به گزارش ایسنا، فصل جدید لیگ برتر بسکتبال آغاز شده و امسال یکی از مربیان لیگ برتری برای دومینبار تیم ندارد و باید از بیرون مسابقات را تماشا کند. مصطفی هاشمی که سال گذشته با دانشگاه آزاد روزهای خوبی را پشت سر نگذاشت امسال بیرون است. او با هشت قهرمانی ایران، 2 قهرمانی آسیا، 5 قهرمانی غربآسیا، قهرمانی در تورنمنت ABA چین و جام شیخ راشد امارات پرافتخارترین مربی کشور است اما برای دومینبار باید لیگ را از بیرون تماشا کند. هاشمی در گفت و گویی مفصل و جنجالی درباره اتفاقهای سال گذشته و بیرون ماندنش از لیگ صحبت کرد که در ادامه میخوانید.
* چه شد که با دانشگاه آزاد توافق نکردید؟
شخص آقای دکتر دادکان، آقای پهلوان و افرادی که در باشگاه فعال هستند علاقه داشتند که همکاریمان ادامه پیدا کند و شاید دو ماه و هر روز ما مذاکره داشتیم. من و دکتر دادکان از دوستان هم هستیم و همه هدف من این بود که رابطه دوستیمان که اهمیت زیادی دارد حفظ شود. هر چه جلوتر رفتیم شرایط جور نمیشد و به این دلیل که دوستی برایم اهمیت بیشتری داشت طی نامهای که بیشتر درد و دل بود از محبتهایش تشکر کردم و آقای کوهیان را به عنوان کسی که واجد شرایط برای هدایت دانشگاه آزاد است را برای مربیگری این تیم معرفی کردم. فرزاد کوهیان یکی از بهترین مربیان ایران است که با فاصله از برخی بسکتبال را بلد است اما دو سال تیم نداشت؛ موضوعی که زاییده بسکتبال آسیب دیده ما بود و من به دلیل تواناییهایش او را به باشگاه معرفی کردم. خدا را شکر آقای دادکان هم مثل همیشه به من لطف داشت و با او به توافق رسید و امیدوارم کوهیان بتواند به موفقیتهایش در دانشگاه ادامه دهد.
* گفته شده به دلیل مسائل مالی با دانشگاه آزاد به توافق نرسیدهاید.
زمانی که در این موضوع توافق حاصل نمیشود تنها یک دلیل تاثیرگذار نیست. حداقل از نظر خودم اینطور است. درباره این موضوع نیست تنها مسائل مالی نبود. همانطور که گفتم دوستی من با آقای دادکان بیشتر از هرچیز مهم بود و توضیح درباره این موضوع را تا همین حد کافی میدانم.
* بند جریمه در قرارداد شما بود؟
در ابتدا صحبت جریمه بود اما چنین چیزی در قراداد من لحاظ نشده بود. البته مهم هم نیست. باید دلیل این موضوع که چرا جریمه شدهایم مطرح شود. با توجه به آن اتفاقهای که افتاد آیا باید جریمه میشدیم؟ خب اگر آن اتفاقها نمیافتاد خیلی ساده به نیمهنهایی میرسیدیم. به هر حال درست یا نادرست وقتی همه جریمه شدهاند من هم باید جریمه میشدم اما نکته اینجاست که همه دوستان در دانشگاه آزاد واقف بودند که من قراردادم را سفید امضا کرده بودم و حتی حاضر بودم به دلیل دوستی با شخص آقای دادکان یک فصل بدون پول با این تیم همکاری کنم اما خب این جریمه به وجود آمد. من به دلیل همین دوستی نمیخواهم بیشتر صحبت کنم و تنها میگویم که ای کاش این جریمه به وجود نمیآمد.
