به گزارش ایسنا، به دنبال سفر یکی از اساتید دانشگاه تهران به موزهی لوور، او احتمالاتی را مبنی بر انتقال برخی کاشیهای سرقتی از سردربناهای تاریخ کشور به خصوص تهران به موزهی لوور و نمایش آنها در بخش هنرهای اسلامی این موزه مطرح کرد، اتفاقی که با توجه به نمایش درنیامدن کاشیهای تاریخی در بخش هنرهای اسلامی موزه لوور طی سالهای قبل، احتمال انتقال کاشیهای سرقتی تاریخی از ایران - آنهم همزمان با سرقتها در تهران - را محتمل جلوه میدهد. بحثی که فقط میتوان آن را به عنوان یک احتمال درنظر گرفت.
این در حالی است که محمدرضا زاهدی، رئیس اداره اموال ادارهکل موزههای سازمان میراث فرهنگی و گردشگری آن را از دیدگاه کارشناسی تقریبا محال و غیرمنطقی میداند و به خبرنگار ایسنا میگوید: یکسری دلایل، شواهد و توضیحات منطقی در این زمینه وجود دارد که این موضوع را رد میکند و نمیتوان گفت کاشیهای سرقت شده از سردر بناهای تاریخی تهران سر از موزه لوور درآوردهاند.
کنوانسیون 1970 کشورهای عضو یونسکو را متعهد کرده
او مهمترین دلیل منطقی این اتفاق را عضویت موزههای بزرگ دنیا مانند «لوور» یا «متروپولیتن» و دیگر موزههای سرشناس دنیا در جامعه جهانی موزهها «ایکوم» میداند و ادامه میدهد: این نوع نهادها که مرتبط با موضوعات اموال فرهنگی تاریخی هستند، علاوهبر اینکه خود را موظف به برخی از رفتارها میدانند، به صورت اخلاقی نیز متعهد میشوند که آثاری که غیرقانونی از کشورهای دیگر خارج میشود را در موزهی خود، نمایش ندهند.
وی با بیان اینکه از سوی جامعه جهانی معمولا به موزههای دنیا توصیه میشود که آثار با منشاء غیرقانونی را خریداری نکرده و به گنجینه خود اضافه نکنند، به کنوانسیون 1970 یونسکو با موضوع «ممانعت و جلوگیری از نقل و انتقال و ورود و خروج غیرقانونی اموال فرهنگی تاریخی از کشورهای عضو یونسکو» اشاره میکند.
زاهدی در این زمینه توضیح میدهد: براساس این کنوانسیون، کشورهای عضو یونسکو متعهد شدهاند اگر یک شیء تاریخی به صورت غیرقانونی از یک کشور به کشور دیگر منتقل شود، آن کشور مقصد براساس کنوانسیون امضاء شده باید اموال را به کشور مادر یا مبداء برگرداند، براساس این تفاهمنامه آن کشور نیز خود را متعهد میدانند که وارد این نوع از قضایا نشود.
موزهای مانند لورر این کار غیرمنطقی را انجام نمیدهد
او با بیان اینکه باید از بُعد منطقی به این موضوع نگاه کرد، ادامه میدهد: اینکه کاشیهای به نمایش درآمده در لوور را متعلق به کاشیهای سرقت شدهی تهران و دیگر شهرها در دو سال اخیر بدانیم، اشتباه است. چون بعید به نظر میرسد که اصلا هیچ موزهای چنین کاری را به نظر منطقی و عاقلانه انجام دهد و بخواهد آثاری که از یک کشور سرقت شده را در همان مقطع زمانی و در همان دوره که هنوز بحث آن مطرح است را به نمایش بگذارد.
وی حتی این احتمال را مطرح میکند که اگر چنین خرید و فروشی صورت گرفته باشد نیز آن موزه این کار غیرمنطقی را انجام نمیدهد که آثار را در همان محدودهی زمانی نمایش دهند، چون آن کار قابل پذیرش نیست و حتی در این شرایط اگر موزهای آثاری را به صورت غیرقانونی به دست آورد، معمولا در همان محدودهی زمانی نمایش آنها را نمایش نمیدهد و براساس عقل صبر میکنند قدری موضوع کهنه شود پس از آن چنین اقدامی را انجام میدهد.
او تاکید میکند: بنابراین کاملا غیرمنطقی است که بپذیریم کاشیهایی که در طول دو سال اخیر از تهران یا شهرهای مختلف کشور به سرقت رفتهاند، اکنون در موزه مهمی مانند لوور نمایش داده میشوند.
