گفت‌وگو با مهدی مطهرنیا - مدرس دانشگاه و مجری کارشناس

اندر احوالات قهر چهره ماندگار جغرافیا در وسط برنامه زنده

بینندگان برنامه «45 دقیقه» شبکه خبر با موضوع ریزگردها در روزهای اخیر شاهد اتفاقی غیرمترقبه بودند؛ چالش مهمانان برنامه به جایی می‌رسد که پرویز کردوانی - چهره ماندگار جغرافیا - وسط پخش زنده، میکروفن یقه‌ای خود را می‌کند و استودیو را ترک می‌کند!

خبرنگار سرویس رسانه ایسنا در گفت‌وگو با مهدی مطهرنیا که سابقه اجرای برنامه‌های سیاسی تلویزیون را دارد، این اتفاق و چرایی قهر مهمان در وسط برنامه‌ای زنده آن هم در شبکه خبر که عنوان «شبکه بین‌المللی» را به یدک می‌کشد، به بحث گذاشته است.

مطهرنیا درباره‌ی جلوگیری از اتفاقاتی از  این دست مثل قهر مهمان، بر لزوم استفاده رسانه ملی از کارشناسان متبحر تاکید کرد و گفت: ما مجری کارشناسان متبحر در جامعه کم نداریم؛ آنچه مسلم است تلویزیون نمی‌خواهد از این دست مجری کارشناسان استفاده کند.

این کارشناس در این زمینه یادآور شد: نظام تبلیغاتی در کشورهای پیشرفته جهان، از انسان‌های برجسته، نخبگان مطرح و موثر بر مردم را می‌سازد. در ادبیات محاوره‌ای و مردمی ما طنزهای بسیاری وجود دارد. یکی از این طنزها می‌گوید «طرف اسم فرزندش را رستم می‌گذارد ولی می‌ترسد او را صدا کند» سازمان‌های تبلیغاتی ما هم همین‌گونه هستند. افرادی را می‌یابند با توانمندی‌های بالا، استعداد فراوان و پتانسیل‌های تأثیرگذاری بالا و حتی بازیگری در عرصه دیپلماسی ملی اما به واسطه نگاه‌های محدود جناحی و حزبی وقتی آن‌ها را به رستم تبدیل می‌کنند دیگر می‌ترسند آن‌ها را صدا کنند و آن‌ها را از متن به حاشیه می‌برند.

مهدی مطهرنیا در ادامه با اشاره به اینکه ما در رسانه ملی امثال میرفخرایی در مقام مجری را تجربه کرده‌ایم، گفت: آیا استاد میرفخرایی نمی‌تواند بیان‌کننده یک مجری‌کارشناس برتر باشد؟ افراد دیگری آمدند و تجربه‌های جدی‌تری را به این منطق افزودند اما اکنون صداوسیما به جای استفاده از آن‌ها، زمینه‌های به حاشیه رانده شدن و حتی برخورد با آن‌ها را فراهم می‌کند.

این کارشناس معتقد است: رسانه دارای تعریف خاص خود در گستره کنونی فرهنگ بشری است که موجب توجه خاص به نظام بین‌الملل ارتباطات در سیاست‌گذارهای ملی می‌شود و جامعه را به سمت جلو پرتاب می‌کند. به عبارتی دیگر رسانه امروز رهبری بسیاری از تحرکات اجتماعی و سیاسی را بر عهده گرفته است و اگر نتواند کارکردهای امروزی خود را بازتعریف کند نخواهد توانست زمینه‌پرور ایجاد فضای اعتماد به پیروی از آن اعتبار برای خود گردد و زمانی که اعتماد و به پیروی از آن اعتبار یک رسانه از بین می‌رود، تأثیرگذاری و عمق استراتژیک اثرگذاری آن هم مخدوش می‌شود. به نوعی که حتی دیگر نمی‌تواند به تعداد بینندگان خود از نظر آماری اتکا کند چرا که بینندگان و شنوندگان آن را می‌بینند و می‌شنوند ولی از آن تأثیر نمی‌پذیرند.

مهدی مطهرنیا با اعتقاد بر اینکه اعتبار و اعتماد به رسانه به چند عامل اساسی متکی است، یکی از عوامل مهم را آرایش محتوایی آن رسانه دانست و گفت: رسانه‌ها باید به سمت و سوی اطلاع‌رسانی شفاف، دانایی‌افزایی همگانی و افزایش سطح عمل متکی بر این دانایی در حوزه رفتارهای فردی و کنش‌های اجتماعی نایل بیایند. از این منظر باید بپذیریم که اگر رسانه نتواند از نظر محتوایی کارکردهای خود را داشته باشد، نخواهد توانست باعث جذب بینندگان و شنوندگان و مخاطبان شود.

این کارشناس در همین زمینه تأکید کرد که رسانه از منظر آرایش شکلی باید متوجه کارکرد عاطفی و کارکرد فرازبانی باشد و در این زمینه اظهار کرد: رسانه به پیام‌هایی که می‌دهد باید باور داشته باشد و خود عامل به آن پیام‌ها در عمل قرار بگیرد. رسانه اگر اصول و ارزش‌هایی را در جامعه به عنوان محتوای اصلی هنجارهای اجتماعی یا مذهبی یا سیاسی به جامعه تزریق می‌کند، اگر خود عامل به آن‌ها نباشد اثرگذاری خود را از دست خواهد داد. لذا آرایش شکلی باید نه فقط در دکور، رنگ‌آمیزی و نورپردازی به چشم بیاید بلکه باید در عمل و ارزش‌های بیشتر نمود پیدا کند که رسانه خود را مدعی آن می‌داند.

