روس اتم و دیپلماسی هسته‌ای روسیه

معمولا زمانی که به توسعه انرژی در روسیه اشاره می‌کنیم، خطوط لوله بی‌پایانی را در نظر می‌آوریم که در سراسر اروپا،‌ آسیای مرکزی و چین گسترده می‌شود. اما در سال‌های اخیر با وجود کسادی اقتصاد داخلی و تحریم‌های بین‌المللی صنعت بزرگ دیگری یعنی صنعت انرژی هسته‌ای روسیه جهش یافته است.

معمولا زمانی که به توسعه انرژی در روسیه اشاره می‌کنیم، خطوط لوله بی‌پایانی را در نظر می‌آوریم که در سراسر اروپا،‌ آسیای مرکزی و چین گسترده می‌شود. اما در سال‌های اخیر با وجود کسادی اقتصاد داخلی و تحریم‌های بین‌المللی صنعت بزرگ دیگری یعنی صنعت انرژی هسته‌ای روسیه جهش یافته است.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)‌ به نقل از ژئوپولیتیکال مانیتور، در صف مقدم صنعت انرژی هسته‌ای روسیه شرکت دولتی "روس اتم" قرار دارد که بخش هسته‌ای را ادغام و به یک نیروگاه محرکه نسبتا یکپارچه بدل کرده است. تحریم‌های بین‌المللی بر سر الحاق شبه جزیره کریمه اوکراین به روسیه ممکن است بر اقتصاد و آینده استخراج نفت و گاز این کشور اثر گذاشته باشد. اما این تحریم‌ها تاثیر چندانی بر توانایی روسیه در تامین انرژی هسته‌ای جهان نداشته است.

در دهه گذشته روسیه، آرام اما بی‌وقفه در جهت ایجاد یک امپراتوری هسته‌ای بزرگ حرکت کرده است که آمریکای شمالی و جنوبی، اروپا،‌ خاورمیانه، آفریقا، هند، کره جنوبی، ویتنام، چین، مالزی و اندونزی را در بر می‌گیرد.

روس اتم که در پشت این توسعه قرار دارد، شرکتی دولتی است که از سال 2007 طبق قانون فدرال مجوز گرفت تا سیاست انرژی اتمی ملی را در جهت منافع فدراسیون روسیه و شهروندانش دنبال و اجرا کند. دنبال کردن سیاست هسته‌ای کشور، مدیریت نیروگاه‌های انرژی هسته‌ای موجود،‌ انتقال مواد رادیواکتیو، توسعه شرکت‌های انرژی هسته‌ای جدید و تشکیلات تسلیحات هسته‌ای، تضمین ایمنی هسته‌ای و رادیولوژیکی و غیره بر عهده این شرکت گذاشته شد. در راس این شرکت و از سال 2005 سرگئی کیرینکو، دوست قابل اعتماد ولادیمیر پوتین، رییس‌جمهور روسیه قرار دارد.

روسیه تحت رهبری پوتین، غرب ناآماده را با ماجراجویی‌های نظامی در گرجستان، اوکراین و سوریه غافلگیر کرده است - اقدامات تهاجمی که حتی تحلیل‌گران کمی آن را پیش‌بینی می‌کردند. این ماجراجویی‌ها توجه جهان را به خود جلب کرده است و روابط غرب – روسیه را به پایین‌ترین حد خود پس از پایان جنگ سرد کشانده است.

در نتیجه این کشور زیر تحریم‌های شدید اقتصادی دچار آسیب شده است اما به طور شگفت‌انگیزی، روسیه از طریق صدور تکنولوژی هسته‌ای به سراسر جهان ایستادگی کرده است و این سیاست به روس اتم اجاز داده که به یکی از مراکز قدرتمند هسته‌ای پیش‌تاز در جهان بدل شود.

در پی حادثه فوکوشیما، روس اتم نه تنها ظرفیت‌های خط تولید و تعهداتش برای ادامه همکاری در پروژه‌های در حال اجرا را حفظ کرد بلکه از سال 2011 سهامش را تا 60 درصد افزایش داده است. با وجود حوادثی چون چرنوبیل و فوکوشیما، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی پیش‌بینی می‌کند که در 15 سال آینده انرژی هسته‌ای به رشد خود ادامه خواهد داد.

گزارش اخیر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی پایین‌ترین حد رشد را در 17 درصد و بالاترین حد رشد را 94 درصد تخمین زده است که به معنی دو برابر شدن ظرفیت هسته‌ای موجود تا سال 2030 و تا حدود 722 گیگاوات نسبت به 373 گیگاوات امروزی است.

