فرشاد مومنی عنوان کرد

ساختار نهادی اقتصاد ایران در انگیزه‌کشی متبحر شده است

فرشاد مومنی معتقد است در شرایطی که اقتصاد ایران با بحران‌های زیادی روبه‌رو است که ساختارهای نهادی کشور نقش انگیزه‌کشی را ایفا می‌کنند شناختن الگوهایی که در دوره‌ای توانستند اقتصاد ایران را از وضعیت خطیری عبور دهند مفید و موثر است، یکی از این چهره‌ها میر مصطفی عالی‌نسب است.

به گزارش ایسنا، فرشاد مومنی در نشست دین و اقتصاد، اظهار کرد: بر اساس این درک که اکنون شرایط کشور خطیر و پیچیده است، جامعه ما به شدت نیازمند شناخت الگوها و اسوه‌هایی است که در شرایط خطیر تاریخی از همه چیز خود مایه گذاشته‌اند تا جمهوری اسلامی ایران باقی بماند. باید بتوانیم در شرایطی که متاسفانه ساختار نهادی ما به شکل غیر متعارفی در انگیزه‌کشی متبحر شده است، معرفی واقعیت‌های روحی و رفتار خردمندانه بسیاری از مسئولان دوران دفاع مقدس می‌تواند انگیزه‌های مسئولیت‌شناسانه را در سطح جامعه تا استانداردهایی بالا برده و بایسته مواجهه ثمر بخش با کل کشور باشد. برداشت من این است که مصطفی عالی نسب یکی از این چهره‌هاست که شناخت وی، ویژگی‌های شخصیتی او و همچنین نقشی که در کنترل بحران‌های موجود در دوران دفاع مقدس ایفا کرد در شرایط کنونی کشور می‌تواند مثمر ثمر باشد.

وی همچنین درباره عالی‌نسب خاطره‌ای نقل کرد و گرفت: عالی‌نسب هرگز از اینکه دیگران از آن تعریف و تمجید بکنند راضی نبود و حتی اگر کسی از وی تعریف می‌کرد با او برخورد می‌کرد ولی به یاد دارم که در تمامی آن سال‌ها عالی‌نسب یکی از تعریف‌هایی که نخست وزیر دوران جنگ از او کرده بود را دل‌نشین احساس کرده بود و هر از چند گاهی به من یادآوری می‌کرد. ماجرا از این قرار بود در سفر نخست وزیر به ترکیه که عالی‌نسب هم در هیئتی همراه نخست‌وزیر رفته بود، زمانی که وی خواسته بود عالی نسب را به رئیس جمهور وقت ترکیه معرفی کند در تعریف عالی‌نسب بیان کرده بود: «عالی‌نسب بارها وبارها دولت و ملت ایران را از پرتگاه‌های بسیار خطرناک نجات دادند.» این تعریفی بود که به دل عالی‌نسب نشسته بود و آن را نقل می‌کرد.

عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه تهران همچنین بیان کرد: واقعیت این است که اگر تجربه بعد از جنگ و اداره اقتصاد کشور در آن دوران نبود نمی‌توانستیم قدر هوشمندی‌های استثنایی عالی‌نسب را بدانیم. اکنون متوجه می‌شویم که وی یک‌تنه نقش یک سیستم‌دیده‌بانی را برای توسعه ملی کشور ایفا می‌کرد. موضوعی که اکنون به شدت به آن نیاز مندیم. در شرایط کنونی اقتصاد کشور به اعتبار انواع بحران‌های کوچک و بزرگی که نظام تصمیم‌گری کشور با آن روبه‌رو است، یک خلاء نهادی بزرگ وجود دارد و آن وجود یک نظام دیده‌بانی ملی با آن سطح از شرافت‌های ملی، دینی و اخلاقی و با آن سطح از استقلال است که نقش آن را عالی‌نسب ایفا می‌کرد و به اعتبار آن نیز با می‌توانست کوبنده ترین عبارت‌ها با بالاترین مقامات سیاسی کشور سخن بگوید. موضوعی که اکنون کم داریم و هرزروی‌های منابع، تزاحم‌ها و ناهماهنگی‌های پر اتلاف و پر اسراف بازتاب آن است که نتوانسته‌ایم از تجربه عالی‌نسب یک دستگاه دیده‌بانی توسعه ملی راه‌ بیندازیم که استقلال رای و فهم نظری سطح بالا داشته باشد و بایسته‌های چگونگی کاربست فهم نظری را بر حسب واقعیت‌های ایران درک کند.

بخشی از نشست دین و اقتصاد به نقد کتاب «میر نامیرا»، اختصاص یافت که درباره شخصیت و اقدامات میر مصطفی عالی‌نسب تدوین شده است.

