یک متخصص برجسته کشور در حوزه اقتصاد کشاورزی با برشمردن عوامل مختلف درونی و بیرونی مؤثر بر فعالیتهای شرکتهای توسعه نیشکر و صنایع جانبی، مغفولماندن این عوامل را در اجرای این طرحها در خوزستان، موجب بروز تبعات و مشکلات بسیار در بلندمدت و عدم دستیابی به اهداف پیشبینیشده عنوان کرد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، منطقه خوزستان، محمدجعفر بهتاش، استاد تمام بازنشسته دانشگاه شهید چمران اهواز و از متخصصان و صاحبنظران بهنام کشور در حوزه اقتصاد کشاورزی، بهعنوان یکی سخنرانان سمینار علمی "بررسی تبعات زیستمحیطی اجتماعی صنعت نیشکر در خوزستان" که 28 آبانماه بهعنوان پیشنشست اولین کنفرانس ملی پتانسیلها و چالشهای رودخانهها، تالابها و منابع آبی ایران و دومین کنفرانس ملی پتانسیلهای و چالشهای رودخانه کارون در اهواز برگزار میشود، در مطلبی که در اختیار کمیته این همایش قرار داده است، به بررسی فعالیت شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی در خوزستان و چالشها و تبعات اجرای طرحهای آن پرداخته است.
دکتر بهتاش در این مطلب آورده است:
«از اولین لحظه تصمیمگیری در راستای ایجاد شرکتهای توسعه نیشکر و صنایع جانبی تا کنون، همواره این شرکتها در حال چالش و مبارزه برای ماندن و بهترشدن بودهاند.
بدیهی است که شالوده ابتدایی چنین طرحهای عظیم و زیربنایی نیازمند رعایت بسیاری از اصول علمی، عملی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است که اگر اینگونه انجام نشود، عمدتأ چنین کوششهایی مثمرثمر نبوده و یا کارآیی و ثمرهبخشی مورد نظر را نخواهد داشت.
معمولأ اجرای طرحهای توسعهای و زیربنایی و بهخصوص کشاورزی، دستخوش بسیاری از عوامل وابسته و غیروابسته میگردند که عمومأ در نگاههای اولیه یا نادیده ماندهاند و یا کماهمیت تلقی شدهاند؛ بههمین دلیل به مرور زمان هر چه از عمر اجرای اینگونه طرحها بیشتر سپری میشود، آثار و تبعات اینگونه عوامل بیشتر ظاهر گردیده و موجب بروز مشکلات و عوامل ناخواستهای میشوند و طرحهای توسعه نیشکر و صنایع جانبی نیز علیرغم جایگاه توجه به آنها و موفقیتهای نسبی اولیه از این قاعده مستثنی نیستند.
بر این اساس و صرفأ به جهت بررسی وضعیت شرکتهای توسعه نیشکر و صنایع جانبی، به برخی از مهمترین عوامل درونی (که سرمنشأ آنها در درون شرکتهای توسعه نیشکر و صنایع جانبی است) و عوامل بیرونی (که از خارج از شرکتهای توسعه نیشکر و صنایع جانبی تأثیرگذارند) مؤثر بر فعالیتهای شرکتهای توسعه نیشکر و صنایع جانبی اشاره میشود؛ اگرچه این عوامل تمامی عوامل نیستند.
الف) عدم تطابق نیاز آبی نیشکر با پتانسیلهای منابع آبی منطقه
میزان آب برداشتی شرکتهای نیشکر از آبراهههای استان خوزستان موجب ایجاد اختلال در سهمیه آب برای سایر واحدهای کشاورزی کلان و خرد دولتی و غیردولتی موجود در منطقه گردیده است و بدیهی است که مسائل و مشکلات فراوانی را برای الگوی کشت و فعالیت سایر واحدهای کشاورزی ایجاد نموده است.
در مورد طرحهای توسعه نیشکر، اصولأ آنچنان که باید و شاید، طرحهای توسعه نیشکر نتوانستهاند به دلایل متعدد با برنامههای سازمان آب و برق بهعنوان متولی وضعیت آب در خوزستان منطبق گردند.
