وضعیت تکان‌دهنده مقاله‌های علمی در ایران

نگارش مقالات علمی در حالی از حدود ۱۵ سال پیش در ایران قوت گرفت که قرار بود در دوره کوتاهی پس از افزایش حجم مقالات روند کیفی‌سازی آنها و استفاده از پژوهش‌های انجام‌ شده برای حل مشکلات جامعه و بخش‌های تولیدی کشور آغاز شود اما با روی‌ کار آمدن دولت نهم، نه‌ تنها این اقدام از مسیر اصلی خود منحرف شد بلکه تغییر آیین‌نامه‌ها و تبدیل به هدف شدن تولید مقالات به جای استفاده از آنها در بخش‌های دیگر سبب شد تا جامعه دانشگاهی نیز صرفا بر نوشتن مقالات متعدد برای ارتقای سطح علمی خود بر اساس آیین‌نامه متمرکز شود.

به گزارش ایسنا، دوهفته‌نامه روبه‌رو در شماره جدید خود نوشت: «حدود پنج سال پیش بود که انتشار گزارشی آماری در یکی از معتبرترین نشریات علمی دنیا درباره روند تولید مقاله در ایران موجی از شادی را در میان دانشگاهیان به راه انداخت و در سوی دیگر خوراک مسئولان وقت وزارت علوم، تحقیقات و فناوری را برای بالیدن به سیاستهای اتخاذ شده در آن زمان فراهم کرد.

در سال ۲۰۱۱ میلادی مجله «نیچر» آماری ارائه داد که بر اساس آن، ایران را با رشد ۲۰ درصدی تولید مقالات علمی، پرشتابترین کشور از این حیث در دنیا معرفی کرد و از همان زمان مانور مسئولان روی موضوع رشد علمی کشور آغاز شد.

نگاهی به این آمار نشان میداد که ایران حدود ۱.۲ درصد از تولید مقالات در دنیا را داراست و از این نظر در رتبه ۱۶ دنیا قرار دارد اما در همین مدت برداشتهای متفاوتی در کشور از این آمار انجام شد. عدهای آن را بیانگر رشد علمی کشور عنوان کردند و جالبتر آن که برخی گزارشها این موضوع را به میزان هوش ربط داده و مطالبی با عنوان هوش ۱۱برابری محققان ایرانی نسبت به متوسط جهانی منتشر شد که در واقع چیزی جز کذب در آن وجود نداشت. هر چند ممکن است این مطالب را اشتباه در ترجمه گزارشهای بینالمللی دانست اما با نگاهی بدبینانه میتوان گفت برخی از آنها مطالب مبالغهآمیز و شبههانگیز بودند.

سرعت رشد تولید مقالات علمی در ایران را - که جرقه نخستین آن از سالهای ابتدایی دهه ۸۰ و در دوران اصلاحات به واسطه در نظر گرفتن جایزه برای نوشتن مقالات علمی بینالمللی زده شد - میتوان بیانگر افزایش مطالعه و پژوهشهای کمّی و تئوری در دانشگاهها و بین استادان و دانشجویان دانست که به خودی خود امری مثبت تلقی میشود، حال آن که رشد کمّی مقالات فقط بخشی از میزان تولید علم در یک کشور را نشان میدهد و مواردی از قبیل زیرساختهای پژوهشی جدید، کیفیت مقالات، کاربردی شدن آنها و در سادهترین حالت میزان ارجاعات و استناد به این مقالاتِ تولید شده در مقالههای جدیدتر بینالمللی نیز نقش مهمی در رشد علمی کشور دارد. نگاهی به زیرساختهای پژوهشی کشور در این مدت شاید بتواند اندکی قضیه را روشنتر کند؛ چرا که بررسی این زیرساختها نشان میدهد تعداد مقالات تولید شده متناسب با این زیرساختها نیست.

تعبیرکردن میزان کمّی تولید مقالات علمی کشور به رشد علمی و افتخار به آن، به تدریج به نسلهای بعدی مسئولان هم انتقال یافت و برخی از مسئولان پیشین نیز معتقد بودند افزایش تعداد مقالات، سیاستی بوده که از دورههای قبل آغاز شده است و نتیجه آن در این سالها دیده میشود که البته چندان خالی از حقیقت نیز نبود.

