سیدمحسن طباطبایی مزدآبادی - دبیر انجمن علمی اقتصاد شهری ایران
هر عصری بر مفاهیمی تکیه دارد که توجه عموم را به خود جلب میکند و مقوله جهانیشدن (Globalization) در سالهای اخیر محل مباحثات بسیاری بوده است. جهانیشدن پدیدهای است که در ارتباط با سطوح مختلف تحلیل مانند سیاست، اقتصاد، فرهنگ و ایدئولوژی معنا میشود؛ بنابراین تعریف جامعی از آن وجود ندارد، اما به طور کلی، جهانیشدن فرایندی است که در آن قید و بندهای جغرافیایی که بر روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشورها سایه افکنده از بین میرود.
بیش از چند دهه است که "مرگ جغرافیا" پیشبینی میشود. این مفهوم را "الوین تافلر" در "شوک آینده" رهبری کرد و بر این باور بود که تحولات اخیر در عرصه فناوریهای حمل و نقل و ارتباطات و بدین ترتیب جابجایی سریع افراد و اطلاعات که از این تحولات ناشی میشوند، بیانگر این موضوع است که مکان جغرافیایی دیگر محل مناقشه و تعارض نیست. پایان جغرافیا، نابودی مکان به واسطه گذر زمان، یکپارچگی زمان و مکان (کاستلز)، فشردگی زمان و مکان ( هاروی1989) از جمله تعابیری است که در زمینه این تحول به کار رفته است. اما از طرف دیگر نشریه اکونومیست در سال 2003 در مقالهای تحت عنوان"انتقام جغرافیا" نوشت: سادهلوحانه است که تصور کنیم دسترسی جهانی به اینترنت ممکن است جغرافیا را بیمعنا کند؛ در واقع جغرافیا از مرگ، فاصله بسیار دارد.
از میان ابعاد مختلف جهانیشدن، حوزه اقتصاد یکی از مهمترین ابعاد فرآیند دگرگونی جهانی است. از حدود دهههای 1970 و 1980 میلادی، اقتصاد وارد فرآیند جدیدی از دگرگونی در عرصههای ملی و بینالمللی شده است. توسعه سریع زیرساختها و فناوریهای اطلاعات و معاملات شبانهروزی و گسترش فعالیت های جهانی چندملیتی را سبب شده است . نظامهای اقتصادی از چارچوب دولتهای ملی فراتر رفتهاند و تحرک فرهنگی نیز جهانی شده است. این فرایند مرز ناشناسی، بسیاری از کارکردهای اقتصادی را افزایش داده است اما این کارکردهای متنوع به جای اینکه به لحاظ فضایی پراکنده شوند در تعدادی از شهرهای دنیا تمرکز یافتهاند و "شهرهای جهانی" را پدید آوردهاند که از آنها با تعابیر مختلفی مانند جهانشهر، شهردنیا و شهر اطلاعاتی یاد میشود. جهانشهرها پدیدههایی هستند که مراکز تولید و مصرف و خدمات محلی تابع را در یک شبکه جهانی منسجم به هم مرتبط ساختهاند. این شهرها به سبب جریانهایی که از آنها میگذرد، ثروت، کنترل و قدرت را در خود جمع و حفظ میکنند؛ به عبارتی شهرهای جهانی مجمعالجزایر ثروتمندی از نواحی شهری هستند که به اعتقاد برخی طی دو سه دهه آینده از نظر سلطه و حاکمیت جهانی جایگزین هفت کشور قدرتمند فعلی جهان میشوند.
قراردادن شهرهای دنیا در یک سلسلهمراتب شهری جهانی به مشغولیت ذهنی بسیاری از محققان مطالعات شهری بینالمللی بدل شده است. اثرات جهانی شدن در مکانهای شهری سراسر جهان به اثبات رسیده است. به اعتقاد "ساسکیا ساسن" شهرهای جهانی آنهایی هستند که به عنوان مراکز اصلی شبکههای جهانی، شرکتهای تجاری، موسسات و سازمانهای مالی، سازمانهای غیردولتی و مهاجران نقش ایفا میکنند. همچنین دربرگیرنده مکانهای مرکزی هستند که عملکرد جهانیشدن در آنجا صورت میگیرد. طبق پژوهش ساسن، سه شهر اصلی جهانی لندن، نیویورک و توکیو در راس سلسله مراتب جهانی شهرها قرار دارند. محققان شهرهای جهانی تقریباً بر روی ویژگیهای اقتصادی که شهرهای مهم جهانی را از شهرهای غیرمهم متمایز میسازد، متفقالقولند.
تسلط بر بازارهای بورس اوراق بهادار، مراکز فرماندهی، بانکداران، حقوقدانان و سازندگان املاک این سه شهر را در راس هرم شبکه شهری جهانی قرار دادهاند. "پیتر هال" به هفت شهر جهانی از جمله لندن، پاریس، راین رور، مسکو و نیویورک اشاره کرده است. وی به قدرت سیاسی و تجاری مشتمل بر حمل و نقل، بانکداری و امور مالی به عنوان تمایز شهرهای جهانی از سایر مراکز جمعیت و ثروت اشاره کرده است.
