این شاعر و مترجم در گفتوگو با ایسنا، درباره تاثیر شبکههای اجتماعی اظهار کرد: شبکههای مجازی هم مفید هستند هم مخل. نوع بهرهگیری باعث میشود بتوانیم از جنبه مفید یا مخلشان استفاده کنیم. هر امری وجوه مثبت و منفی دارد. ماشین زیر پای ما اگر خوب رانندگی کنیم ما را به مقصد میرساند و اگر بد رانندگی کنیم، باعث تصادف میشود. در رسانهها هم این اتفاق رخ میدهد.
او با تاکید بر تاثیر شبکههای اجتماعی بیان کرد: یک نویسنده میتواند از شبکههای اجتماعی استفاده کند اما بیحوصلگی قرن را هم نباید فراموش کند. ما در قرن بیستویکِ بیحوصله به سر میبریم. کسی که میخواهد در شبکه اجتماعی چیزی بنویسد باید نوشتهاش کوتاه باشد. خود من هم مجبورم برای حفظ مخاطب منظورم را در ۳۰ یا ۴۰ کلمه بگنجانم و در اصطلاح لب مطلب را بگویم تا خوانندهام فرار نکند.
بیدج با بیان اینکه «در دنیای امروز برای خواننده زمان کم است»، اظهار کرد: او مشکلات فراوان دارد و کمتر به خواندن میپردازد. به همین دلیل ما باید به قاعده مثلث که فرهنگ است بپردازیم. پایگاه اقتصاد و سیاست ما همان فرهنگ ماست. نباید سیاست طوری باشد که فرهنگ را زیر سوال ببرد و آن را در مشتش مچاله کند. باید فرهنگ و صاحبان فرهنگ به سیاست و اقتصاد خط بدهند، و اگر اینطور باشد به اصطلاح جهان اول میشویم.
این مترجم ادبیات عرب با بیان اینکه «قدرت تاثیرگذاری کتاب کم شده است»، متذکر شد: امروز کتاب تنها رسانه موجود نیست. در گذشته کتاب یکهتاز رسانهها بود، اما الان در هیچ جامعهای یکهتاز نیست. امروزه رسانههای جامعتری مثل تلویزیون و سینما وجود دارند که میتوانند ما را جذب کنند. در حال حاضر نیز رسانههایی مثل شبکههای اجتماعی به رسانههای پیشین اضافه شدهاند.
او ادامه داد: این روند طبیعی کار است، اما اینکه بگوییم تاثیر کتاب از بین رفته اشتباه است. البته این کم شدنش تا زمانی که به بیماری تبدیل نشده باشد، طبیعی است. وضعیت کتاب بر اثر شرایط تغییر کرده است. مثل انسان که در جوانی قلدر و توانمند است اما زمانی که سنش بالا میرود، ضعیف میشود. درباره کتاب این ضعف در جامعه رخ داده است. جامعه پیشرفت میکند، رسانههایش فراوان میشوند و دلپسندیهای جامعه متنوعتر میشود. همه اینها باعث میشود که قدرت کتاب کم شود.
موسی بیدج حمایت از کتاب را الزامی دانست و گفت: برای جلوگیری از بیماری در بخش فرهنگ باید حمایت از کتاب وجود داشته باشد. اگر متولیان از کتاب حمایت کنند این اتفاق به شکل فجیعش نمیافتد که ناشر به من بگوید کتابت را در ۲۰۰ نسخه منتشر میکنم، اگر فروش رفت ۲۰۰ نسخه دیگر چاپ میکنم. این اتفاق ناگوار است و باید چارهجویی شود.
او درباره علت کاهش کتابخوانی بیان کرد: این که همه کتاب نمیخوانند به این خاطر است که اولویتها فرق کرده است. کتاب در سبد اولویتهای یک خانوار هست یا نیست؟ به نظر میرسد در جامعه ما در سبد زندگی بسیاری از خانوادها کتاب نیست. وقتی اقتصاد یک خانواده دچار تزلزل شود، هزینههایشان را کاهش میدهند. در چنین شرایطی خانواده کتاب را کنار میگذارد چون امکان حذف خوراک وجود ندارد، ولی کتاب را که خوراک روحی است کنار میگذارد.