کامران دانشجو، وزیر علوم دولت دهم، چهار سال پیش گفته بود در سال ۲۰۱۲ بیش از ۷۰ هزار مقاله بدون تکرار از سوی دانشمندان ایرانی در مجلات معتبر جهانی و در پایگاههای علمی ISI، SCOPUS و ISC ثبت شده است که این میزان پیشرفت نشان میدهد دانشگاههای ما با جدیت به دنبال تولید علم هستند و این کار، توانمندی اعضای هیأت علمی دانشگاهها و هوش بالای دانشجویان ایرانی را نمایان میکند. او این را هم گفته بود که رشد تولید علم، متأثر از توسعه تحصیلات تکمیلی دانشگاههاست، زیرا بخش زیادی از این مقالات با همکاری اعضای هیأت علمی و دانشجویان دورههای تحصیلات تکمیلی و از پایاننامههای دانشگاهی استخراج میشود اما شاید یکی از دلایل اصلی رشد تولید مقالات را در ایران بتوان مبنا قراردادن نوشتن مقاله برای پذیرش دانشجویان در دورههای تحصیلات تکمیلی و از شروط ارتقای استادان دانشگاهی دانست که همین امر این انگیزه را در دانشجویان و استادان تقویت میکرد که به جای تقویت زیرساختهای پژوهشی و پایاننامههای کاربردی فقط به دنبال نوشتن یا در شرایطی بدتر ترجمه مقالاتی برای راهافتادن کارشان باشند. به عبارت دیگر دغدغه جامعه دانشگاهی به جای پیشرفت علمی که به دنبال رفع مشکلات جامعه باشد، اموری شد که فقط سابقهای کمّی در پرونده آنها به حساب بیاید. نگاهی به آمار تولید مقاله استادان دانشگاهی نشان میدهد برخی از آنها به طور متوسط بیش از دو یا سه مقاله در سال نوشتهاند!

مهمترین نکته در این بحث، کاهش میزان ارجاعات مقالات دیگر به این مقالات تولید شده در سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ بوده است. بنابراین هر چند تولید مقالات با افزایش چشمگیری روبهرو بوده است اما در همین مدت استناد به این مقالات که جزء مهمترین شاخصههای کیفی بودن یک مقاله به شمار میآید، کاهش یافته است.

رضا ملکزاده، معاون تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشور دو سال پیش گفته بود چالشهای زیادی در مسیر پژوهش وجود دارد و یکی از آنها این است که ٨٥ درصد تحقیقات در دنیا تأثیری روی سلامت نمیگذارند و چندان مفید نیستند. وی تأکید کرده بود عامل ارزشیابی مقالات مناسب نیست و باید بیشتر به ارجاعاتی که به مقاله میشود توجه داشته باشیم؛ به طوری که از چندین سال گذشته تاکنون مقالات زیادی در ایران نوشته شده است که ٥٨ درصد این مقالات هیچ ارجاعی نداشتهاند. برخی استادان برای ارتقای خود مقالاتی مینویسند که چندان مناسب نیست و به پژوهش ضربه میزند. ملکزاده تکراری بودن مقالات را هم یکی دیگر از چالشهای پژوهش خوانده بود.

تکراری بودن مقالات علمی تولید شده در ایران فاجعه بارتر از تولید کمّی مقالات است و بعضی دانشجویان و استادان به جای پژوهش روی یک موضوع کارساز و رفع نیازهای جامعه خود سراغ مقالاتی میروند که از قبل موجود است و با اندکی تغییر، آن را بار دیگر به نام خود ثبت میکنند. درباره این موضوع بیش از هر چیز نبود نظارتِ مناسب بر پایاننامههای نوشته شده از سوی متولیان آن سؤالبرانگیز و عجیب است. در کنار کپیکردن مقالات پیشین، ترجمه مقالات و پژوهشهای بینالمللی منتشر شده در فضای مجازی، ابعاد بزرگ تقلب در این زمینه را بیش از پیش نمایان میکند. اگر نظارتی قویتر بر مقالات تولید شده وجود داشت، قطعا تعداد مقالات تولید شده کپی یا ترجمه نیز کاهش مییافت و به دلیل همین نبودِ نظارت است که تاکنون آماری مبنی بر تعداد مقالات تکراری، ترجمه یا کپی شده منتشر نشده است اما برای اطلاع از این امر، میتوان فقط سری به تبلیغات گسترده تولید مقاله «ISI» در سطح شهر زد.