روسیه در جایی قرار می‌گیرد که به طور بی‌مانندی از این رشد پیش‌بینی شده بهره‌مند شود. روسیه دارای میراث غنی در تحقیق و مهندسی در این زمینه است و پیشینه همکاری با کشورهای آفریقایی و خاورمیانه را دارد. در دهه گذشته،‌ این فدراسیون، به آهستگی برای توسعه و تقویت بازار انرژی هسته‌ای‌اش در نقاط حیاتی و استراتژیک در سراسر جهان فعالیت کرده است. این توسعه نه تنها مقاصد اقتصادی را برآورده می‌کند بلکه مهم‌تر این که مقاصد ژئوپلیتیکی و استراتژیکی را تامین می‌کند. از طریق توسعه و حفظ پروژه‌هایی با عمر مفید 60 سال به بالا، کرملین تقریبا حضوری پایدار در همه قاره‌ها را تضمین می‌کند.

در پی حادثه فوکوشیما و به دنبال بدنامی انرژی هسته‌ای ممکن است به نظر برسد که ایجاد یک امپراتوری هسته‌ای مشقی پرهزینه در جهت ناکامی است، اما زمانی که به دقت بررسی می‌شود، ثابت شده که تلاش‌های روس‌ها نه تنها با هدف سودمندی برای خزانه مسکو بوده بلکه در جهت توسعه حوزه نفوذ این کشور ورای ابزارهای نظامی سنتی و هیدروکربنی بوده است.

صادرات نفت از مدت‌ها قبل به عنوان منبع بزرگ درآمدزایی و نیز سلاح ژئوپلیتیکی کرملین تلقی شده است اما انرژی هسته‌ای به طور فزاینده‌ای برای توسعه نفوذ روسیه به کار گرفته شده است.

جاه‌طلبی تبدیل شدن به مرجع برتر در این زمینه و تحقق بخشیدن به آرزوی جدید این کشور در جهت توسعه و بسط توانایی‌های هسته‌ای از رادارهای غربی فرار کرده است و تلاش‌های این کشور در نهایت به ثمر می‌رسند، روس اتم در آستانه ارسال پروژه‌ها به کشورهای استراتژیک است. این شرکت 29 پروژه در جریان در ترکیه (آک کویو) ارمنستان، فنلاند، بلاروس (اوستروتس)، ویتنام،‌ بنگلادش، هند (کودانکولام) و چین (تیانوان) دارد.

روس اتم در 40 کشور فعالیت می‌کند. سهم سفارشات برون مرزی این شرکت برای 10 سال آینده از 101 میلیارد دلار فراتر می‌رود. پروژه‌های نیروگاه‌های انرژی هسته‌ای‌اش از 19 عدد در سال 2012 به 29 عدد در حال حاضر رشد یافته است. در حال حاضر این شرکت در حال ساخت واحدهای انرژی هسته‌ای در بلاروس، فنلاند (هانهیکیوی 1)، ترکیه، ایران (بوشهر)، هند و چین است و برای ساخت و ساز در ویتنام، بنگلادش مجارستان و اردن آماده می‌شود.

تعداد راکتورهای طراحی روسیه در سراسر جهان 72 عدد است و 29 راکتور دیگر تا سال 2030 ساخته خواهد شد. روس اتم 17 درصد سهم بازار تولید سوخت هسته‌ای را به دست آورده است و از هر شش راکتور در جهان یکی از آن‌ها با سوخت هسته‌ای روسی کار می‌کند. این شرکت 36 درصد بازار غنی‌سازی اورانیوم جهان را در اختیار دارد و برای 260 هزار کارگر اشتغال‌زایی می‌کند.

این کمپانی یک سازمان‌دهی تمام عیاری را از استخراج اورانیوم گرفته تا تبدیل سوخت و غنی‌سازی، تولید سوخت،‌ ساخت نیروگاه‌های انرژی هسته‌ای، مهندسی، تولید انرژی، مدیریت پسماند و از رده خارج کردن نیروگاه‌ها را به انجام رسانده است. 17 درصد تولید انرژی الکتریکی داخلی روسیه از ظرفیت نیروگاه انرژی هسته‌ای 25.2 گیگاواتی روس اتم تامین می‌شود که در سال 2014، 180.5 میلیارد کیلووات ساعت انرژی تولید کرد. در داخل روسیه 9 راکتور جدید در حال ساخت است.

