در میزگرد "اقتصاد آب" در ایسنا بررسی شد

کلید حل بحران آب در جیب مردم یا دست دولت؟

بحران آب در کشور 15 سال است که به شدت دامن گیر شده و سناریوهای متفاوتی برای حل این بحران از سوی سازمان ها و ارگان های مختلف مطرح می شود؛ یکی از موضوعاتی که به تازگی بیشتر مورد توجه قرار گرفته بحث اقتصاد آب و راهکارهایی مانند اخذ قیمت تمام شده آب از مشترکان است.

بحران آب در کشور 15 سال است که به شدت دامن گیر شده و سناریوهای متفاوتی برای حل این بحران از سوی سازمان ها و ارگان های مختلف مطرح می شود؛ یکی از موضوعاتی که به تازگی بیشتر مورد توجه قرار گرفته بحث اقتصاد آب و راهکارهایی مانند اخذ قیمت تمام شده آب از مشترکان است.

البته سر این موضوع نیز اختلاف نظر های فراوانی وجود دارد؛ چراکه عده ای معتقدند که حل بحران آب تنها در دست دولت و ایجاد تدابیر دولتی است و عده ای دیگر نیز معتقدند که حل این معضل تنها با اخذ قیمت تمام شده از مردم امکان پذیر می شود.

به گزارش خبرنگار ایسنا، در راستای حل بحران آبی کشور برخی از کارشناسان با توجه به موضوع "اقتصاد آب" معتقدند که باید قیمت آب به قیمت تمام شده و یا حتی بیشتر از آن برسد، چرا که به اعتقاد این دسته تنها در این شرایط است که می‌توان با بحران آب روبه‌رو شد و با توجه به شرایط فعلی کشور دیگر شرایط آزمون و خطا وجود ندارد و باید با انجام کارهای ضرب‌الاجلی مانع گسترش این بحران شد. از سوی دیگر برخی کارشناسان و دست‌اندرکاران حوزه آب معتقدند که افزایش قیمت آب نمی‌تواند تاثیر چندانی داشته باشد ، لذا باید در چنین شرایطی به فکر فرهنگ‌سازی بود و این موضوع تنها راهکار حل بحران آبی است.

به طور کلی در مورد اقتصاد آب و راهکارهای مقابله با بحران کم‌آبی اظهارنظرهای گوناگونی وجود دارد، به همین دلیل ایسنا با برگزاری میزگردی سعی در بازبینی ابعاد موضوع "اقتصاد آب" و نکات مثبت و منفی افزایش قیمت آب و همچنین راهکارهای برون‌رفت از بحران آب با حضور عبدالرضا فلاح رستگار، مدیر نظارت بر خدمات شرکت‌های بهره‌برداری آب و آبفای وزارت نیرو، رشیدی فرد کارشناس اجتماعی دفتر استانداردهای فنی، مهندسی، اجتماعی و محیط زیست آب و آبفا و رییس کمیته حقوقی،اجتماعی و میراث فرهنگی استانداردهای آب و آبفا وزارت نیرو و داریوش مختاری کارشناس و محقق حوزه آب کرده است که در ادامه مشروح این میزگرد را می‌خوانید:

عبدالرضا فلاح رستگار، مدیر نظارت بر خدمات شرکت‌های بهره‌برداری آب و آبفا وزارت نیرو در زمینه راه‌های برون رفت از بحران آبی کشور معتقد است با توجه به اینکه حدود92 درصد از کل منابع آبی کشور در بخش کشاورزی ، شش درصد در حوزه آب شرب و دو درصد در صنایع مصرف می‌شود لذا باید توجه بیشتری به نوع مصرف در حوزه کشاورزی شود و در این شرایط بحرانی باید به این حوزه توجه ویژه‌ای شود.

آب به صورت مجانی در اختیار کشاورزان قرار می گیرد!

از سوی دیگر نیز باید به این مساله مهم و اساسی توجه شود که در حال حاضر آب در بخش کشاورزی تقریبا به صورت مجانی در اختیار بهره‌برداران قرار می‌گیرد و این موضوع موجب شده تا کشاورزان حد و مرزی برای استفاده از مصرف آب نداشته باشند.

آیا در این شرایط می‌توان به فکر واردات آب بود؟

با توجه به این‌که ایران در یک منطقه خشک و نیمه‌خشک قرار گرفته، نمی‌توان نسبت به واردات آب عمل کرد، چراکه واردات آب به کشور بسیار هزینه‌بر و دارای مشکلات فراوانی است لذا باید یک مدیریت مصرف در این زمینه صورت بگیرد.

علاوه بر این نیز اجرایی‌کردن پروژه‌های سد سازی و خطوط انتقال آب به اراضی پایین‌دست بسیار هزینه‌بر است، لذا باید برنامه‌هایی مدونی برای تجهیز شبکه‌های آبیاری و زهکشی اصلی و فرعی صورت بگیرد.

افزایش قیمت آب و اقتصادی کردن آن تا چه میزان می تواند در رهایی کشور از این بحران موثر باشد؟

اگر می‌خواهیم به این مساله به طور کامل رسیدگی کنیم باید قیمت تمام شده آب را اخذ کنیم و این در حالی است که در حال حاضر قیمت تمام شده آب در بخش کشاورزی حدود 150 تا 200 تومان و برای شرب نیز 400 تا 500 تومان برای هر مترمکعب است .

اگر به قیمت واقعی نرسیم بهره‌وری ناقص می‌ماند

علاوه بر این در بخش صنایع به مراتب این عدد بالاتر است و اگر در صنایع بخواهیم قیمت تمام شده آب را اخذ کنیم برای هر مترمکعب بین 1000 تا 2500 تومان باید دریافت شود این توصیفات در حالی است که وزارت نیرو این قیمت‌ها را لحاظ نکرده و آب در حال حاضر به صورت تقریبا رایگان توزیع می‌شود، اگر قیمت واقعی و ارزش ذاتی خود را پیدا نکند ما نمی‌توانیم به آن بهره‌وری که انتظار داریم دست یابیم.

