مثل همه حکومتهای مذهبی، «صفویه» هم برای خودش امالقرایی داشته است؛ «دار الامان» و شهری که به حکم پادشاه، همه غیرمسلمانهایش را کوچ دادند و میخانههایش را تعطیل کردند که «حرمت» نگه دارند.
اردبیل قبل از صفویه هم شهر مهمی بود، آثار باستانی متعلق به دوره آهن و مفرغ و حتی قبل از آن، در این شهر پیدا شده است و میگویند توقفگاه مهمی در مسیر جاده ابریشم بوده است، همینطور شهری که سرسلسله صفویه، پدربزرگ « شاه اسماعیل اول» «شیخ صفی اردبیلی» در آن زندگی کرده و دفن شده است.
با این که عارفان و پشمینهپوشان، قبل از شیخ صفی هم در مملکت اسلامی زندگی میکردند و شهرتی داشتند، او بود که توانست صوفیگری مورد پسندش را در سرتاسر ایران، سوریه، آسیای صغیر و حتی هند گسترش دهد، و وقتی درگذشت، پسرش را به جانشینی گذاشت تا قدرت و نفوذی که در طول زمان به دست آورده بود به وارثش برسد. همین قدرت و شاخههای نفوذ بودند که بعدها اسماعیل اول را « شاه» ایران کردند.
پسر شیخ صفی اما خیلی پیش از آغاز سلسله صفوی دست به کار ایجاد « مقبره» و زیارتگاه برای پدر شد و در خانه شیخ که پیش و پس از او محل چله نشینی و عبادت صوفیان بود، بنایی به یادبود پدر ساخت. گنبد « الله الله» این طور بنا شد. ساختمانی استوانهای به ارتفاع 17 متر که گرچه درش بسته است اما میگویند نمای داخلی آن یک هشت ضلعی است با دیوار های پوشیده از خوشنویسی قرآن و بر روی سنگ قبر شیخ، صندوقی قرار دارد یگانه، با تزئینات خاتم و میناکاری.
بخش دیگر بنا، محل دفن پسر است، آرامگاه «محیالدین محمد» که بعدها محل دفن مادر شاه و برادرزادهها و باقی اعضای خانواده شد و به همین خاطر است که به آن حرمخانه میگویند.
مهمترین قسمت این بنا از نظر معماری داخلی چینیخانه است که دری در مقبره شاه اسماعیل دارد. این قسمت بنا را در دوران شاه عباس و با طرح و نقشه، شیخ بهایی ساخته و عمرش از بناهایی که این معمار عصر صفوی در اصفهان ساخته بیشتر است. تزئینات این قسمت بنا، گچبری، کاشیکاری و تذهیب است و چیزی که بیش از همه در نظر است، طبقههایی در دیوارهاست که برای نگهداری چینیهای هدیه شاه عباس به این بقعه طراحی شدهاند. عمارت در قرن شانزدهم میلادی ساخته شده و نامتقارن است.
کتاب تاریخ عباسی میگوید در مجموع هزار و 221 قطعه چینی اهدایی شاه عباس با مهر او در این تالار نگهداری میشد، حالا اما تمام آن طبقههای طراحی شده در مقرنسهای گچی ایوانها خالیست. میگویند بخشی از این چینیها را روسها به غارت بردهاند و در موزههای روسیه نگهداری میشود، تعداد دیگری ظرف چینی قدیمی البته هنوز در این تالار هست، در مکعبهای شیشهای با برچسبهایی که تاریخ تخمینی ساختشان بر آن درج شده است.
آرمگاه شاه اسماعیل اول هم اینجاست، که دیوارهایش را با روکش چرمی طلاکاری شده و تزئینی پوشاندهاند و گچبریهایش رونویسی آیات قرآن است به خط استادان خطاط در دوره عباسی. روی مزار شاه هم صندوقی تزئین شده است، پشت شیشهای که اتاق مقبره را از باقی تالار جدا میکند.
فرش این بنا شهرتی جهانی دارد. « قالی اردبیل» که یکی از 50 اثر فهرست آثار هنری ماندگار جهان است که برای مقبره شیخ صفی بافته شده، چیزی که منحصر به فردش میکند این است که سال بافت و اسم طراح آن در رجهای قالی آمده است. قالیهای دیگر در سال 918 شمسی بافته شدهاند، و به خاطر حفظ حرمت بقعه در نقشهشان فقط گل هست نه شکارگاه و آدم و حیوان. دو انگلیسی که در 1843 از بقعه دیدن کردند در مورد این قالیها نوشتهاند. سه سال بعد وقتی زلزله در اردبیل هزاران نفر از مردم شهر را کشت و بخشهایی از بنای بقعه را که شاهان صفوی خرده خرده ساخته بودند، تخریب کرد، تولیت مقبره برای تهیه پول بازسازی بنا فرشها را به فروش گذاشت، قالیهای آسیبدیده در ایران توسط کمپانی «زیگلر» که در کار خرید فروش فرش بود، خریداری شد. تکههای آن که هنوز قابل استفاده بود به هم متصل و نتیجه آن شد که یک قالی کامل و سالم به دست آمد، هر چند حاشیههای آن قابل بازسازی نبود. در سال ۱۸۹۲ قالی بزرگتر توسط کمپانی «رابینسون» در معرض فروش گذاشته شد. «ویلیام موریس» کارگزار موزه «ویکتوریا و آلبرت» انگلستان گزارشی در مورد این قالی نوشت و به خرید آن توصیه کرد، یک سال بعد قالی با قیمت دو هزار پوند به موزه ویکتوریا و آلبرت رفت .