سیاست افزایش تعداد مقالات در سالهای گذشته در وهله نخست امری مثبت تلقی میشود اما عمیقتر که نگاه کنید، اثرات سوء آن ضربه بزرگی به بدنه دانشگاهی و صنعتی کشور زده است. توجه بیش از حد دانشجویان، محققان و استادان دانشگاهی به تولید کمّی مقالات سبب شده تا نگاه به آسیبها و مشکلات جامعه و حل آنها از سوی جامعه دانشگاهی کاهش یابد. در مقابل بخشهایی که در کشورهای پیشرفته دنیا از مهمترین موارد استفاده از علم تولید شده دانشگاهها هستند، انتظار خود از جامعه دانشگاهی را کاهش دادهاند و به همین دلیل سالهاست که ارتباط صنعت با دانشگاه در حد شعاری دستنیافتنی باقی مانده است.

رشد تولید مقالات علمی در حال حاضر نیز به گفتمان چالشی سیاسیون عرصه دانشگاهی بدل شده، به گونهای که کاهش تعداد مقالات ایران در دو، سه سال اخیر با انتقاد از سوی مسئولان پیشین وزارت علوم مواجه شده و دولت یازدهم را دلیل اصلی کاهش رشد علمی کشور میدانند. از سوی دیگر مسئولان فعلی نیز زمان توقف این رشد علمی را از سال پایانی دولت پیشین عنوان میکنند. این در حالی است که به گفته بنیانگذار پایگاه استنادی جهان اسلام، تعداد مقالات علمی ایران در چهار ماهه نخست سال ۲۰۱۶ با افزایش همراه بوده و فقط سالی که میزان تولید مقالات کاهش یافته، سال ۲۰۱۵ بوده است.

بسیاری از کارشناسان حوزه آموزش عالی معتقدند صرف تولید مقاله روش مناسبی برای محک زدن رشد علمی کشور نیست و این امر فقط باید بستر تبدیل شدن این مقالات و پایاننامهها به تکنولوژی، رفع نیاز جامعه و حل مشکلات کشور باشد که تاکنون نه تنها این موارد جامه عمل به خود نپوشیده است، بلکه گرایش استادان به سمت و سوی تولید کمّی مقالات، راه را بر کیفیسازی آنها بسته است و بدون تغییر سیاستهای دانشگاهی کشور نمیتوان این مقالات را به سوی کاربردی شدن سوق داد و در صورتی که این مقالات دردی از جامعه دوا نکند، فقط متون علمی دستنخوردهای در کتابخانهها باقی خواهند ماند.»

نمودار شماره یک: تعداد مقالات علمی ایران در سال‌های 2000 تا 2010

نمودار شماره دو: سهم ارجاع در میان مقالات علمی ایران در طی سال‌های 1996 تا 2010

نمودار شماره سه: رتبه علمی ایران در برخی رشته‌های مهندسی و علوم انسانی

نمودار شماره 6: سهم مقالات کنفرانس‌ها از کل تولید علم کشور

نمودار شماره 7: سهم مقالات کشور حاصل از مشارکت در کنفرانس‌های بین‌المللی از کل مقالات کنفرانس‌های دنیا

نمودار شماره 8: سهم ایران از کل مقالات منتشر شده در معتبرترین مجلات بین‌المللی

نمودار شماره 9: سهم ایران از کل کمیت علم دنیا به تفکیک کنفرانس‌ها و مجلات

انتهای پیام

  • چهارشنبه/ ۱۰ شهریور ۱۳۹۵ / ۱۲:۱۱
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 95061006817
  • خبرنگار :

برچسب‌ها