به گزارش ایسنا، به نقل از انجمن اندیشه و قلم، حجتالاسلاموالمسلمین محمد سروش محلاتی در سلسه نشستهای «عاشورا؛ از نگاهی دیگر» مبحث «قیام امام حسین(ع) و مبارزه با فساد» را مورد بررسی قرار داد و اظهار کرد: در قرآن کریم توجه خاصی به موضوع فساد وجود دارد و در تحلیل زندگی امام حسین(ع) و هر کدام از ائمه ابتدا باید اصول و موازینی که در قرآن کریم وجود دارد مورد بررسی قرار گیرد چون امام همان عینیت قرآن است در شرایطی که زندگی میکند.
او در مورد «فساد» به اصولی که از مبانی قرآنی استفاده میشود، اشاره کرد و افزود: در قرآن کریم در ۵۰ مورد، موضوع فساد به اشکال مختلف مطرح شده، همه اصول موضوعاتی چون مصادیق فساد، اشخاص مفسد، شیوهها و روشهای فساد، مبارزه با فساد، تکلیفی که در این زمینه برعهده عموم مردم است و مجازاتی که برای افراد مفسد وجود دارد، در قرآن کریم آمده و به قدری مساله از نظر قرآن دارای اهمیت است که مجازاتی برای آن بیان کرده؛ در قرآن مجازات برای شخص در حد اعدام و قتل فقط دو مورد است، یک مورد آن به صورت مشروط است و یک مورد به صورت مطلق؛ موردی که به صورت مشروط هست، قصاص است و مشروط به خواست اولیای دم است، ولی در عین حال قرآن کریم تشویق به عقل میکند، اما موردی که مطلق است، مربوط به فساد است، این آیه شریفه قرآن بسیار گویاست «مَنْ قَتَلَ نَفْسَا بِغَیرِ نَفْسٍ أوفَسادٍ فِی الأَرضِ فَکانَّما قَتَلَ النَّاسَ جمیعاً؛ کشتن یک انسان معادل است با کشتن همه انسانها».
وی ادامه داد: در شرع مقدس هر جا که مجازات قتل است غیر از بحث قصاص، این مجازات بر مبنای فساد است؛ عناوین دیگری که وجود دارد در حقیقت مصداقی برای فساد است لذا آیه محاربه «إِنَّما جَزاءُ الَّذینَ یُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَساداً أَنْ یُقَتَّلُوا» را نیز اینطور میتوان تفسیر کرد که محاربه مصداقی برای یَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَساداً است چون در آن آیه خدا همه مجازاتها را در غیر حقوق خصوصی که به قصاص مربوط میشود تحت عنوان فساد مطرح کرده و این نشان دهنده حساسیت زیادی است که در موضوع فساد وجود دارد.
فساد بر دو گونه خرد و کلان
سروش محلاتی با توجه به مجموعه مباحث قرآن، فساد را به دو گونه خرد و کلان تقسیم کرد و گفت: فساد خرد، جزئی است؛ بدین ترتیب که از برخی افراد اقدام و رفتاری سر میزند که آن رفتار مشتمل بر فساد است، فرض بگیرید شخصی اقدام به دزدی میکند که این یک فساد است و ممکن است اختلالی در جامعه به وجود بیاورد؛ در این نوع از فسادها، تخلف یک فرد مطرح است و جوامع از این جهت یعنی میزان تخلفات افراد یا شهروندان متفاوت هستند. نوع دوم فسادی است که در مقیاس کلان اتفاق میافتد، فراگیر است و منشأ آن به صورت عام در قدرت و حکومت هست و تا کسی با مجموعه حکومت ارتباط پیدا نکند و جایگاه نداشته باشد، این نوع از فسادها نمیتواند اتفاق بیفتد.
استاد دروس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم ادامه داد: در سوره مبارکه اعراف، خداوند میفرماید: وَإِلَی مَدْیَنَ أَخَاهُمْ شُعَیْبًا؛ ما به سوی مردم مدین جناب شعیب را مبعوث کردیم، شعیب توصیهها و سفارشهایی به مردم میکند و میگوید: فَأَوْفُواْ الْکَیْلَ وَالْمِیزَانَ؛ پیمانهها را پر کنید، کم فروشی نکنید، وَلاَ تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْیَاءهُمْ کالای مردم را کم ارزش و بی ارزش تلقی نکنید، وَلاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا اقدام به افساد بر روی زمین نکنید» از این توصیهها مشخص میشود که این نوع اقدامات یعنی کم فروشی و گران فروشی، روابط اقتصادی و تجارت بازار را به هم زدن، نوعی از فساد مالی است. این نوع فساد مربوط میشود به فساد خرد و جزئی که زمینههای آن در زندگی همه ما انسانها هست و عمدتا ریشه در طماعی انسان برای رسیدن به منافع بیشتر در مسایل اقتصادی دارد.