سال 1382، میراث فرهنگی سفارشی برای بافت فرشی مشابه فرش اصلی بنا داد، قالی مشابه همین حالا هم در کف مجموعه پهن است، مردم با پاهای بدون پاپوش رویش راه میروند و در قاب عکسی که در یکی از حجرهها قرار دارد به تصویر فرش اصلی نگاه میکنند.
یبرون از ساختمان اصلی مقبره، حیاط اینجا سرتاسر قبرستان است، از مهمترین کسانی که در اینجا دفن شدهاند کشتههای جنگ چالدران هستند که روایات تاریخی میگوید باور داشتند چون نام شیخ صفی را بر لباس رزمشان نوشتهاند پیروزی با آنها خواهد بود.
در دوره قاجار بخشی از این بنا به عنوان مسجد استفاده میشد، به غیر از این که مردم نذرهاشان را اینجا پخش میکردند، حیاط کوچک بقعه که چهار طرفش دیوار آجری دارد و یک درش به صحن اصلی و در دیگرش به ورودی بقعه باز میشود محل نشستن مردم و وقتگذرانی بوده است. حالا که میراث فرهنگی برای بازدید بنا بلیت میفروشد این کاربرد باغ قرینه مستطیلی ورودی بقعه هم از بین رفته است و ماندهاند مردم و گردشگرهایی که همه طرف مشغول گرفتن عکس یادگاری هستند.
تمام درهای چوبی و پوشش گچی که امکان حکاکی دارد جای یادگاری بازدیدکنندههای بناست؛ بنابراین اگر به زیارت مقبره پادشاه و سر سلسله صفویه رفتید میتوانید یادگاریهای سربازان فلان خطه و بچههای دبیرستان فلان شهر، و قلبهای عاشق فلان زوج جوان در دوران نامزدیشان را هم ببنید و لذت ببرید.
اردبیل شهری رو به توسعه است که ساخت و ساز و نوسازی بناها در آن ادامه دارد، مثل همه شهرهای مرکز استان، جاذب جمعیت هم هست، اما توریست خارجی کمتر در آن دیده میشود؛ خارجیهایی که به اردبیل میآیند بیشتر از اهالی ارمنستان هستند که مرز مشترک با این استان دارد. از آنجا که این کشور هنوز در تامین امینت غذایی مردمش دچار مشکل است، این توریستها با چمدانهای لباس برای فروش به اردبیل میآیند و با پولش مواد غذایی خشک، ماکارانی و رب میخرند، به دکتر مراجعه میکنند، دارو میخرند و به کشورشان برمیگردند.
به نظر میرسد بقعه شیخ صفی هنوز آنقدرها آماده جذب گسترده گردشگران خارجی نیست، ارزانی بلیت ورودی یکی از دلایلی است که دیدار این مقبره را برای همه از جمله بچههای قد و نیمقدی که نمیتوانند ارتباطی با فضا برقرار کنند راحت کرده است، هنوز خبری از هدفونهایی که بشود با آن توضیحات در مورد بنا را به هر زبانی شنید نیست، اغلب راهنماهای بنا به هیچ زبان خارجی مسلط نیستند و این مشکل دیگری برای گردشگرهای خارجی است. میگویند قرار است به زودی کدهای قابل شناسایی برای تلفنهای هوشمند در محل بگذارند تا دیگر نیازی به تلاش راهنماها برای گروهکردن مردم و ارائه توضیح با صدای هر چه بلندتر نباشد، منتها این تغییرات نیازمند اعتبار است و باید منتظر بود.
حفاری در مقبره هم هنوز تمام نشده، داربستهایی برای جداکردن سایت حفاری از باقی قسمتهای بقعه وجود دارد اما معلوم نیست کار حفاری کی دوباره از سر گرفته و بنا برای بازدید گردشگران آماده میشود. به نظر میآید فعلا باید به همین سنگریزههایی که در حیاط پشت بنا ریخته شده راضی بود و دید که با طرح جدید هیات امنایی کردن اداره بناهای تاریخی، سرنوشت این بقعه و بناهای مشابه آن چه میشود.
ایسنا-فاطمه کریمخان
انتهای پیام