یک پژوهشگر هنر معتقد است: میتوان از تابلوهای گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران که امکان نمایش ندارند، بهعنوان اعتبار در دنیا استفاده و آنها را با موزههای دیگر تبادل کرد.
اصغر کفشچیانمقدم - پژوهشگر و عضو هیأت علمی پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران - در گفتوگو با خبرنگار سرویس هنرهای تجسمی ایسنا، با اشاره به بحثهای مطرحشده دربارهی واگذاری موزه هنرهای معاصر و وضعیت گنجینهی آن، اظهار کرد: در تجمعهایی که برای اعتراض به اینگونه تصمیمها شکل میگیرد، باید پرسشهای کلیدی پرسیده شود؛ اینکه موزه و گنجینهاش چه تعریفی دارد و چه کسی روی چارت مدیریتی آن نظارت میکند؟ ما که از موزه لوور مهمتر نیستیم، در شرایطی که آن موزه آثارش را روی سایتش قرار میدهد و همه میدانند که چه آثاری در گنجینه موزه لوور وجود دارد، قطعا کسی نمیتواند بهراحتی آثار را از موزه خارج کند یا آنها را بفروشد.
او بیان کرد: وقتی از آثار گنجینهی موزه تعریفی وجود ندارد و نمیدانیم گنجینه ملی چیست، پرسشها و مسائلی برای جامعه هنری و مردم پیش میآید. مثلا ما برای منابع طبیعی تعریف داریم که متعلق به کل مردم ایران است، نسلهای آینده از آن سهم دارند و دلیلی ندارد که به بخش خصوصی واگذار شود، مگر در موارد مشخص و با نظارت مجلس.
وی ادامه داد: بخشی از گنجینه موزه هنرهای معاصر در ایران غیرقابل نمایش است. باید به این نکته توجه کرد که آیا با وجود غیرقابل نمایش بودن آنها، میتوانیم از آنها طور دیگری بهرهبرداری کنیم؟ میتوان به این موضوع فکر کرد که این تابلوها را بهصورت امانت به دیگر موزههای دنیا بدهیم و آنها مانند اعتباری برای ایران باشند. این آثار میتوانند بهصورت امانت در اختیار کشورهایی که قابلیت نمایش آنها را دارند قرار گیرند و در عوض، ما آثاری را در موزه بهنمایش بگذاریم که قابلیت نمایش دارند.
کفشچیانمقدم در بخش دیگری از سخنانش به تجمعهایی که در مقابل موزه هنرهای معاصر تهران و اهواز در اعتراض به واگذاری این مکانها به بخش خصوصی تشکیل شد، اشاره و اظهار کرد: این را که هنرمندان به این بهانهها دور هم جمع شوند به فال نیک میگیریم، چون نشان میدهد آنها نسبت به اتفاقات جامعه هنری حساس هستند. این همسبتگی و انسجام بین هنرمندان بسیار ارزشمند است.
این پژوهشگر ادامه داد: وقتی صحبت از بخش خصوصی میشود باید به تعریف آن توجه کرد. مورد دیگر این است که اگر بخش خصوصی به این حوزه وارد شود میتواند کمکی کند؟ حضور بخش خصوصی خوب است مشروط به اینکه آزاد باشد و کالایی که قرار است در اختیار او قرار گیرد نیز بهصورت شفاف تعریف شده باشد تا همه آنهایی که میتوانند آن کالا را مدیریت کنند، در این مزایده شرکت کنند. معمولا تصمیمها یا صحبتهای پنهانی باعث بهوجود آمدن سوءتفاهمهایی میشود. همچنین ممکن است کاستیها و کمبودهایی که در دورههای مختلف مدیریتی وجود داشته باعث به وجود آمدن چنین جریانی شده باشد.
عضو هیأت علمی پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران گفت: باید این موضوع مطرح و شفاف باشد که موزه و گنجینهاش چگونه باید در این جریان تعریف شود؛ اگر گنجینه بهعنوان یک پروژه ملی و اموال دولتی تعریف شود، نمیتواند به بخش خصوصی واگذار شود و باید آن را از ساختمان موزه جدا دانست. از طرف دیگر موزه را نمیتوان پس از مشخص شدن قابلیت واگذاری، به هر فرد یا سازمانی واگذار کرد. هر چیزی که مُهر اموال دولتی میخورد طبیعتا باید تعریف مشخصی هم داشته باشد. آنچه امروز پیش آمده بهدلیل اشکال در همین تعاریف و کارکردهاست و مشکلات مدیریتی در سی و چند سال گذشته در موزه هنرهای معاصر نیز تأثیر خود را گذاشته است.
کفشچیانمقدم همچنین اظهار کرد: تذکری که میتوان در این زمینه به دولت داد، این است که کشوری که داعیه کار فرهنگی دارد اگر قرار است بخش خصوصی را وارد کار کند و با رعایت موازین قانونی دعوت به همکاری کند، هیچوقت نمیآید از کار فرهنگی شروع کند. ما بخشهای زیادی داریم که روی دست ماندهاند و باید آنها را به بخش خصوصی واگذار کنیم. همچنین میتوان یک پژوهش روی مدارس یا دانشگاههای غیرانتفاعی انجام داد و اگر مشخص شد آنها به درصدی از موفقیت دولت در این زمینه دست یافتهاند، این مسیر را در پیش گرفت. ما گالریدارهایی داریم که سالهاست کار میکنند و آرزو دارند این بخشها فعال شود. اگر به آنها امکانات داده شود، ما موزههای متعدد و گنجینههای بسیاری خواهیم داشت. لازم نیست حتما موزه هنرهای معاصر را به بخش خصوصی واگذار کنیم.
این پژوهشگر در پایان اضافه کرد: چقدر خوب بود اگر تعریف مشخصی از بخش خصوصی، موزه هنرهای معاصر و گنجینه آن وجود میداشت و مشخص میشد که آیا امکان دارد ثروت ملی واگذار شود یا خیر. در این صورت اینگونه سوءتفاهمها هم ایجاد نمیشد.
انتهای پیام