باتوجه به اینکه بخش عمده آب کشور به مصرف کشاورزی می‌رسد راندمان این حوزه را چطور ارزیابی می‌کنید و تا چه میزان این عدد با کشور‌های دیگر متفاوت است؟

در کشور ما در بخش کشاورزی بالاترین راندمان‌های آبی 35 و 40 درصد است، یعنی ما 60 درصد آب را در بخش تولید از دست می‌دهیم به این معنا ‌که تنها 40 درصد آب صرف تولید و عملکرد می‌شود، همچنین عملکرد تولید (بهره وری)در کشور ما به اینگونه است که به ازای یک مترمکعب واحد حجم آب بطور متوسط حدود 750 گرم تولید داریم و به‌عبارتی عملکرد تولید و بهره وری بسیار پایین است در حالیکه شاخص بهره‌وری در کشورهای پیشرفته که از آب خوب مصرف می‌کنند این عدد به 2.5 تا 3 کیلوگرم به ازای هر مترمکعب می‌رسد.

افزایش قیمت آب و به عبارتی رسیدن به قیمت تمام شده در این میان تا چه میزان می‌تواند تاثیر گذار باشد؟

به طور کلی باید گفت اگر نتوانیم افزایش قیمت را لحاظ کنیم، قدر آب دانسته نمی‌شود لذا باید قیمت آب واقعی شود و این به آن معنا نیست که ما بخواهیم با افزایش قیمت آب سبب افزایش هزینه خانوارها شویم، بلکه هدف این است که قیمت آب در حدی باشد که به جلوگیری از اتلاف آب کمک کند بنا بر این ما می‌توانیم با این آب کم، مدیریتی را داشته باشیم که منجر به افزایش بهره‌وری شود.

همچنین در بخش آب شرب قطعا با روش‌های مختلف می‌توانیم صرفه‌جویی را انجام داده وآب کمتری را مصرف کنیم به عبارتی فرهنگ صحیح مصرف آب را در حوزه‌های مختلف همچون شرب، کشاورزی و صنعت داشته باشیم.

صرفه جویی 30 درصدی در آب کشاورزی معجزه می‌کند

از سوی دیگر می‌توان گفت کل پتانسیل آبی کشورحدود 100 میلیاردمترمکعب است که اگر 90 درصد آن در بخش کشاورزی باشد یعنی 90 میلیاردمترمکعب در این بخش مصرف می‌شود لذا دراین حوزه اگر ما فقط 10 درصد بتوانیم صرفه جویی کنیم می‌شود حدود 9 میلیاردمترمکعب صرفه‌جویی می شود واین درحالیست که کل مصرف آب شرب و صنایع درکشور کمتر از9 میلیارد مترمکعب است.

با این وجود باید گفت که ما چاره ای نداریم که روی رویه اصلاح الگوی مصرف کارکنیم و باید از سهم آب کشاورزی کم کنیم و 90 رابه 60 درصد برسانیم وبه سهم آب شرب و بهداشت اضافه کنیم.

باتوجه به این که فرهنگ ایرانی بر پایه بهداشت استوار است باید سهم آب شرب افزایش یابد و درحوزه صنعت نیز باتوجه به اشتغالی که ایجاد می شود سهم این حوزه نیز افزایش پیدا کند.

آیا در سال های گذشته به مسائل زیست محیطی توجه شده و در این راستا باید چه اقداماتی صورت بگیرد؟

با توجه به‌اینکه در سال های پیش مساله ای به عنوان حق آبه محیط زیست نداشتیم لذا در شرایط فعلی باید به این موضوع توجه ویژه‌ای شود بنابراین ما باید در اصلاح الگوی مصرف آب تجدید نظر کنیم و با ایجاد یک مدیریت اساسی و یکپارچه کشور را از این وضعیت نجات دهیم.

باید یک بالانس بین مصرف آب شرب و کشاورزی باشد

ازسوی دیگر درکشورهای مختلف دنیا یک بالانسی درمصارف آب کشاورزی،شرب، صنعت ومحیط زیست وجود دارد به طور مثال درکشورهای پیشرفته تنها 50 درصد آب صرف مسایل کشاورزی و بخش عمده ای صرف شرب وصنعت می‌شود.

بنابرای باید به این مساله توجه کرد که نباید صرفه جویی تنها درحوزه شرب باشد بلکه باید درمصارف کشاورزی و صنعت نیز صورت بگیرد البته من اعتقاد دارم که صرفه جویی در حوزه کشاورزی کار ساده ای نیست اما باید به آن مساله نیز توجه جدی شود.

صرفه جویی در مصرف آب تا چه حد می تواند برای مقابله با خشکسالی مفید باشد؟

زمانی میانگین بارندگی کشور 250 میلیمتر بود اما درسال آبی 94-93 متوسط بارندگی درکشور 197 میلیمتر به ثبت رسید یعنی نسبت به سال قبل 10 درصد ونسبت به میانگین درازمدت 18 درصد کاهش داشتیم.

15سال است اتفتاق خوبی نیفتاده

علاوه بر این ورودی حجم مخازن سدها حدود 9 درصد و خروجی آب ازسدها 4 درصد کاهش پیدا کرده است و به طور کلی باید گفت که طی 15 سال اخیراتفاقات خوبی درخصوص مسائل اقلیمی کشور و خشکسالی های ممتد نیفتاد لذا باید دررویکردها تجدیدنظرشود به طوری که سهم آب کشاورزی کاهش والگوی کشت مورد مطالعه وبازنگری قراربگیرد.

