نهمین جایزه مطبوعاتی «امید» (یادبود دکتر مهدی سمسار) به "سرگه بارسقیان" تعلق گرفت.
به گزارش بخش رسانه ایسنا، در ابتدای این مراسم که جمعه 24 اردیبهشت ماه برگزار شد، گیتی الهی - همسر دکتر مهدی سمسار - پس از خوش آمدگویی به حضارین گفت: خوشحالیم که امروز در جمع کوچکمان، دوستان و روزنامهنگاران جوان و استادان قدیمی این حرفه حضور دارند و نهمین دوره جایزه دکتر مهدی سمسار با عنوان «امید» اهدا میشود. ۱۳ سال از پیوستن او به نور میگذرد و یاد و خاطره همیشگیاش همواره با ما و دوستان یکدل و جوان او است.
او ادامه داد: امروز در این جلسه جای زندهیادها دکتر کاظم معتمدنژاد، استاد دکتر باستانی پاریزی، دکتر ظریفی و دکتر احسان نراقی خالی است. آنها در این سالها همواره در این جلسات حضور داشتند و یاد و خاطره دوست قدیمی خود را با سخنرانیهایشان گرامی داشتند. یاد و خاطرهشان گرامی باد!
گیتی الهی در ادامه گزارشی از کارهای انجام شده در ۱۳ سال اخیر ارائه کرد.
حجتالاسلام و المسلمین سید محمود دعایی - سرپرست موسسه و روزنامه اطلاعات - که از دیگر سخنرانان این مراسم بود،گفت: این مراسم برای من بسیار خاطرهانگیز است چون توفیق داشتم دو بار در این جلسه شرکت کنم. برگزارکنندگان این مراسم به قدری با احساس و حسن نیت برخورد کردهاند که ما را شیفته کردند و این برای من بسیار ارزشمند است. مدتی برای یکی از دوستانی که افتخار دریافت این جایزه را داشتند یک گرفتاری پیش آمد و ایشان گیتی الهی به مثابه یک مادر و غمخوار تماس میگرفتند و پشت تلفن چنان غمگینانه درباره این موضوع صحبت میکردند و میدانم که اشک میریختند. زیرا نگران فرزند نازنین این دوست بودند که خوشبختانه الان اینجا نشستهاند.
او با اشاره به زنده شدن نام و یاد بزرگان فرهنگ در مراسم جایزه «امید»، بیان کرد: از خاطرات زیبایی که من از این جلسات دارم این است که تجدید عهدی که نسبت به بزرگان و شخصیتهایی میشود که رهین دانش و معرفت آنها هستیم. پیشاپیش همه آنها هم مرحوم استاد باستانی پاریزی است که یادگارشان امروز در میان ماست و جایشان در مراسم متعدد که برگزار میشد، بسیار خالی بود.
سرپرست روزنامه «اطلاعات» و نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی با اشاره به همکاری با سرگه بارسقیان، گفت: وقتی مژده دادند که منتخب امروز آقای سرگه بارسقیان هستند، من بسیار خوشحال شدم چون با ایشان همکاری داشتم و همهاش لطف و صفا بود. وقتی نام ایشان آمد من یاد خاطراتی افتادم که در مجلس داشتیم. من چند دوره افتخار داشتم که نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی بودم. صندلیهای مجلس را به قید قرعه انتخاب میکنند و هر شش ماه قرعهکشی میشود و هر کسی برای شش ماه صندلیاش مشخص میشود که تبعیضی نباشد که همیشه جلو باشند یا عدهای عقب بنشینند. در یک دوره شش ماهه اتفاقاً خدمت یکی از همکیشان آقای سرگه بارسقیان بودم. از روز اول با ایشان شوخی میکردم. برای اینکه صمیمیت بیشتری با ایشان داشته باشم هر وقت به ایشان میرسیدم صلیب میکشیدم و او هم پاسخ میداد.
دعایی در پایان سخنانش انتخاب برگزیدگان جایزه «امید» را جهتدار توصیف کرد و گفت: این وفا و ادبی که این خاندان سمسار دارند و خاطره بزرگ خاندانشان را همیشه با یک مراسم شکوهمند فرهنگی و مطبوعاتی گرامی میدارند برای من الگو و درس است. خوشحالم توفیق حضور در اینجا دارم و به عنوان یک خدمتگزار جامعه مطبوعاتی افتخار میکنم که در جمع صمیمی کسانی هستم که انتخابشان، انتخاب جهتدار است، یعنی کسانی را انتخاب میکنند که در جهت آزادی، ارتقای فکری و فرهنگی جامعه ما قدم برمیدارند و نقششان فرهنگسازی و آزادگی است.
در ادامه داود احمدی مونس «آروین»، (کارتونی است و برنده یکی از دورههای جایزه «امید») پیام شیرین سمسار (دختر زندهیاد مهدی سمسار) را قرائت کرد.