ب) تبعات و پیامدهای ناشی از چالشهای زیستمحیطی نیشکر
در مواقعی که بقایای نیشکر به آتش کشیده میشود، دود بسیار غلیظ، سمی و سیاهی تا شعاع چند کیلومتری در منطقه گسترده شده و موجب آلودگی هوا و مشکلات تنفسی برای شهروندان شهرهای مجاور و یا روستائیان میشود؛ این موضوع سالهاست که در استان خوزستان جریان داشته است و مسئولان کمتر به رفع آن اهتمام ورزیدهاند. چنین فرایند تولیدی شاید در ابتدا در ذهن و فکر تصمیمگیران اولیه هرگز جایی نداشته بود و یا اینقدر بااهمیت تلقی نشده بود ولی به هرحال با شروع بهکار شرکتهای توسعه نیشکر و صنایع جانبی این معضل زیستمحیطی کماکان به قوت خویش باقی مانده و هر سال هزینههای بسیار گزافی روی دست ساکنان منطقه به لحاظ بروز مشکلات تنفسی و سایر بیماریهای وابسته میگذارد.
معضل زیستمحیطی دیگر، آبشوییهای بسیار عظیم و هزینهبر زمینهای زراعی نیشکر بوده که باعث روانشدن انواع نمک و املاح غیرمفید در خاک و آب استان خوزستان شده است. نگاهی به آمار و ارقام EC خاکها و آب آشامیدنی شهرهایی که در معرض این املاح و مواد شیمیایی رهاشده در آبراهههای موجود استان خوزستان قرار دارند، بهخوبی مؤید این معضل زیستمحیطی بسیار نگرانکننده است.
پ) وضعیت استخدامی نیروهای انسانی بومی و محلی در شرکتهای نیشکر
در آغاز فعالیت شرکتهای توسعه نیشکر و صنایع جانبی، تأکید فراوانی بر ایجاد اشتغال برای نیروهای تحصیلکرده، بومی و روستاییان موجود در منطقه وجود داشت اما با گذشت زمان و به دلایل متفاوت، نیروهای تحصیلکرده و فارغالتحصیل استان خوزستان و روستاییان موجود، کمتر مشمول عنایت گردیده و فضا بر روی نیروهای متخصص و غیرمتخصص خارج از استان خوزستان باز شد.
به هرحال وضعیت موجود تلفیقی از نیروهای کار خوزستانی و غیر خوزستانی است که به دلایل متعدد نگرانی درباره آینده و احساس نبود زمینه برای جهش و پیشرفت بیشتر به لحاظ کاری، فنی و حقوقی، بدون هیچ شک و تردیدی راندمان کاری آنها تحت تأثیر این عوامل قرار دارد.
ت) عدم استفاده کافی و صحیح از کارشناسان و متخصصان بومی و محلی در طرحهای نیشکر
متأسفانه و رفتهرفته حرکات و واکنشها از طرف مسئولان شرکتهای نیشکر به گونهای رقم خورد که نه تنها موجب عدم رضایت متخصصان و دانشگاهیان منطقه گردید بلکه بهطور چشمگیری علاقه آنها به همکاری و شرکت در اجرای طرحهای نیشکر را تحتالشعاع قرار داد.
از آن به بعد این روند ادامه داشته است و البته در چند ساله اخیر مسئولان اجرایی نیشکر تلاش داشتهاند تا بار دیگر با دانشگاهیان و مراکز علمی و تحقیقاتی منطقه ارتباط حسنه برقرار نمایند.
ث) پایین بودن راندمان بهرهوری از منابع و نهادههای موجود در شرکتهای نیشکر
پایینبودن راندمان نیروی کار، ماشینآلات، آب مصرفی، کود شیمیایی، بذور، تکنیکهای ضعیف علمی در کاشت، داشت و برداشت محصول و عدم توجه کافی به موضوع بازاریابی از عمده شقوق (شکافهای) کلی ضعف و پایینبودن بهرهوری در جوامع جهان سوم است؛ با یک نگاه سطحی به میزان تولیدات کلی و عملکرد در کشت و صنعتهای نیشکر، وجود این بهرهوری در مقایسه با سایر کشورهای صاحبنام در کشت نیشکر کاملأ روشن است.