* اینکه باشگاه معتقد بود حق تیم خورده شده و بعد تیم را جریمه کرد تناقض رفتاری نیست؟
نه اینطور نیست. متاسفانه سال گذشته اتفاقهایی در کل فصل برای ما افتاد که کسی آنها را ندید اما همه گفتند که ما 12 بار باختهایم. کسی نگفت همه این باختها در دقایق پایانی مسابقه اتفاق میافتاد. خوشبختانه همه فیلمهای بازیها موجود است و همه میتوانند این اتفاقها را ببینند. من تنها میتوانم بگویم که از تمام آن شرایط خجالت میکشم. معتقدم وقتی اصول و چارچوبی داری باید تاوان آن را هم بدهی. من تاوان عقاید و اصولم را دادم. من از کسی شاکی نیستم اما این ماجرا در دلم باقی میماند.
*شما کلا مربی گرانی هستید و قبول دارید جایی که بودجه خوب نداشته باشد کار نمیکنید؟
نه اینطور نیست. این صحبت منصفانه نیست. من پارسال قرارداد سفید امضاء کردم. از آقای دادکان هم میتوانید بپرسید. سال گذشته بودجه ما کاملا مشخص بود و من کار کردم. از دوستان مهرام هم میتوانید بپرسید. یک سال بودجه خوب بود کار کردیم و یک سال هم شاید بودجه مثل همیشه نبود و بازهم کارمان را ادامه دادیم. به هر حال ما یک خانواده هستیم و با شرایط کنار میآییم. اما این را هم مد نظر داشته باشید که هرکس اندازه انرژی که میگذارد و کاری که میکند دستمزد میگیرد اما هیچوقت دستمزد شرط اصلی من نبوده و نیست. من گاهی با پیشنهادهای خیلی خوبی روبه رو می شدم اما در تیم ماندم و کار کردم.
* برای دومینبار در لیگ تیم ندارید. احساس این روزهایتان چطور است؟
به نظرم نباید بسکتبال به این موضوع توجه کند. سعید فتحی چند سال است که در بسکتبال حضور ندارد. فرزاد کوهیان دو سال تیم نداشت. سعید ارمغانی در مجارستان موفق است اما در ایران کار نمیکند. خب این اتفاقها برای بسکتبال کشور خوب نیست. در همین شرایط برخی آقایان همیشه تیم دارند. به هر حال برخی اعتقادهایی دارند و پای آن میمانند و برخی با هر شرایط کار میکنند. باید این را بدانیم که بودن برخی افراد در چرخه بسکتبال برای این ورزش مفید است چون بازیکنان با آنها کار میکنند و رشد میکنند. وقتی در بسکتبال همه چیز را برای خودمان بخواهیم، منفعت خودمان را ببینیم به این روزها میرسیم. به هر حال من راهی است که خودم انتخاب کردهام و تاوانش را هم میدهم. اکنون در فضای بسکتبال که سالم نیست خیلیها نیستند من هم در کنار آنها. من در لیگ بودم مثلا فرزاد کوهیان بیرون میماند. سعید فتحی نیست. سعید ارمغانی هم نیست. اینها نشانههای خوبی نیست و برای بسکتبال سم است.