با توجه به شرایط بحرانی کشور آیا صادرات محصولات پر آب بر مانند هندوانه و سیب زمینی منطقی بوده و میزان فقیمت فروش این محصولات باتوجه به میزان آبی ککه مصرف می‌کنند متعادل است؟

صادرات محصولاتی مانند هندوانه وسیب زمینی و کشت محصولات پر مصرف نباید صورت بگیرد که البته خود وزارت جهاد کشاورزی نیز به این باور رسیده که نباید بر این محصولات بیش ازاندازه سرمایه گذاری کند.

تولید یک کیلو گرم هندوانه 500 لیتر یک کیلو گوشت قرمز 5 هزار لیتر آب می‌برد

تولید یک کیلوگرم هندوانه 500 لیترآب می برد و این درحالی است که تنها کیلویی 200 تومان فروخته می شود که این مساله جای تدبیر زیادی دارد و به نظر می‌رسد که در شرایط فعلی چاره ای جز اصلاح الگومصرف و بازنگری الگوی کشت وتغییر روش های آبیاری وجود ندارد.

رسیدن به قیمت تمام شده آب می‌تواند در فرهنگ‌سازی و ایجاد مدیریت یکپارچه مد نظر شما تاثیر گذار باشد؟

هدف ازگرانی آب شرب این نیست که بخواهیم به مردم فشار وارد کنیم ،این ها پیام‌هایی است که میخواهد ارزش حیاتی آب را برای افراد بازگو کند لذا لازم است که آب به مبلغ واقعی عرضه شود همچنین بیش از 30 درصد آب شربی که در حال حاضرمصرف می شود ازآبهای سطحی یعنی آبی که ازسدها است،همچنین دربخش روستایی 80 درصد از آب زیرزمینی چاه ها ودربخش کشاورزی درکل کشورحدود 35 درصدآب سطحی و 65 درصد ازآبزیرزمینی تامین می شود لذا باید آموزش وفرهنگ سازی اولین گام باشد تابتوانیم این پیام رابه بهره برداران بدهیم که باید درمصرف آب صرفه جویی شود.

لزوم وجود یک مدیریت یکپارچه در حوزه آب

البته نمیتوان گفت که طی سال های اخیرهیچ کاری برای آب انجام نشده چراکه دراین سال ها خصوصا دوسال اخیر شورای عالی آب که بالاترین مرجع تصمیم گیری در خصوص مسائل آب، خاک و محیط زیست است توجه زیادی به این حوزه داشته و جلسات متعددی را تشکیل داده است،اما تا زمانی که یک مدیریت یکپارچه در حوزه آب کشور نباشد کار یپیش نمی رود لیکن با وجود شورای عالی آب انتظار داریم که برنامه ریزی های مدون تهیه و بعد ازسیرمراحل کارشناسی تصمیمات اجرایی شود به طوری که باید با یک برنامه‌ریزی اصولی مبتنی بر فکر دنبال راهکارهای حل بحران آب باشیم.

روش های نوین عاملی بر افزایش راندمان بخش کشاورزی

علاوه بر این در بخش کشاورزی در حال حاضر با استفاده از روش‌های نوین آبیاری می‌توانیم راندمان آبیاری را از 30 درصد به 70 درصد برسانیم البته ممکن است که این مساله زمانبر باشد، اما امکان ارتقاء این مساله در بخش کشاورزی وجود دارد.

بازچرخانی آب در صنعت راهی برای مدیریت مصرف

همچنین در حوزه صنعت نیز مساله‌ی بازچرخانی آب مطرح شده که انتظار می‌رود توجه بیشتری به این موضوع شود لذا پیشنهاد میشود توسعه صنایع مادر همچون پتروشیمی،فولاد ،ذوب آهن و سایر صنایع آب بر در مناطق نزدیک به دریا و نوار ساحلی کشور اجرا و منتقل شود.

مرمت شبکه آب صرفه جویی را رقم می زند

از سویی دیگر باید در حوزه آب شرب صرفه‌جویی صورت بگیرد به‌طوری که با تغییر سیستم‌های آب و استفاده از سیستم‌های کاهنده و اصلاح و مرمت شبکه به این مساله توجه شود.

به‌طور کلی باید گفت رویکرد کشور باید به استفاده از فناوری و تکنولوژی های جدید در سه حوزه شرب، کشاورزی و صنعت تغییر کند علاوه بر این استفاده از آب شیرین‌کن‌ها، آب‌های غیرمتعارف می‌تواند راهکارهایی برای کاهش مصرف آب در سه حوزه صنعت ،شرب و کشاورزی باشد.

کمبود آبی که دامن گیر شده است

همچنینرشیدی فرد کارشناس اجتماعی دفتر استانداردهایی فنی،مهندسی،اجتماعی و محیط زیست آب و آبفا و رییس کمیته حقوقی،اجتماعی و میراث فرهنگی استانداردهای آب و آبفا وزارت نیرو معتقد است که کشور دچار کمبود آب و بحران شدید شده است به بیان دیگر بحران آب خودش را به شکل کمبود آب نشان میدهد و آن را میتوان به چند دسته تقسیم کرد.

در مرحله اول می توان به کمبود آب مطلق، مانند مناطق کویر که مطلقاً آبی وجود ندارد،اشاره کرد به طوری که اگر بخواهیم در این مکان‌ها کمبود آب را جبران کنیم باید سراغ انتقال آب برویم دوم کمبود آب موقت است به این معنا که مناطقی در اثر خشکسالی و یا تغییر اقلیم برای مدتی یا چند سال با کمبود آب روبه رو شده اند که راه حل مقابله با این نوع کمبود را بایستی در مدیریت و برنامه‌ریزی مناسب روی منابع آب موجود جست‌وجو کرد.

