هوشنگ اعلم میگوید: به این دلیل که آثار ادبی و هنری مورد نقد قرار نمیگیرد، هنرمندان نیز آثارشان را عرضه نمیکنند؛ به همین خاطر جامعه فرهنگی دچار سکوت شده است.
او همچنین اظهار میکند: جامعه ما به شدت مصرفی است و به همین خاطر 90 درصد مردم در فضای مجازی تنها به رابطی برای انتقال تبدیل شدهاند.
سردبیر نشریه ادبی «آزما» در گفتوگو با خبرنگار ادبیات و نشر ایسنا، درباره وضعیت نشریات فرهنگی و ادبی گفت: وضعیت نشریات فرهنگی و ادبی به طور کلی در این چند سال نوسان چندانی نداشته است. علت آن هم این است که این نمونه نشریات یکسری مخاطب خاص دارند که آنها هم به هر مصیبتی که هست نشریات مورد علاقه خود را پیدا میکنند.
او افزود: در واقع نشریات ادبی و فرهنگی هیچوقت شرایط خوبی نداشتند و الان نیز شرایط برای آنها بدتر شده است.
او درباره دلایل به وجود آمدن این شرایط گفت: شرایط اقتصادی و پایین آمدن قدرت خرید یکی از دلایل مهم به وجود آمدن این وضعیت است. چون در شرایطی که قدرت خرید افراد محدود شده است آنها باید درآمدشان را صرف مسائل دیگری کنند و چون خرید نشریات ادبی در اولویت نیست نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که در چنین وضعیتی آنها نشریه ادبی بخرند و به این واسطه شرایط خوبی برای این نشریات پدید آید. البته مسائل دیگری هم هست که شاید باعث شدهاند نشریات ادبی نتوانند انتظار مخاطب را براورده کنند و به همین خاطر وضعیتشان مطلوب نیست.
اعلم همچنین به محدودیتهای موجود در فضای رسانهای و فرهنگی اشاره کرد و توضیح داد: مثلا نشریات ادبی لزوما نمیتوانند نگاه بستهای به موضوعات داشته باشند؛ برای آنکه ادبیات گستره وسیع و جهانی دارد و اگر شرایط مساعد باشد باید خیلی از اسمها و آثار در نشریات ما مطرح و نقد شوند، اما بنا به دلایلی که البته رسمی هم نیست و قانونی هم در این زمینه وجود ندارد آثار برخی از افراد و برخی آثار امکان نقد و بحث در نشریات ادبی ما را پیدا نمیکند. این مساله البته به مسائل سلیقهای و جناحی برمیگردد و ناشران ادبی هم باید این حساسیتها را مورد توجه قرار دهند چون ممکن است آسیبهای بیشتری بخورند.
او در همین زمینه توضیح داد: در اینباره نمیخواهم از لفظ خودسانسوری استفاده کنم، بلکه ناشر نشریات ادبی یکسری ملاحظات را در نظر میگیرد که حساسیتبرانگیز نباشد به همین خاطر شاید این ملاحظات در به وجود آمدن شرایط موجود بیتاثیر نباشد.
اعلم افزود: شبکههای مجازی و ماهوارهای و اینترنتی نیز به مقدار زیادی باعث شده که رویکرد مخاطب به سمت رسانههای نوشتاری کمتر شود. سادهترین دلیل آن هم این است که مخاطب دیگر هزینه خرید یک نشریه را پرداخت نمیکند. اما همین موضوع باعث شده موقعیت نشریات فرهنگی و ادبی به مخاطره بیفتد. با این حال وضعیت نشریات ادبی نسبت به دیگر نشریات خیلی وضعیت بدتری نیست، بلکه به نسبت برابر است. اما از یکسری مشکلات بنیادی رنج میبرند که همان کمبود مخاطب است و بخشی نیز به توسعه شبکههای مجازی مربوط میشود.
او در اینباره گفت: مردم ما اصولا عجول هستند و به همین خاطر مدام در شبکههای مجازی هستند و بیشتر وقتشان را صرف این حضور میکنند. به همین خاطر اگر امروز آمار جدیدی از میزان مطالعه در بین مردم ما گرفته شود به نسبت دو سال پیش این نسبت کاهش پیدا کرده است. الان در همه جا میبینیم که آنها با گوشیهای موبایلشان در حال بازی و سرگرمی هستند و 90 درصد هم مصرفکننده هستند. بیشتر آنها به رابطی برای انتقال بعضی از مطالب از یک کانال به کانال دیگر تبدیل شدهاند. این یعنی اینکه همان مصرفگرایی که در جامعه داریم در اینجا هم گریبانگیرمان شده است. واقعیت این است که ما در همه زمینهها به یک مصرفکننده تبدیل شدهایم.
سردبیر نشریه «آزما» در ادامه در پاسخ به این سوال که آیا این بیرمقی نشریات ادبی به خلق نشدن آثار در زمانه ما هم ارتباط دارد، یا خیر، گفت: به طور طبیعی باید این پیوند وجود داشته باشد. هنرمند براساس یک نیاز درونی دست به خلق آثار ادبی هنری میزند بنابراین نویسنده مینویسد، نقاش کارش را انجام میدهد و... اما این آثار عرضه نمیشوند چون یک نوع دلسردی و یاس در آنها به وجود آمده است بنابراین اینکه در زمانه ما آثار ادبی خلق نمیشوند درست نیست. آنها خلق میشوند اما عرضه نمیشوند. بسیاری از آثار را سراغ دارم که در ارشاد ماندهاند، بسیاری از دوستان را میشناسم که حتی حاضر نشدهاند آثارشان را به ارشاد ارائه کنند و آنها را برای روزگار دیگری گذاشتهاند چون معتقدند وقتی فرصت گفت و شنود نیست آثارشان را نباید عرضه کنند. چیزی که باعث غبن ما شده عرضه نشدن آنهاست نه خلق نشدنشان.
او در ادامه گفت: دلیل اینکه این آثار عرضه نمیشود این است که یک اثر ادبی هنری وقتی خلق میشود نیاز دارد که نقد شود تا حساسیتها نسبت به آن بیشتر شود. نقد نشدن یک نوع بیاعتنایی محسوب میشود، اما در حال حاضر این امکان وجود ندارد. ضمن اینکه ما دانش نقد را هم نداریم. خالق یک اثر دوست دارد وقتی اثرش عرضه میشود اثرش نقد شود، در رابطه با آن صحبت شود و همین نقد شدنها باعث میشود جامعه به آن حساس شود، وارد ذهن مخاطب شود و از این طریق وارد جامعه شود. اما در حال حاضر این اتفاق برای اثار ادبی هنری ما رخ نمیدهد چون جامعه فرهنگی ما دچار سکوت شده است، چه از نظر عرضه و چه از نظر نقد آثار و این اصلا برای ما خوب نیست.
انتهای پیام