* بعد از شکست برابر اراک گفته بودید ماجرا را پیگیری میکنید. چه نتیجهای به دست آمد؟
بعد از آن ماجرا گفتم که موضوع را از وزارتخانه پیگیری میکنم چون میدانستم از فدراسیون جوابی به دست نمیآید. آن موضوع باعث خجالت و تاسف برای بسکتبال است و واقعا نمیدانم اسمش را چه بگذارم. من هیچوقت از داوری حرف نزدهام و خط قرمزها را رعایت کردهام. همیشه در اوج عصبانیت هم خودم را مقصر باخت دانستهام. سال گذشته هم اشتباه خودم که در آن فضا وارد کار شدم اما میگویم که از دو داور که یکی از آنها هم امسال محروم شده نمیگذرم. آن داور دیگر هم در تمام مسابقات داخلی و خارجی حضور پررنگ داشته و در تمام آن اتفاقهایی که برای تیم من افتاد نقش پررنگی داشت. ولی در کل 99 درصد داوران ما پاک و شریف هستند که من با همه آنها دوست هستم اما یکی دو نفر هستند که درست کار نمیکنند و من آنها را به خدا واگذار کردهام. متاسفانه در آن مسابقه مسوولان فدراسیون هم بودند و تخلف را میدیدند اما میگفتند تخلف نبوده انگار ما قانون را نمیدانیم و از پشت کوه آمدهایم. شاید این فضا تغییر کند و آن اتفاقها که الان پنهان است مثل جلبک به روی آب بیفتد اما نمیدانم آن روز چه جوابی خواهند داشت. واقعا به قول صمد نمیدانم چطور سرشان را راحت زمین میگذارند. من دنبال این ماجرا هستم و پیگیری هم خواهم کرد. نمیتوانم برای کسی آرزوی بد بکنم اما آنها را به خدا واگذار کردهام. تا زمانی هم که زندهام این سوال که چرا آن اتفاقات افتاد در ذهنم خواهد ماند.
* قبول دارید کلا شفاف حرف نمیزنید؟
من مثل خیلیها نیستم که هرچه از دهنم بیرون بیاید را بازگو کنم. من احترام گذاشتن به بزرگترها را یاد گرفتهام. من با کسی مشکل دارم که در بسکتبال آدم بزرگی بوده و نمیتوانم منکر آن شوم اما با عقاید و عملکردش مشکل دارم. این دلیل نمیشود که به او بیاحترامی کنم. من احترامش را حفظ میکنم. نمیتوانم چشمانم را ببندم و دهانم را باز کنم چرا که در این صورت خودم را کوچک کردهام. هرچند قبلا متاسفانه برخی از خط قرمز هم عبور کرده بودند.
* بعد از تغییرات در تیم ملی بسکتبال شما از هر فرصت برای انتقاد استفاده کردید. آیا حق یک مربی نیست که با یکسری بازیکن کار کند و با یکسری کار نکند؟
حق مربی است که هرکس را بخواهد یا نخواهد اما عدم دعوت از بازیکنان دو دلیل دارد. یا یک بازیکن ضعیف است یا یک نفر جوانتر از او فاصله کمی با بازیکن دارد که فرصت را به دیگری که جوان میدهیم یا بازیکن مشکل اخلاقی دارد. حدادی را که خداوند به ما هدیه داده و نعمتی برای بسکتبال است که با تلاشهای سعید فتحی رشد کرد.
اما صمد نیکخواهبهرامی رقیبی داشت که به او نزدیک باشد؟ کاپیتان تیم ملی مشکل اخلاقی داشت؟ به نظرم درباره صمد اتفاقی افتاد که قرار بود بیفتد و ربطی به سرمربی تیم ملی نداشت. بحث یکی دو نفر بود که نمیخواستند صمد در تیم ملی باشد اما آیا این رفتار با کاپیتان تیم ملی کسی که 12، 13 سال برای بسکتبال کشور زحمت کشیده و افتخار کسب کرده درست بود؟ صمد، کامرانی و آفاق برای بسکتبال ایران از جانشان مایه گذاشتهاند و آیا باید اینطور با آنها رفتار میکردیم؟ فردا جوانترها با خود چه فکر میکنند؟ با خودشان نمیگویند با الگوی ما اینطور رفتار شد با ما چه خواهند کرد. درباره این بازیکنان هم معتقدم مشکل کلا صمد بود. مهدی و آفاق هم که هنوز بهترینهای ایران هستند به خصوص مهدی که اگر آماده باشد کارهایی میکند که هیچ کس نمیتواند انجام دهد. بازی ایران برابر اسپانیا را تماشا کنید تا کلاس کار مهدی کامرانی را درک کنید. موضوع اصلی برای من احترام گذاشتن به ستاره ورزش و کسی که زحمت کشیده است. اصلا در فرص محال صمد مشکلی داشته آیا باید اینطور او را کنار میگذاشتند؟ چطور آن همه افتخار فراموش میشود؟ من به شخصه از این اتفاق خجالت میکشم و از صمد، مهدی و آفاق عذرخواهی میکنم. واقعا نمیدانم آقایان چطور افتخارهای این بازیکنان را فراموش کردند؟
*البته این موضوع هم مطرح است که تیم ملی با همین ستارهها المپیک لندن، قهرمانی در بازیهای آسیایی اینچئون و المپیک ریو را از دست دادهاست.