کمبود آب انسان ساز مشکل اصلی کشور

همچنین سومین مورد کمبود آب‌فصلی است به این معنا که برخی مناطق، فصولی پرآب و در برخی فصول دیگرکم‌آب هستند و راه حل مناسب برای جبران کمبود آب فصلی احداث سد و ذخیره سازی آب است علاوه بر این چهارمین مورد که مهم‌تر است، کمبود آب انسان‌ساز مطرح شده به این معنا که کمبود آب را انسان ها به دلایل مختلف اعم از اتخاذ روشهای غلط تامین، عرضه نامناسب و یا مصرف غلط آب؛ ایجاد می‌کنند.

به اعتقاد شما مهمترین راهکار برای حل بحران آبی کشور چیست؟

به طور کلی می توان گفت مهمترین راه چاره برای رفع مشکلات انسان ساز، آموزش و فرهنگ سازی است وقتی حرف از آموزش و فرهنگ سازی زده می شود حداقل دو طرف برای آن متصور می شویم یکی متولیان آب کشور یعنی نهادهای دولتی مسئول تامین، توزیع و عرضه آب؛ و دیگری مردم،یعنی مصرف کننده آب، اعم از آب کشاورزی، صنعت و شرب لذا آموزش و فرهنگ سازی باید در هر دو قسمت صورت بگیرد که متاسفانه در شرایط فعلی در این قسمت شدیداً مشکل داریم و تا امروز بر اساس شرایط و وضعیت برای عرضه آب تصمیم گیری شده است.

هر تقاضایی برای آب، لازم نیست اجابت شود

این مساله به این معنا است که هرجا تقاضا بوده دولت به فکر پاسخ دادن به آن افتاده است اما باید آموزش داد و فرهنگ سازی کرد که هر تقاضایی برای آب، لازم نیست اجابت شود. از سوی دیگر آموزش و فرهنگ سازی در مصرف کنندگان را داریم که متاسفانه اینجا هم لنگ میزنیم نکته ‌ای که بایستی دقت شود،میزان تلفات آب در بخش‌های مختلف صنعت،شرب وکشاورزی است.

کارایی پایین بخش کشاورزی زنگ خطر بی آبی کشور

وضعیت بهره وری بخش کشاورزی از منابع آبی را چطور ارزیابی می کنید؟

از سوی دیگر بخش کشاورزی حدود 92 درصد از منابع آب استحصالی کشور را بخود اختصاص داده است و علاوه بر درصد بالای اتلاف آب بصورت تبخیر ونفوذعمقی،کارایی پایین آب کشاورزی را نیز بعنوان یک شاخص مهم باید مد نظر قرار دهیم چراکه درحال حاضر به ازای هر متر مکعب آب درکشور 0.7 کیلوگرم محصول کشاورزی تولید می شود؛ این درحالی است که برای تامین غذای جمعیت سال 1400 باید کارایی مصرف آب به 1.6 کیلوگرم بر متر مکعب افزایش یابد و با توجه به شرایط موجود، این امر بایستی با آموزش کشاورزان و فرهنگ سازی میسر شود.

نکته مهم آموزش و فرهنگ سازی در بخش کشاورزی لزوم تخصیص وقت و هزینه ی زیاد و بکار بردن روشهای خاص آن است به این معنا که به صرف پخش چند تیزر تبلیغاتی و چند مصاحبه مطبوعاتی آموزش کشاورز میسر نمی شود.

به گفته شما آموزش و ترویج نقش مهمی در حل بحران بی آبی کشور دارد،این مهم باید چگونه اجرایی شود که تاثیر گذاری بیشتری داشته باشد؟

به طور کلی باید گفت که وسایل ارتباط جمعی در این زمینه کاربرد زیادی ندارد. به بیان دیگر رسانه های جمعی برای کشاورزان نمی تواند مرجع تغییر رفتار باشد. هرچقدر که در این زمینه هزینه کنیم پولمان را دور ریخته ایم لذا باید از روشهای چهره به چهره و حضوری استفاده شود.

آموزش و فرهنگ سازی یک کار بنیادی نه یک رفع تکلیف موقت

بایستی خانه های ترویج در روستا ها فعال شوند و باید متخصصین امر در روستاها مستقر شوند به طوری که مشارکت واقعی کشاورزان و ذینفعان در این خصوص جلب شود. با این توضیحات متوجه میشویم که آموزش و فرهنگ سازی در این امر یک کار بنیادی است نه یک رفع تکلیف موقت.

به نظر شما تا چه میزان مساله آموزش و فرهنگ سازی تا کنون موفق بوده است؟

چندین سال است پیشنهاد شده که در بودجه طرح های سدسازی ، شبکه های آبیاری و زهکشی بخشی هم برای آموزش افراد ذینفع و ذی مدخل در نظر گرفته شود اما متاسفانه محقق نشده است در صورتیکه اگر در نظر بگیریم که برای ساخت یک سد با مخزن یکصد میلیون متر مکعب، باید یکصد میلیارد تومان هزینه کنیم ،حال اگر چنین مبلغی را صرف آموزش و حداقل نیم درصد در آب کشاورزی صرفه جویی کنیم،تقریباً میشود برابر با سیصد میلیون متر مکعب آب یعنی با ساخت سه سد برابر می شود.

به جای سدسازی باید به آموزش توجه شود

علاوه بر این عمر مفید سد، پنجاه سال است در صورتی‌که تاثیر آموزش مادام العمر است. یعنی با یک حساب سرانگشتی خیلی ساده پول یک سد را هزینه آموزش می کنیم و بجای آن چندین برابر منفعت عایدمان میشود همچنین ارتقای سطح دانش کشاورزان کشورهم منفعت کم و کوچکی نیست که نسیب ما می شود.

نکته دیگری که در امر مهار کمبود آب انسان ساز خیلی مهم است موضوع دخالت دادن کشاورزان در تعیین سرنوشت خودشان است که در قالب مشارکت بهره برداران در طرح های آب مطرح می‌شود.

