از حدود یک سال پیش شبکه 4 سیما به پخش سلسله برنامههای هفتگی اقدام کرد که در هر شب، به یکی از شاخههای هنری اختصاص داشت؛ نقد شعر، نقد سینما، نقد تئاتر و... محلی بود که طی آن علاوه بر میانبرنامههای تنوعی، کارشناسانی مدعو، ساعتی را با زبانی بهنسبت صریح، به بررسی یکی از مسائل عمومی این حوزهها میپرداختند.
این سلسله برنامهها، که در شبکهی مورد توجه فرهیختگان و تحصیلکردگان جامعه پخش شد، از چند منظر دارای اهمیت بوده است؛ یکی اینکه از انبوه شبکههای مختلف سیما که قاعدتا برای جذب مخاطب بیشتر، بر برنامههای سرگرمکننده بیشتر تاکید دارند، یکی از شبکهها به نیاز قشری که در جامعه از فراوانی قابل توجهی هم برخوردار است، پاسخ میگفت و از این جهت متفاوت بود.
شاید از این مهمتر اینکه هر جامعهای در مسیر توسعهی خود، بهشدت به فضای باز گفتمان، مباحثه و نقد نیاز دارد تا مسائل خود را بهطور جدی و ریشهای بتواند بررسی، ارزیابی و احیانا بازنگری کند.
توقف چنین برنامههایی با کارکرد تعریفشدهی بهنسبت تخصصی خود، بیشک، به داراییهای جامعه از این منظر نیافزوده، چه بسا حفرههایی پدید آورد؛ ضمن آنکه بیپاسخ گذاشتن نیاز قشر قابل توجهی از جامعه، آنها را سرخورده و چهبسا رویگردان میتواند سازد.
اکنون شنیده میشود که برخی مسؤولان شبکه، در روزگار بازگشت سازمان صداوسیما به وضعیت و آرایش چند سال پیش، بر تولید و پخش برنامهای در قالب «دو قدم مانده به صبح» که در نوع خود، برنامهای مفید و محترم و شاید بتوان گفت، اثرگذار شکلگیری برنامههایی نظری «نقد»ها بود، تاکید دارند. بر فرض صحت قریب به یقین، این پرسش پدید میآید که در شرایطی که برنامههای مشابهی در سایر شبکهها و همین شبکه 4 پخش شده است، نوعی بازگشت به عقب و تکرار مکرر، چه حُسن و دستاوردی میتواند داشته باشد؟!
اگر مبنای ذهنی مدیران شبکه این است که در رقابت با سایر شبکهها از نظر مظاهر فراوان،ی باید توان رقابت را برای خود فراهم آورند، در کمال تعجب باید پرسید که آیا کارکرد شبکهای همچون 4 قرار است با کارکرد شبکههایی چون «نسیم» که اساسا تعیرف دیگری دارند، همخوانی داشته باشد؟ آیا در ماموریت این شبکه، فرض بر کمیت و درنتیجه ارایه برنامههای مؤثر بر این کمیت و کثرت است؟ هرچند مخاطبان شبکهی فرهیختگان هم جمعیت کمشماری از جامعه را تشکیل نمیدهند. این قشر هم در کنار کثرت برنامههای فانتزی چون «رادیو هفت»، «صدبرگ»، »قندپهلو»، «خندوانه»، «دورهمی» و چه و چه، برنامههای متناسب با سایر رویکردهای فردی را نیاز دارند و این انتظار بالایی نیست.
به هر حال، در شرایطی که همواره برای تلویزیون در هر زمان و مکانی این توصیف مطرح شده که در سطح حرکت میکند و مخاطبان خود را هم سطحیگرا بار میآورد، به نظر میرسد مدیران شناختهشده و امتحانپسدادهی شبکه 4 و حتا مدیران بالادستی آن، بیش از دیگران نیاز دارند که در تعریفها، گرایشها و عملکردهای شبکه، راسخ و ثابتقدم بوده، البته ضمن توجه به ایجاد جاذبههای روزافزون، تحت تاثیر سلیقه و خواست لحظهای مخاطب، از رسالت اصلی خود غافل و خارج نشوند.
ایسنا – علیرضا بهرامی