باز هم قصه تکراری یک مناقشه؛ ماجرایی که از 1988 تاکنون هر از گاهی مثل آتش زیر خاکستر با نسیمی شعلهور شده است و حالا این بار شعلههای آن بیشتر زبانه کشیده و منطقه قفقاز را خونرنگ کرده است. دعوا بر سر قطعهای است به نام «قره باغ» در خاک جمهوری آذربایجان که 28 سال است نزاعی آذری - ارمنی در آن جریان دارد و چند روزی است که بار دیگر این نزاع بالا گرفته و دهها کشته و زخمی روی دست قفقاز گذاشته است.
این روزها بازار گمانه زنیها، موضع گیریها و اظهارنظرها درباره این حادثه در عرصه رسانهای جهان داغ است و هر یک از زاویهای به تحلیل آن میپردازند. مشاور سیاسی گروه سوسیال دموکراتیک در پارلمان اروپا نیز به تحلیل این مناقشه از زاویهای متفاوت پرداخته است.
الدار ممدوف در گفتوگو با خبرنگار بینالملل خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) تصریح میکند: با توجه به اینکه جنگ میان این دو کشور در سال 1994 با یک آتشبس شکننده به پایان رسید، اکنون قره باغ توسط ارمنیها کنترل میشود اما براساس قوانین بینالمللی هنوز این منطقه بخشی از آذربایجان است. همچنین از دیگر نتایج آن جنگ این بود که نیروهای ارمنستان توانستند هفت منطقه اطراف قره باغ را اشغال و از آنها به عنوان منطقه حائل علیه آذربایجان استفاده کنند.
به گفته او، شورای امنیت سازمان ملل تاکنون چهار قطعنامه در جهت محکومیت اشغال این سرزمینها و درخواست بازگشت کنترل آنها به آذربایجان داده است اما هیچ یک از این قطعنامهها تاکنون اجرا نشده که همین مساله باعث ایجاد ناامیدی گستردهای برای آذربایجان شده است. از سال 1994 تاکنون درگیریهایی پراکنده در کنار تلاشها برای گفتوگو میان این دو کشور اتفاق افتاده است اما درگیری اخیر با توجه به میزان کشتهشدگان و شدت آن بیسابقه بوده است.
مشاور سیاسی گروه سوسیال دموکراتیک در پارلمان اروپا درباره علت وقوع درگیریهای اخیر میان آذربایجان و ارمنستان اضافه میکند: تقریبا بر همه روشن است که این درگیریها ابتدا از سوی آذربایجان آغاز شد. باکو نسبت به ایروان انگیزه بیشتری دارد که بخواهد وضعیت موجود در قره باغ را تغییر دهد زیرا این مناطق جزو سرزمینهای آذری است که تحت اشغال قرار دارد. در همین راستا مذاکراتی توسط گروه مینسک اداره میشود اما تا کنون این گروه نتوانسته پیشرفتی حاصل کند. بنابراین الهام علیاف، رییس جمهوری آذربایجان ممکن است تصمیم گرفته باشد که شرایط را با ایجاد درگیریها در این منطقه به گونهای تغییر دهد که بتواند از موضع بالا مذاکره کند. مطمئنا این اتفاق تصادفی نیست که این درگیریها درست بعد از سفر علیاف به واشنگتن برای حضور در اجلاس هستهای و دیدار با جان کری، وزیر خارجه و جو بایدن، معاون رئیس جمهوری آمریکا آغاز شده است. براساس اظهارات منابع مطلع این دیدارها آنگونه که علیاف انتظار داشت پیش نرفت و آمریکاییها به وی هیچ وعدهای درباره قرهباغ ندادند. حتی به جای آن وی را به دلیل نقض حقوق بشر در داخل کشور متهم کردند. این اتفاقات باعث شد که علیاف با شروع این درگیریها این پیام را به آمریکاییها بدهد که اگر آنها نخواهند آن اقدامی را که مورد نظر وی است، انجام دهند در این صورت وی میتواند چهره متخاصمتری از خود نشان دهد.
وی ادامه می دهد: همچنین یکی از دیگر تحلیلهایی که میتوان درباره این درگیریها انجام داد، کاهش قیمت نفت و تاثیر آن بر اقتصاد جمهوری آذربایجان است. رئیس جمهور این کشور ممکن است برای انحراف افکار عمومی کشورش از اقتصاد تضعیف شده خود، توجه مردم را به سمت این موضوع سوق دهد. از سوی دیگر یکی از دلایل محتمل میتواند این باشد که علیاف در نظر داشت با انجام این درگیریها توانایی و ظرفیت ارتش خود را بسنجد که در دوران شکوفایی قیمت نفت ارتش خود را با سلاحهای سنگین مجهز کرده بود و در مقابل ظرفیت و توان دفاعی ارمنستان را در قبال قره باغ بسنجند.
