سازمان زیباسازی کلانشهر اصفهان به تازگی رویکرد جدیدی را در نوع و شیوه نورپردازی این شهر در پیش گرفته است. رویکردی پرفام، پرنور و پر رنگ! اما تا چه اندازه این رویکرد صحیح و یا غلط است؟ آیا این انتخاب با مبانی نظری و علم و هنر نورپردازی موازنه دارد؟
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، منطقه اصفهان، سازمان زیباسازی شهرداری اصفهان با تغیر رویکرد نور پردازانه اش چهره و سیمای جدیدی به شهر اصفهان داده و تاثیرات بسیاری را در منظر شهری به وجود آورده است. استفاده از نورهای رنگی و متحرک در زیر پلها و بزرگراهها، تابش نورهای فام دار در لا به لای درختان و استفاده از لامپهایLED برای تشکیل فرم و شکل از جمله اقدامات جدید سازمان زیباسازی شهرداری اصفهان به شمار میرود.
اما پرسش اینجاست که استفاده این چنین از نور و تغییرات تا این حد ناگهانی در نحوه نورپردازی یک شهر چند هزار ساله تا چه میزان توجیهی قابل قبول دارد؟ آیا این نورپردازی و رنگ بازی در فضای آرام شب در فرهنگ و روح جمعی مردم اصفهان گنجانده میشود و آیا این تغییر مسیر سازمان زیباسازی شهرداری اصفهان به سر منزل درستی میرسد؟
امیرمحمد اخوان، کارشناس ارشد معاری منظر در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی ایسنا- منطقه اصفهان، روشنتر، پر نورتر، پر رنگتر و پر مجسمهتر شدن شهرها در چند سال گذشته را یک نوع چشم و هم چشمی میان کلان شهرهای کشور میداند و اظهار میکند: مدیران شهری میخواهند شهرشان با این روش سرزندهتر و شادابتر جلوه کند اما متاسفانه این دیدگاه تا حد رسیدن به انحرافات بصری پیش رفته است.
وی ادامه میدهد: نورپردازی مبانی و قوانین دارد و جایی است که علم فیزیک و هنر معماری و شهرسازی به هم نزدیک میشوند. به همین خاطر نورپردازی کاملا علمی تلقی میشود و خارج از سلیقه و رأی یک شخص است. میزان نور، شدت نور، رنگ نور، جانمایی و جهت منبع نور و حتی تکنیک تولید نور از مباحثی است که کاملا از پیش تعریف شده و دارای استاندارد است.
تدوینگر مبانی راهبردی نورپردازی کلانشهر مشهد با اشاره به تفاوت معانی نورپردازی و روشنایی میگوید: روشنایی کاملا فیزیکی و بدون سناریو و تنها به صورت کاربردی با میزان مورد نیاز استفاده میشود و ثابت و دائمی است. همچنین بدون بحثهای زیبایی شناسی و در قالب چهارچوبهای نظری گنجانده میشود؛ مثلاً خیابانها با نورهای سدیم و یا ال ای دی روشن میشوند.
اخوان میافزاید: در مقابل نورپردازی دارای داستان و سناریو است و در یک پس زمینه تاریک معنا پیدا میکند. نورپردازی در هم آمیختن نورهای متضاد و ناخوانا بر روی دیوارههای شرقی و غربی ساختمانها نیست. یک سیاست ماکسیمالیستی و شلوغ که همه جای شهر را روشن کند، همچون سیاست پیش روی اصفهان معنای نورپردازی نمیدهد.
وی تصریح میکند: گاهی نورپردازی به صورت منفرد برای یک المان، ساختمان و یا سمبل شهری طراحی میشود تا آن عنصر را از زمینه جدا کند. سالها دیدهایم که بناهای تاریخی اصفهان با چه ظرافت و دقت زیباشناسانه ای نورپردازی شدهاند. عمارت هایی همچون چهل ستون، پلهای تاریخی و حتی ساختمان مرکزی شهرداری در این گروه قرار دارند. این تکنیک نیاز به یک زمینه تاریک دارد تا معنا پیدا کند.
