«آنچه مسلم است این است که در سه سال گذشته نکته مثبتی که دولت یازدهم از خود نشان داده باشد و مردم را قانع کرده باشد که به روحانی مجددا رای دهند، وجود ندارد و در این مساله جای تردید وجود دارد.»
به گزارش ایسنا، امیررضا واعظی آشتیانی، فعال سیاسی اصولگرا که از اعضای آبادگران بود و با حضور در لیست ائتلافی رایحه خوش خدمت به شورای شهر سوم راه یافت، با سابقه کار در وزارت صنایع دولت نخست محمود احمدینژاد در روزنامه اعتماد نوشت: «از گذشته مرسوم بوده است که گروهها و احزابی که در یک خانواده قرار دارند، تحرکاتی در باب انتخابات از یک سال پیش از آن آغاز کرده و گزینههای مورد نظر خودشان را انتخاب کنند. جریان اصولگرایی نیز از این قاعده مستثنی نیست و در خانواده اصولگرایان این مهم پیگیری میشود تا بتوان فرد مناسبی را برای انتخابات ریاستجمهوری سال ٩٦ معرفی کرد.
خلاف واقع است اگر تصور کنیم ریاستجمهوری برای همه افراد باید دو دورهای باشد. اگر مردم اقبال نشان ندهند و در عین حال نامزد و گفتمان جدید نکات مهمی را مطرح کند، هیچ بعید نیست که دولت روحانی یک دورهای باشد.
آنچه مسلم است این است که در سه سال گذشته نکته مثبتی که دولت یازدهم از خود نشان داده باشد و مردم را قانع کرده باشد که به او مجددا رای دهند، وجود ندارد و در این مساله جای تردید وجود دارد. لذا خانواده اصولگرایان در مقطع خاص خود به جمع بندی رسیده و فرد مورد نظر خود را برای کاندیداتوری معرفی خواهند کرد. با توجه به عملکردی که دولت در این سه سال داشته است، جای تردید است و احتمال یک دوره بودن ریاستجمهوری روحانی وجود دارد.
در عین حال اصولگرایان نیز شاخصههایی برای انتخاب فرد مورد نظر خود خواهند داشت تا فردی واجد اقبال عمومی مردم معرفی شود. باید منتظر بمانیم که در مدت باقی مانده تا انتخابات دوره دوازدهم چه فعل و انفعالات سیاسی به وجود میآید و همه این موارد را باید مدنظر قرار داد. این که پیشداوری کنیم و فرد خاصی را دارای شاخصه بدانیم، درست نیست.
شاید و فرضا ممکن است که در جمعبندی که طیف اصولگرایان داشته باشند به این نتیجه برسند که دولت در سیاستگذاری هایش تغییراتی را ایجاد کند و این تغییرات منجر شود که اصولگرایان اجماعی بر آقای روحانی داشته باشند. ولی با توجه به شرایطی که امروز شاهد آن هستیم و در طول سه سال گذشته اصولگرایان از عملکرد دولت به خصوص در بخش اقتصادی و فرهنگی رضایت ندارند.
کسی نمیتواند کتمان کند که اردوگاه اصولگرایی گستره وسیعی دارد. هیچ بعید نیست که گروههای اصولگرا بخواهند کاندیدای خاص خود را معرفی کنند. ولی آن مجموعهای که میخواهد بحث کاندیداتوری را مدنظر قرار دهد باید گفتمان جدید و برنامه جدیدی که عملیاتی باشد و بتوان آن را محقق کرد، به جامعه معرفی کند. اصولگرایان اگر بناست فردی را معرفی کنند باید شخصی باشد که توانمندی اجرایی کردن شعارهایش را داشته باشد. ما نمیگوییم حتما صددرصد شعارها محقق شود. لااقل در ریاستجمهوری دوره اول بتواند سی تا چهل درصد آنها را محقق کند.
پتانسیل رقابت با روحانی در بین افرادی در خانواده اصولگرایی وجود دارد اما فردی باید توسط اصولگرایان انتخاب شود که شاخصه انقلابی بودن را داشته باشد. نکته مهمتر اینکه او باید فردی مدیر باشد و از هم اکنون تیم آمادهای برای اداره کشور داشته باشد.
این گونه نباشد که فردی در ناباوری رییسجمهور شود و ناتوان در چیدن تیمی اجرایی برای دولت باشد. متاسفانه بعد از پایان جنگ رییسجمهورها همه بر حسب اتفاق انتخاب شدند و همین باعث شد هیچگاه تیمی منسجم را در کنار خود نداشته باشند و همین عامل یکی از بازدارندگی اهداف دولتها بوده است. اگر در این انتخابات دولتی را احزاب و گروهها تعریف کنند و برنامهها و کابینه آن را معرفی کنند، میتواند بسیار موثر باشد. واقعیت امر این است که مردم ایران در رای دادن غیر قابل پیشبینی هستند؛ چرا که ما حزب فراگیری را به طور جدی نداریم و سرنوشت رایها همیشه غافلگیرکننده بوده است. در مورد مصداق فردی که برای رقابت با روحانی انتخاب میشود باید کارهای ویژهای انجام شود. در اردوگاه اصولگرایی گروهی هستند که مطلقا آقای احمدینژاد را قبول ندارند و گروه دیگری او را قبول دارند.
این دو دستگی در اردوگاه اصولگرایی نسبت به او وجود دارد. این مساله خود یکی از چالشهای مهم اردوگاه اصولگرایی در انتخابات ٩٦ خواهد بود. هرچند که زمینه اجتماعی برای احمدینژاد برای دیگر نامزدهای اصولگرایی بیشتر فراهم است. باید دید که شرایط انتخابات در سال جاری چگونه پیش میرود. جدای از احمدینژاد افراد دیگری در اردوگاه اصولگرایی هستند که توانمندی لازم برای ریاست قوه اجرایی را دارند.»
انتهای پیام