در ادامه مراسم، مژگان جمشیدی - روزنامهنگار و برنده دوره سوم جایزه امید - رزومه سرگه بارسقیان (برنده نهمین دوره جایزه امید) را برای حضار قرائت.
جمشیدی گفت: آقای سرگه بارسقیان کار مطبوعاتی را از سال ۱۳۷۹ با روزنامه حیات نو آن هم با یادداشت سیاسی آغاز کرد. سپس با روزنامه اعتماد در سال ۸۲ و همزمان با روزنامه یاس نو همکاری داشت. در سال ۸۳ با روزنامه وقایع اتفاقیه و جمهوریت و مجدداً در همان سال خبرنگار سیاسی روزنامه اعتماد نیز بودند. تا سال ۸۴ این همکاری با روزنامه اعتماد ادامه داشت و نهایتاً با گروه جهان روزنامه ایران نیز وارد همکاری شدند.
او اضافه کرد: در سال ۸۴ چند ماهی هم به خبرگزاری «آفتاب» رفتند و چون از دو سال قبل از آن با طرح شدن پرونده هستهای ایران ایشان حساسیت خاصی به این موضوع پیدا کرده بودند، بهطور خاص حوزه کاریشان را در پرونده هستهای ایران متمرکز کردند. در بهمن ۸۴ به روزنامه اعتماد ملی رفتند و تا سال ۸۸ که این روزنامه توقیف شد در سرویس سیاسی این روزنامه مشغول بکار بودند. در همین حین از سال ۸۶ تا ۸۷ هم در هفتهنامه شهروند امروز به طور مستمر گزارشهای تاریخی مینوشتند و از سال ۸۸ تا ۸۹ مشغول نگارش روزشمار پرونده هسته ایران بودند. در سال ۸۸ با گروه تاریخ ماهنامه مهرنامه نیز همکاری داشتند و در سال ۸۹ سایت تاریخ ایرانی را با مدیریت سید صادق خرازی راهاندازی میکنند که همچنان نیز فعالیت دارد و ایشان سردبیر این سایت هستند.
جمشیدی با اشاره به دیگر فعالیتهای برنده این دوره جایزه «امید» تصریح کرد: آقای بارسقیان در سال ۹۰ دبیر گروه تاریخ مجله «شهروند» امروز شدند و از آن سال تا سال ۹۲ دبیر گروه تاریخ مجله اندیشه پویا نیز بودند. در سال ۹۱ معاون سردبیر روزنامه اعتماد شدند، در سال ۹۳ معاون سردبیر هفتهنامه تجارت فردا و در آبان ۹۳ نیز سردبیر سایت دیپلماسی ایرانی شدند که تا به امروز نیز این مسئولیت را دارند. در سال ۹۲ تا ۹۴ با روزنامههای نشاط (که هیچ وقت منتشر نشد)، آسمان و مردم امروز همکاری کردند. از سال ۹۴ دبیر گروه جامعهشناسی ماهنامه مهرنامه هستند. طی این ۱۶ سالی که ایشان فعالیت مطبوعاتی دارند با بسیاری از مطبوعات همکاری داشتند که در اینجا به آنها اشارهای نشد.
مژگان جمشیدی در پایان گفت: در حال حاضر سرگه بارسقیان سردبیر سایتهای «تاریخ ایرانی» و «دیپلماسی ایرانی» هستند و به زودی قرار است که سردبیر سایت خبری جدیدالتاسیسی به نام «وقت ایران» بشوند و همچنین دبیر گروه جامعهشناسی ماهنامه مهرنامه هستند. ایشان روزنامهنگاری را به گفته خودشان مدیون دوستان فراوانی هستند از جمله امید معماریان، حسین باستانی، روزبه میرابراهیمی و تا امروز که سالهاست در کنار آقای محمد قوچانی در حال فعالیت هستند و خود را کارآموز ایشان میدانند. در حال حاضر هم ایشان مشغول نگارش تحقیقی درباره جوانب نظامی کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ هستند.
در ادامه برنامه لوح تقدیر نهمین جایزه مطبوعاتی «امید» با حضور جمعی از حضار و خانواده زندهیاد مهدی سمسار به سرگه بارسقیان اهدا شد. متن لوح تقدیر توسط مریم شیبانی از برندههای دورههای پیش جایزه «امید» قرائت شد.
سپس علی دهباشی - روزنامهنگار، نویسنده و سردبیر مجله «بخارا» - در سخنانی اظهار کرد: این افتخار را داشتم که از اولین جایزه تا الان جزو دوستانی باشم که ناظر کوششهای خانواده دکتر سمسار بودم. گرچه در ابتدا گرامیداشت، یاد و خاطره دکتر سمسار بود ولی در درون این یاد و خاطره، توجه به روزنامهنگاری مؤثر ایران یک امر بسیار مهم است. در هر جلسه طی صحبتهایی که شد علاوه بر آنچه در یادنامه توسط نسل همکاران دکتر سمسار بیان شد، وجه دیگری از زندگی زندهیاد مهدی سمسار را بیان کردیم. ممکن است که خیلیها دکتر سمسار را ندیده باشند، صدایش را نشنیده باشند ولی از طریق نوشتههایش با او آشنا باشند.