ج) تغییرات مدیریتی و رفتارهای گوناگون مدیران شرکتهای نیشکر
یکی از عوامل موفقیت در نائلشدن به اهداف از پیش تعیینشده هر سازمان، ثبات مدیریتی است. اگر مدیران یک سازمان بهسرعت و پس از مدت زمان کوتاه تصدی پست، تعویض گردند، بدون هیچ تردیدی امکان دستیابی به نتایج مثبت و دلخواه و اهداف از پیش تعیینشده وجود نخواهد داشت و مدیر نمیتواند اصول علمی و عملی مدیریت را در سازمان متبوعش بهدرستی پیاده نماید. چنین وضعیت بیثباتی در کشت و صنعتها وجود دارد.
چ) مستهلکشدن ماشینآلات و عدم جایگزینی بهموقع آنها در شرکتهای نیشکر
از شروع به کار کشت و صنعتها بیش از دو دهه است که میگذرد. بررسیهای انجامشده مؤید این نکته است که بسیاری از ماشینآلات مورد استفاده در کشت و صنعتها حتی فراتر از عمر مفیدشان خدمت کردهاند و راندمان و کارآیی آنها در انجام فعالیتهای تهیه بستر، کاشت، داشت و برداشت نیشکر بهشدت کاهش یافته است. این موضوع منجر به تحمیل هزینههای بسیار زیاد تعمیراتی و نگهداری و بهرهبردای شده که بخش عمدهای از هزینههای کلی کشت و صنعتها را تشکیل میدهد.
ح) عدم سرمایهگذاری کافی و مناسب در کشت و صنعت نیشکر
اعداد و ارقام حاکی از سرمایهگذاری و اعتبارات بسیار اندک و ناچیز سالیانه است که حتی تکاپوی هزینههای جاری و پیشپا افتاده بخش کشاورزی را پاسخگو نیست، چه رسد به موضوعات زیربنایی و تحقیقاتی که نیازمند سرمایه بسیار هنگفتی است. کشت و صنعتهای نیشکر نیز از این آسیبها در امان نمانده و نتوانستهاند از مزایای اعتبارات و بودجههای لازم و کافی برای برطرفنمودن مشکلات و موانع توسعهای خود بهرهمند گردند.
خ) تأثیر تغییر سیاستهای کلان در کشاورزی بر تولیدات نیشکر
هر برنامه توسعه نیازمند یک سیاست کلان کاملأ روشن و همراه با اهداف کلی توسعه جامعه است. در چند ساله گذشته، بارها و بارها شاهد تغییر در سیاستهای کلان کشاورزی در کشور به همراه تغییرات ایجادشده در فضای مدیریتی کلان بودهایم. اینگونه تغییر و تحولها هرگز به انجام یک تجزیه و تحلیل علمی و ساختاری از رفتارها منتج نشده و هر بار فقط به بیان مسائل و مشکلات اکتفا شده است و هرگز راه حل مناسبی ارایه نگردیده است.
بدیهی است که در چنین شرایطی، سیاستهای کشت و صنعتهای نیشکر در خوزستان نیز دستخوش تغییر و تحول گردیده است و نتایج حاصل بهخوبی حاکی از دور شدن آنها از اهداف از پیش تعیینشده است.
د) نبودن توازن و همکاری لازم بین سیستم پولی و بانکی کشور و شرکتهای نیشکر
کشت و صنعتهای نیشکر از واحدهای بسیار پیشرفته و مدرن کشاورزی هستند که هیچگاه دستاوردهای آنان و شرایط فعالیت و تولیدشان نبایستی با واحدهای کشاورزی خرد مقایسه شود. بنابراین ضروری است که سیستم پولی و بانکی کشور برای همکاری لازم و مناسب با این واحدهای پیشرفته کشاورزی، برنامه مخصوص و جداگانهای را به اجرا بگذارد که موجب تسهیلات بهتر و سریعتر جهت رشد و توسعه این واحدهای مدرن کشاورزی گردد.