او راه و روش مناسب برای برطرف ساختن فساد خرد را بیان و تصریح کرد: راه و روش اصلاح فساد خرد، در مرحله اول اقدامات فرهنگی و تبلیغی و در مرحله دوم استفاده از شیوههای مختلف امر به معروف و نهی از منکر،نظارت، مراقبت و جریمه گذاشتن برای روابط اقتصادی، تجاری، بازار و خرید و فروش است.
او پیش از پرداختن به مفهوم فساد کلان و بیان مقتضیات آن، فرد مفسد از نگاه قرآن کریم را مورد بررسی قرار داد تا معلوم شود قرآن فساد را درکجا میبیند و چه تعریفی از فساد وجود دارد و ادامه داد:در قرآن آیهای نداریم که فساد را معنی کرده باشد، درد قرآن هم این نیست که مفاهیم را برای ما توضیح دهد، فساد همان چیزی است که انسان آن را میفهمد و درک میکند، مهم شناخت مصادیق است و قرآن هم روی این مصادیق انگشت میگذارد، شاید در قرآن کریم در مجموع شاخصی که برای فساد در سطح کلان مشخص و معرفی شده کسی جز فرعون نباشد.
او افزود: در این زمینه آیات بسیاری وجود دارد، مثلا در سوره اعراف آمده «ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم مُّوسَی بِآیَاتِنَا إِلَی فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَظَلَمُواْ بِهَا فَانظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الْمُفْسِدِینَ؛ بعد از آنها موسی(ع) را با آیاتمان بر فرعون و قومش مبعوث داشتیم به خلافش برخاستند اینک بنگر که عاقبت مفسدان چگونه بوده است» در این آیه خداوند فرعون را کافر و منافق خطاب نمیکند و برای او از تعبیر مفسدین استفاده میکند و نشان از حساسیت قرآن بر مفسدین است. البته فاسد و مفسد متفاوت هستند، شخص فاسد با یک گناه، معصیت و تخلف فاسد شده، ولی آنچه مورد تاکید قرآن است شخص مفسد است که این شخص فساد را در جامعه به وجود میآورد و فسادی که او ایجاد میکند، گریبان دیگران را نیز میگیرد.
این استاد حوزه ادامه داد:در سوره یونس آمده، وقتی لحظات آخر عمر فرعون بود و مرگ را با چشمان خودش دید، گفت: «تُوبُوا؛ خدایا توبه کردم» پاسخ آمد: «آلْآنَ وَقَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ تو با آن پیشنیه» «وَکُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ؛ تو مفسد بودی» در این آیه نیز باز خداوند بر این جنبه از رفتار فرعون یعنی مفسد بودنش تاکید میکند. در سوره قصص نیز آمده «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی الأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِیَعًا یَسْتَضْعِفُ طَائِفَهً مِّنْهُمْ یُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَیَسْتَحْیِی نِسَاءهُمْ إِنَّهُ کَانَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ؛ او مفسد بود»
فساد در سطح کلان ناشی از قدرت است
سروش محلاتی گفت:روی مصادیق، خداوند با حساسیت «افساد در سطح کلان» را مطرح میکند،وقتی فساد در سطح کلان مطرح شد،ممکن است زمانی سعی و تلاش شود که فرد مفسد اصلاح شود، ولی در عین حال روش اصلاح متفاوت است، باید شیوههای دیگری را برای فساد کلان در نظر گرفت به این جهت که فساد در سطح کلان ناشی از قدرت است و تا وقتی که ریشه فساد اصلاح نشود، امکان اصلاح برای تخلفات و مفاسد وجود ندارد لذا در قرآن یک ارتباط معناداری بین فساد در سطح کلان و قدرت دیده میشود که در فساد به شکل خرد، این ارتباط دیده نمیشود.
