"در حالی که ملک سلمان یک سال است قدرت را در عربستان در دست گرفته در بازبینی سیاست خارجی و داخلی این کشور طی این یک سال تنها به نتایجی فاجعهبار برخواهیم خورد."
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، ناصر چروف در تحلیلی در شبکه خبری دویچه وله درباره یک سال تصدی ملک سلمان بر قدرت در عربستان مینویسد:
«ملک سلمان در 23 ژانویه 2015 بعد از مرگ پادشاه قبلی و برادر ناتنی وی یعنی ملک عبدالله تاج و تخت را در عربستان به دست گرفت. بسیاری از ناظران با مشاهده سلطنت وی در سن 79 سالگی اعتقاد داشتند که این دوران نمایانگر یک مرحله انتقالی پیش از به قدرت رسیدن نسل بعدی در عربستان یعنی نوههای پایهگذار آل سعود خواهد بود. در همین زمان این دورنما آشکار بود که تغییر قدرت در عربستان در دوران بسیار دشواری برای خاندان سلطنتی این کشور صورت میگیرد. در تاریخ کشور عربستان هرگز یک پادشاه با این میزان تهدیدهای موجودیتی فراوان در یک زمان مواجه نبوده است؛ تهدیدهایی که عبارتند از: جنگهای منطقهای در سوریه و یمن، روابط متشنج با ایران، افزایش تهدید تروریسم، مشکلات جدی اقتصادی و بیم بروز ناآرامیهای اجتماعی در داخل عربستان.
ملک سلمان بعد از آنکه قدرت را در دست گرفت، اعلام کرد که ثبات و امنیت را در کشورش حاکم خواهد کرد اما عکس این وعده اتفاق افتاد. عربستان برای حدود 9 ماه درگیر جنگی ویرانگر در یمن است که در جریان آن تلفات غیرنظامیان رو به افزایش بوده و در اثر این جنگ کل منطقه به طرز فزایندهای بیثبات شده است. سازمانهای حقوق بشری بینالمللی حاکمان عربستان را به نقض جدی حقوق بشر و استفاده از سلاحهای ممنوعه متهم کردهاند. در دوران سلمان وجهه بینالمللی عربستان بدترین شکل ممکن را پیدا کرده است و به پایینترین سطح خود رسیده است.
جنگ در سوریه و درگیری با دولت بشار اسد، رئیس جمهوری این کشور در حال تبدیل شدن به یک رسوایی برای عربستان است. با وجود آنکه عربستان از گروههای شورشی مختلف در سوریه با میلیاردها دلار پول پشتیبانی مالی به عمل میآورد هنوز نتوانسته به موفقیتی در جنگ علیه دولت سوریه افتخار کند.
گروههای اپوزیسیون تحت حمایت عربستان در سوریه یا از قدرت چندانی برخوردار نبوده و یا دچار اختلاف هستند و از طرفی متهم به تروریست بودن شدهاند.
همچنین از زمان پایهگذاری عربستان در سال 1932 تاکنون در مناطق پیرامون این کشور نیز هرگز این سطح زیاد بیثباتی مشاهده نشده است. همچنین به نظر میرسد جنگ قدرت عربستان با ایران در سطح بینالمللی به نفع تهران در حال حل شدن است. رژیم عربستان تمام تلاشی را که میتوانسته انجام داده تا انزوای ایران را حفظ کند اما امروز ایران خود را در موضع قدرتمند به ویژه بعد از برداشته شدن تحریمهای بینالمللی میبیند.
در حال حاضر ایران از یک منظر در حال تعیین کردن وضعیت در عراق و لبنان بوده و حتی در بخشهایی از سوریه و یمن نیز نفوذ دارد. روزهای خوبی منتظر اقتصاد ایران است در حالی که اقتصاد عربستان با مشکلات فزایندهای رو به رو است که میتوانند به تنشهای اجتماعی در این کشور در ابعادی خطرناک دامن بزنند.
ثروت نفت، عربستانیها را تنبل بار آورده و آنها باید در چند سال آینده با کاهش بودجههای دردناکی که احتمالا به نارضایتی و ناآرامیها در داخل دامن خواهند زد، مواجه شوند. ملک سلمان هنوز نتوانسته پاسخ راضی کنندهای برای چالشهای اقتصادی و اجتماعی بزرگی که پیش روی مردم کشورش قرار دارد پیدا کند. همزمان سازمان عفو بینالملل و دیگر سازمانهای حقوق بشری به دنبال جلب توجه عمومی به وضعیت حقوق بشر فاجعه بار عربستان بودهاند. سازمان عفو بینالملل اخیرا اعلام کرد که سوابق حقوق بشری عربستان در دوران ملک سلمان وضعیتی وحشتناک پیدا کرده است. او در نخستین ماههای سلطنتش با چندین اعدام موافقت کرده و اخیرا نیز اجازه به اعدام شیخ نمر، روحانی شیعه مخالفی داد که امواج اعتراض جهانی را در پی داشت.
در مقابل رائف بدوی، وبلاگ نویس مشهور عربستانی نیز که در حال طی مجازات حبس به اتهام توهین به اسلام است با مجازاتهای بیشتر در آینده مواجه است.
ملک سلمان زمان کافی برای آنکه کشورش را از این وضعیت ناگوار خارج کند ندارد. خاندان سلطنتی عربستان شدیدا نیاز به اصلاحات دارد. آنها باید برای شهروندان خود آزادیهای فردی را توسعه داده و تدابیر بهتری برای مبارزه با فساد اتخاذ کنند. ملک سلمان باید خیلی سریع راهی برای خروج این کشور از بحران یمن پیدا کرده و روابط عربستان با دیگر کشورهای مهم منطقه نظیر عراق، سوریه و ایران را ترمیم کند در غیر این صورت دورنمای سالهای بعدی برای پادشاهی عربستان حتی بدتر از این خواهد بود.»
انتهای پیام