من با این موضوع مخالف هستم. تمام این اتفاقها از جای دیگر نشات میگیرد. بسکتبال ایران با زحمت همکاران من و باشگاهها رشد کرد و به آقایی آسیا رسید. ما در جام ملتهای سال 2011 باید قهرمان میشدیم اما در یک بازی ساده باختیم. بعد آن گفتند ماتیچ خیانت کرده. این چه حرفی است؟ مگر مردم ما نمیفهمند؟ اگر خیانت بوده که چرا رییس استعفا نداد؟ خودمان باعث باخت شدیم چون نتوانستیم به خوبی تیم را مدیریت کنیم. در بازیهای آسیایی اینچئون هم به این شکل. باید فینال را میبردیم اما به دلیل ضعف برخی باختیم. در سال 2015 هم تیم ملی ما اگر به فینال میرسید شانس زیادی برای قهرمانی داشت. اگر نگویم 60 درصد ما قهرمان میشدیم اما شانسمان با چین برابر بود اما در مرحله گروهی برابر فیلیپین باختیم. همه چیز از دست رفت. به بازیکن چه ارتباطی دارد وقتی ضعف در جای دیگر است. به نظرم باید یکبار دیگر بازیهای تیم ملی را ببینیم و بفهمیم چرا باختیم. متاسفانه به جای اینکه دنبال مقصر ناکامی باشیم جوی ایجاد کردیم که بازیکنان را زیر سوال بردند و ستارههایی که برای ما زحمت کشیده بودند را کنار گذاشتیم که این هم بازی کردن با شعور اهالی بسکتبال است.
من بازهم تاکید میکنم که رفتارمان با این بازیکنان اشتباه بود. ببینید اکنون کدام بازیکنان ما لژیونر شدهاند؟ چرا بقیه نرفتهاند. تاکید میکنم دیگر بازیکنان ما بسیار شایسته هستند اما باید در کنار این ستاره ها باشند و گام به گام بالا بروند. بهنام یخچالی، سجاد مشایخی، فرید اصلانی، ارسلان کاظمی، اصغر کاردوست، محمد جمشیدی، آرمان زنگنه، وحید دلیرزهان و بسیاری دیگر جزو بهترینهای ایران هستند که باید در کنار این ستاره ها رشد کنند چون میتوانند در کنار آنها کارهای بزرگ انجام بدهند.
*شما چرا باختها و اشتباههای خودتان را نمیبینید؟ مثلا باخت به الریاضی در بیروت و باخت چهار بر یک برابر پتروشیمی.
نه اینطور نیست. من اشتباههای خودم را نیز میبینم و بازگو میکنم. در بازی برابر الریاضی صمد را خیلی سریع دیسکالیفه کردند و فضای بسیار بدی در مسابقه ایجاد کردند. میتوانید فیلم را ببینید و متوجه شوید که صمد چگونه دیسکالیفه شد. با این حال ما برای فینال برنامه داشتیم تا برنده شویم اما خب فینال برگزار نشد. این را هم بگویم که در بازی وقتی صمد دیسکالیفه شد خودم مسابقه را شل کردم تا برای فینال آماده شویم و اختلاف زیاد شد.