روس اتم تنها شرکت چرخه کامل هسته‌ای در جهان است و از سال 2010 این شرکت توسعه پروژه‌هایش تحت مدل ساخت - مالکیت - اجرا را آغاز کرده است. این سیستم به کشورهایی که مهارت هسته‌ای داخلی ندارند اجازه می‌دهد تا نیروگاه‌های انرژی هسته‌ای را وارد ترکیب انرژی خود کنند. اولین قرارداد برای تکمیل کامل تجهیزات تحت مدل ساخت - مالکیت - اجرا، ساخت چهار راکتور در نیروگاه انرژی هسته‌ای آک کویو ترکیه بود.

اتم فلوت (Atom plot) شرکت تابع روس اتم، از سویی دیگر در صف مقدم توسعه و تصدی کشتی‌های یخ شکن اتمی قرار دارد. ناوگان هسته‌ای این شرکت شامل 6 کشتی یخ شکن، ‌2 پایگاه فنی شناور، 2 کشتی برای انتقال سوخت هسته‌ای و پسماند و یک پست شناور کنترل اندازه‌گیری تشعشعات می‌شود. این ناوگان روسیه را توانمند می‌کند تا در شمال‌گان بازیگری بزرگ باشد و زمانی که نوبت به اکتشاف‌های آتی در این منطقه می‌رسد،‌ از یک جایگاه چالش‌ناپذیر فرمان‌دهی کند.

این ناوگان هم‌چنین بازگشایی مسیر حمل و نقل شمالی را امکان‌پذیر می‌کند که شاهد افزایش کشتیرانی از 46 کشتی عبوری در سال 2012 به 129 کشتی بوده است. در حال حاضر دو کشتی یخ شکن نسل بعد در حال ساخت است.

این توسعه ناوگان انرژی هسته‌ای می‌رود که با مخالفت فزاینده غرب و ژاپن و بسیاری از کشورهایی که کاهش برنامه‌های انرژی هسته‌ای خود را بررسی می‌کنند مواجه شود. از سویی دیگر این منبع انرژی به عنوان منبع انرژی مطلوب از سوی رژیم‌های کشورهای خاورمیانه، آسیا و آفریقا تلقی می‌شود. انرژی هسته‌ای راه‌حل عالی برای کاهش کمبود انرژی در این کشورهاست و به رژیم های تمرکز یافته اجازه می‌دهد تا قدرت خود را تثبیت کنند.

وسوسه نیروگاه انرژی هسته‌ای آماده بهره‌برداری که توسط روس اتم ساخته و به‌کار گرفته می‌شود به دولت‌های سراسر جهان اجازه می‌دهد تا از چنین پروژه‌هایی استقبال کنند. اما برای روسیه این پروژه‌ها چیزی بیش از صادرات اقتصادی بزرگ محسوب می‌شوند. این پروژه‌ها ابزار ژئوپلیتیکی دیگری هستند که به کرملین اجازه می‌دهد تا با دولت‌های استراتژیک روابط همکاری بلندمدت به وجود آورد.

در برخی موارد همان‌طور که در گسست روابط روسیه – ترکیه پس از سرنگونی جنگنده روسی شاهد بودیم، چنین پروژه‌هایی کافی نیستند که روابط پایدار را تضمین کنند. با این حال این دو کشور تاریخ پیچیده‌ای در طول قرن‌ها داشته‌اند و این پروژه‌هایی عظیم اقتصادی برای غلبه بر اختلافات آن‌ها کافی نیست. اقدامات اقتصادی که از سوی مدودف، نخست‌وزیر روسیه پس از حادثه جنگنده اعلام شد،‌ همکاری در پروژه 20 میلیارد دلاری نیروگاه آک کویو را تحت تاثیر قرار نداد اما اخیرا روس اتم اعلام کرد که ممکن است آن‌ها به دلیل بد شدن وضعیت اقتصادی سهم خود را در اولین نیروگاه انرژی هسته‌ای ترکیه بفروشد.

همکاری هسته‌ای ایران – روسیه

کشور دیگری که روسیه با آن در طول قرن نوزدهم و بیستم رابطه پیچیده‌ای داشته ایران است. این دو کشور ویژگی‌های مهم بسیاری را در اشتراک دارند- اشتیاق برای استیلای ژئوپلیتیکی، فراوانی انرژی و ایدئولوژی‌های مربوط به مهدویت و مسیحایی.

مسیحیت ارتودوکس، مذهب شیعه اسلام، مارکسیسم و بلشویسم، همه این‌ها در قرن بیستم این کشورها را شکل دادند‌. از حمایت بلشویک از حزب کمونیست توده ایران که پس از جنگ جهانی دوم در ایران نقشی محوری ایفا کرد تا امتناع ارتش سرخ از ترک ایران و نقش استالین در تحریک جنبش تجزیه طلبی در کردستان و آذربایجان که در نهایت به پیروزی شوروی در کسب حق امتیاز برای استخراج نفت و گاز در شمال ایران انجامید، روابط دو کشور شاهد فراز و فرودهایی بوده است. جنگ ایدئولوژیکی بین این دو قدرت در سال 1965 با امضای پیمان اقتصادی ساخت نخستین کارخانه فولاد ایران در ازای گاز ایران - شوروی به پایان رسید. در آن زمان کارخانه و فولاد نشانه اقتدار ملی تلقی می‌شد و کرملین این پروژه را به ایران واگذار کرد.

