فردوسی در شاهنامه از سیستان به عنوان دشتی سرسبز یاد کرده که سرسبزی خود را مدیون هامون پرآب بوده است. در اَوِستا هم از دریاچه هامون نام برده شده. همچنین در منابع تاریخی آمده که تیمورلنگ همراه با امیرِ سیستان، سوار بر کشتی از این دریاچه عبور کرده است.
اما حالا این توصیفات بیشتر شبیه رویایی دوردست است که مردم سیستان را در حسرت باقی گذاشته. هامون 18 سال است خشک شده و کف آن کشاورزی میشود. رسوبات خشکشدهی دریاچه هم ریزگردها را برای مردم به ارمغان آورده و نفس کشیدن را در سیستان تنگ کرده است.
به گزارش خبرنگار پارلمانی ایسنا، خشک شدن هامون علاوه بر تاثیرات منفی زیست محیطی، موجب بیکاری، از دست رفتن فرصتهای شغلی در منطقه، اُفتِ درآمد مردم، ایجاد ناامنی و مهمتر از همه مهاجرت و خالی از سکنه شدن منطقه شده است؛ مسئلهای که نمایندگان سیستان در مجلس و سایر مسئولین استانی بارها و بارها بر آن تاکید کردهاند.
ریزگردها میهمان ریههای مردم سیستان
خشکی هامون و به تبع آن ریزگردها شرایطی در سیستان به وجود آورد که در روز 23 مرداد امسال مردم زابل برای اعتراض به این شرایط با ماسک در نماز جمعه حاضر شدند. این درحالی است که تنها دو روز قبل- 21 مرداد- مدیرکل محیط زیست سیستان و بلوچستان اعلام کرده بود وقوع سیلاب بخشهایی از هامون را پرآب کرده و جان دوباره ای به حیات دریاچه بخشیده اما این خبر از منابع دیگری تکذیب شد.
چهار روز بعد از ادعای ورود سیلاب به تالاب هامون هم وزش طوفان 90 کیلومتری در سیستان غلظت ذرات معلق در هوای زابل را به 40 برابر حد مجاز رساند و ادارات، بانکها و بازارهای پنج شهرستان شمالی این منطقه را تعطیل کرد؛ آتشسوزی کفِ دریاچه هم بر خشک بودن هامون صحه گذاشت.
حلیمه عالی، نماینده زابل، با اشاره به طوفانهای شن میگوید: در گذشته پیش از خشک شدن تالابها بادهای موسمی سیستان معروف به بادهای 120 روزه از خرداد تا شهریور نقش کولر آبی را جهت خنک نگه داشتن منطقه ایفا میکرد اما با خشک شدن هامون و عدم توجه به مسائل زیست محیطی این بادها به طوفانهای 220 روزه در کل سال تبدیل شدند.
سیدباقر حسینی دیگر نماینده زابل در مجلس شورای اسلامی هم به تبعات بهداشتی این طوفانها اشاره میکند: گاهی شعاع دید حتی به کمتر از 10 متر می رسد، بنابراین میتوان گفت به دلیل خشکی هامون و افزایش باد، شنهای روان، طوفانهای وحشتناکی به وجود آورده؛ این طوفانها ، بیماریهای چشمی، ریوی و تنفسی زیادی برای مردم به همراه داشته؛ اولین کاری که دولت میتواند انجام دهد، اجرای مصوبه خودش در سال 93 است -که تثبیت شنهای روان است-.
کارگروه هامون عملا فعالیتی ندارد
تشکیل کارگروه ویژه احیای هامون با حضور مقامات افغان، خبری بود که معصومه ابتکار، رئیس سازمان محیط زیست، اردیبهشتماه امسال اعلام کرد. با این وجود، اخبارِ درج شده در رسانهها درباره کارگروه تقریبا از همین حد فراتر نرفت.
حلیمه عالی دراینباره میگوید: این کارگروه، یک سال است که تشکیل شده و لیست بلندبالایی از مسئولان عضو آن هستند، اما باید خروجی کار را مشخص کنند؛ ما در منطقه خروجی ندیدهایم. من معاون وزیر جهاد کشاورزی را به هامون بردم و گفتم هامون پرآبی که میگویند کجاست؟ هامون 18 سال است خشک شده؛ در همان زمان هم خانم ابتکار رئیس سازمان محیط زیست بوده است.
