محمد دهقانی پاسخ داد

ادبیات معاصر چه جایی در دانشگاه دارد؟

محمد دهقانی می‌گوید: به نظرم هیچ ارتباط سازنده‌ای بین دانشکده‌های ادبیات و مولفان برجسته معاصر وجود ندارد.

محمد دهقانی می‌گوید: به نظرم هیچ ارتباط سازنده‌ای بین دانشکده‌های ادبیات و مولفان برجسته معاصر وجود ندارد.

این نویسنده و مدرس پیشین دانشگاه در گفت‌وگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره پرداختن به ادبیات معاصر در دانشگاه‌ها گفت: تصور می‌کنم بیشتر از کمیت، کیفیت اهمیت دارد. حتی اگر چهار واحد درسی مربوط به ادبیات معاصر "درست" تدریس شود دیگر نیاز به افزایش واحد و یا افزایش ساعت‌های کلاس‌ها نیست. مهم این است که استاد سر کلاس به اصطلاح سرنخ‌های درست دست دانشجو بدهد.

او با بیان اینکه ادبیات معاصر باید هم‌پای جامعه پیش برود، اظهار کرد: ادبیات معاصر اسمش را روی خودش دارد؛ یعنی باید همزمان و همزبان مردم پیش برود. طبعا باید چنین درسی خوانده شود و نیاز نیست به شکل ادبیات کلاسیک در دانشگاه‌ها تدریس شود بلکه روش تدریسش باید متناسب با آن مشخص شود.

دهقانی همچنین گفت: نیاز است دانشگاه‌ها دانشجویان را هدایت کنند. اما متأسفانه تدریس ادبیات معاصر به هیچ وجه از کیفیت خوبی برخوردار نیست. افزایش کمیتی خیلی نمی‌تواند بر کلیت موضوع تأثیر داشته باشد و باید کیفیت را بالا ببریم.

این مدرس پیشین دانشگاه با تأکید بر تأثیر استاد بر آموزش ادبیات معاصر بیان کرد: کسانی که ادبیات معاصر تدریس می‌کنند باید کیفیت کار خود را بالا ببرند. متأسفانه بسیاری از آن‌ها صاحب صلاحیت نیستند و چیز زیادی درباره ادبیات معاصر نمی‌دانند. همچنین کسانی که ادبیات معاصر آموزش می‌دهند باید با ادبیات جهان هم آشنایی داشته باشند اما معمولا آن‌ها زبان دیگری نمی‌دانند.

او با تأکید بر خوب نبودن ارتباط بین دانشگاه‌ها و مولفان معاصر گفت: به نظرم هیچ ارتباط سازنده‌ای وجود ندارد، هم درِ دانشگاه‌ها به روی نویسندگان و شاعران بسته است، هم آن‌ها رغبتی برای همکاری ندارند و به طور کل باید گفت که وضع ارتباط دانشگاه با مولفان خوب نیست.

دهقانی در ادامه افزود: به جز خوب نبودن وضعیت ارتباط، من رگه‌ای از برنامه‌ریزی، عزم و اراده برای رفع این نقیصه در نظام آموزشی ایران نمی‌بینم.

این نویسنده و پژوهشگر درباره تأثیر مدیران دانشگاه بر آموزش ادبیات معاصر اظهار کرد:‌ مدیران دانشگاه به تنهایی نمی‌توانند کاری انجام بدهند و باید فضای رسمی، مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، فرهنگ رسمی جامعه و مردم نیز با آن‌ها همکاری کنند. اگر همه این عوامل دست به دست هم دهند می‌توان چنین فضایی را در دانشگاه‌ها ایجاد کرد و پس از آن است که ما می‌توانیم بین نویسندگان، شاعران و دانشگاهیان دادوستد ایجاد کنیم.

برخی معتقدند تعداد واحدها و ساعت‌های درسی در آموزش ادبیات معاصر اهمیت ندارد بلکه دانشجویان باید خودشان فعالیت کنند. او در واکنش به این گفته بیان کرد: بحث آموزش رسمی از فعالیت‌های شخصی جداست. این کار به نوعی خودآموزی محسوب می‌شود و لازم نیست فقط به دانشگاه‌ها محدود شود و دانشجویان می‌توانند بیرون از دانشگاه این کار را انجام دهند.

او ادامه داد: نوشتن تحقیق‌ها و ارائه پایان‌نامه‌ها به تنهایی جای آموزش رسمی در دانشگاه را نمی‌گیرد. آموزش و هدایت آموزشی باید در دانشگاه وجود داشته باشد تا در آن تحرکی درباره ادبیات معاصر صورت بگیرد.

دهقانی درباره سمت و سوی تحقیق‌های دانشگاهی گفت: نمی‌توانم درباره همه دانشگاه‌ها نظر کلی بدهم، اما چیزی که در حال حاضر در خروجی‌ها می‌بینم و با آن‌ها در ارتباط هستم، بیشتر نظریه‌پردازی در حوزه‌های روان‌شناسی - بیشتر روانکاوی - از یک سو و از سوی دیگر مباحثی درباره پساساختارگرایی، بینامتنیت، تحلیل گفتمان و... است که تنها اسامی دهان‌پرکن و غالبا بی‌محتوا و بی‌معنی هستند که دانشجویان وقت خود را صرف آن‌ها می‌کنند.

انتهای پیام

  • چهارشنبه/ ۲۳ دی ۱۳۹۴ / ۰۲:۲۸
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 94102313222
  • خبرنگار :