به گزارش ایسنا، هر سال سایتهای مختلف تا روزها و ساعتهای پایانی نویسندگان کشورهای مختلف را به عنوان شانس دریافت نوبل ادبیات معرفی میکنند اما هیچ وقت مشخص نمیشود آکادمی نوبل چه کسی را به عنوان برنده معرفی خواهد کرد. گاهی این انتخاب آنقدر دور از ذهن است که خود برنده را هم شگفتزده میکند!
امروز ساعت ۱۵:۳۰ به وقت تهران برنده صد ونهمین جایزه نوبل ادبیات مشخص میشود. آکادمی سوئدی نوبل قوانین سفت و سختی در مورد فهرست نامزدهایش دارد و تا ۵۰ سال بعد هیچکس نخواهد دانست نام کدام نویسندگان در آن لیست بوده و مورد بررسی قرار گرفته است.
یکی از اعضای آکادمی نوبل امسال اعلام کرد به دلیل عقب افتادن برنامهریزیهای آکادمی، برنده این دوره یک هفته دیرتر نسبت به سال گذشته ـ یعنی عصر امروز ـ معرفی خواهد شد. پس تا زمانی که انتظار برنده بعدی را میکشیم، میتوانیم نگاهی به واکنشهای جالب برخی از برندگان سالهای گذشته مهمترین جایزه ادبی جهان بیاندازیم:
«دوریس لسینگ» در سال ۲۰۰۷ نوبل را برد و خبرنگاران پس از خبردار شدن از تعلق گرفتن این جایزه به او، خانم نویسنده را در حال پیاده شدن از تاکسی در نزدیکی خانهاش غافلگیر کردند. «لسینگ» کاملا از این خبر بیاطلاع بود اما خبرنگاران به دنبال واکنشی از سوی او بودند. نویسنده انگلیسی «زیر پوست من» در پاسخ به اصرار آنها گفت: فکر میکنید من چه باید بگویم؟ شما بگویید من چه بگویم، همان را میگویم.
خوشبختانه «لسینگ» تا ماه دسامبر که مراسم اعطای جایزه نوبل برگزار میشد، وقت برای فکر کردن داشت و در آنجا به شایستگی سخنرانی کرد.
«ماریو بارگاس یوسا» نویسنده، روزنامهنگار و سیاستمدار پرویی هم در سال ۲۰۱۰ نوبل را برد و در مراسم دریافت جایزهاش فرصت را غنیمت شمرد و داستانی درباره شخصیتی شبیه خودش برای حضار تعریف کرد. داستان نویسنده «سور بز» درباره مردی بود که در دنیایی تخیلات خودش زندگی میکرد و مشکلی در جدا کردن داستان از واقعیت نداشت، تا این که یک روز در ساعات اولیه صبح تماس تلفنی مرموزی دریافت میکند و به او اطلاع داده میشود که جایزهای برده است...
اما سال گذشته لحن برنده نوبل ادبیات کمی جدیتر بود. سال ۲۰۱۵ «سوتلانا الکسییویچ» نویسنده بلاروسی به عنوان برنده معرفی شد. این انتخاب از آنهایی بود که بسیاری را انگشت به دهان باقی گذاشت. پس از معرفی «الکسییویچ» بهعنوان برنده این جایزه، نظرسنجی انجام شد و نشان داد نام این نویسنده به گوش ۶۵ درصد مردم روسیه آشنا نیست.
با این حال این زن نویسنده میدان را خالی نکرد و در اولین سخنان خود از طریق مترجم به "مشکلات سرزمین مادری" خود و "استبداد رژیم حاکم" در آن اشاره کرد. نویسنده «زمان دستدوم» در ادامه گفت: آزادی مثل تعطیلات ناگهانی که آرزویش را داریم نیست. یک مسیر است، یک جاده طولانی.
«پاتریک مودیانو» که سال ۲۰۱۴ نوبل را به خانه برد، هم از آن دسته نویسندهها بود که نه خودشان و نه دیگران انتظار برنده شدنشان را داشتند. این رماننویس فرانسوی در روز انتشار خبر برنده شدنش در پارک «لوکزامبروگ» قدم میزد که دخترش از طریق تلفن به او این خبر را داد. خبرنگاران خیلی زود با او تماس گرفتند و او در اولین واکنشهایش به دریافت این جایزه گفت: اول از همه خیلی غیرمنتظره بود و جایزهای بود که هرگز فکر نمیکردم دریافت کنم... این اتفاق واقعا روی من اثر گذاشت و مرا بسیار احساسی کرد. خیلی تحتتاثیر قرار گرفتم. این خبر بهطور خاصی برایم لذتبخش بود چرا که من یک نوه سوئدی دارم.
کمی عقبتر که برویم میرسیم به نام برجسته نویسندگانی چون «ویلیام فاکنر» و «تونی موریسون». نویسنده «خشم و هیاهو» که در ۱۹۴۹، یعنی چند سال پس از ویرانی جنگ جهانی دوم این جایزه را برد، در سخنرانی گفت: من باور دارم که انسان تنها تحمل نمیکند، او غلبه خواهد کرد. او در میان دیگر موجودات جاودان است، نه به خاطر صدای خستگی ناپذیرش بلکه به این دلیل که او روح دارد؛ روحی قادر به محبت و فداکاری و پایداری. وظیفه شاعر و نویسنده نوشتن درباره این چیزهاست.
«تونی موریسون» که نگارش رمان «دلبند» را در کارنامهاش ثبت کرده، در سال ۱۹۹۳ نوبل ادبیات را از آن خود کرد. او در سخنرانی خود اظهار داشت: زبان هیچگاه نمیتواند بردگی، نشلکشی و جنگ را بیان کند. نباید هم با تکبر به دنبال توانایی عملی کردن آن باشد. قدرت و موهبت زبان، دستیابی به ناگفتنیهاست.
انتهای پیام