در این بین نقش کشاورزان را چطور ارزیابی می‌کنید و به نظر شما کشاورزان تا چه میزان تمایل به آموز ش دارند؟

اکثر کارشناسان معتقدند پائین بودن راندمان آبیاری در کشورهای در حال توسعه به علت عدم مشارکت واقعی بهره‌برداران است در اینجا مفهوم علمی- کاربردی مشارکت حضور بهره‌برداران در تمامی مراحل تصمیم‌گیری، برنامه‌ریزی، اجرا و نظارت بر اجرا، بهره برداری و نگهداری و بالاخره ارزیابی طرح است.

در این راستا کشورهای زیادی نظیر مکزیک، ، آمریکا، فیلیپین، ، اندونزی، چین، هندوستان، ترکیه، از اواخر دهه 80 میلادی، سیاست ایجاد انگیزه و تشویق بهره‌برداران برای مشارکت در امور تصمیم‌گیری، اجرا، مدیریت، بهره‌برداری و نگهداری از شبکه‌های آبیاری و زهکشی را پیش‌بینی و اجرا کرده اند.

بدیهی است مشارکت وسیع و بی‌قید و شرط بهره‌برداران در امور مربوط به بهره‌برداری و نگهداری از تاسیسات آبی است که آنان را به مصرف معقول آب ترغیب ساخته و کاستی های کاربرد ابزارهای اقتصادی را در کنترل مصرف جبران می‌کند.

واگذاری مدیریت بهره برداری به تشکل های مردمی فراگیر نشده

از سوی دیگر واگذاری مدیریت بهره برداری و نگهداری از تاسیسات و منابع آب کشاورزی به تشکل های مردمی بیش از دو دهه مورد توجه وزارت نیرو قرار داشته و فراز و نشیب های زیادی را پشت سر گذاشته اما آنطور که باید و شاید فراگیر نشده و همواره با عوض شدن مدیران دستخوش تغییر و تحول شده است.

دلیل این ناکارایی چه بوده و هدف از این واگذاری چیست؟

کارائی پائین، پویایی کم و ناپایداری از عمده مشکلات تشکلهای موجود است دلایل آن هم خودجوش نبودن تشکل ها، دید و نگرش منفی برخی از دولتی ها نسبت به کارائی تشکل ها، نقص آگاهی کارگزاران دولتی نسبت به هدف از واگذاری مدیریت بهره برداری به تشکل های مردمی، یکسان نبودن مفهوم مشارکت نزد کارگزاران دولتی و .... از دیگر مشکلات سر راه تشکلهای مردمی بوده است.

اجرای غلط یک سیاست مشکل ساز شد

این همه به دلیل غلط بودن سیاست مذکور نیست بلکه به دلیل اجرای غلط یک سیاست درست است. اگر هدف از واگذاری مدیریت بهره برداری و نگهداری از تاسیسات و منابع آب کشاورزی به تشکل های مردمی را بسط ظرفیت ها و وظایف بهره برداران، به منظور پیشرفت جامعه از یکسو و از سوی دیگر رسیدن به توسعه پایدار در نظر بگیریم؛ راهبرد توسعه از طریق مشارکت مردمی در بخش آب رهیافتی مناسب است.

علاوه بر بخش کشاورزی چگونه می توان در میان خانوار ها فرهنگ سازی آب را انجام داد؟

در نوع مصرف آیتم‌های مختلفی اثر‌گذار است و اگر بخواهیم مصارف را کنترل کنیم بایستی اول این آیتم ها را شناسایی کنیم. به عنوان مثال تصورات مردم درباره‌ی آب، باید بدانیم مردم هر منطقه در مورد آب چه تصوراتی دارند و چگونه می اندیشند بعد بر آن اساس شروع به آموزش، تبلیغات و ... کرد.

به طور مثال نحوه روبرو شدن با کسانی که متصورند آب یک منبع خدا دادی و تمام نشدنی است فقط بدست آوردن آن زحمت می‌خواهد؛ با کسانی‌که متصورند آب هم ممکن است تمام شود؛ یکسان نیست. نتیجه اینکه بدون مطالعه و بررسی هر تصمیمی ناکارآمد است.

ولخرجی آب در خیابان باور کمبود آب را ایجاد نمی‌کند

همچنین ایتم دیگری که موثر واقع شده مشاهدات است به‌عنوان مثال وقتی مردم می بینند که هر روز صبح در سطح شهر تهران عده خیلی زیادی با شلنگ های آب که فشار زیادی هم دارد مشغول آبیاری فضای سبز هستند نمی توانند بپذیرند که ما کمبود آب داریم،وقتی ملاحظه میکنند که آب فضای سبز سرریز شده است داخل خیابان و همچنان هدر میرود دیگر نمی توانند بپذیرند که چکه کردن شیر آب یا کولر مشکلی است که باید به سرعت رفع شود.

با آمدن یک باران فرهنگ سازی متوقف می شود

از این دست موارد خیلی زیاد است اما نکته ی مهم این است که در وهله اول بایستی این موارد شناسایی و بعد نحوه برخورد و مقابله با آن برنامه ریزی شود و همچنین این مقابله باید مستمر باشد چراکه بسیار مشاهده کرده ایم که به محض یک بارندگی خوب و پرشدن سدها دیگر تبلیغات و آموزش و ... برای درست مصرف کردن متوقف می‌شود.

فرهنگ سازی به معنای تکرار بیش از حد و خسته کننده کاهش مصرف نیست

در زمینه بحران آبی مدام صحبت از فرهنگ سازی می شود. اما به نظر من کمتر کسی متوجه معنای آن است و باید گفت که فرهنگ‌سازی به این معنا نیست که با تکرار بیش از حد و خسته کننده در خصوص کاهش مصرف و گوشزد کردن کم آبی و ... مردم را به کم مصرف کردن وادار کنیم چراکه فرهنگ سازی به این معناست که ببینیم چه تمایلات رفتاری در بین مردم را می‌توان جایگزین کرد تا منجر به کاهش مصرف آب شود.