او به برخی آیاتی از قرآن که فساد و قدرت را کنار یکدیگر آورده، اشاره و اظهار کرد: این آیات از قرآن نشان میدهد که زمینه مفسد بودن، قدرت است؛ در آیه ۲۰۴ سوره بقره آمده: «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَیُشْهِدُ اللَّهَ عَلَی مَا فِی قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَام یعنی سر سختترین دشمنان این افراد هستند و این ویژگیها را دارند، از نظر شعار دادن و حرف زدن کم نمیآوردند اما خداوند میداند که در قلب این افراد چه میگذرد. اما چطور میتوان این افراد أَلَدُّ الْخِصَامِ را شناسایی کرد؟ خداوند میفرماید: «وَإِذَا تَوَلَّی سَعَی فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیهَا وَیُهْلِکَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الْفَسَادَ اینها کسانی هستند که قدرت پیدا میکنند و دست به فساد میزنند و آثار حکومت و دولت آنها کشت، نسل، اقتصاد و محیط زیست را نابود میسازد» خداوند در این آیه میخواهد بفرماید که فساد اقتصادی با فساد سیاسی ملازمه دارد چون در ادامه آمده وَإِذَا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ اگر به آنها گفته شود که تقوا داشته باشید و سرمایههای کشور را نابود نسازید و اصل و نسل را از بین نبرید، أَخَذَتْهُ الْعِزَّهُ بِالْإِثْمِ آن وجهه استبداد، دیکتاتوری و فساد سیاسی خود را نشان میدهند و قدرت، عزت و برتری طلبی باعث طغیان بیشتر آنها میشود به همین دلیل اگر آنها را به تقوا دعوت کردند، دست به گناه و جنایات بیشتری میزنند.
سروش محلاتی ادامه داد: در آیه دیگر در سوره اسراء، خداوند میفرماید: «وَقَضَیْنَا إِلَی بَنِی إِسْرَائِیلَ فِی الْکِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الأَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیرًا» در این آیات فساد با استکبار، برتری طلبی و قدرت همزاد یکدیگر قرار داده شده و نسبت به بنی اسرائیل اخطار داده شده که شما دو مرحله افساد میکنید و در این دو مرحله غلو و برتری طلبی بزرگی از شما ظهور و بروز پیدا خواهد کرد.
او کرد: همه واقعیت عاشورا و کربلا این است که امام حسین(ع) با اقدام و حرکت خود قصد داشت این فهم و درکی که از آن صحبت میکنیم را به صورت عینی و واقعی به مردم نشان دهد و اصلاح کند.
بدون اصلاح قدرت امکان جلوگیری از فساد وجود ندارد
وی درباره اینکه چطور میتوان فساد را اصلاح کرد،گفت: اگر ارتباط میان فساد و قدرت درست است که در آیات قرآن درستی این ارتباط نشان داده میشود بنابراین بدون اصلاح قدرت امکان جلوگیری از فساد وجود ندارد لذا باید اصلاح را شروع کرد و امام حسین(ع) از همان جایی که باید، شروع میکند. نگاه امام حسین(ع) به فساد خرد نبود، برای اصلاح فساد خرد میتوان نسبت به مثلاً بدحجابی، گران فروشی و سایر موارد تذکر داد و تا مقداری امر به معروف و نهی از منکر کرد، اما چون هدف امام حسین(ع) از اصلاح، اصلاح فساد کلان بود از مدینه به سمت مکه و سپس به سمت کوفه حرکت کرد و مصداق آن را تشخیص داد. حسین(ع) فرمود: «أَنَّ هَؤُلَاءِ الْقَوْمَ قَدْ لَزِمُوا طَاعَهَ الشَّیْطَانِ وَ تَوَلَّوْا عَنْ طَاعَهِ الرَّحْمَنِ وَ أَظْهَرُوا الْفَسَادَ وَ عَطَّلُوا الْحُدُودَ وَ اسْتَأْثَرُوا بِالْفَیْءِ؛ کسانی که بر سر قدرت هستند، احکام خدا را زیر پا گذاشتند، اموال عمومی را بالا کشیدند، منابع اقتصاد جامعه را به خود اختصاص دادند لذا باید در برابر آنها ایستاد» این سخن حضرت کاملا با روح قرآن منطبق است و یک دستور اختصاصی و تکلیف ویژهای هم در اینجا دیده نمیشود.