علی ‌رضاقلی، پژوهشگر علوم سیاسی و اجتماعی که از مهمانان این نشست بود، درباره این کتاب چنین توضیح داد: در این کتاب به شخصیت منحصر به فرد عالی‌نسب اشاره شده است و این موضوع از نکات قوت این کتاب است. کسانی که عالی‌نسب را می‌شناسند می‌دانند که او یکی از صنعتگران درجه یک و از پایه‌گذاران صنعت در کشور بود. در نظر بگیرید زمانی که پایه گذاری صنعت توسط این افراد در ایران آغاز شد هیچ امکاناتی وجود نداشت و واقعا با بشکه و ضایعات آهن سماور درست می‌کردند در واقع مثل شرایط کنونی نبود که بتوان تلفنی بار آهن را از اصفهان و حتی کشورهای خارجی به محل کارخانه منتقل کرد و به راحتی با دستگاه پرس آن را به هر شکل مورد نظر درآورد، آن زمان صنعتگران این شاخه مجبور بودند با چکش به سماور شکل دهند. همچنین است که آن دوران تجربیات امروزی هم وجود نداشت که مثلا چه کار کنیم سماوری که تهیه کردیم نسوزد، سیاه نشود و ... با این حال عالی‌نسب در ریزریز کار قرار داشت و آن را پیش می‌برد. البته به نظر من این موارد و وضعیتی که عالی‌نسب با آن رو به رو بود جزو مواردی است که نویسندگان کتاب هم از آن غافل بودند چرا که عالی نسب خود درباره آن صحبت نکرده است.

وی ادامه داد:همچنین جا دارد اشاره کنم زمانی‌که عالی‌نسب شروع به کار کرد یعنی زمانی که رضا شاه به تازگی زمام امور را به دست گرفته بود صنایع ایران و توانمندی‌های کشور در حد بیل و کلنگ بود. نیروی انسانی هم قابلیت چندانی نداشت و اتفاقا با درک این موارد و همچنین درک اقتصاد سیاسی و تاریخ آن دوران است که می‌فهمیم عالی‌نسب توانست چه خدمات ارزنده‌ای را به کشور ارایه کند.

او همچنین درباره سایر ویژگی‌های عالی‌نسب توضیح داد: عالی‌نسب در تجارت موفق بود ولی به این دلیل که تجارت و دلالی را حیف و میل اموال ملی و وابسته کردن کشور به خارج می دانست، تجارت را رها کرده و به دنبال تولید آمد. عالی نسب یک ویژگی دیگری هم داشت و آن وطن‌دوستی بود، بنابراین در هر حوزه ای احساس می‌کرد در ایران ظرفیت پیش‌رفت آن وجود دارد حضور پیدا می کرد چه زبانی و چه مالی و...

عالی‌نسب همچنین بسیار دغدغه عدالت و فقرزدایی داشت و در این زمینه اقداماتی را به صورت فردی انجام می‌داد مثلا جمعه‌ها برای توزیع غذا در میان اقشار فرودست جامعه با منابع و امکانات مالی خود اقدام می‌کرد ... اخلاق مداری یکی دیگر از ویژگی‌های او بود و به نظر من باید وقتی درباره اخلاق و التزام افراد به آن صحبت می‌کنیم باید میان افرادی که اخلاق درس می‌دهند و افرادی که اخلاقی عمل می‌کنند تفاوت قائل باشیم. بعضا دیده می‌شود بسیاری از معلمان اخلاق می‌توانند با اخلاق فاصله بسیاری بگیرند. در آوردن مثال هایی برای اثبات التزام عالی‌نسب به اخلاقیات باید بگویم که وقتی بیمه به اندازه امروز مورد توجه نبود، کارگرانی که با او کار می کردند، بیمه شدند یا وقتی ماه رمضان بود ساعت کار کارگران را کم می‌کرد و به فکر تهیه منزل برای کارگران بود و...

رضاقلی درباره ویژگی‌های شخصیتی عالی‌نسب توضیح بیشتری داد و بیان کرد: عالی نسب روابط عمومی قوی هم داشت. مثلا از یک سو با آیت الله بروجردی و علامه جعفری رابطه خوبی داشت و هم زمان با برخی اعضای احزاب ملی هم ارتباط دوستانه‌ای داشت و در کنار این موارد با دانشجویان نیز روابط صمیمانه‌ای بر قرار می‌کرد به آن‌ها تدریس می کرد و آموزش می‌داد.

او ادامه سخنانش را به ارایه توضیحاتی درباره کتاب «میر نامیرا» اختصاص داد و بیان کرد: این کتاب یک ویژگی خاص دارد و آن است که افراد را با ویژگی های چند دهه اقتصاد ایران آشنا می‌کند، تقریبا از دهه‌ای که انقلاب شد تاکنون. در واقع اگر افراد کتاب را سرسری نخوانند با ویژگی‌های اقتصادی کشور در آن مقطع زمانی آشنا می‌شوند و به افراد کمک می‌کند که با اعداد و ارقام مربوط به آن دوران آشنا شوند.

