جایزه شعر شاملو برگزیدگانش را در نخستین دوره معرفی کرد.
به گزارش خبرنگار ایسنا، در مراسمی که عصر روز جمعه 18 دیماه در خانه - موزه احمد شاملو برگزار شد، مجموعه شعرهای «این کشتی پراسرار» سروده علی باباچاهی و «منظومه بازگشت و اشعار دیگر» از محمد شمس لنگرودی (هر کدام با پنج رای)، بهطور مشترک، بهعنوان برگزیده این جایزه معرفی شدند.
برگزیدگان، لوح و تندیس این جایزه را از محمود دولتآبادی و جواد مجابی گرفتند.
در بیانیه هیئت داوران نخستین دوره جایزه شعر شاملو، این توضیح داده شد که در مرحله نهایی داوری، هریک از هشت داور جایزه از بین 22 اثر نامزدشده، سه اثر منتخب خود را اعلام کردند و درنهایت، تنها هشت اثر، حداقل یک رای را به خود اختصاص دادند.
درنتیجه، با تقدیر از مجموعه شعرهای الهام حیدری (یک رای)، آرش اللهوردی (یک رای)، گروس عبدالملکیان (سه رای) و م. موید (یک رای)، مجموعه شعرهای «اندوه تحمیلی» سروده فرزاد آبادی و «مدارک جعلی» اثر سعدی گلبیانی (هر کدام با چهار رای) عنوان دوم مشترک را در این جایزه به خود اختصاص دادند.
هیئت داوران جایزه شعر شاملو، احمد پوری، خلیل درمنکی، فرشته ساری، انوشه سالیانی، پروین سلاجقه، محمد ضیمران، حسن عالیزاده و شهاب مقربین بودند.
در ابتدای مراسم اهدای جایزه، آیدا شاملو (سرکیسیان)، همسر این شاعر، ابراز امیدواری کرد که این جایزه تداوم داشته باشد.
محمود دولتآبادی نیز با خواندن شعری با مطلع «برو مرد، بیدار اگر نیست کس/ که دل با تو دارد ممان یک نفس» گفت: این شعر در قرن سوم و چهارم سروده نشده است؛ در سال 1340 در «کتاب هفته» چاپ شده و شاعر آن احمد شاملوست. من در اینجا از آن جهت با این بیان حماسی شاملو شروع کردم که موضوع را به گذشتهای معطوف کنم که خیلی دور نیست. چون بعضی از افراد درآمدهاند که شاملو با فردوسی آشنایی نداشته. اما اگر من نمیگفتم که شاعر این شعر شاملوست شما فکر میکردید که شعر در قرن سوم سروده شده است.
دولتآبادی در ادامه گفت: وجه دیگر انتخاب این شعر این بود که بگویم احمد شاملو از هیچ چیز گذشته ساده عبور نکرده، هر آنچه لازم بوده آموخته و برای ما که به سمت سکوت میرویم، به یادگار گذاشته است، که امیدوارم جوانان آن را در حوزه ادبیات و زبان فارسی پی بگیرند.
سپس جواد مجابی در سخنانی گفت: خوشحالم که یکی از نیات آقای شاملو عملی شد، چون شاملو در طول زندگیاش همیشه در کنار کارهای فرهنگی گوشهچشمی هم به جوانان و حمایت از آنان و معرفی و سهیم کردن آنها در فرهنگی که رو به آینده دارد، داشت.
این شاعر و پژوهشگر سپس به «نه»های متعددی که شاملو در طول زندگیاش گفته است اشاره و اظهار کرد: شاملو در طول زندگیاش بارها به مسائلی که در عرصه سیاسی و اجتماعی صورت گرفته، نه گفته است. یکی از اولین "نه"هایی که شاملو گفت، زمانی بود که از دفتر فرح خواستند به نویسندگان و شاعران پول بدهند. برخی به این کار علاقهمند بودند. طبیعتا عدهای از نویسندگان و شاعران آمدند و با شاملو صحبت کردند. شاملو دو روز فرصت خواست و بعد یادداشتی نوشت و گفت، اجازه بدهید ما نان و آبگوشت خودمان را بخوریم و شعر خودمان را بگوییم. به قدرت حاکم نه گفته و در عین حال نترسیده که گاهی به افکار عمومی دروغ نگوید؛ برای اینکه ما باید مردم را دوست داشته باشیم ولی نباید دنبالهرو آنها باشیم.
مجابی افزود: البته او فقط نه نگفت، آری هم گفت. زمانی که «کتاب هفته» را که متصل به «کیهان» بود درمیآورد. آن زمان گفت این نشریه امکانی برای سخن گفتن است و من با استقلال خود میآیم و اگر نشد کناره میگیرم و این کار را کرد. او در نشریات مختلف قلم زد. آریهای شاملو به آزادی، صلح و دفاع از انسان است و البته این در درازمدت نوسانهایی دارد.
او سپس گفت: زمانی شاملو کتاب هفته را کنار گذاشت. او در اینباره گفت، از منتشر کردن کتاب هفته منصرف شدم؛ دلیلش هم آن بود که هنرمندی که کار میکند، باید به همه اوضاع اشراف داشته باشد و آگاهانه وارد عمل شود تا میزان اشتباهاتش کاهش پیدا کند. من الان حس میکنم در سنی نیستم که به همه چیز اشراف داشته باشم. بهتر است مسئولیت این کار را کنار بگذارم.
