تمایز بزرگ هاشمی با دیگر رجال سیاسی ایران است. او در این مصاحبه می‌گوید: «بعضی‌ها می‌گویند كه چرا نوشتی كه به لتیان رفتیم؟ بله وقتی به لتیان رفتیم، چرا نگویم؟ دلم می‌خواهد همانی كه هستم، باشم و نمی‌خواهم خودم را به صورت دیگری نشان بدهم. اگر با انصاف خاطرات من خوانده شود، خواننده پی می‌برد كه در هر لحظه آن سال‌ها، كی بوده‌ام و چه می‌كردم.»

کسانی که خاطرات هاشمی را خوانده‌اند به راحتی می‌توانند پی به این معنا ببرند که او در کتاب‌های خاطراتش هرچیز را سانسور کرده باشد، خودش را سانسور نکرده است. هاشمی رفسنجانی در خاطراتش «خودِ واقعی‌اش» را نشان می‌دهد. طرز زندگی هاشمی رفسنجانی همانی است که در کتاب خاطراتش آمده است. شاید این بزرگ‌ترین ویژگی هاشمی رفسنجانی در این سال‌ها باشد. او می‌توانست بسیاری از فعالیت‌های خصوصی خود را سانسور کند تا مورد هجمه قرار نگیرد اما هاشمی می‌خواست همانی باشد که هست.

در ایران بسیاری از سیاستمداران یا حتی آدم‌های عادی تلاش می‌کنند در زندگی شخصی خود به شکلی باشند و در زندگی عمومی خود به گونه دیگر عمل کنند. در دین اسلام از این رفتار به «ریا» تعبیر می‌شود و نکوهیده شده است. هر نقد و مناقشه‌ای که به دوران حضور هاشمی در صحنه سیاسی کشور وارد باشد اما می‌توان گفت برچسب «ریا کاری» به آیت‌الله نمی‌چسبد.

در ادامه به بخشی از خاطرات او از سال 71 اشاره می‌کنیم:

١٥ خرداد ٧١: تا شب در لتیان ماندیم.وقت به مطالعه و صحبت و قدم زدن و قایق سواری و تماشای «جت اسکی » سواری مهدی و یاسر گذشت.

٢٩ خرداد ٧١:ساعتی در دریا شنا کردم.کمی هم با «جت اسکی » کار کردم؛خیلی ابتدایی بود،خسته ام کرد.

٣٠ خرداد ٧١: با استفاده از دریا و قایقرانی وقتم را گذراندم. «جت اسکی » سواری را هم یاد کرفتم ولی خیلی خسته شدم.

٥ تیر ٧١: در خانه بودم. استخر را آب انداختم و عصر هم استفاده کردم.

٩ تیر ٧١: به مهمانسرای سعدآباد رفتم و در کنار استخر با میهمانان تاجیکی صبحانه خوردم.

١١ تیر ٧١: عصر به سد لتیان رفتیم.به تدریج بستگان،عفت و والده و همشیره و بجه ها آمدند.عصر در آب سد شنا کردم.هوای خوبی دارد.

١٢ تیر ٧١: تا ساعت 10 شب در لتیان بودیم.صبح و عصر شنا کردیم.بجه ها بیشتر به «جت اسکی » مشغول بودند.

اول مرداد ٧١: عصر به خانه آمدم و در استخر خانه مقداری شنا نمودم.

١٥ مرداد ٧١: قبل از غروب به خانه آمدم واز استخر استفاده کردم.از صندلی مخصوص ماساژ برقی هم استفاده کردم.

٢٢ مرداد ٧١: هنگام آزمایش آب درمانی ، آب روی من ریخت و حسابی خیس شدم.عبای خوب خاشیه ام خراب و خانم مسئول آزمایش شرمنده شد.عبایم را عوض کردم.

٢٠ مهر ٧١: عصر کارها را انجام دادم و از استخر دفتر استفاده کردم.

٢٣ مهر ٧١: ظهر بعد از نماز و ناهار و استراحت به استخر دفتر رفتم.عصر با هلی کوبتر به محل سد لتیان رفتیم.بجه ها هم به تدریج آمدند.

٢٤ مهر ٧١: تا غروب در محل سد لتیان بودیم.

١١ آبان ٧١: سر شب از استخر دفتر استفاده کردم. عفت از گوشت شکاری که یاسر زده است کباب درست کرده است.

١٢ آذر ٧١: به همراه تمام اعضای خانواده به جز یاسر به کیش رفتیم.هدف سفر استراحت بود ولی نگذاشتند.قبل از ظهر در دریا شنا کردم و مقداری «جت اسکی » نمودم. «جت اسکی » خوبی دارند و استفاده از آن آسان است.شام را در رستوران سبز صرف کردیم.مناظر شاعرانه ای دارد.

١٣ آذر ٧١: بعد از صبحانه به ساحل جزیره رفتم. مقدار زیادی وقت با «جت اسکی » و شنا در دریا مشغول بودم.عصر سوار کشتی شدیم و ساعتی در دریا بودیم.

٢٢ بهمن ٧١: بعد از سخنرانی با هلی‌کوپتر به فرودگاه و از آنجا به جزیره کیش رفتیم. بعد از ناهار و استراحت مقداری با مهدی قایق‌سواری کردیم. شام را در رستوران درخت سبز خوردیم.

٢٧ بهمن ٧١: عصر برای رفع خستگی سفر از استخر دفتر استفاده کردم.

شاید بسیاری از سیاستمداران دیگر نیز بخواهند خاطرات خود را بنویسند اما بسیار بعید است که به نکاتی از این دست اشاره کنند. در تاریخ معاصر ایران شاید تنها اعتماد السلطنه، امیراسدالله اعلم و هاشمی رفسنجانی دست‌نوشته‌های روزانه داشته باشند و خاطرات دیگران بیشتر مصاحبه‌هایی است که در مورد فعالیت‌های سیاسی‌شان است. دیگران شاید سعی می‌کردند حتی اگر حتی کبابی خورده‌اند از آن گذر کنند.

این رفتار  می‌تواند درس بزرگی برای سیاستمداران و مردم باشد. قضاوت ها درباره عملکرد هاشمی رفسنجانی یک سان نیست و از سرزنش تا ستایش را در برمی گیرد اما می‌توان از این رفتار او به نیکی یاد کرد.

انتهای پیام

  • دوشنبه/ ۱۰ آبان ۱۳۹۵ / ۱۵:۳۳
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 95081007102
  • خبرنگار :