به گزارش ایسنا، «کریستوفر بلک» وکیل بینالمللی کیفری مستقر در کانادا در مطلبی برای وبسایت تحلیلی «نیو ایسترن اوتلوک» نوشت: همه دولتهای آمریکا به ما و تمام مردم جهان گفتهاند که ما در "جنگ علیه تروریسم" هستیم. تروریسم یک اقدام، یک تاکتیک و یک استراتژی است. یک متد است نه یک شخص، گروه و یا کشور. چطور میشود جنگی علیه متد به راه انداخت.
او ادامه داد: اما آنها از ما میخواهند که با یک متد و روش بجنگیم و هرگز نپرسیم که چرا و با چه کسی. به نظر میرسد که این مساله دیگر چندان مهم نباشد. آنها به ما میگویند که نگران این نباشیم که چرا یک اتفاقی رخ میدهد و تنها چگونگی وقوع آن نگران باشیم.
وکیل بینالمللی کیفری با اشاره به اصطلاحی که جورج بوش پس از حملات سپتامبر 2001 استفاده کرد، گفت: مردم نیازی ندارند که بدانند چرا تروریستها به وجود آمدهاند و یا اینکه آنها چه کسانی هستند و چه انگیزههایی دارند. حتی مردم نباید درباره اینکه آیا آنها واقعا وجود دارند یا خیر فکر کنند، چرا که آنها "تروریست" هستند. جنگ با ترور در واقع جنگ آمریکایی علیه کل جهان است.
این تحلیلگر در ادامه توضیح داد، آمریکاییها با بیان اینکه در حال "مبارزه با تروریسم" در عراق هستند، در واقع منظورشان این بوده که در حال "مبارزه با نیروی مقاوم در برابر حمله و اشغالگریاشان" هستند. وقتی آنها همین چیزها را درباره افغانستان میگویند، در واقع با مقاومت ملی مبارزه میکنند.
کریستوفر بلک افزود: زمانی که روسها میگویند که در حال مبارزه با "تروریسم" در سوریه هستند، بدانید که آنها در واقع با ایالات متحده آمریکا و متحدان آن و نیروهای نیابتی میجنگند. بمبارانها و تیراندازیها در اروپا، آسیا، آمریکا و روسیه تماما به جنگ واقعی آمریکا ارتباط دارد که واشنگتن علیه کل جهانی به راه انداخته که میخواهد آن را در کنترل بگیرد. به بیان بهتر میتوان گفت که جنگ با ترور از سوی آمریکا و کشورهای همپیمان آن علیه مابقی جهان به راه افتاده است.
این نویسنده همچنین خاطر نشان کرد که در هر کدام از بمبگذاریهای "تروریستی" از لندن و مادرید گرفته تا پاریس و بوستون و دیگر تیراندازیها تماما با این ادعا به پایان میرسند که فرد مهاجم به جای بازداشت شدن، کشته شده است. اینطور به نظر میرسد که آنها مغز متفکر اصلی حمله را پنهان میکنند.
این مساله در کنار این حقیقت که بسیاری از حملات در زمانی رخ میدهد که پلیس در حال برگزاری مانورهای "ضد تروریستی" است، به او دلیلی میدهد تا بگوید "تمام مهاجمان مظنون ظاهرا ارتباطاتی با سرویسهای اطلاعاتی کشورهای دخیل داشتهاند."
کریستوفر بلک تاکید کرد: استفاده از واژه "تروریسم" هیچ مفهومی ندارد چرا که شامل هیچگونه اطلاعات مفیدی که ما را به درکی از واقعیتها و شرایط برساند، نیست. این واژهای است که برای مغشوش کردن ذهن، فلج کردن تفکر و مختل کردن اراده به کار میرود. زبان ابزار مهمی برای کنترل مردم است. پذیرش شرایط تبلیغات سیاسی که قدرتها برای کنترل ما استفاده میکنند، تسلیم شدن کامل در برابر آنهاست چرا که زمانی که ما این کار را انجام دهیم قدرت تفکر منطقی، تحلیل، پرسش و تفکر درباره خودمان را از دست میدهیم.
بلک در وبسایت تحلیلی «نیو ایسترن اوتلوک» نوشت: نهایتا اینکه ترور اقدامی است که کسانی از آن استفاده میکنند که نمیتوانند به صورت قانونی و مشروع به آنچه میخواهند، برسند. اقدامات تروریستی فردی به دست ترویستهای تکرو و یا گروههای کوچک به این دلیل صورت میگیرد که آنها هیچ قدرت سیاسی دیگری جز تلاش برای ترساندن توده مردم ندارند. اما در مقابل، آن دسته از اقدامات تروریستی که به دست جناحهای دارای اختیارات دولتی انجام میشود، نشان میدهد که آنها اهدافشان را میدانند و روشهایشان مجرمانه است. به همین دلیل است که آنها مجبورند به تروریسم مردم خودشان متوسل شوند تا کنترل و سلطه خود را حفظ کنند.
این وکیل بینالمللی تاکید کرد: اگر میخواهیم تروریسم را در این جهان ریشهکن کنیم، مجبوریم تا شرایطی که منجر به روی کار آمدن کسانی میشود که مایل به استفاده از تروریسم برای حکمرانی هستند، از میان برداریم.
او درباره ایالات متحده آمریکا هم گفت: یک انقلاب دموکراتیک باید رخ دهد اما جمعیت سازماننیافته که اکنون مردم آمریکا هستند، به سادگی تحت تاثیر سخنان عوامفریبانه فاشیستی همانند سخنان دونالد ترامپ یا هیلاری کلینتون قرار میگیرند و نه ایدههای عدالت اجتماعی و اقتصادی. شاید کسی برای تمام این موارد پاسخی داشته باشد اما من پاسخی ندارم. ما پاسخ این مساله را نمییابیم و حتی به دنبال آن هم نمیرویم؛ آن هم تا زمانی که بدانیم چه زمانی یک واقعه را باید به اسم واقعی خودش خطاب کنیم و نه اینکه به آن بگوییم تروریسم.
انتهای پیام