وی افزود: ولی به نظر من در تجدید چاپ این کتاب باید بازنگری‌هایی صورت گیرد که تکمیل شده و اثر ماندگاری شود. مثلا در حالی‌که در اقتصاد ایران همواره سیاست بر اقتصاد تاثیرگذار بوده در کتاب به این موضوع پرداخته نشده است. نگاهی به برخوردهای سیاسی با کسانی که در اقتصاد ایران نقش موثری ایفا کردند، مصداق بارز این امر است، ولی به هر حال این کتاب به این موارد نیز توجهی نشان نداده است. باید نقش سیاست آن دوران در اقتصاد کشور بررسی می‌شد. من انتظار داشتم در کلمات این کتاب مطرح شود کجای کار ایراد دارد که اقتصاد ایران به این وضعیت افتاده است؟ من تمام موانع نویسندگان را می دانم ولی به هر حال به نظرم می‌توانستند اشاره کنند محیط اقتصادی در ایران به چه دلیلی مناسب نیست؟ و به این ترتیب مردم را با اقتصاد ایران و وضعیت اقتصاد سیاسی آن آشنا کنند. در حالی‌که به نظر می‌رسد به این موارد توجه کافی مبذول نشده است.

در ادامه این نشست، محمدرضا بهشتی که از دیگر مهمانان بود، اظهار کرد: معتقدم به‌جا است برای تحلیل شرایطی که عالی‌نسب در آن کار می‌کرد، پس زمینه ها و مناسبات درست فهمیده شود. مثلا دادگاه لاهه و شکایت کارخانه علاء الدین و در خواست‌های دادن رشوه برای عقب نشستن شاکیان و ... باید در کتاب «میر نامیرا»، برخی بسترهای شکل‌گیری شرایط بیشتر تشریح داده می‌شد.

وی درباره عالی‌نسب توضیح داد: او فقط مرد میدان عمل نبود گرچه کار خود را در نوجوانی از کف بازار شروع کرد ولی قادر به فهم کلان و کلی نیز بود و جالب این است که هم زمان که درک کلی داشت، شامه او جزئیات را هم درک می‌کرد و بین آن‌ها نسبت زندهای برقرار می‌کرد. عالی‌نسب به اقتصاد دینی هم ورود کرد و دیدیم که آیت الله بروجردی تقلید در مسائل اقتصادی را بر عالی‌نسب حرام کرده بود. به این معنی که عالی نسب در حوزه اقتصاد مجتهد است و نیاز به تقلید ندارد. علاوه بر آن سعی کرده بود خود را با نظریات اقتصادی و تاریخ نظریات اقتصادی قدم به قدم آشنا شود. نکته مهم این بود که علاوه بر اینکه عالی‌نسب به ارزش‌های دینی در مسائل اقتصادی حساس بود دستورات دینی را از منظر اقتصاد نیز مورد توجه قرار داده بود. مثلا در بحث ربا این موضوع را هم مطرح می کرد که موضوعی مانند ربا، از جانب اقتصاد نیز برای کشور مضر است و می‌گفت در بررسی‌های اقتصادی هم به این نتیجه رسیده‌ام که نباید ربا در اقتصاد کشور وجود داشته باشد.
 
بهشتی همچنین بیان کرد: فکر عالی نسب زنده و در پویش مدام بود و از روبه‌رو شدن با شرایط جدید ابایی نداشته و سعی در حذف موقعیت جدید نمی‌کرد. در عین حال چندان هم در تحولات غرق نمی شد که نتواند ایرادات آن را دیده و بررسی کند. در واقع یک نگاه ارگانیکی و زنده و پویا داشت که حاصل حضورش در صحنه عمل و نظر بود.

بخشی از نشست دین و اقتصاد اختصاص یافت به اظهارات میکائیل عظیمی اقتصاددان و نویسنده کتاب «میر نامیرا» که درباره دلایل حمایت از اداره اقتصادی کشور در دوران جنگ چنین توضیح داد: اگر ما حداقل از عملکرد اقتصادی ایران در دوران جنگ حمایت می کنیم نه به این معنی است که آن دوران بهشت بوده است و آرمان و ایده‌آل ما آن دوران است بلکه تلاش ما این است که بتوانیم به فهم دوران جنگ و شرایط آن سال‌ها و جهت‌گیری‌های اصلی که کمک کرد از بسیاری از بحران‌ها در امان بمانیم نزدیک شویم. در سال ۱۳۸۴ بود که من از فرشاد مومنی پرسیدم که به نظر شما اگر عالی نسب اکنون در عرصه اقتصاد ایران حضور داشت، باز هم سیاست کوپن را پیش می‌گرفت؟ مومنی مکث کرد و گفت نمی‌توانم به این سوال قاطعانه پاسخ دهم ولی قاطعانه می‌دانم که عالی‌نسب معتقد بود نباید هیچ تحول اقتصادی منجر به آن شود که سطحی از معیشت مردم به مخاطره بیفتد، ولی شکل اجرای این سیاست متفاوت است و می‌تواند در مقاطع مختلف، به گونه‌های مختلفی اعمال شود.