در دهه‌های بعد این دو قدرت شاهد زوال و پیشرفت دوره‌یی در روابط خود بوده‌اند - از پیوستن ایران به ائتلاف ضدشوروی گرفته تا استقبال مسکو از حکومت اسلامی ضدآمریکایی در تهران و هم‌چنین حمایت شوروی از صدام حسین در خلال جنگ ایران و عراق – این دو کشور شاهد لحظه‌های آشفته‌ای بوده‌اند.

با این حال این روابط پس از این که تهران تصمیم گرفت تا برنامه هسته‌ای داخلی را در سال 1984 توسعه دهد دوباره بهبود یافت. غرب تمایلی نداشت تا با حکومت اسلامی همکاری کند و مسکو بسیار مشتاق بود که کمک کند. در دوره‌ای که صنعت هسته‌ای به عنوان نشانه غرور ملی و قدرت تلقی می‌شد، مسکو بار دیگر تصمیم گرفت به ایران کمک کند، درست همان‌گونه که در رابطه با صنعت کارخانه فولاد در دهه 1960 انجام داده بودند. در این اواخر برنامه هسته‌ای ایران بود که مسکو از آن به عنوان برگ برنده علیه غرب استفاده می‌کرد.

هم روسیه و هم چین همواره در شورای امنیت سازمان ملل با تحریم‌های علیه ایران مخالفت می‌کردند تا این که توافق اخیر بین ایران و غرب به ثمر نشست و دوباره روسیه نقش محوری در این توافق ایفا کرد.

بازگشت پوتین به قدرت در سال 2012 نقطه عطف دیگری در روابط بین دو کشور بود. بهار عربی در سال 2011 باعث کاهش حضور سیاسی و اقتصادی روسیه در خاورمیانه شد و ایرانی فرصتی ایده‌آل برای مسکو فراهم می‌کرد تا تعاملش با این حکومت را که هنوز تمایلات ضدغربی در سر می‌پروراند را عمیق‌تر کند. اگر چه کشش ایران به سمت غرب پس از توافق محوری بر سر برنامه غنی‌سازی بحث انگیز ایران این گونه معنی می‌دهد که مسکو نفوذش بر تهران را از دست می‌دهد اما این دو کشور به عمق بخشیدن به روابط‌شان و توسعه تجاری ادامه می‌دهند.

روسیه در سال 2011 نخستین نیروگاه انرژی هسته‌ای ایرانیان را در بوشهر تکمیل کرد و دو کشور در سال 2014 قرار داد ساخت دو راکتور دیگر در این مجموعه را به امضا رساندند. این توافق شامل بندهایی می‌شود که تعدادی از کارشناسان روسی در ایران بمانند و کمک‌های فنی فراهم شود و شش راکتور دیگر نیز ساخته شود.

با وجود انتشار گزارش‌هایی مبنی بر خسران مالی شدید روسیه از لغو تحریم‌های ایران که مسکو نقش محوری در کشاندن ایران به میز مذاکرات ایفا کرد، بسیاری از تحلیل‌گران این اقدام را به عنوان عملی استراتژیک برای کرملین تلقی می‌کنند.

پوتین نشان داده است که تمایل دارد تا به منظور تضمین نفوذ سیاسی خود در خاورمیانه موفقیت اقتصادی به دست آورد. با تجهیز ایران به سامانه پیشرفته ضد موشک بالستیک اس – 300 بلافاصله پس از لغو تحریم‌ها، مسکو خاطرنشان کرد که متحدش برگ برنده‌ای علیه غرب باقی خواهد ماند. این دو کشور نشان دادند که در برخی از زمینه‌ها اختلاف نظر دارند اما این دو منافع مشترکی در بخش‌های نظامی و هسته‌ای دارند.

ساخت نیروگاه‌های انرژی هسته‌ای جدید به ارزش بالقوه 30 میلیارد دلار امتیاز بزرگی برای مسکو است و درها را برای دیگر پروژه‌های انرژی در آینده باز می‌کند.

انتهای پیام

  • جمعه/ ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۵ / ۱۳:۰۳
  • دسته‌بندی: انرژی هسته‎‌ای
  • کد خبر: 95023119458
  • خبرنگار :