پتروشیمی هم با گیبسون خیلی قدرتمند بود البته ما هم بسیار قوی بودیم. ما سه بازی باختیم که تا دقایق پایانی برنده بودیم اما در نهایت نتیجه را واگذار کردیم. به هر حال هر مربی در هر سطحی اشتباه میکند و من هم باخت را قبول میکنم.
*لیگ امسال را چطور میبینید؟
امسال هم مثل سال قبل همه چیز تقریباً مشخص است. خب مسوولان پتروشیمی زحمت کشیدهاند و مثل همیشه از بسکتبال حمایت کرده و تیمی خیلی خوب آماده کردهاند که مدعی اول قهرمانی است. پتروشیمی با اختلاف چشمگیر از باقی تیمها قرار دارد و هیچ تیمی در اندازه آن نیست. بعد از ماهشهر، شهرداری اراک با فاصله تیم دوم است که شرایط خوبی دارد، نزدیک به اراک باید به نفت آبادان اشاره کرد و سپس دانشگاه آزاد.
*سهمیه بندی لیگ را چطور دیدید؟
من سال گذشته در جلسه اول شرکت کردم و دیگر در جلسه شرکت نکردم و فقط خجالت کشیدم که چطور سهمیهها تعیین میشود. امسال هم مثل سال گذشته سهمیه بندی پر از اشتباه بود. 4 سهمیه پتروشیمی، 4 سهمیه نفت آبادان، دو سهمیه اراک، سه تا چین و یک نفر سرباز که میشود 14 نفر. شش بازیکن میمانند. یعنی شش سهمیه برای شش تیم. این چه معادلهای است؟ اینگونه قدرت را تقسیم میکنیم؟ اینطوری تقسیم کردهایم؟
*افزایش سهمیه ملی و خارجیها چطور؟
چند سال است که در این جلسهها گفتهام مگر از حضور خارجیها ضرر کردیم که تعدادشان را کم میکنیم؟ حالا چرا بازگشت به عقب داشتهایم؟ حالا چون آقای باوئرمن گفتهاست خوب شده؟ چهار سهمیه ملی هم فقط به نفع پولدارها است.
*امسال خیلیها منتظر مهرام بودند که به لیگ بازگردد اما این اتفاق نیفتاد. شما فکر میکردی برنگردد؟
بسکتبال ایران زمانی که مهرام از لیگ برتر بسکتبال کنار کشید باید کلاهش را بالاتر میگذاشت. تیمی که هویت به بسکتبال ایران داده بود و نامش در آسیا شناخته شده بود به سادگی از این رشته رفت. به نظرم مهرام در پایتخت بعد از استقلال و پرسپولیس سومین تیم شناخته شده بود اما قدرش را ندانستیم. باید همان زمان آسیب شناسی میکردیم و هر کاری میکردیم تا بازگردد. اکنون هم امیدوارم مهرام به هرشکلی که شده به بسکتبال بازگردد و تعداد مهرامهای لیگ برتر بیشتر شود.
*یکبار گفته بودید که آرزو دارید سرمربی تیم ملی شوید و آقای مشحون هم گفته بود که این اتفاق نخواهد افتاد. شما هنوز هم میخواهید سرمربی شوید؟
همانطور که ملیپوش بودم و بازی کردم و به آرزویم رسیدم برای این آرزو هم تلاش میکنم. من حاضرم حتی بدون دستمزد سرمربی تیم ملی شوم و برای رسیدن به این هدف تلاش میکنم. به هر حال ما نتوانستیم از پتانسیل کامل بسکتبال استفاده کنیم و قهرمانیهای زیادی را از دست دادیم. هدف ما باید رسیدن به اروپا میبود اما به اروپا که نرسیدیم از قهرمانی آسیا به سومی رسیدیم.البته این را هم بگویم که اگر آقای مشحون به من پیشنهاد هم میداد من قبول نمیکردم و با فدراسیون همکاری نمیکردم.
انتهای پیام