حسن ذوالفقاری پاسخ داد؛

وضع ادبیات معاصر در دانشگاه بهتر شده؟

حسن ذوالفقاری با بیان این‌که توجه دانشگاه‌ها به ادبیات معاصر بیشتر شده است، می‌گوید: شاعران و نویسندگان معاصر هم برای همکاری با دانشگاه‌ها باید رغبت نشان دهند.

حسن ذوالفقاری با بیان این‌که توجه دانشگاه‌ها به ادبیات معاصر بیشتر شده است، می‌گوید: شاعران و نویسندگان معاصر هم برای همکاری با دانشگاه‌ها باید رغبت نشان دهند.

این مدرس دانشگاه در گفت‌وگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، درباره واحدهای درسی مربوط به ادبیات معاصر در دانشکده‌های ادبیات ایران، گفت: دو سال و نیم است که برنامه جدیدی برای واحدهای درسی ادبیات اجرا شده است. در این برنامه تعداد واحدهای مربوط به ادبیات معاصر افزایش یافته است. در این برنامه بجز دروس اصلی، بخش دروس اجباری و اختیاری نیز به این بخش از ادبیات نگاهی ویژه داشته‌اند.

این پژوهشگر ادامه داد: این واحدهای درسی دست گروه‌های درسی را برای انتخاب دروس باز گذاشته است و بجز واحدهای نظری، واحدهای خلاقیت همچون نقد و نظریه ادبی، داستان‌نویسی معاصر، تاریخ ادبیات معاصر، متون ادبی و تحلیل داستان معاصر گنجانده شده است که تا حدود زیادی مشکل را رفع می‌کند. ضمن این‌که گرایش ادبیات معاصر هم در وزارت علوم در دست بررسی است.

او درباره توجه به ادبیات معاصر در دانشگاه‌ها اظهار کرد: الان توجه به اندازه کافی شده است، ضمن آن‌که هر دانشگاه و استادی بنا به ذوق و سلیقه خودش مباحث ادبیات معاصر را به کلاس‌ها می‌برد؛ پس باید توجه داشته باشیم که تا حد زیادی به استاد هم بستگی دارد. ممکن است یک نفر علاقه بیشتری نشان دهد و تخصص بیشتری در این‌باره داشته باشد.

ذوالفقاری، دانشجوها را هم عامل پویایی ادبیات معاصر در دانشگاه‌ها دانست و بیان کرد: دانشجوها هم باید به حوزه ادبیات معاصر بپردازند چنان که تاکنون در تحقیقات و مطالعات جنبی‌شان جریان‌ها و افراد ادبیات معاصر را بررسی می‌کنند. لزومی ندارد حتما واحدی در دروس اصلی وجود داشته باشد. دانشجویان علاقه‌مند می‌توانند جریان‌های ادبیات را به صورت شخصی بررسی کنند. همچنین در شبکه‌های اجتماعی گروه‌های ادبی فعالی هستند که این دانشجویان می‌توانند در آن‌ها حضور داشته باشند.

او در ادامه افزود: با وجود این‌که واحدهای مربوط به ادبیات معاصر بیشتر شده است اما برخی دانشجویان به آن‌ها علاقه نشان نمی‌دهند. از دیگر سو، افرادی داریم که به علت علاقه زیاد، خودشان در این حوزه کار می‌کنند.

این دانشیار دانشگاه درباره مقالات و رساله‌هایی که در حوزه ادبیات معاصر نوشته شده است، یادآور شد: تعداد مقالات و رساله‌ها درباره ادبیات معاصر کم نیست. معمولا در تحقیقات و آموزش ما دچار افراط و تفریط می‌شویم؛ یا خیلی به یک موضوع توجه می‌کنیم یا اصلا به آن نمی‌پردازیم. زیاد توجه کردن باعث می‌شود ما از دیگر وجوه آموزش ادبیات همچون ادبیات کهن بازبمانیم.

این پژوهشگر با بیان این‌که زیرساخت‌های ادبیات معاصر در ادبیات کهن است، تشریح کرد: زیرساخت‌های شخصیتی، فکری، نظری و بنیان‌های ادبیات معاصر در ادبیات کهن نهفته است. ما باید این دو حوزه را به صورت هماهنگ پیش ببریم. دانشجویان باید در کنار ادبیات معاصر به بنیان‌های ادبیات کهن بپردازند و با خواندن متون کهن ذهن خود را تقویت کنند.

او همچنین گفت: دانشجوی ادبیاتی که شاهنامه، حافظ و بیهقی نخواند، سعدی و نظامی را نشناسد، طبعا نمی‌تواند به ادبیات معاصر اشراف پیدا کند. نباید دانشجویان را یک‌بُعدی تربیت کنیم. درباره ادبیات کلاسیک هم همین‌طور است. کسی هم که تنها متون کهن را خوانده باشد و از ادبیات زمان خود آگاه نباشد، پسندیده نیست.