ماهی قرمز باید از سر سفره هفت سین برداشته شود

به طور مثال ماهی قرمز یکی از ملزومات سفره هفت‌سین خانوارهای ایرانی شده است در صورتیکه جزو هفت سین نیست و از یک‌ماه مانده به عید ماهی قرمز وارد خانواده های ایرانی می شود و تا موقعی که زنده است همچنان مهمان خانه است و بعضاً برای سال بعد می ماند اگر در نظر بگیریم یک روز در میان آب ماهی را عوض می کنند و برای شست و شو و تعویض آب تنگ ماهی هر بار 10 لیتر آب مصرف می‌شود و بپذیریم که از 17 یا 18 میلیون خانوار ایرانی ده میلیون خانوار این کار را انجام می دهند مصرف آب برای ماهی قرمز ماهیانه یکصد و پنجاه میلیون لیتر می‌شود.

حال اگر یک کار تحقیق انجام شود و ببینیم که واقعا این اعداد و ارقام که الان حکم فرضیه را دارد درست است، و تصمیم گرفتیم که ماهی قرمز را از سفره‌هفت سین حذف کنیم و بالاتبع مصرف آب را هم کاهش دادیم میشود فرهنگ سازی.

نمی توان هیچ کار ضربالاجلی در فرهنگسازی انجام داد

در خصوص فرهنگ سازی دربحث آب باید گفت که هیچ کار ضرب الاجلی نمی توان انجام داد و تعجیل در امور به ما ضربه خواهد زد لذا باید برای تمام کارها بررسی های لازم صورت بگیرد و تمام ابعاد فرهنگی،اجتماعی،اقتصادی وسیاسی لحاظ شود.

حل بحران آب از عهده یک ارگان خارج است

همچنین برخی معتقدند که درحال حاضر خیلی دیر شده است لذا به نظر من اگر ده سال پیش اقدام می کردیم در حال حاضر ثمره آن را برداشت می کردیم که نکردیم؛ لذا باید الان شروع کنیم تا در آینده نتیجه آن را ببینیم و این کار با تصمیم یک نفر و یا یک سازمان به عنوان متولی شدنی نیست بلکه لازم است ازحوزه های مختلف، متخصصین امر دعوت شوند در این باره اظهارنظر کنند و با عنایت به جنبه های مختلف اتخاذ تصمیم شود.

علاوه بر فرهنگ‌سازی آیا افزایش قیمت آب و اخذ قیمت تمام شده می تواند موجب صرفه جویی و رهایی از بحران چندین ساله کشور باشد؟

زمانی افزایش سی درصد قیمت آب ایجاد شد این فرضیه به وجود آمد که صدای مردم درآمده اما این تنها یک تصور است ما و شما هنوز نمیدانیم که این افزایش قیمت چه بازتابی خواهد داشت. اگر این طرح و این تصمیم بر اساس یک کار علمی و کارشناسی باشد، باید پس از گذشت زمان و معلوم شدن نتایج آن اظهار نظر کرد اما به طور کلی فرهنگ سازی نقش ویژه‌ای در حل بحران آب دارد

علاوه بر این داریوش مختاری کارشناس و فعال در زمینه تحقیقات آبی بر خلاف صحبت‌های فوق معتقد است باتوجه به‌اینکه قیمت آب در سرمایه‌گذاری بخش خصوصی و حتی هزینه‌های دولت تاثیر زیادی دارد لذا قیمت آب باید به قیمت تمام شده تبدیل شود چراکه این مساله منافع زیادی را برای دولت به همراه دارد علاوه بر این نیز زمانی که درآمد دولت افزایش پیدا کند بخش خصوصی می‌تواند برای پروژه‌های انتقال آب شهری و روستایی قرار‌داد‌هایی را امضاء کن که تمنام این موارد بر اهمیت عرضه آب به قیمت تمام شده صحه می‌گذارد.

افزایش قیمت آب مشوق استفاده از تجهیزلت کاهنده مصرف

همچنین در فروش آب فرآیند سیاسی کشور در نظر گرفته می‌شود و می‌توان به‌طور غیرمستقیم به دولت و به‌طور مستقیم به بخش خصوصی حمایت‌هایی را اعمال کرد این مساله موجب می‌شود که مصرف‌کنندگان خانگی و غیرخانگی از فناوری‌های کاهنده استفاده کنند و تقاضا برای شیرآلات و تجهیزات کاهنده مصرف افزایش می‌یابد.

به عقیده شما آیا می توان مساله آب و مقابله با بحران خشکسالی را با فرهنگ سازی حل کرد؟

به طور کلی باید گفت تا زمانی که قیمت آب پایین باشد مردم تمایلی برای استفاده از تجهیزات کاهنده ندارند، لذا باید ا افزایش قمت آب و رسیدن به قیمت تمام شده صورت بگیرد و بعد از آن باید برای خانواده‌ها فرهنگسازی ایجاد شود و از این طریق نیز کارخانجات و بخش خصوصی را به سمت تولید شیرآلات کاهنده تشویق کرد.

فرهنگ سازی در حوزه آب زمان بر است

اما از سویی دیگر نیز باید به این مساله توجه کرد که مساله‌ی فرهنگ‌سازی یک ام ر زمان‌بر است و نمی‌توان این گونه تصور کرد که تنها باید در این زمینه کار سازه‌ای صورت بگیرد بلکه باید در نهادهای آموزش و نهادهای دیگر این مساله نهادینه شود.

آموزش مصرف آب باید در رکن آموزش و پرورش نهادینه شود

این به این معناست که باید آموزش به عنوان یک مساله‌ی فرهنگ‌ساز در رکن آموزش و پرورش نهادینه شود، اما این مساله بسیار هزینه‌بر است و در حال حاضر شرایط به گونه‌ای است که رکن آموزش در این راستا نهادینه نیست و به مساله صرفه جویی در مدارس توجهی نمی شود.