به گفته این نورپرداز شهری گاهی نورپردازی مناسبتی و موقتی است که البته با آذین بندی تفاوت دارد و تأثیر تعیین کنندهای در خوانایی و تناسبات بصری شهر دارد؛ در مواقع دیگری نورپردازیهای اکتشافی همچون لیزرهای رو به آسمان مطرح میشوند که به علت خطراتی که با ایجاد تداخل در پرواز هواپیماها دارند مورد انتقاد هستند و گروه آخر نورپردازی عوارض و احجام طبیعی همچون کوه صفه اصفهان و یا ردیف درختان است.
اخوان ادامه میدهد: نابسامانی، ناهماهنگی، تفسیر به رأی و برخورد سلیقهای در مباحث نورپردازی جایی ندارد. مسائل و مشکلاتی که دامن گیر اصفهان شده ناشی از همین مشکلات است. تعدیلهای نوری، آلودگیهای بصری، حضور نابهجای منابع نوریی و تداخلات نورانی موجب بر هم زدن تمرکز و آرامش وسایل نقلیه و حتی عابرین میشود که این موضوع میتواند خطر آفرین باشد.
به اعتقاد وی لازم است هرچه سریعتر مبانی نورپردازی ابنیه به دقت تدوین و به همه ادارات و مراکز ذیربط ابلاغ شود تا بیشتر از این شاهد فجایع نورپردازی در اصفهان نباشیم، فجایع بسیاری در شهر اصفهان به وقوع پیوسته است و همه ساختمانها با شدت بسیار زیاد و جنس نور نامناسب و روشهای غیر علمی به صورت خودخواهانه روشن میشوند.
این شهرساز میگوید: نورپردازی مجموعه فرهنگی هنری استاد فرشچیان یک فاجعه تمام عیار نورپردازی است که با رجوع به دیدگاههای معمار پروژه و شناختی که از ایشان و کانسپت های ذهنی ایشان دارم، این مدیا لایتها (نورهای رسانهای) و رنگها بسیار شدید و ناهماهنگ هستند و هیچ تناسبی با این اثر ندارند. بیتفاوتی به سبک زمینه باعث شده در یک سازه بتنی و فرهیخته نورپردازی دیسکوها را ببینیم.
اخوان ادامه میدهد: از دیگر فجایع نورپردازی در اصفهان میتوان خیابان آبشار دوم و سوم را نام برد که بر روی بدنههای شرقی و غربی ساختمانها رنگ پردازیهای بسیار تند جذابیت بی جا و خطرناکی را برای رانندهها بر روی پل غدیر ایجاد میکند که بسیار خطرآفرین است. گرچه ساختمانهای این محدوده به علت اختلافات ارتفاع منظر زشتی دارند و در شب دیده نمیشدند اما به لطف این نورپردازی، شب هم از نظر دور نمیمانند.
وی میگوید: استفاده از این سبک نورپردازی تاثیرات روانی و اجتماعی در شهروندان خواهد گذاشت و موجب احساسات هیجانی در آنها خواهد شد، تاثیرات که در رفتارهای اجتماعی ظاهر خواهند شد. هر بیننده با یک ضریب هوشی متوسط و یا هرکسی که اندکی دغدغه زیباشناسی داشته باشد به سرعت در مقابل این نورپردازی موضع خواهد گرفت.
این معمار منظر ادامه میدهد: فاجعه دیگر نورپردازی اصفهان در خیابان فیض اتفاق افتاده است. محور مبتنی بر محور تاریخی اصفهان پیش از صفوی به سمت شیراز، محوری که به سمت تخت فولاد میرود و از سمت دیگر به پل خواجو میرسد حالا با پایههای فلزی قرار داده شده زیر درختها میان دو نور سرد و گرم با کانسپت مستقیم خون شهدا، نور قرمز ترسناک و وهم آوری را در خود دارد که شان رفیع تخت فولاد را پایین آورده است.
اخوان میگوید: بارها برای سازمان زیباسازی شهرداری نامه نوشتهایم اما هربار فقط ملاحظه و بایگانی شده است. باعث تأسف است که بدون هیچگونه مشورت و سؤال از معماران و شهرسازان به صورت سلیقهای عمل میشود و وظیفه نورپردازی شهر به تولید کننده واگذار میشود.