سروش محلاتی به انجام اقدامات لازم در این زمینه اشاره و اظهار کرد:اولا خداوند در قرآن کریم فرموده که باید نهی از فساد کرد؛ درست است که نهی از منکر به صورت عام در اسلام وجود دارد و آیاتی در این مورد در قرآن هست،اما چون برخی دیر میفهمند یا بد میفهمند و قدرت تشخیصشان ضعیف است که فساد را هم یکی از منکرات بدانند، به سراغ منکرات دیگر میروند. برای اینکه مشخص شود فساد منکر است،خداوند آیهای برای نهی از فساد هم نازل کرده و با آیه نهی از منکر متفاوت است؛ خداوند در آیه ۱۱۶ سوره هود میفرماید: «فَلَوْ لا کانَ مِنَ الْقُرُونِ مِنْ قَبْلِکُمْ أُولُوا بَقِیَّهٍ یَنْهَوْنَ عَنِ الْفَسادِ فِی الْأَرْضِ؛ چرا در اقوام مختلف اقوامی نیستند که جلوی فساد فی الارض را بگیرند» در حقیقت قرآن با عبارت «فی الارض» میگوید که فساد کلان را ببینید و همچنین با اعتراض میگوید، چرا در مقابل فساد فی الارض نمیایستند.
نخبگان و فرهیختگان باید در مقابل فساد فی الارض بایستند
او در مورد اینکه چه کسانی میتوانند در مقابل فساد فیالارض بایستند، گفت: قرآن میفرماید که “أُولُو بَقِیَّهٍ” باید در مقابل فساد بایستند، این افراد کسانی هستند که عقبه فکری و تشکیلاتی دارند، نخبگان و فرهیختگان جامعه هستند و نفوذ و قدرت دارند.
او برای کارساز بودن “أُولُو بَقِیَّهٍ” لوازمی را برشمارد و اظهار کرد: اول اینکه نخبگان و فرهیختگان باید به اطلاعات فساد دسترسی داشته باشند و اطلاعات از محرمانه بودن خارج شود تا بتوانند با فساد مبارزه کنند و حکومتها باید این اطلاعات را در اختیار نخبگان قرار دهند، دوم اینکه نخبگان در بیان فسادهای صورت گرفته، آزادی داشته باشند. سوم اینکه کسی میتواند در مبارزه با فساد موفق باشد که خودش پاک باشد. خداوند ابتدا میفرماید، چرا أُولُو بَقِیَّهٍ به میدان نیامدند تا با فساد مبارزه کنند، اما در ادامه می فرماید: «إِلَّا قَلِیلًا مِمَّنْ أَنْجَیْنَا مِنْهُمْ وَاتَّبَعَ الَّذِینَ ظَلَمُوا مَا أُتْرِفُوا فِیهِ وَکَانُوا مُجْرِمِینَ؛برای اینکه دست و دامانشان نا پاک است» چه کسی میخواهد بار مبارزه با فساد را بر دوش بگیرد، کسی که دستش در دست افراد فاسد بوده! کسی که شکمش را از تغذیه با همان ها پر کرده! کسی که زندگیش با ارتباط با آنها گشته و می گردد! این امکان ندارد.
تا وقتی سیستم به لحاظ قدرت از سلامت برخوردار نشود، امکان مبارزه با فساد وجود ندارد
او اظهار کرد:از آیات قرآن اینگونه میتوان استفاده کرد که تا وقتی سیستم به لحاظ قدرت از سلامت برخوردار نشود، امکان مبارزه با فساد وجود ندارد چون فساد به صورت یک غده در خود سیستم به وجود میآید و امکان دفع از آن وجود ندارد.
سروش محلاتی در جمع بندی پایانی گفت: بر طبق آیات قرآن فساد و برتری طلبی همزاد هستند، تا وقتی قدرت تحت مسئولیت در نیاید، تا وقتی شفافیت در کل سیستم ایجاد نشود، تا وقتی آزادی برای برخورد کردن با افراد مفسد در میان نخبگان جامعه وجود نداشته باشد،تا وقتی کسانی در مصدر مبارزه با فساد قرار بگیرند که خودشان غرابت با مفسدین دارند، امکان مبارزه با فساد نیست؛ این است شیوه و روشی که امام حسین(ع) برای مبارزه با فساد انتخاب کرد؛ حضرت ابتدا تشخیص داد که فساد و ریشههای فساد کجاست و برای اصلاح آن باید از کجا شروع کرد و با چه کسی برخورد کرد و در مرحله بعد به مقداری که در توانش بود، اقدام و مبارزه کرد.
سلسله نشست های «عاشورا؛ از نگاهی دیگر» در شبهای دهه اول محرمالحرام امسال، با سخنرانی صاحبنظران حوزه اندیشه دینی و به همت بنیاد اندیشه و احسان توحید و با همکاری انجمن اندیشه و قلم برگزار می شود و برنامه امشب آن سخنرانی حجت الله جودکی با موضوع بررسی مقاتل کربلا و سخنرانی استاد سید ضیاء مرتضوی با موضوع بازتاب واقعه عاشورا در فقه سیاسی شیعه است.
انتهای پیام