وی افزود: در این کتاب سعی شده ویژگی‌های افرادی که دورانی مسئولیت اداره اقتصاد کشور را به عهده داشته‌اند و توانسته‌اند از شرایط خطیر عبور کنند بررسی شود. نقل است که در دوران جنگ آماری آمد مبنی بر اینکه ضریب جینی در کشور تغییر کرده و کمی افزایش یافته است. آن زمان نخست وزیر دوران جنگ از این موضوع بسیار برآشفته شده و گفته است که اگر چنین چیزی واقعیت داشته باشد من باید استعفا دهم و شایسته ماندن نیستم. به نظر من در مورد شخصی مثل عالی‌نسب و دغدغه وی در ارتقای معیشت طبقات فرودست جامعه نه لزوما به صرف اخلاق بلکه به دلیل نقش مهمی بود که ارتقای اقتصادی این طبقات در توسعه کشور ایفا می‌کنند.

عظیمی همچنین بیان کرد: از نظر من عالی‌نسب مردی هنرمند بود. هنر سیاست‌گذاری بلد بود و توانسته بود بین وضعیت موجود و بایسته‌های نظری پیوند برقرار کند. عالی‌نسب به شدت به نظر کارشناسی شده عنایت داشت و نقل شده است هیچ قرصی را بدون تجویز مصرف نکرده است. اگر در مواردی موضوعی از آن پرسیده می‌شد که به نظرش می‌رسد اطلاعات کافی در آن ندارد، با صراحت می‌گفت اطلاعاتی ندارم و ابایی از گفتن نمی‌دانم نداشت.

وی توضیح داد: ما در کتاب «میر نامیرا»، سعی کردیم این ویژگی‌ها را توضیح دهیم و لازم است بگویم که من شخصا تا مدتی نگاه مطلوبی نسبت به وضعیت اقتصادی کشور در دوران جنگ نداشتم و با بررسی وضعیت اقتصادی کشور در آن دوران و آشنایی بیشتر با شخصیت عالی نسب بود که دریافتم در شرایط سخت آن دوران چه تصمیماتی گرفته شده و مدیریت امور چطور صورت گرفته است.


فرشاد مومنی نیز در انتهای این نشست مطرح کرد: می‌دانیم که در ساحت علم، حرف آخر با ما نیست. تذکرات هوشمندانه را می‌پذیریم و البته بیان می‌کنیم که باید در این زمینه کاری انجام می‌شد که بعد بتوان آن را نقد کرد و متوجه ایراداتش شد. از سوی دیگر هم لازم می دانم بگویم نمی‌توانستیم در این کتاب چند ده هدف را با هم پیگیری کنیم و باید به هر حال بر چند هدف خاص متمرکز می‌شدیم و طبیعتا در چنین وضعیتی برخی مسائل هم از حیطه توجه کتاب خارج ‌شد.

به گزارش ایسنا، میرمصطفی عالی‌نسب اقتصاددان و صنعتگر ایرانی متولد ۱۲۹۶ در تبریز بود که در سال ۱۳۸۴ درگذشت. او را سکان‌دار سیاست‌های اقتصادی در دولت‌های شهید رجایی و نخست وزیر دوران جنگ می‌دانند وی همچنین تأثیرگذارترین عضو شورای اقتصاد در دههٔ اول پس از انقلاب بود.

عالی‌نسب همچنین عضو هیأت ۱۵ نفری مشاوران اقتصادی دولت محمد مصدق، اولین تولیدکننده سماور، چراغ خوراک‌پزی و بخاری دستی در ایران، مشاور اقتصادی رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر در دولت‌های رجایی، مهدوی کنی، باهنر ونخست وزیر دوران جنک و همچنین عضو شورای اقتصاد، شورای پول و اعتبار، اولین رئیس شورای عالی صادرات غیر نفتی، مسئول راه‌اندازی مجتمع مس سرچشمه و مجتمع فولاد اهواز و اولین مدیر عامل شرکت ایران ناسیونال پس از انقلاب اسلامی بود.


انتهای پیام

  • جمعه/ ۲ مهر ۱۳۹۵ / ۱۳:۰۶
  • دسته‌بندی: اقتصاد کلان
  • کد خبر: 95070200479
  • خبرنگار : 71464