وی ادامه میدهد: اصفهان زیر چکمههای عدهای از مدیران شهری نفسهای آخر را میکشد. حرف و تاسف بسیار است اما متاسفانه گوش شنوایی وجود ندارد و مدیران تحت تأثیر ساز و کارهای سیاسی و یا رقابتهای شهری هستند و حتی گاهی توافقات اقتصادی و شراکت موجب این اتفاقات میشود.
این طراح نورپردازی شهری میافزاید: اصفهان دارای دو دوره کلی نورپردازی است. دوره اول که در سالهای 78 و 79 شکل گرفت و بناهای اصفهان به صورت تکی و المانی نورپردازی شدند. در این دوره هوشمندانه همه بناها با نوری واقع گرا و گاهی متناسب با متریال مدرن سفید و متناسب با آجر و خشت، زرد رنگ نورپردازی شدهاند.
اخوان ادامه میدهد: مثلاً مجموعه نقش جهان با یک نور واقع گرای سفید روشن شده است و ترکیب این نور با نور زرد حس چشم نوازی را ایجاد کرده است و یا میدان عتیق با نورپردازی ساده و شکیل شکلی در خور ایجاد کرده است درحالی که ممکن بود هر دهانه را همچون خیابان آبشار به رنگی متفاوت در آورد.
وی میگوید: معاری فاخر نیازی به رنگ آمیزی ندارد و رنگ هویت ایجاد نمیکند. وقتی خود بنا چنین ارزشی دارد نیاز به نورپردازی در حد یک روشنایی ساده در زمینه تاریک است تا این تاریکی همچون سکوت موسیقی بنا را متمایز و تقویت کند. صداقت در نحوه برخورد با نورپردازی که امروز فراموش شده است رویکرد دوم و جدیدی را میسازد.
این شهرساز معتقد است: دوره جدید نورپردازی متاسفانه دوره قبلی را لگدکوب کرده است و موجب شده نورپردازیهای هوشمندانه دوره قبل در این شلوغی گم شوند. سؤال اینجاست که این ایدهها از کجا و از کدامین ذهنها به وجود میآید و تا چه حد شراکت موجب اخذ چنین تصیماتی میشود که بدون بررسی در هیچ کمیته فنی اجرایی میشوند؟
اخوان میگوید: به تازگی ویدئو پرژکتورهایی در سطح شهر نصب میشود که با تصویر یک شئ نورانی و متحرک بر وی دیوار خودنمایی میکند. این چنین استفادههایی در دنیای حرفهای سالهاست که رد شده است و دیگر در هیچ شهر مطرحی دیده نمیشود و یا مثلاً نوروز امسال شمایل پدر و پسر ساخته شده با نور LED که پشت به شهر کردهاند و به سمت زاینده رود نشسته بودند باعث اندوه از فقر زیبایی شناسی میشد.
وی تصریح میکند: نورپردازی امروز اصفهان در واقع رنگ پردازی است و تعدد آرا شهر را به هم ریخته است و باعث تأسف است که برخی از همکاران شهرساز اصفهانی که سالها شهرشان را تاریک دیدهاند با دیدن این نورپردازیهای فاجعه آمیز پیش از هر تعقل به وجد میآیند و با این حال بعد از گذشت چند روز و همزمان با خاموش شدن یکی در میان LED های به کار رفته سکوت میکنند!
این عضو انستیتوی نورپردازی آمریکا میگوید: مباحث انرژی و افزایش تعداد نورپردازیهای سطح شهرها راهی به جز اتصال مجموعه نورپردازی شهر به یک مرکز کنترل هوشمند ندارد و لازم است به کمک فیبرهای نوری و تکنولوژی آی تی از دخالت دست در نورپردازی و دیمرینگ شهر جلوگیری شود.
اخوان خاطرنشان میکند: در یک فرایند درست ابتدا باید به کمک روشها و متدلوژیهای علمی به آسیب شناسی پرداخت و من نگرانم فاجعه خیابان آبشار به زودی در مثلاً خیابان چهارباغ هم تکرار شود.
انتهای پیام