هموطن، پدر و مادرم را می‌شناسی؟

هموطن، پدر و مادر من را می‌شناسی؟

تنها می دانم اهل رودبارم و دیگر هیچ.

فامیل واقعی من چیست؟ پدر و مادرم کیست؟ چه شکلی هستند؟ آیا به غیر از برادرم ابوالفتح، خواهر و برادر دیگری دارم؟ شغل پدرم چه بوده؟ دقیقا در کجا متولد شده‌ام؟ اقوامم چه کسانی هستند؟ من مانده‌ام و این همه سوالات بی‌جواب... سوالاتی که بارها برای یافتن پاسخ شان جستجو کردم اما حتی نشانه‌ای نیافتم و حالا تبدیل به معمایی در زندگی‌ام شده است.

چندین سال است که بدون آن‌که خانواده‌ام بداند، در سالروز زلزله منجیل، به رودبار سفر می‌کنم تا شاید اثری بیابم از گذشته‌ام اما هیچ نیافته‌ام. هفت بار است که به لوشان، رستم آباد، رودبار، علی آباد و گورستان‌های رودبار رفته‌ام اما اثری از پدر و مادرم نیافتم. هلال احمر رودبار هم با وجود جستجو نتوانست اثری بیابد از ریشه خانوادگی من.

این داستان فیلم نامه‌ای است واقعی که در زندگی ابوالفضل به تصویر کشیده شده است. ابوالفضلی که آتش بر او گلستان شد و خداوند به او زندگی بخشید. ابوالفضلی که دوست خداست و خانواده از او راضی. زمین لرزه رودبار، فاصله حدود 1000 کیلومتری بین او و زادگاهش ایجاد کرد. حالا او در روستایی در اطراف شیراز در کنار پدر و مادر خوانده اش روزگار می‌گذراند.

ابوالفضل به خبرنگار ایسنا می‌گوید: برخی اقوام پدرخوانده‌ام که با او دشمنی داشتند، من را از فرزندخوانده بودنم آگاه کردند. از آن زمان بود که کنجکاو شدم و گذشته‌ام را جستجو کردم. در پستوی خانه به اسنادی پی بردم که ثابت می‌کرد، من از حدود سه تا چهار سالگی و برادرم از حدود 2 سالگی‌اش از سوی بهزیستی دستغیب شیراز به این خانواده سپرده شده‌ایم. حدود 10 ساله بودم که خداوند فرزند پسری به این خانواده اعطا کرد. آنها با وجود این‌که می‌توانستند ما را به بهزیستی پس بدهند اما نگه داشتند و ما را به خوبی بزرگ کردند.

وی ادامه داد: آنها آنقدر من را دوست دارند که بیش از بقیه خانواده به بنده احترام می‌گذارند و مرا حتی بیش از فرزند واقعی‌شان امین خانواده می‌دانند. جالب است بدانید من و برادر واقعی‌ام تفاوت‌های بسیاری با برادر ناتنی مان داریم؛ حتی در خورد و خوراک و ظاهر ؛ اما با وجود تفاوت‌های ظاهری بسیار به هم علاقمندیم و به اصطلاح هوای همدیگر را داریم.

او از یافتن پدر و مادرش ناامید شده و می‌گوید: نماینده ثبت احوال می‌گوید که به دلیل این‌که از حدود سال 70 به بعد ثبت شناسنامه‌ها الکترونیکی شده، تقریبا یافتن پرونده ثبت تولد بنده غیرممکن شده و احتمالا پرونده من گم شده است. علاوه بر آن فامیلی‌ام را هم نمی‌دانم که همین امر یافتن اقوامم را نیز دشوار کرده است.

ابوالفضل احتمال بسیار می‌دهد که پدر و مادرش از بین رفته باشند و تنها اثری که از گذشته‌اش می‌داند، یک اسم و یک عکس است که همراه با پدر خوانده و برادر واقعی‌اش در زمان سپرده شدنش به این خانواده در یک مکان گرفته شده است. او در این زمان تنها حدود چهار سال و برادرش حدود سه سال سن داشته است. حالا او ازدواج کرده و در یک روستا از توابع شیراز  یک سوپرمارکت دارد و روزگار می‌گذراند.

گفت‌وگو از: شیما عباس‌زاده، خبرنگار ایسنا

انتهای پیام

  • سه‌شنبه/ ۲ شهریور ۱۳۹۵ / ۱۱:۳۳
  • دسته‌بندی: گیلان
  • کد خبر: 95060101053
  • خبرنگار : 71210