زاهدی با بیان اینکه کاشیهای موجود در موزه لوور مربوط به هنر کاشیکاری دنیای اسلام است و فقط مربوط به ایران نیست، ادامه میدهد: بخشی از آنها متعلق به ایران است و بخشی متعلق به هنرهای اسلامی کشورهای مختلف است. البته بعید نیست که مربوط به سالهای خیلی قبل مانند 30 یا 40 سال قبل باشد و در آن زمان وارد موزه لوور شده باشد. اما اکنون دقیقا نمیدانیم منشا اصولی برای به دست آوردن این کاشیها چه بوده است یا کاشیها متعلق به چه دورهای هستند.
لزوم مستندنگاری از همه تزئینات معماری بناهای تاریخی
وی با بیان اینکه اگر بخواهیم این موضوع را بررسی کنیم باید سازمان میراث فرهنگی یکسری دلایل و شواهد منطقی از بناهایی که کاشیهایش به سرقت رفته در اختیار داشته باشد، بر لزوم انجام مستند نگاری از کاشیهای بناهای تاریخی در کشور تاکید میکند.
او اظهار میکند: باید تلاش کنیم تا همهی بناهای تاریخی دارای عناصر معماری و تزئینی را مستندنگاری کنیم، تا اگر پس از چندسال متوجه ناپدید شدنشان شدیم، بتوانیم سند و مدرکی برایشان داشته باشیم و سازمان میراث فرهنگی با تنظیم شکایت در مجامع بینالمللی و از طریق اینترپل امکان استرداد این آثار را داشته باشد.
میتوانیم تیمی از کارشناسان ایرانی به لوور بفرستیم
او اضافه میکند: در این شرایط اگر قصد داشته باشیم روی کاشیهایی که در طول دو سال گذشته به سرقت رفتهاند، کاری انجام دهیم، باید مستندات آنها را در اختیار داشته باشیم تا با پیگیری اقدامات قانونی و حقوقی جایگاه کنونیشان را پیدا کرده وآنها را به کشور برگردانیم. اگر این شواهد موجود باشند، میتوانیم به مرور آنها را به کشور برگردانیم.
به گفته این مدیر اداره اموال اداره کل موزههای کشور با بیان یک بحث دیگر که اصلا مشخص نیست کاشیهای سرقت شده از تهران و دیگر شهرهر، تا امروز از تهران و شهرهای خود خارج شدهاند یا خیر، ادامه میدهد: میتوانیم یک تیم از کارشناسان خبره را برای بررسی این کاشیها به موزهی لوور بفرستیم تا بتوانند این قضیه را بررسی کنند.
شاید کاشیها جزو پکیج گردشی موزهی لوور باشند
او با تاکید بر اینکه عملکرد موزههای مختلف دنیا در چند سال قبل نسبت به سالهای دورتر تغییر پیدا کرده است، میگوید: در دورههای گذشته با هر روشی آثاری را از موزههای مختلف جمعآوری میکردند و آنها را در مخازن نگه میداشتند. از سوی دیگر با بحث نمایش چرخشی آثار موجود در مخازن موزهها ممکن است این کاشیها نیز جزو پکیچ گردشی موزه لوور باشند.
وی بیان می کند: موزهها به راحتی حیثیت شغلی خود را با نمایش آثاری که منشاء غیرقانونی دارند، از دست نمیدهند، تا پس از مدتی کشوری مدعی آن اثر شود و حیثیت موزه نمایش دهنده زیر سوال برود.
مطالعه و مستندنگاری بناهای تاریخی تهران؛ نیازمند فرآیند خاص است
به گزارش ایسنا، دکتر حسن کریمیان، باستانشناس و استاد دانشگاه تهران، در نامهای به محمدحسن طالبیان، معاون میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری از او خواسته بود تا «با توجه به اینکه سرقت کاشیهای تهران هنوز رخ میدهد، عملیات مطالعه و مستندنگاری بناهای تاریخی را در دستور کار قرار دهد و حتی موزهای با عنوان «هنرهای وابسته به معماری» برای این آثار جمع آوری و نگهداری شوند.»
محمد حسن طالبیان، معاون میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری درباره ی این پیشنهاد وامکان عملی شدن آن به خبرنگار ایسنا می گوید: این پیشنهاد مناسب است، اما اینکه چه گروههایی باید این کار را انجام دهند و چه میزان از نظر اعتباری، به بودجه برای این کار نیاز داریم، نیازمند فرآیند خاص خود برای بررسی این موارد است.
او اما هیچ اظهار نظری دربارهی امکان عملی شدن یا نشدن این درخواست و حتی ایجاد موزه در این زمینه اشاره نمی کند.
انتهای پیام