به گزارش ایسنا، بر هیچ کس پوشیده نیست که روسیه در منطقه قفقاز و آسیای میانه حکم پدرخوانده را دارد، به گونهای که برخی تحلیلگران بر این باورند که مناقشه قره باغ زمانی پایان مییابد که روسیه بخواهد، حتی برخی کارشناسان پارا فراتر گذاشته و روسیه را بانی درگیریهای اخیر میان آذربایجان و ارمنستان، دو کشور عضو اتحاد سابق جماهیر شوروی میدانند. در همین راستا دالغا خاتین اوغلو، مدیر بخش فارسی خبرگزاری "ترند" جمهوری آذربایجان بر این باور است که مقامات روس از بهبود روابط باکو با غرب نگران هستند و به هر طرقی میخواهند فشارها را بر مقامات آذری افزایش دهند.
در این میان ممدوف نظر متفاوتتری دارد. وی میگوید: روسیه درباره وضعیت به وجود آمده اظهار نگرانی کرده و خواهان توقف درگیریها و تبعیت از آتش بس است. اما با این حال باید به این نکته اشاره کرد که روسیه براساس معاهده جامع امنیتی مبنی بر اتحاد کشورهای عضو اتحاد پیشین جماهیر شوروی یکی از متحدان اصلی ارمنستان است. (آذربایجان عضو این سازمان نیست). اما روسیه همچنین روابط نزدیکی با آذربایجان داشته و همانند ارمنستان به این کشور نیز تسلیحات میفروشد. برهمین اساس در کل میتوان گفت که روسیه در فضای بعد از فروپاشی شوروی، این منطقه را به عنوان منطقه تحت نفوذ خود تلقی میکند.
وی اضافه میکند: همچنین برخی از تحلیلگران منطقه بر این باورند که روسیه از علیاف خواسته است به گونهای رفتار کند که تلاشهای آمریکاییها را برای میانجیگری در مساله قره باغ بیاعتبار کند و پس از آغاز درگیریها روسیه بتواند به عنوان یک کشور طرفدار صلح برای توقف درگیریها وارد عمل شود.
این عضو پارلمان اروپا با رد این تئوری میافزاید: تحریک دو کشور برای ایجاد درگیری و سپس تلاش برای جمع کردن تکههای ریخته شده اقدامی بسیار خطرناک، ریسک پذیر و هزینهزا برای پوتین است. برهمین اساس چنین تئوری چندان درست به نظر نمیرسد. از سوی دیگر اکنون بسیاری گروه مینسک را در حل مساله قره باغ بیتاثیر میدانند اما چند سال پیش این گروه سند چند مادهای را برای حل این مساله ارائه کرد. این اصول شامل خروج نیروهای ارمنی از مناطق تحت اشغال، بازگشت پناهجویان و در نهایت برگزاری رفراندوم در قره باغ بود. در آن زمان این اصول برای حل این مساله بسیار موثر بود اما طرفهای درگیر هرگز بر اجرای این گامها نتوانستند به توافقی برسند. آذربایجان اصرار داشت که این اصول اعلام شده گام به گام اجرا شود. در حالی که ارمنستان میخواست به صورت یک بسته به طور کامل اجرا شود.
در پی تشدید درگیریها در منطقه مورد مناقشه ارمنستان و جمهوری آذربایجان، یک گلوله توپ بعد از اصابت به حیاط یکی از خانههای روستایی در استان آذربایجان شرقی منفجر شد که بر اثر این حادثه، خانه مذکور آسیب دید و شیشههای خانههای مجاور نیز شکست اما خوشبختانه تلفاتی در بر نداشت. همین حادثه کافی است که زنگ خطر برای ایران به صدا در آید و تمام تلاشهای دیپلماتیک خود را به کار بندد تا از وقوع جنگی تمام عیار در مرزهای نسبتا آرام شمالی خود جلوگیری کند.
در همین راستا ممدوف اعلام میکند: در حال حاضر تعداد کشورهایی که خواهان میانجیگری در این مساله هستند بسیارند به طور مثال ایران که با هر دو کشور ارمنستان و آذربایجان رابطه خوبی دارد زیرا درگیریها به طور مستقل در امنیت این کشور تاثیر گذار است. براساس گزارشهای منتشر شده برخی از خمپارههای پرتاب شده در یکی از شهرهای آذربایجان شرقی منفجر شده است. در واقع در حال حاضر آخرین چیزی که ایران نیاز دارد بیثباتی آن هم در مرز شمالی است. اما من فکر میکنم این مساله باعث میشود که ایران به صورت فعالانه در میانجیگری میان دو کشور شرکت کند. همچنین اروپا نیز میتواند یک شریک خوب در این باره باشد.
وی خاطر نشان میکند: مشکل عمیقتر در این مناقشه نبود اراده سیاسی میان رهبران دو کشور برای انجام اقدامات مورد نیاز برای برقراری صلح است. حکومتهای هر دو کشور با فسادهای حکومتی درگیر بوده و چندان از یک قانون دموکراتیک برخوردار نیستند. بر همین اساس هر دو کشور از مساله ملیگرایی و به تصویر یک دشمن خارجی برای توجیه اقدامات خود و همچنین تقویت مشروعیت داخلیشان استفاده میکنند.
او در پایان تاکید میکند که این اظهارات انعکاس موضع پارلمان اروپا درباره مناقشه قره باغ نیست و صرفا باید به چشم یک تحلیل شخصی نگاه کرد.
گفتوگو از خبرنگار ایسنا: ساناز عباسعلیزاده رضایی
انتهای پیام