باتوجه به این مساله و زمان بر بودن امر فرهنگ سازی باید در وهله اول به چه نکاتی توجه کرد؟

به‌طور کلی از نگاه عمل‌گرایانه باید گفت که در حوزه شهری، روستایی، صنعتی و کشاورزی نوع مصرف آب متفاوت است و باید برای این مساله برنامه‌ریزی‌های متفاوتی صورت بگیرد، همچنین در حال حاضر که در شرایط بحران آبی قرار داریم باید به این مساله توجه کرد که در سال 1289 هجری شمسی یعنی حدود 100 سال پیش کلان‌شهری با این مقیاس وجود نداشت به‌ طوری که جمعیت ایران حدود 10 میلیون بود و زمانی که این میزان افزایش می‌یافت طبیعت با نشان دادن واکنش تعادل ایجاد

می‌کرد.

اهمیت کاهش مصرف آب شهری صدها برابر کاهش آب کشاورزی است

این در حالی است که در حال حاضر در کلانشهر تهران سالانه یک میلیارد و هفتاد میلیون مترمکعب آب مصرف می شود لذا باید گفت که در شرایط فعلی اهمیت کاهش مصرف آب شهری صدها برابر کاهش آب کشاورزی است، چرا که شهرها در وضعیتی قرار گرفتند که باید با همین منابع محدودی که در اختیار دارند سال‌ها را سپری کنند.

علاوه بر این پروژه‌های انتقال آب نیز پروژه‌هایی طولانی‌مدت است لذا نمی‌توان به این مساله امید داشت پس باید به این مساله توجه کرد هر قطره آبی که در حوزه شهری هدر می‌رود، مشکلاتی را در آینده ایجاد می‌کند، اهمیت این مساله که آب شهری و روستایی حفظ شود در این است که باید به اهمیت آب توجه کنیم.

با توجه به شرایط موجود آیا افزایش قیمت آب می تواند کمک رسان باشد؟

این مساله در حوزه اقتصاد است و ما قصد داریم درباره ارزش بهره‌برداری آب صحبت کنیم و در این باره باید گفت که کل تهران بدون آب حتی هزار تومان نیز ارزش ندارد لذا می توان گفت که افزایش قیمت آب و رسیدن به قیمت تمام شده تنها راه نجات است اما این بدین معنا نیست که دولت امر فرهنگ سازی و تدبیر را کنار بگذارد.

قیمت تمام شده برای آب برگه برنده است

همچنین به عقیده من افزایش 10 تا 30 درصدی آب فایده‌ای ندارد، چرا که این افزایش قیمت جایی موثر است که تاثیر‌گذار باشد، اما من معتقدم که با این میزان افزایش به نکته قابل قبولی دست نمی‌یابیم و باید آب به قیمت واقعی عرضه شود.

با افزایش قیمت آب قدر آن شناخته می شود

به‌طور کلی افزایش قیمت آب باید به گونه‌ای باشد که مردم نسبت به مصرف هوشیارتر شوند به طوری که بتوانیم عددی را از مردم اخذ کنیم که مردم قدر آب را بدانند که به اعتقاد من این امر باعث مصرف بهینه و افزایش بهره وری در مصرف آب می شود.

آیا می توان اینگونه قلمداد کرد که افزایش قیمت آب و رسیدن به قیمت واقعی می تواند بحران را نابود کند؟

زمانی که یک مساله آزمون نشده ، نمی‌توان اطلاعات دقیقی از آن عنوان کرد اما در مقایسه افزایش قیمت آب و پیش‌بینی نحوه‌ی مصرف‌کنندگان اگر بخواهیم از افزایش قیمت بنزین الگو بگیریم درست نیست، چرا که گرایش مردم ایران برای خودرو سوار شدن به قدری زیاد است که به هیچ عنوان حاضر نیستند از خودرو صرفه‌نظر کنند.

افزایش قیمت باید بیش از 40 درصد از کل قیمت تمام شده آب باشد

به طور کلی میتوان گفت که باید افزایش قیمت آب را در واحد خانگی مورد ارزیابی قرار داد و به عتقاد من افزایش قیمت آب و رسیدن به قیمت تمام شده می‌تواند در گذر از بحران آبی بسیار تاثیر گذار باشد، اما من معتقدم که باید افزایش قیمت نه 10 درصد بلکه بیش از 40 درصد از کل قیمت تمام شده آب باشد.

از سوی دیگر یکی از ویژگی‌هایی که مشترکین شهری دارند این است که کنتور آب به‌طور کامل در اختیار دولت قرار دارد و دولت می‌تواند از این طریق هرگونه فرهنگ‌سازی را انجام دهد و این در حالی است که برای مشترکین آب کشاورزی یا مالکان چاه ها این قابلیت وجود ندارد.

لذا در حوزه افزایش قیمت آب باید یک کار گزارش پشتیبان صورت گیرد به‌ طوری که وزارت نیرو گزارشی را تهیه و مرکز پژوهش‌های مجلس آن را بررسی کنند و از این طریق یک کار پژوهشی نظام‌مند ایجاد شود که می‌توان این کار را در یک بازه زمانی انجام داد اما در حال حاضر این توافق نظر در همه دست‌اندرکاران آبی وجود دارد که باید قیمت این کالا افزایش یابد.

همچنین باید به این مساله توجه شود که این واژه به اشتباه جا افتاده است که اصلاح "آب شرب" را به جای آب شهری و روستایی به کار می برند. آب شرب تنها اشاره به آب نوشیدنی دارد در حالی که کاربرد درست آن "آب شهری و روستایی" است، آب روستایی یا شهری ناظر بر همان مصارف شرب، شست‌وشو، بهداشتی، فضای سبز و غیرو است که این مصارف شامل انواع مشترکان خانگی و غیرخانگی (خدماتی همانند هتل ها، تجاری همانند فروشگاهها، دولتی همانند پادگان های نظامی، مساجد و غیرو) می شوند همچنین آب روستایی نیز با آب کشاورزی (مالکان چاههای آب کشاورزی-حقابه بران شبکه‌های آبیاری سنتی یا نوین) نباید اشتباه شود.