او در بخش دیگری از سخنانش به ویژگیهای زندهیاد مهدی سمسار که جایزه به نام اوست اشاره و همچنین دربارهی برگزیدهی جایزهی امسال "امید" هم سخن گفت.
سرگه بارسقیان - برنده نهمین جایزه مطبوعاتی «امید» - با تشکر از دستاندرکاران این برنامه و سخنرانان مراسم گفت: من در حد و اندازهای که دوستان گفتند نیستم. از روز اول هم که خانم سمسار گفتند چنین جایزهای قرار است برای من در نظر گرفته شود من گفتم که در شهرستانها کسانی هستند که لایقتر هستند و کار بهتری هم انجام میدهند. چون وقتی آدم جایزهای را دریافت میکند کارش سختتر میشود. وقتی جایزه یک فرد نیکنام در عرصه مطبوعات را به شخصی میدهند، آن شخص سعی میکند خود را لایق آن جایزه نشان دهد.
او به ویژگیهای دکتر مهدی سمسار اشاره و اظهار کرد: آقای دکتر سمسار یکی از روزنامهنگارانی بود که جوهر قلمش شرافت و صفحه کاغذی که بر آن مینوشت صداقت بود. این برای روزنامهنگارانی مثل دکتر سمسار در آن زمان بسیار سخت و یک ویژگی بسیار بزرگی است. کسی که مفتخر به دریافت این جایزه میشود کارش خیلی سختتر میشود. بعد از این جایزه باید سعی کند که یک نما، رنگ و بویی از دکتر سمسار بگیرد. روز اول که به من گفتند قرار است این جایزه را دریافت کنم، ترسیدم. وقتی جوایز سالهای پیش را میدیدم، متوجه شدم هر کدم از دوستان در حوزه خودشان سرآمد بودند.
بارسقیان درباره زندهیاد دکتر سمسار، بیان کرد: ایشان قلم را ترجیح داد و در جایی که نشد کار مطبوعاتی انجام دهد با ترجمههای درخشان کار را ادامه دادند. من «دنیای سوفی» با ترجمه ایشان را با ولع بیشتری خواندم و این مزه تسلط بر زبان را انسان در این ترجمه حس میکند و فردی که به فارسی این را برگردانده است رنگی به آن پاشیده که مخاطب ایرانی را بتواند جذب کند. این مدل و الگویی است که آیا میتوانیم مثل ایشان باشیم و این راه را برویم و وقتی به ما امکانات دولتی را بدهند آیا میتوانیم روزنامهای ملتی بسازیم؟ من نامههای ساواک را میخواندم که تمام نگرانیاش از روزنامهای بود که قرار بود چیزی بشود ولی چیز دیگری شد.
برنده نهمین جایزه مطبوعاتی «امید» یادآور شد: امروز روزنامههایی هستند که با پول بیتالمال اداره میشوند ولی دارند علیه ملت مطلب میدهند. خوشبختانه در اینجا روزنامه اطلاعات یک استثنا است و آن هم بهواسطه آقای دعایی که این روزنامه را نگه داشتهاند و در صفحات اولاش همیشه بزرگان فرهنگ و ادب این کشور حضور دارند و این یک بزرگی و مردانگی و سلامت را میخواهد. امیدوارم ما هم تا آخر عمر بتوانیم سلامت خودمان را حفظ کنیم و از امروز سعی میکنم. امیدوارم سال آینده که برای جایزه بعدی اینجا میآیم بتوانم پیش وجدان خودم راضی باشم که تا حدی به آن کار نزدیک شدهام.
بارسقیان در پایان سخنانش گفت: خیلی خوشحالم که مرا در لیست «امید» آوردید. این لیست امید برای من مهمتر از لیست امید بهارستان است.
فرزند زندهیاد دکتر ابراهیم باستانی پاریزی هم سخنرانی کرد و در ادامه به معرفی یک کتاب «آئینهدار دوران» پرداخت و گفت: آقای عباس دعایی فرزند حاج آقا دعایی از حدود ۸ ماه پیش طرحی را مطرح کردند و کاری مثل امید دادن و زمینهسازی برای جوانهاست. طرحی بود که تعدادی جوان نگارگر و نقاش که در حال فعالیت هستند، بیایند کتابهای یک نفر را بخوانند و هر برداشتی را که از این کتاب دارند در قالب یک تصویر بیاورند و آن تصویر انعکاس آنها از این کتاب است. در این کتاب ۲۴ نگارگر جوان تابلوهایی تهیه کردند و الان منتشر شده است.
انتهای پیام