در ادامه این مراسم، حافظ موسوی - دبیر نخستین دوره این جایزه - گزارشی از روند برگزاری جایزه در دور نخست ارائه کرد و گفت: امیدوارم این جایزه در سالهای بعد، در همان روز مقرر، یعنی بیست و یکم آذرماه، سالروز تولد شاملو برگزار شود. امیدوارم این جایزه بهعنوان مهمترین رویداد سالانه شعر فارسی در تقویم فرهنگی کشور ثبت شود. از همه 159 شاعری که کتابهایشان را برای ما فرستادند، تشکر میکنم و به شاعران و ناشران کتابهای برگزیده این دوره تبریک میگویم.
سپس لوح تقدیر و تندیس آثار برگزیده اهدا شد و علی باباچاهی - از برگزیدگان جایزه - در سخنانی گفت: الان اگر کسی از من بپرسد که چه احساسی دارم، خواهم گفت که برگزیدگان این جایزه توانستهاند طیفی از فرهیختگان این سرزمین را بار دیگر در یک فضا دور هم گردآورند و من از این بابت خوشحالم.
او سپس گفت: آقای دولتآبادی با خواندن اثر کلاسیک تذکری دادند که ما جوانترها به سمت ادبیات کلاسیک برویم که این خوب است. با این حال، درست است که در مکانی هستیم که پر از خاطره و تداعی است و شاملو یکی از شاعران محبوب من است که در آن تردیدی ندارم و سیاسیکاری هم نمیکنم؛ اما فکر میکنم سعه صدر، ایثار و بلندپروازیهای شاملو به او این اجازه را نمیدهد که وجه بیشتری از این جلسه را به ستایش خود او بگذرانیم. چیز ناگفتهای درباره شاملو وجود ندارد و حرفهایی را که در اینجا راجع به شاملو زده شد، میدانیم. به همین دلیل من حس کردم در اینجا باید فرصتی برای سخن گفتن از دیگران باشد؛ نه تکرار. نه اینکه زیر سیطره قدرت سنتی و قهرمانمحوری که در ذره ذره وجود ما وجود دارد، باز هم به دنبال قهرمان بگردیم. این چیزهایی که میگویم، به هیچ وجه اسائه ادب به آقای مجابی و دولتآبادی نیست. به نظرم در اینجا باید وقت میدادیم تا درباره نسل جوان هم صحبت شود.
در همین لحظه جواد مجابی خطاب به علی باباچاهی گفت، خب شما دریچههای تازه باز کن و حرفهای تکراری نزن، که باباچاهی هم چنین پاسخ داد: اگر قرار به پرهیز از تکرار باشد، میبایست که شما سخنرانی نمیکردید. حرف تازه همین است. یعنی اینکه ضرورت فرصت دادن به دیگران، تا ذهن از زیر سیطره شاملو کنار میرفت و نور دیگری به جلسه بیفتد، چه خوب و چه بد. ما جنوبیها اینگونه حرف میزنیم و نوع صحبت کردن ما اینگونه است.
این شاعر در ادامه درباره این دوره از جایزه گفت: در این جایزه یک هوشیاری در نگاه داوران وجود داشته که برای من تازگی داشت و آن این بود که نوعی تکثرگرایی در قضاوت شاعران به چشم میخورد؛ به این معنا که ژانرهای شعری مورد قضاوت قرار گرفتند. نمونه آن هم این که من و دوست سالهایم یعنی شمس لنگرودی که هر کدام در ژانری قرار داریم و تفاوتهایی داریم، آثارمان دیده شده و البته این تفاوتهاست که دنیا را قشنگ میکند.
او سپس به دو برگزیده داشتن جایزه اشاره کرد و گفت: به نظرم چیزی به اسم نفر اول وجود ندارد. نفر اول یعنی مولف خودمحور، دارای قدرت پر از جزمیت. مگر ما چقدر قدرت فراست و فرصت داریم که مرزهای لغزان را آنقدر بسنجیم که فقط یک فرد را برگزیده کنیم. در واقع این برگزیده کردن یک نفر هم چیزی نیست جز ستایش یکهتازی. به همین خاطر است که من میگویم کاش به جای دو برگزیده این جایزه پنج نفر به عنوان نفر اول معرفی میکرد.
باباچاهی در پایان گفت: حرف آخرم این است که حس میکنم نوعی شبه پستمدرنیسم در پشت سر قضاوتکنندگان محترم این جایزه میبینم. پستمدرنیسمی که اهل تساهل و مداراست. من بوی رایحه خوش پستمدرنیسم را در این فضا و قضاوتها حس میکنم.
همچنین شمس لنگرودی دیگر برگزیده جایزه در سخنانی گفت: باور من این است که اگر آیدا نبود، شاملو در آتش درونش ذوب میشد. من امروز خوشحالم که این جایزه را گرفتهام، چون من جوایزی را گرفتهام و برخی از آنها را تا میگیرم، دور میاندازم اما این جایزه را بهخاطر نام شاملو بالای سرم میگیرم.
سعدی گلبیانی نیز در هنگام دریافت تندیس خود، شعری خواند. فرشته ساری از داورن جایزه هم بیانیه هیات داوران را خواند.
در مراسم اهدای این جایزه افرادی همچون علیاشرف درویشیان، احمد پوری، شهاب مقربین، عباس مخبر، حسن کیائیان و محمدعلی جعفریه حضور داشتند.
انتهای پیام