ذوالفقاری با بیان این‌که درباره تحقیقات دانشگاهی کسی به دانشجو چیزی را دیکته نمی‌کند، گفت: در زمان انتخاب موضوع رساله یا تحقیق کسی موضوعی را به دانشجویان دیکته نمی‌کند و دانشجویان بر اساس گرایش‌هایی که در کلاس‌ها و مجامع به دست آورده‌اند، موضوعات را برمی‌گزینند. در حال حاضر دانشجویان بیشتر به داستان و کمتر به شعر در ادبیات معاصر می‌پردازند و رساله‌ها بیشتر مربوط به حوزه داستان هستند.

او درباره مشکل جوانان در رساله‌ها یادآور شد: نگرانی بزرگ ما نپرداختن در واحدهای درسی نیست بلکه نگرانی اصلی این است که در همین بررسی‌ها افراد افراط کنند و کارشان روش‌مند نباشد. این اشکال باعث می‌شود تحقیقات ادبیات معاصر هم به ابتذال کشیده شود. مهم آن است که پژوهش‌های انجام‌شده با روش درست صورت بگیرد و عمیق و همه‌جانبه‌نگر باشد و چیزی نباشد که تنها به کار بایگانی بیاید. تحقیقات باید به کتاب و مقالاتی تبدیل شوند که کمک شایانی به ادبیات معاصر کنند.

این پژوهشگر درباره پرداختن به جریان‌ها و چهره‌های ادبیات معاصر بیان کرد: تا حدی که من می‌بینم به تمام شاعران، نویسندگان و جریان‌های مطرح پرداخته شده است. کلمه مطرح را نمی‌توان درباره همه به کار برد. ما تعداد زیادی شاعر و نویسنده داریم که سبک شخصی‌شان به سبک رسمی قابل توجه تبدیل نشده است ولی افرادی که جایگاهی دارند مورد توجه قرار می‌گیرند. موضوع اصلی آن است که خودِ جامعه ادبی تشخیص می‌دهد که چه شاعری به بلوغ رسیده و می‌توان شعرش را عنوان و بررسی کرد.

این مدرس دانشگاه درباره تعامل شاعران و نویسندگان معاصر با دانشگاه‌ها اظهار کرد: کم‌وبیش تعامل وجود دارد. ممکن است برخی از نویسندگان و شاعران خودشان برای حضور در دانشگاه‌ها رغبت نداشته باشند که این باعث نمی‌شود ما منکر تعامل شویم. البته تعامل خیلی گسترده نیست. شاید جماعت دانشگاهی کمتر به منتقدان و نویسندگان رغبت نشان دهند. از دیگر سو شاعران و نویسندگان هم نمی‌خواهند خودشان را در برابر نقد دانشگاهیان قرار دهند.

او همچنین درباره فعالیت‌های خودش در حوزه تعامل شاعران و نویسندگان معاصر با دانشگاه تشریح کرد: ما انجمنی به نام انجمن نقد ادبی داریم که در آن شاعران و نویسندگانی را که دانشگاهی نیستند به دانشگاه می‌آوریم. البته برخی از این افراد بعدها جزو دانشگاه‌ها شدند. این فعالیت‌ها خیلی مطلوب نیست اما بد هم نیست.

ذوالفقاری با بیان اینکه بیشتر فعالیت‌ها در حوزه ادبیات معاصر به گروه‌های درسی بازمی‌گردد، گفت: برخی از فعالیت‌ها به گروه‌های درسی بازمی‌گردد که چقدر یک استاد روابط خوبی با شاعران و نویسندگان داشته باشد و چقدر دانشجویان مایل به برگزاری چنین جلساتی باشند. البته در برخی از دانشگا‌ه‌ها هنوز جو سنتی حاکم است و چنین مسائلی را نمی‌پذیرند.

این پژوهشگر با بیان اینکه نمی‌شود مشکل را با تدوین آیین‌نامه یا برنامه حل کرد، یادآور شد: شاعران و نویسندگان معاصر هم برای همکاری با دانشگاه‌ها باید رغبت نشان دهند. مثلا آقای هوشنگ مرادی کرمانی تعامل خوبی با دانشگاه‌ها دارد. برخی از افراد هم درون‌گرا هستند و ترجیح می‌دهند در این جلسات شرکت نکنند. توجه‌ها به وجود واحدهای درسی محدود نمی‌شود، و ارتباط شاعران و نویسندگان با دانشجویان نوعی توجه است.

انتهای پیام

  • سه‌شنبه/ ۲۲ دی ۱۳۹۴ / ۰۱:۴۹
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 94102212507
  • خبرنگار :