مطهرنیا در بخش دیگری از گفت‌وگوی خود با اذعان بر این مطلب که تلویزیون باید بتواند از مکانیزم‌های مدرن و جدید آرایه‌پردازی شکلی بهره ببرد، یادآور شد: رسانه‌هایی که مدعی دموکرات بودن، مدعی مذهب و مدعی گسترش اقتدار حکومت هستند، هر کدام باید خود نماینده عملیاتی توصیه‌های اصولی و ارزشی و هنجارهای تعریف شده هدف‌گذاری خود باشند و بتوانند از مکانیزم‌های مدرن و جدید آرایه‌پردازی شکلی بهره ببرند. در این میان چیزی که می‌تواند این دو بخش را به یکدیگر متصل و اساسا اهمیت آن را دو چندان کند عاملیت رسانه‌ای است. یعنی مدیران صحنه رسانه و کسانی که جلوی دوربین قرار می‌گیرند و کل ساختاری که به هر تقدیر در ارتباط با مرتبط کردن دو وجه آرایش محتوایی وارد عمل می‌شوند. این از مدیران ارشد یک رسانه شروع و به مجری و دیگر اجزای موجود در صحنه رسانه‌ای یعنی نورپرداز یا صدابردار و فیلمبردار و ... برمی‌گردد.

این کارشناس در همین زمینه با اعتقاد بر اینکه امروزه تلویزیون ما در هر سه بخش با چالش‌ها و بحران‌های عمده‌ای روبه‌روست، بیان کرد: امروز بعضی از مجریان قدر و قدرتمند دیگر در تلویزیون حضور ندارند. بعضی از فیلمسازان و فیلم‌پردازان بزرگ از متن به حاشیه رسانه ملی رانده شده‌اند. محتواپردازی، خودسانسوری، چابلوسی و منفعت‌گرایی‌های فردی و گروهی جای خود را به المان‌ها و ارزش‌های ملی داده است و لذا نگاه به تلویزیون یک نگاه عاطفی و حداقل موضوع گذران وقت در منزل محصور شده است.

 

مطهرنیا افزود: اعتماد و اعتبار به رسانه ملی وقتی کاهش پیدا می‌کند که خود اجزای رسانه نیز دیگر حرمت رسانه را حفظ نمی‌کند. لذا شاهد نوعی رفتارهای واکنشی در این زمینه هستیم که در چنین چارچوب‌هایی خود را به نمایش می‌گذارد. وقتی در یک رسانه اتفاقاتی از جنس قهر مهمان برنامه رخ می‌دهد نشان‌دهنده این است که پایه‌ها و بنیادهای اعتماد و اعتبار رسانه سست شده است. این عکس‌العمل‌ها باید واکنشی در برابر این فرایند داشته باشد.

حضور کارشناس مجری در یک برنامه تخصصی یکی از مهره‌های اصلی یک برنامه موفق است. مطهرنیا در این زمینه معتقد است: مجریان و کارشناس مجریان ما در درصد بالایی از موجودیت خود فاقد تخصص و مهارت‌های لازم برای جذب مخاطب هستند و بیش از آنکه ضابطه‌ها بر آن‌ها حکم باشد ارتباطات بر آن‌ها حاکم است و این ارتباطات در چارچوب نگرش‌های بسته جناحی و حزبی شکل می‌گیرد.

او در همین زمینه به بازگشت مجریان موفق و مطرحی به تلویزیون اشاره کرد که پس از بازگشت به صداوسیما محبوبیت آن‌ها در لایه‌های مختلف کاهش و زیر سوال رفته است.

مطهرنیا گفت: امروزه بسیاری از مجریان برتر ما ورود به صداوسیما را در واقع منافی جایگاه خود در میان مردم می‌دانند؛ به گونه‌ای که ورود بعضی از آن‌ها به صداوسیما گرایش عموم مردم به آن‌ها را در لایه‌های مختلف کاهش می‌دهد و امروز ورود به رسانه به جای اینکه بر افزایش محبوبیت آن‌ها بیانجامد به کاهش محبوبیت آن‌ها منجر شده است.

این کارشناس در پایان با اشاره به بازگشت تنی چند از مجریان به صداوسیما این اتفاق را موجب کاهش محبوبیت آن‌ها در لایه‌های گوناگون اجتماعی دانست و یادآور شد: این مجریان بازتاب‌های متفاوتی را شاهد بوده‌اند؛ لذا تلویزیون امروز باید به این توجه کند که چگونه می‌تواند در مراحل نخست برای جلب نظر کارشناسان و مجریان برتر جاذبه داشته باشد و از سویی دیگر چگونه می‌تواند با محتواسازی دقیق برنامه‌ها خارج از نگرش‌ها و گرایش‌های حزبی و جناحی در ساحت‌های گوناگون فرهنگی، اجتماعی و سیاسی زمینه‌پرور گرایش مجدد مردم به حوزه رسانه ملی شود.

انتهای پیام

 

  • دوشنبه/ ۳۱ خرداد ۱۳۹۵ / ۱۵:۴۴
  • دسته‌بندی: رسانه
  • کد خبر: 95033118800
  • خبرنگار : 71442