این مترجم افزود: پیامد غذا نخوردن مستقیم است اما پیامد کتاب نخواندن مستقیم نیست. باید دسته جمعی فکر کرد، از دستاندرکاران مشاوره گرفت و طرحی نو درانداخت. قبلا کتابهای من پنجهزار نسخه چاپ میشد اما الان ناشر میگوید مینویسیم ۶۰۰ نسخه اما ۲۰۰ نسخه چاپ میکنیم. بیماری اینجاست. البته ناشر هم تقصیر ندارد زیرا باید بازگشت سرمایه داشته باشد.
موسی بیدج وضعیت نشر کتاب را نابسامان خواند و متذکر شد: باید فکری برای کار نشر کتاب انجام داد زیرا بسیاری از ناشران به تاجر تبدیل شدهاند. البته آنها هم تا حدی حق دارند. سرمایهگذار توقع دارد سرمایهاش برگردد و سود کند وگرنه نمایشگاه ماشین میزند و ماشین را با سود میفروشد و علاوه بر بازگشت سرمایه سود هم میبرد.
او درباره وضعیت فرهنگ نیز تصریح کرد: به نظرم وزارت نفت پول درمیآورد ولی وزارت فرهنگ باید پول خرج کند زیرا فرهنگ جایی نیست که پول دربیاورد. در تعلیم و فرهنگ خودکفایی وجود ندارد. مثل این است که بگویند مدرسهای خودکفا باشد، در چنین حالتی مدرسه به خانوادهها فشار میآورد. ایران کشوری فرهنگی است و مردمانی فرهنگی دارد. ما با پراید شناخته نمیشویم. ممکن است برای چند کشور پراید صادر کنیم اما به این عنوان مطرح نیستیم. ما به فرهنگمان معروف هستیم، لذا باید به داد فرهنگ برسیم.
این پژوهشگر همچنین درباره تاثیر نویسندگان گفت: قاعدتا اهل قلم در هر ژانری، هر خطی که مینویسند یک خط به جهان اضافه میکنند. این خطی که اضافه شده میتواند خیلی خوب، خیلی متوسط یا بیتاثیر باشد. اهل قلم علیالقاعده باید موثر باشند. قلمی که چیزی مینویسد، اثری از خود باقی میگذارد، نویسندگان هم صاحبان قلم هستند.
او با بیان اینکه «جایگاه نویسندگان مشخص و برجسته است»، اظهار کرد: این تنها به جامعه ما مربوط نمیشود و قاعده کلی است. اما همیشه از تئوری تا عمل فاصله است. اینکه اثر چه مراحلی را میگذراند و چه میزان تاثیر میگذارد، به شرایط جامعه، نحوه قلم زدن، کلام و فحوای سخن و معانی مورد نظر نویسنده بستگی دارد. هرکدام از مولفهها یک نمره دارد که اثرگذاری را بیشتر میکند.
بیدج در عین حال متذکر شد: ممکن است کسی بسیار نوشته باشد و در جامعه اثری نگذاشته باشد، اما این را به عنوان قاعده کلی در نظر نمیگیرم. قاعده این است که هر نوشتهای تاثیر میگذارد زیرا نویسندگان سخنگویان مردم هستند، حرف دل مردم را مینویسند و آن را بر زبان میآورند. قطعا حرفی که از دل بر میآید بر دل هم مینشیند. کارهای فرهنگی به این صورت است. همیشه بزرگترین بخش پویندگی یک جامعه را اهالی فرهنگی بهوجود میآورند.
جلد سوم «شعر امروز ایران» از فارسی به عربی و مجموعه داستان کوتاهی از موسی بیدج برای انتشار آماده است.
انتهای پیام