بحث در مورد شهرهای جهانی با مقاله کلاسیک "جان فریدمن" به عنوان فرضیه شهر جهانی، وارد عرصه جدیدی شده است. وی شهرهای عمده را در چارچوب تقسیم کار بینالمللی قرار داده است و فهرست او در مورد شهرهای جهانی طبقه اول مشتمل بر لندن و پاریس در اروپای غربی ، نیویورک شیکاگو و لسآنجلس در آمریکای شمالی و توکیو در آسیاست.
مفهوم بودن یا شدن شهر جهانی، ابعاد جدیدی بر مطالعات شهر جهانی افزوده است که میتوان سه گرایش عمده در دستیابی به جایگاه شهر جهانی را مشاهده کرد. ابتدا سیاستمداران شهری، چشمانداز شهر خود را به عنوان شهر جهانی معرفی میکنند. آنها به دنبال کسب حمایت عمومی برای اجرای برنامههای مناقشهبرانگیز نظیر پروژههای نوسازی شهری، توانمندسازی بزرگ مقیاس زیرساختها و میزبانی رویدادهای بزرگ بینالمللی هستند. سپس سیاستمداران و مؤسسات تجاری برای دستیابی به جایگاه شهر جهانی، از انگیزههای مالیاتی بزرگ مقیاس و سیاستهای اقتصادی تجارتگرایانه استفاده میکنند. چنین سیاستمدارانی اغلب دستیابی به جایگاه شهر جهانی را با توانایی و یا شهرت جهانی شرکتهای بینالمللی شهر در جذب تجارتهای بینالمللی مرتبط میسازند. سومین دسته از اقدامات دستیابی به جایگاه شهر جهانی، حمایت از تلاشهای صورتگرفته در راستای افزایش چند فرهنگگرایی و در مفهومی گستردهتر، جهانوطنگرایی است. تصور شهر جهانی که طرفدار فرهنگهای جهانوطن است به افزایش حمایت عمومی از حکومتها برای انجام پروژههای فرهنگی پرهزینه نظیر جشنوارههای قومی یا ساخت و نوسازی مراکز فرهنگی کمک میکند. فرهنگهای جهانوطن اغلب موجب پایداری صنایع موفق گردشگری و دیگر صنایع مدرن و فوق مدرن هستند. اغلب حکومتهای کشورهای در حال توسعه، رویکردهای جسورانهای را برای ارتقای جایگاه شهرهایشان در سلسلهمراتب شهرهای جهانی اتخاذ میکنند. تلاشهای آنها دربرگیرنده ارائه پیشنهاد برای میزبانی بازیهای المپیک یا سایر رقابتهای جهانی پرسود است. تعدادی از آنها اقدام به توانمندسازی زیرساختهای بزرگمقیاس، نظیر خدمات حمل و نقل انبوه شهری یا ساخت فرودگاههای جهانی میکنند. تعدادی از حکومتها اقدام به طراحی پروژههای بلندپروازانه نظیر ساخت بلندترین برجها در مرکز پایتخت خود میکنند.
در همین راستا کلانشهر تهران نیز در تلاش است تا با تدوین برنامههای منسجم و اقدامات راهبردی و کلان در شبکه شهرهای جهانی و منطقهای به جایگاهی که شایسته آن است دست یابد. بر اساس سند چشمانداز 20 ساله جمهوری اسلامی ایران، تهران در سال 1404 ، جهانشهری فرهنگی، دانشبنیان، با هویت اصیل ایرانی و اسلامی ، زیبا، مرفه و معیار در دنیای اسلام، با جایگاه ویژه منطقهای و فرامنطقهای است. تهران یکی از 25 شهر بزرگ جهان و بزرگترین شهر جمهوری اسلامی ایران است که بیش از 10 درصد جمعیت و نزدیک به 14 درصد تولید ناخالص ملی را به خود اختصاص داده و سهم بالایی از امکانات موجود در کشور را در خود متمرکز کرده است که این ظرفیتها به همراه شرایط استراتژیک آن میتواند این کلانشهر را در مسیر تبدیلشدن به شهری جهانی البته با ویژگیهای اسلامی قرار دهد.
منابع
شورت، جان رنه، کیم، یونگ هیون(1386) جهانی شدن و شهر ترجمه احمد پوراحمد و شایان رستمی سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی
صرافی، مظفر و همکاران(1387) جهانی شدن، شهرهای جهانی و کلانشهر تهران(نقدی بر دیدگاه نایجل هریس) مجله اقتصاد شهر شماره 3
مشکینی، ابوالفضل و همکاران(1389) شهرها و نظامهای اقتصادی، انتشارات مرکز مطالعاتی و تحقیقاتی شهرسازی و معماری
مورای، وارویک ای( 1388) جغرافیای جهانیشدن ترجمه جعفر جوان و عبدالله عبدالهی، نشر چاپار
نصیری اسماعیل(1388) جهانیشدن و چالشهای شهر و شهرنشینی در کشورهای در حال توسعه، انتشارات گنج هنر
انتهای پیام