عالی از دعوت نشدن نمایندگان سیستان به این کارگروه هم گلایه دارد: ما را دعوت نکردند. علیرغم این که همه میدانستند رئیس سازمان محیط زیست قرار است به منطقه برود و ما هم از جاهای دیگر خبردار شده بودیم، به ما نگفتند. ساعت 9 و نیم شب وسط هفته کاری مجلس با من تماس گرفتند که فردا جلسه کارگروه است.
سید باقر حسینی، رئیس فراکسیون احیای هامون در مجلس هم منتقد فعالیتهای کارگروه ویژه دریاچه هامون است: از کارگروهی که تشکیل شده، به جز یک جلسه که دوستان ادعا میکنند تشکیل شده و بحثهایی هم مطرح شده، چیز دیگری نشنیدهایم. متاسفانه ارتباط و تعاملی هم برقرار نشده. این نگاه باعث شده تعامل و ارتباطی برقرار نباشد و ما هم چندان در جریان فعالیت آنها نباشیم گرچه که عملا هم فعالیتی وجود ندارد.
هامون نیازمند همکاری با افغانستان
هامون برای پر شدن به 7 میلیارد متر مکعب آب نیاز دارد؛ آبی که بخشی از آن باید از کشور همسایه یعنی افغانستان تامین شود. این موضوع، مدتها محل مناقشه بین دو کشور بوده به طوری که در سفر اخیر اشرف غنی به تهران هم یکی از محوریترین موضوعات مورد بحث بین روسای دولت دو کشور به بحث دریاچه هامون و احیای آن اختصاص داشته.
اشرف غنی در این سفر از اعلام آمادگی افغانستان برای حل مشکلات زیست محیطی مشترک بین ایران و افغانستان خبر داده است. او با معصومه ابتکار نیز دیدار و بر ضرورت احیای تالاب هامون تاکید کرده است.
البته پیش از سفر غنی به تهران، احمد عاقبتبخیر عضو کمیساریای آب رودخانه هیرمند، انتقادات تندی را متوجه افغانستان کرده و گفته بود افغانها سدی در 30 کیلومتری مرز احداث کردهاند که بر خلاف معاهدات است. به علاوه، افغانستان در 16 سال اخیر از پرداخت حق آبه قانونی رودخانه هیرمند سر باز زده و در سالهای اخیر فقط سیلابها بوده که در یک یا دو ماه از سال به ایران وارد شده است.
به گفته عاقبتبخیر، "این سیلاب به درد کشاورزی هم نمیخورد" چون در فصلی که رودخانه باید آب داشته باشد، آب ندارد و به امید سیلاب هم نمیتوان کشاورزی کرد، مردم ایران در حوضه آبریز رودخانه هیرمند به امید جاری شدن به موقع آب تمام زندگی خودشان را در مزرعه هزینه میکنند ولی آبی در کار نیست و همواره خسارت میبینند.
بر اساس معاهده آب رودخانه هیرمند در سال 1318، پنجاه درصد از آورد رودخانه هیرمند سهم ایران بوده که در معاهده بعدی در سال 1351، سهم ایران از آب این رودخانه به 820 میلیون مترمکعب (یعنی 35 درصد نسبت به قبل) کاهش یافته است. اما مسالهای که به مشکلات هامون را بغرنجتر کرده این است که در هیچ یک از این دو مذاکرهی آبی، توافقی برای حقآبه زیست محیطی تالاب هامون صورت نگرفته و تنها حقآبه کشاورزی ایران لحاظ شده است. یعنی اگر همین مقدار هم لحاظ شود، آب چندانی به هامون ریخته نمیشود.
هامون، چشمانتظار مدیریت داخلی
به گزاش ایسنا، تغییر اقلیم در فلات ایران و خشکسالی آن مسالهای نیست که بتوان آن را انکار کرد. حالا خشکسالی نه تنها دامان هامون بلکه دریاچه ارومیه، جازموریان و هورالعظیم را هم گرفته است. دمای بالای هوا نیز باعث شده تا تبخیر آب به بالاترین حد خود برسد و همین میزان کم آب موجود در تالابها نیز با خطر تبخیر مواجه شود. اما در خشک شدن هر یک از تالابها و حوزههای آبی کشور، به وضوح نقش سوء مدیریت داخلی دیده میشود.
شاید اگر از همان 18 سال قبل که هامون رو به خشکی رفت، مسئولان با چشم بازتری به مشکل نگاه میکردند و چارهای برای آن مییافتند امروز با سیستان خشک و خطر خالی از سکنه شدن مرزهای جنوب شرقی مواجه نمیشدیم.
گزارش از خبرنگار پارلمانی ایسنا، رضوان اناری
انتهای پیام