متأسفانه به دلیل ماهیت اقتصادی و صرفأ سودآورانه مؤسسات اعتباری و بانکهای کشور، این همکاری لازم و مورد نیاز به چشم نمیآید و در پارهای از مواقع نیز اگر تلاشی در این زمینه صورت گرفته است در پیچ و خم معضلات اداری و مقرراتی و بروکراسی حاکم بر بانکها و سیستم پولی و اعتباری کشور محو گردیده و به جایی نرسیده است.
ذ) تلاقی وظایف و روشن نبودن جایگاه اصلی متولیان کشت و صنعتهای نیشکر
مطابق قوانین و مقررات اجرایی و اساسنامه اولیه، فعالیت تمام کشت و صنعتهای توسعه نیشکر زیر نظر و در چاچوب قانونی و مقرراتی وزارت جهادکشاورزی بایستی صورت گیرد، اما با توجه به ماهیت تولیدی اینگونه واحدها و نیاز مبرم آنها به فعالیتهای همجوار و جانبی به همراه تولیدات صرفأ زراعی نیشکر، معلوم میگردد که بسیاری از ارگانها و نهادهای دولتی در این راستا مسئولیت داشته و پیروی از قوانین و مقررات نیشکر برای کشت و صنعتهای نیشکر ضرورت دارد و از همان نقطه تداخل و تلاقی وظایف پیش آمده و بسیاری از مشکلات کنونی کشت و صنعتها را باعث میگردد.
هرگونه خلل و عدم همکاری بین نهادهای دخیل در امر توسعه نیشکر، باعث بروز مسائل و مشکلات عمدهای در انجام وظایف این کشت و صنعتها و نیل به اهداف آنها میگردد.
ر) روشننبودن وضعیت صادرات و واردات شکر با توجه به تولیدات کشت و صنعتها
رعایت قوانین و مقررات صادرات و واردات از اهم وظایف هر تولیدکننده محصولات کشاورزی و بهخصوص محصول عمدهای مانند نیشکر و فرآورده نهایی آن یعنی شکر است.
بارها دیده شده است که بهخصوص در سالهای زراعی خوب، تولید شکر بسیار قابل توجه و زیاد انجام شده است بهطوری که تمام انبارهای موجود آکنده از شکر تولیدی تا زیر سقف خود بودهاند. این نوید خوبی برای کشت و صنعتها به جهت احتمال رسیدن به درآمد کافی و سود موردنظر است اما متأسفانه این وضعیت معمولأ مواجه با ورودی بیرویه کشتیهای حامل شکر وارداتی است و بهعبارت دیگر تولیدکننده داخلی یارای مقابله با قیمتهای نسبتأ کمتر شکر وارداتی را ندارد.
ز) وجود مشکلات فرهنگی و اجتماعی منطقه و شرکتهای نیشکر
موضوعات فرهنگی و اجتماعی بسیار متنوع و در عین حال عمده و اساسی هستند. عدم توجه به موضوعات فرهنگی و اجتماعی در هر طرح و پروژهای میتواند لطمات جبرانناپذیری را به ماهیت اصلی و اجرایی طرح وارد نماید که برطرفنمودن آن سالها وقت نیار دارد و هزینههای گزافی را میطلبد؛ کشت و صنعتهای توسعه نیشکر و صنایع جانبی نیز از این قاعده مستثنی نبودهاند و همواره در معرض آثار و تبعات مشکلات فرهنگی و اجتماعی قرار داشتهاند.
به عنوان نمونه، تخریب زیربناها، سیستمهای آبیاری، عدم استفاده صحیح از ماشینآلات و بالاخره موضوع اشتغال کارگران بومی و محلی از دیگر معضلات فرهنگی و اجتماعی کشت و صنعتها است که در پارهای از مواقع توانستهاند تأثیر بهسزایی در تولیدات اینگونه واحدها داشته باشند.»
انتهای پیام