ارزش آب شرب برابر با ارزش املاک در مناطق شهری یا روستایی کشور

از دیدگاه عملگرایانه، در شرایط بحران آب کنونی نمی توان برای ارزش آب شرب (شهری یا روستایی) تنها قیمت تمام شده را در نظر داشت بلکه امروز بحث ماندگاری یا محوشدن از نقشه جغرافیا برای برخی شهرهای کشور به ویژه شهرهای حوزه فلات یا کویر مرکزی مطرح است.

اگر چه "ارزش ذاتی آب" مفهوم دیگری است ولی از دیدگاه ارزش اقتصادی یا ارزش بهره برداری آب شرب (شهری یا روستایی) می توان گفت که ارزش آب شرب برابر با ارزش املاک در مناطق شهری یا روستایی کشور است.

ارزش هر شهر بدون آب صفر است

باید این مساله را در نظر گرفت که پنداشت این موضوع چندان دشوار نیست که آبادانی هر شهر یا روستا بدون آب به طور تقریبی صفر است. پس به طور ساده می توان گفت اگر بخواهیم قیمتی شایسته برای آب بیابیم می توان ارزش کل املاک و مستغلات و عرصه ها و اعیان در شهرها و روستاها را به عنوان ارزش معادل برای بهای آب به حساب بیاوریم.

به اعتقاد شما می توان در زمان اخذ قیمت تمام شده مدیریت درستی انجام داد و آیا این کار با مخالفت شدید مردم روبرو نمی شود؟

شایسته است کمترین قیمت برای آب شهری و روستایی برابر با قیمت تمام شده باشد و واکنش مردم که مصرف زدگی جزیی از الگوی برتر رفتاری آنان شده است به بهای قبض های آب پنج هزار تومانی یا پانزده هزار تومانی به طور تقریبی هیچ است مگر اینکه قبض های آب دست کم به عددهای پنجاه هزار تومان تا صد و پنجاه هزار تومان یا بیشتر افزایش یابد که این قبض ها بعد از افزایش قیمت آب تا مرز قیمت تمام شده اتفاق خواهند افتاد.

از سوی دیگر باید به این مساله توجه شود که در کلانشهر شیراز نزدیک به 710 هزار مشترک آب وجود دارد. همچنین 70 نقطه شهری استان فارس نیز دارای همین تعداد مشترک هستند. پس شمار مشترکان آب شیراز برابر با کل مشترکان آب شهری استان است همینطور شمار مشترکان آب روستایی نیز در حدود 300 هزار است منظور از این گفته این است که کل مشترکان آب یک کلانشهر با کل مشترکان نقاط شهری در استان برابری می کند.

زنگ خطر مهاجرت از روستا به شهر برای تامین آب

به این ترتیب کل مناطق استان فارس کم کم در کلانشهر شیراز چکیده خواهد شد. این رخداد ناگوار مربوط به کل کشور می شود مهاجرت یا به عبارت درست تر، هجوم از روستاها و شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ زنگ خطر بسیار بزرگی برای تامین آب کلانشهرها است.

احساس اطمینانی که مردم از تامین آب کلانشهرها دارند آنان را به سمت این شهرها کشانده در حالی که بار روانی دولت از این مساله و رخداد ناگوار هر روز بیشتر می شود. پس مساله تامین آب شهرها به ویژه کلان شهرها امروزه جزو راهبردی ترین مساله امنیتی و مدیریتی کشور به حساب می آید.

دولت تا چه میزان می‌تواند در مدیرت مصرف آب نقش ایفا کند و تا کنون چقدر در این زمینه موفق بوده است؟

به طور کلی می توان گفت حدود 20 میلیون مشترک آب (و کمتر از همین تعداد مشترک فاضلاب) در کشور وجود دارد. یک تَوانش (پتانسیل-قابلیت) که در این زمینه نهفته است مربوط به نظام مند بودن رابطه دولت و مشترکان است، منظور این است که امکان دسترسی دولت و شناسایی و یا کنترل مصرف یا بکارگرفتن ابزارهای تشویقی برای مشترکان کم مصرف و یا ابزارهای تنبیهی برای متخلفان و مشترکان پرمصرف به آسانی وجود دارد.

برای اینکه به ارزش این توان پی ببریم باید گفت که حدود 700 هزار حلقه چاه که عمده آن ها مشترکان قانونی آب کشاورزی هستند در کشور وجود دارند ولی دولت دست کم 60 سال هست که کوشش می کند ارتباط نظام مند و تعریف شده ای با آنان داشته باشد ولی امکان پذیر نشده است چراکه این مشترکان بسیار پراکنده هستند و بهره برداری آنان مربوط به زراعت های آبی یا باغاتی آبی می شود که در سراسر کشور پراکنده هستند.

همچنین نظام بهره برداری از آب چاه ها به درجه بالایی از پیچیدگی رسیده که حل مساله آب زیرزمینی را به یک وضعیت حل نشدنی رسانده است. ولی در زمینه صدور مجوز و نصب کنتور و هزینه انشعاب و غیره به طور تقریبی ارتباط مشخص و پذیرفته شده ای بین دولت و مشترکان وجود دارد که به طور حتم باید این ارتباط نظام دار و مشخص را در نظر داشت.

انتهای پیام

  • پنجشنبه/ ۵ فروردین ۱۳۹۵ / ۰۹:۰۰
  • دسته‌بندی: انرژی
  • کد خبر: 95010500769
  • خبرنگار : 71498