خواب عجیبی دیده بود، آرام و قرار نداشت باید با خانوادهاش خداحافظی می کرد، ولی اجازه خروج از منطقه را نداشت؛ چون جزو نیروهای اطلاعات عملیات بود.
یک روز قبل از آغاز عملیات کربلای 5 باید برای شناسایی به منطقه عملیاتی میرفتیم.همراه برادران کادر(رسمی) گردان حرکت کردیم. وقتی به منطقه رسیدیم، طبق معمول سراغ ابراهیم را از بچهها گرف، تا بالاخره پس از کمی پرسوجو سنگرش را پیدا کرد.اما او در سنگر نبود، یکی از هم سنگرانش گفت که ابراهیم برای تماس با خانوادهاش به شهر رفته، حسابی جا خورد. محال بود به کسی اجازه خروج از موقعیت را بدهند. مخصوصاً اگر از بچههای اطلاعات عملیات باشد که منطقه عملیاتی را شناسایی کردهاند و این سختگیری بیشتر به خاطر مسائل امنیتی و پیشگیری از لو رفتن عملیات بود.
فردای آن روز ابراهیم به گردان پیوست. او پس از نماز مغرب و عشاء، همه بچهها را دور خودش جمع کرد و با صدای دلنشینی دعای توسل خواند، عجب جمع با صفایی. ساعتی بعد از دعای توسل دید کنار خاکریز ایستاده است.
ساعتی بعد از دعای توسل ابراهیم کنار خاکریز ایستاده بود. با دیدن دوستانش دوان دوان پیش آمد و بعد از کمی بگو بخند گفت: حلالم کنید! و بعد روی همه را بوسید. با نبود دیروز ابراهیم و این کارش تعجب همه بیشتر شد آخر اصلاً سابقه نداشت ابراهیم به هنگام عملیات با کسی وداع کرده و حلالیت بطلبد. همیشه هنگام حرکت میگفت: انشاءالله آن طرف همدیگر را دیده و روبوسی میکنیم.
ابراهیم آن شب کلی فرق کرده بود. احساس میکرد رفتنی است. پس با همه بچهها خداحافظی کرد.وقتی هم که بچههای غواص گردان راهی میشدند، او برای استتار، سر و روی بچهها گل میمالید.
ابراهیم اصغری از مسئولان اطلاعات عملیات لشگر عاشورا بود که در عملیات کربلای 5 در دشت شلمچه، عاشقانه به دیدار معبود خود شتافت. شهید ابراهیم اصغری دوم تیرماه 36 در زنجان متولد شد و در 19 دیماه 65 در شلمچه به شهادت رسید. او از بچههای ناب جنگ بود، معلمی دلسوخته و موفق و یک بسیجی به تمام معنا. رزمندههای که او را میشناختند از شجاعت و دلیری او آگاه بودند ابراهیم جز نیروهای کارآمد و بسیار برجسته اطلاعات عملیات لشگر عاشورا محسوب میشد.
هنگام عملیاتهای شناسایی، روی او حساب ویژهای میشد. خطرناکترین و در عین حال مشکلترین شناساییها را انجام میداد. گاهی با لباس غواصی به آب میزد و تا چند روزی از او خبری نمیشد. سراغ مواضع دشمن میرفت و از محل استقرار نیروها استحکامات، سنگرها، ادوات نظامی و کمینهای دشمن عکس میگرفت.
وصیتنامه شهید ابراهیم اصغری
بسمه تعالی
انالله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه (سوره توبه).
بسمالله القاسم الجبارین
به نام آنکه، هستی بخش جانها و هادی انسانها ست. ارحم الرحیمی که انبیا و اولیاء و شهدا را اسوه بشر قرارداد و به وسیله آنها، مشعل فروزان هدایت را برافروخت. سلام بر مهدی (عج)، آنکه انتظارش اعتراضی است بر هر چه ظلم و جور و استکبار و بیعدالتی است. درود بر قلب تپنده ستمدیدگان زمین، بتشکن عصر و ناجی دهر، امام امت خمینی کبیر و تحیت بیکران به شهدا و خانوادههای گرانقدرشان که با مقاومت خود و صبر زینبگونهشان، امید دشمنان را تبدیل به ناامیدی کردند.
من سرباز حقیر امام زمان (عج)، ابراهیم اصغری، با آگاهی کامل این راه را که ثمره هزاران گل نورسته پرپر شده انقلاب اسلامی است، انتخاب کردهام و میدانم که این راه سختی و شکنجه و معلولیت و شهادت و اسارت دارد... .
امت مقاوم اسلام! بدانید و آگاه باشید که اگر همگی حول محور رهبری واحد اسلامی، جمع شوید هیچ قدرتی نمیتواند در بنیان مرصوصتان رخنه نماید.
با اسلحه ایمان، با اتکا به حبلالله المتین، دست منافقین، دورویان، آنهایی که چوب لای چرخ انقلاب میگذارند و آنهایی که حرمین شریفین و عتبات عالیات و قدس عزیز را غصب کردهاند و بر فراز ویرانههای «دیریاسین» و«کفرقاسم» و «صبرا و شتیلا» و «هویزه» و« خرمشهر» و «قصرشیرین» عربدهکشی میکنند و سند اسارت امت اسلام را امضا میکنند، قطع نمایید و به عصرها و نسلها بفهمانید که ما،وارثان خون سیدالشهدا و یاران با وفایش هرچند در کربلا نبودهایم، ولی هر روز، زمان عاشورا و هر زمین را کربلا کردهایم و در این محرم، هیچ چیزی غیر ازمنافع اسلام عزیز برایمان ارزش ندارد.
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه زنجان.
انتهای پیام