با مشخص شدن برگزیده جایزه نوبل ادبیات سال ۲۰۱۶ و انتخاب باب دیلن، خواننده، آهنگساز و ترانهسرای آمریکایی، برخی از اهل ادبیات همچون برخی سالها این انتخاب را تعجببرانگیز خواندند و به انتقاد از روند انتخابهای آکادمی نوبل پرداختند. اما در این بین هستند اهل قلمی که از این انتخاب و روندی که جایزه نوبل در پیش گرفته راضی هستند و آن را بر اساس اصول کاری و حرفهای جایزه نوبل میدانند. یکی از این افراد محمود حسینیزاد است که خود برگزیده جایزه «گوته» آلمان شده است.
متن گفتوگوی ایسنا با این داستاننویس و مترجم درباره معرفی برنده جایزه نوبل ادبیات در پی میآید.
- آقای محمود حسینیزاد با توجه به انتخاب باب دیلن به عنوان برنده جایزه نوبل ادبیات، برخی معتقدند انتخابهای این جایزه در چند سال اخیر تعجببرانگیز بوده است؛ آیا شما هم بر این عقیدهاید؟
- حالا سوال من این است که چرا برای شما یا جامعه ما این انتخاب تعجببرانگیز است؟
- چون این اعتقاد وجود دارد که در زمانی که نویسندگان و شاعران زیادی در دنیا هستند که به طور اخص به ادبیات میپردازند چرا باید این جایزه به کسانی مثل باب دیلن یا الکسییویچ و... تعلق بگیرد؟
- از نظر من این بعضیها کسانی هستند که هنوز در اوایل قرن بیستم ماندهاند. آنها هنوز مارسل پروست را ادبیات میدانند و شولوخوف را.
- آیا هدف خود آلفرد نوبل از راهاندازی جایزه ادبیات هم همین روندی بود که در حال حاضر در این جایزه در پیش گرفته شده است؟
- هدف هر جایزه معتبری بها دادن به نوآوریها در حوزه مربوطه است، و جایزه نوبل ادبیات هم در همین راستا حرکت میکند. کسانی که الان به این روند ایراد میگیرند، همان کسانی هستند که وقتی پاموک جایزه گرفت پدر خودشان را درآوردند، چون شناختی از او نداشتند. نمیشناسند و چند سال که میگذرد مشخص میشود که انتخابها درست بوده است. درباره پاموک همینطور هم شد و این نویسنده بعدها نشان داد که واقعا نویسنده است. اما زمانی که جایزه نوبل گرفت همین آدمها که امروز به جایزه نوبل ایراد میگیرند میگفتند که چرا پاموک جایزه گرفته است؟ ما هنوز در نیمه اول قرن بیستم ماندهایم و جلوتر نیامدهایم.
- الان شما برگزیده شدن باب دیلن را درست میدانید؟
- بله. انتخاب عالی بود. معتقدم ادبیات یعنی همین. سالهاست دوره «موهای طلاییاش در آفتاب میدرخشید...» به سرآمده است.
- درباره انتخاب چرچیل در این جایزه هم همین نظر را دارید؟
- بله. برای اینکه معتقدم این انتخاب هم در زمان خودش درست بود. بخوانید دلیل این که چرچیل نوبل گرفت، چی بود، حتی فن بیان و سخنرانیاش را هم در نظر گرفته بودند. در سال ١٩٥٣ که چرچیل کارهای نبود که بخواهند هندوانه زیر بغل غرب بگذارند. از یک طرف تمام تئوریهای ادبی خودمان را از غرب میگیریم، متر و معیارمان غربیها هستند، بعد همان غربیها که داوری میکنند، ایراد میگیریم. این ما هستیم که درجا میزنیم.
- آیا شما معتقدید که سیاست و مسائل مربوط به نظامهای حاکم در دنیا بر روند انتخاب جوایز تأثیر دارد؟
- الان آدمی که جایزه گرفته ۵۰ سال برای سیاهپوستان و سفیدپوستان زحمت کشیده است. با واژههایش، با سرود و شعرهایش. اما این نظر ما شرقیهاست که او را مطرب میدانیم و میگوییم چرا کوندرا جایزه نگرفته است. به پاموک و هرتا مولر و الفریده یلینک و الکسییویچ هم ایراد میگرفتند بی آنکه یک صفحه از کارهایشان را خوانده باشند. این حرفها به خاطر دور بودن ما از ادبیات دنیاست.
انتهای پیام