سه قلوها در بیمارستان روزگار را سپری میکنند بدون مراقبت و توجه والدین، بدون اینکه مسئولی، نهادی یا سازمانی جویای حال آنها باشد، در نهایت تنهایی ...
انگار هیچ کس منتظر این مهمانان خوانده شده، نبوده است!
به گزارش ایسنا، خبر فروش احتمالی سهقلوهایی که مشکلات مالی، خانوادهشان را در نگهداری از این فرشتههای کوچک عاجز کرده است، در دو گزارش با عناوین "دوتاش فروشیه" و "دخترانم را به دست نامحرم نمی دهم، اگر ... " در این خبرگزاری درج شد.
سه قلوهایی که به دلیل زودرس بودن کماکان در بیمارستان و زیر دستگاه، روزگار را سپری میکنند. مادر سه قلوها به جهت گذران دوران نقاهت پس از سزارین بعد از ترخیص از بیمارستان به روستای مادریاش رفت تا با دریافت مراقبت از سوی مادر بهبود یافته و بازگردد، اما روز گذشته باخبر شدیم که وی نیز به دلیل بروز عفونت دوباره به بیمارستان منتقل شده است.
پدر سه قلوها نیز که کارش دستفروشی است و میگوید باید هزینه سکههای مهریه حاصل از جدایی از همسر سابقش را هم تامین کند، به کمکهایی امید بسته که شاید برسند و او در صورت دریافت آنها مجبور به فروش کودکان نباشد، در غیر این صورت فروش هر کودک یک گره را از زندگیاش خواهد گشود و به نظر نمی رسد که او و خانواده اش نسبت به کاربرد این راهکار برای گشودن گرههای زندگیشان بیمیل و رغبت باشند!
در این میان نوزادان بدون رسیدگی موثر خانواده در بیمارستان به سر میبرند و پدرشان میگوید که بیمارستان نیز در تماسی اعتراضی از وی خواسته است تا یک نفر را برای رسیدگی به امور نوزادان به عنوان همراه به بیمارستان بفرستد تا حداقل پوشک آنها را عوض کند.
سه خواهر کوچک قصه ما هنوز نه شناسنامهای دارند و نه حتی نامی و در حال حاضر تنها از توجه و همراهی پرسنل بیمارستان برخوردار هستند و تا امروز نه صدای مادر را شنیدهاند، نه پدر را.
علیرغم انتشار گزارشهای یاد شده و اعلام این مطلب از جانب پدر و مادر سه قلوها که در صورت عدم حمایت قادر به نگهداری از سه فرزندشان نیستند و در این صورت مجبور به فروش آنها خواهند بود، هنوز هیچ اقدامی از سوی مسئولان استان جهت رسیدگی به وضعیت این نوزادان صورت نگرفته و حتی خبری از حضور یکی از مسئولین برای بررسی موضوع در بیمارستان هم دریافت نشده و کسی جویای حال این کودکان بینام و نشان بیگناه نشد.
البته بهزیستی استان مرکزی ضمن اهدای 500 هزار تومان وجه نقد به عنوان کمک هزینه مخارج اولیه به پدر نوزادان به او قول پیگیری برخی مسائل این خانواده در چارچوب اختیارات و توان اعتباری این دستگاه را داده است.
تاکنون به دنبال اقدامات این خبرگزاری و شبکه اجتماعی و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی خانه سازمانهای غیر دولتی تنها تعداد محدودی از خیرین برای کمک به خانواده سهقلوها اعلام آمادگی کردهاند و موضوع اشتغال پدر خانواده نیز از این طریق در حال پیگیری است.
این خانواده برای تبدیل شدن به یک خانواده واقعی پنج نفره در کنار هم نیازمند کمکهای مالی، شغل و مسکن هستند، در غیر این صورت سرنوشت سه قلوها همچنان در هالهای از ابهام باقی خواهد ماند و شاید روزی خبر برسد که این سه خواهر در خواب بیخبری جامعه و مسئولان به فروش رسیدهاند.
علیرغم اینکه انتظار می رفت بلافاصله پس از انتشار این خبر عکس العمل هایی از سوی مسئولان استان و حتی کشور در خصوص این مسئله مشاهده شود، اما تاکنون جز از سوی بهزیستی که قول مساعدت آنهم در حد توان را داده عکس العملی از سوی هیچ مسئولی مشاهده نشده و سوال مهم این است که چرا هیچ نهاد و مسئولی در خصوص پیگیری وضعیت این کودکان که به نوعی در بیمارستان رها شدهاند، اقدام موثری انجام نمیدهد.
اگر حل مشکل این خانواده در حد توان این استان با تمامی دستگاهها و ظرفیتها و نهادهایش نیست، حداقل کار ممکن پیگیری سرنوشت این کودکان بیشناسنامه و بینام و اخذ سرپرستی آنها توسط بهزیستی و واگذاری سرپرستی قانونی و تحت نظارت آنها به خانوادههایی است که در حسرت فرزند روزگار میگذرانند و میتوانند چتر حمایت خود را بر سر این کودکان بیگناه بگسترانند، چرا که تمام نگرانی آنان که دغدغه این نوزادان را دارند، امکان فروش آنان توسط خانواده هرچند از سر بی توجهی و بی خبری به افراد طمعکار، معتادان، قاچاقچیان یا باندهای تکدیگری است و امیدوارند که اگر واگذاری هم صورت میگیرد از سوی یک نهاد دولتی و تحت نظارت قانون و دستگاه های متولی باشد.
جالب اینجاست که این خبرگزاری تماسهایی از سوی برخی خانوادههای فاقد فرزند برای برعهده گرفتن سرپرستی نوزادان و حتی پرداخت هزینه مورد نظر به خانواده نوزادان برای گرفتن سرپرستی آنان را داشته است و از آنجا که مطمئنا بهزیستی به عنوان نهاد متولی در این حوزه از اینگونه مراجعات بسیار دارد، میتواند با بررسی قطعی صلاحیت خانواده برای نگهداری نوزادان، در صورت اثبات عدم صلاحیت آنان در این خصوص با در اختیار گرفتن مسئولیت آنان و واگذاری این کودکان به خانوادههای مناسب متقاضی، سرنوشت بهتری از زندگی در نهایت فقر و در همسایگی فروخته شدن حتی در سنین بالاتر و گرفتار شدن به سرنوشتی نامعلوم را برای این نوزادان رقم بزند. یقینا بهزیستی به وظایف خود آگاه است، اما تجربه نشان داده است که تعجیل در این امر یک ضرورت است.
بویژه اینکه به نظر میرسد در منطقه محل زندگی این خانواده که جزو مناطق حاشیهنشین شهر محسوب میشود فروش نوزادان اقدامی عجیب نبوده و حتی از نگاه و در فرهنگ اکثر این خانوادهها به نوعی فرزند جزو اموال خانواده محسوب میشود و شاید حتی نمی دانند یا نمی خواهند بدانند که فروش نوزاد جرم تلقی می شود و این نگاه تاثرانگیز نتیجه نامبارک فقر، بیتوجهی جامعه، بیبرنامگی یا عدم اجرای درست برنامههای دستگاههای مسئول و متولیان در حوزههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و هزار و یک خلاء دیگر است که در اینگونه مناطق به سیاهچالهای از معضلات اجتماعی تبدیل شده و کودکان اولین و بیگناهترین قربانیان اینگونه نابسامانیها هستند.
این موضوع کماکان از طریق این خبرگزاری و شبکه اجتماعی و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی خانه سازمانهای غیر دولتی استان مرکزی پیگیری میشود.
انتهای پیام